باور به خدا
یکی از روشنترین مسئلهها دلنابستگی به دنیاست. دلبستگی به دنیا در برابر دلبستگی به خدا قرار دارد و ایمان، پیوندی ناگسستنی با دلبستگی به خدا دارد. از این رو، کسی که در وجودش علاقه به دنیا باشد، نمیتواند طعم ایمان به خدا را بچشد. بر همین اساس، کسی شیرینی ایمان را میچشد که برای او دیگر تفاوت نکند که دنیا به کام کیست. بنابراین، تنظیم دلبستگی – که مربوط به بعد حب است . موجب چشیدن لذت ایمان میگردد. دیگری، مسئله «تقدیر» است. ما ممکن است در باره روند زندگی، علاقه و گرایش خاصی داشته باشیم. بر اساس این علاقه، از به دست آوردن دنیا خرسند میشویم و از فقدانش، غمین. این در حالی است که دنیا، تقدیر کننده ای دارد که بر اساس مصلحت بشر – نه خواست و میل او – امور زندگی را تدبیر میکند. از این رو، کسی که محور محبت و گرایش او، الله است، به تقدیر الهی رضایت میدهد و خواست او را بر خواست خود مقدم میدارد و این گونه است که طعم ایمان را می چشد. در همین راستا، امام صادق(علیه السلام) نقل میکند که امیر مؤمنان (علیه السلام) هماره می فرمود: هیچ بندهای طعم ایمان را در نمییابد، مگر آن گاه که بداند آنچه به او رسیده است، نمی شد که نرسد و آنچه به او نرسیده است، ممکن نبود که برسد، و این که زیان رسان و سودبخش، تنها خداوند عز جل است و بس. بنابراین، کسی میتوا د طعم ایمان را بچشد که به تقدیر الهی – چه خوشایند و چه ناخوشایند آن – راضی باشد.
مسئله دیگر، «پذیرش رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) و دین خدا» است که زیر مجموعه خدامحوری نظام محبت قرار میگیرد. خوددوستی، ممکن است با دین پذیری در تضاد قرار گیرد. بر اساس روایتی، پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) معتقد است کسی مزه ایمان را می چشد که صاحب اختیاری خداوند، و رسول بودن محمد و دین قرار گرفتن اسلام را برای خود بپسندد. در همین راستا، در خطبه ای از امام صادق (علیه السلام) که درباره احوال و صفات امامان و ایراد شده از امام شناسی، به عنوان عاملی برای درک مزه ایمان یاد شده که میتواند در کنار پذیرش رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) و دین، طبقه بندی شود که همگی، ابعادی از تنظیم حب و بغضاند. مسئله سوم، «گذشت از مال و پرداخت آن در راه خدا» است. علاقه به مال نیز ممکن است با علاقه به خداوند در تضاد قرار گیرد. به همین جهت، در روایت دیگری، گذشته از توحید و نفی شرک، دو عامل دیگر برای چشیدن طعم ایمان مطرح شده که یکی پرداخت زکات با میل و رغبت و دیگری دادن بهترین جنس به عنوان زکات است. در این دو نیز – که از امور مالی هستند – صحبت از گذر از علاقه به مال برای رضای خداست که میتواند بعد دیگری در تنظیم نظام حب و بغض ارزیابی شود.
حوزه چهارم، حوزه «اخلاقیات» است. ایمان، بعد اخلاقی نیز دارد. کسی ایمان کامل دارد و میتواند از طعم شیرین آن بهرهمند گردد که به اخلاق آن نیز آراسته باشد. بویژه در این باره بر صداقت و راستی تأکید جدی شده است. این بدان جهت است که صداقت، یکی از نشانه های ایمان واقعی و درونی است. امام على (علیه السلام) در این باره میفرماید: طعم ایمان را نمییابد، مگر آن که دروغ گفتن را، به شوخی یا جدی، ترک گوید. در برخی روایات، ترک مراء (جر و بحث) نیز به آن اضافه شده است. یکی از لذت های معنوی، لذت دعا و مناجات است. در اهمیت دعا همین بس که برترین عبادت و بلکه «روح و مغز عبادت» معرفی شده است و به همین دلیل، «سودمندتر از قرائت قرآن» بلکه «با فضیلت تر از همه عبادات» از آن یاد شده است. دعا، کلید رحمت الهی، موجب تأمین خواسته ها، سلامتی از شیطان است. آنچه به بحث ما بیشتر مربوط میشود، این که دعا و مناجات با خدا، یکی از بهترین انواع ارتباط با خداست. طبق برخی روایات، دعا و مناجات، مایه تقرب به خدا، انس در تنهایی، زنده شدن دل و بهرهمندی از آن میشود و همین امر، موجب لذت معنوی میگردد. امام زین العابدین (علیه السلام)، خداوند متعال را به عنوان کسی که عارفان را به لذت مناجاتش خو داده، یاد میکند. به هر حال، یکی از بهترین راههای لذت بخش ارتباط معنوی با پروردگار، دعا و مناجات با خداوند متعال است. معصومان (علیهم السلام) مناجاتهای عاشقانه و عارفانه زیادی با خداوند داشتهاند.
نکته مهم این که دلبستگی به دنیا، موجب از بین رفتن لذت مناجات میگردد. به گزارش امام صادق (علیه السلام)، کمترین کیفری که خداوند متعال به دنیادوستان میدهد، این است که شیرینی مناجات خود را از آنان سلب میکند. قرآن، سخن خداوند و حاوی معارف اصیل و ناب الهی است و انسانی فطرتی پاک و خداجوی دارد. از این رو، آیات قرآن کریم، سخن دلنشینی از سوی خاستگاه اصلی انسان، یعنی خداوند متعال به شمار میرود. امام على (علیه السلام) بر این باور است که هر کس به تلاوت قرآن انس گیرد، جدایی برادران، او را به تنهایی نیندازد. به همین جهت، خواندن آیات نورانی قرآن کریم، مایه شادی قلب میگردد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) از خداوند میخواهد که قلب او را با قرآن شاد سازد. همچنین گاه قلب انسان زنگار میگیرد و همین میتواند موجبات کدورت و گرفتگی باطن شود. چیزی که میتواند این زنگار را از بین ببرد، قرآن است. ابن عمر نقل میکند که روزی پیامبر خدا (صلى الله علیه واله و سلم) فرمود: «این دل ها نیز همانند آهن، زنگار می بندد». به ایشان گفته شد: ای رسول خدا! صیقل دهنده دل ها چیست؟ فرمود: «تلاوت قرآن». بنابراین، با استفاده از تلاوت قرآن میتوان به لذت معنوی دست یافت.
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص500-496، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394