آرمان امامت و مهدويت از منظر صحيفة سجاديه
آرمان امامت و مهدويت از منظر صحيفة سجاديه
در بوستان نيايش و دعا، صحيفة سجاديه امام سجاد عليه السلام جذبة خاص خود را دارد، اين كتاب از طرف دانشمندان برجستة ما «أخت القرآن»[1] «انجيل اهل بيت عليهم السلام» و «زبور آل محمد صلي الله عليه و آله»[2] لقب گرفته است. جالب آنكه مولّف تفسير طنطاوي پس از دريافت نسخهاي از اين كتاب در قاهره چنين ميگويد:
«اين از بدبختي ماست كه تاكنون بر اين اثر گرانبهاي جاويد كه از مواريث نبوت است، دست نيافته بوديم، من هر چه در آن مينگرم، آن را از كلام مخلوق برتر و از كلام خالق پائين تر مييابم»[3]دورهاي كه امام سجاد عليه السلام در آن زندگي ميكرد، دوراني بود كه ارزشهاي ديني دستخوش تحريف و تغيير قرار گرفته بود، در ساية چنين شرائطي كه تربيت ديني مردم تنزّل كرده و ارزشهاي جاهلي احياء شده بود، حضرت در صدد پيوند مردم با خدا به وسيلة دعا بود، از ديدگاه حضرت دعا يك بعدي نيست كه فقر مادّي را در نظر بگيرد و يا نياز معنوي را، بلكه دعا به طور كلي از جامعيت خاصي برخوردار است، هم دنيايي است و هم آخرتي، هم نيازهاي معنوي را مطرح ميكند و هم خواستههاي مادّي را.
امامت در صحيفة سجاديه
از شيوههاي تبليغي و مبارزاتي امام سجاد عليه السلام تبيين معارف اسلام در قالب دعا است. يكي از مضامين مهم سياسي ـ ديني صحيفه، طرح مسئله امامت است، مفهوم امامت به صورت يك مفهوم شيعي، كه علاوه بر جنبة احقّيت براي خلافت و رهبري، جنبههاي الهي عصمت و بهرهگيري از علوم انبياء و مخصوصاً حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله را در حدي والا نشان ميدهد. بازكاوري مفهوم امامت در صحيفة سجاديه از دو سو حائز اهميت است از يك سو معرفت حقيقي به امام جز از راه امام ممكن نميباشد و از سويي ديگر نياز هر چه بيشتر ما به شناخت جايگاه امامت امام است كه امروز امام زمان ما حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف ميباشد.
1. پيامدهاي غصب خلافت
به راستي چه كسي است كه صداي آن حضرت را در كلمات استوار «صحيفة سجاديه» و با ديده حق بين در نيابد كه چه كسي شايسته خلافت الهي است. حضرت ميفرمايد:
«خداوند اين مقام ارجمند كه از آن جانشينان و برگزيدگان توست و اين مرتبة امناء تو كه از درجات بلندي است كه به آنان اختصاص دادهاي مورد غصب و دستبرد قرار گرفته است، … و سرانجام برگزيدگان و جانشينان تو مغلوب و مقهور و مورد غضب قرار گرفتند و مي بينند كه فرمان تو تبديل يافته و كتاب تو مورد دستبرد قرار گرفته و احكام تو از راههاي شريعت تو منحرف گشته و سنتهاي پيامبرت ترك شده است».[4]حضرت عليه السلام در اين فراز ضمن اشاره به غصب مقام خلافت توسط دشمنان اهل بيت عليهم السلام، تغيير احكام الهي، مهجوريت و دستبرد به قرآن و ترك سنتهاي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را از پيامدهاي غصب مقام امامت برميشمارد.
2. اختصاص امامت به فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله
امام سجاد عليه السلام در دعاهاي خويش بر ولايت پيشوايان از اولاد رسول خدا صلي الله عليه و آله كه استوارترين اركان هدايت و محكمترين دستگيرههاي ايمان است؛ تاكيد ميكند:
«رب صل علي اطائب اهل بيته الذين اخترتهم لامرك و جعلتم خزنته علمك، و حفظة دينك، و خلفائك في أرضك».[5]«پروردگارا! بر پاكيزگان از خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله درود فرست؛ آنان كه براي امر دين انتخابشان كردهاي و ايشان را خزانهدار علمت و حافظان دينت و جانشينان خويش در زمين، قرار دادهاي».
3. امامان، گنجينه داران معارف قرآن
«اللهم فكما جعلت قلوبنا له حملة، و عرفتنا برحمتك شَرَفَهُ و فضله، فصل علي محمد الخطيب به، و علي اله الخزّان له»[6]«بارالها! آن گونه كه قلبهاي ما را حامل علوم قرآن قرار دادي و فضل و شرافت قرآن را به لطف خويش به ما شناساندي بر محمد صلي الله عليه و آله كه هماره زبانش به قرآن گويا بود، درود فرست، و همچنين بر خاندان محمد صلي الله عليه و آله كه گنجينهداران قرآن و علوم قرآنند».
4. خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله پاكيزگان از گناه
«و طهّرتهم من الرّجس و الدّنس تطهيرا بارادتك»[7]«پروردگارا! خاندان پيامبرت را به ارادة خويش از هر پليدي و ناپاكي منزّه ساختي».
5. تداوم امامت در همه زمانها
«خدايا تويي كه دينت را در هر دورهاي به وسيلة پيشوايي كه او را براي بندگانت راهنما و در شهرهايت مشعول هدايتي قرار دادي، تأييد و كمك كردي، پس از آن كه پيمان وي را به پيمان خود، پيوسته و او را سبب خشنودي خويش گردانيدي و فرمانبردي از او را واجب ساختي و از مخالفت فرمان او مردم را بر حذر داشتي و به امتثال فرمان او و ترك منهيّاتش دستور فرمودي و به اين كه كسي از او پيشي نگيرد و از او پس نماند، فرمان دادي».[8]از اين فراز دعاي امام سجاد عليه السلام فلسفة ضرورت تداوم امامت و رهبري ديني استفاده ميشود، زيرا به فرمودة آن امام بزرگوار، هر روزگاري نيازمند پيشوا و امامي الهي است. و آن رهبران بايد منتسب به خداوند و تأييد شده از سوي او باشند تا بتوانند با نور هدايت خويش خلق را به سوي ارزشهاي ديني دعوت كنند.
6. آرمان انتظار
«خداوندا به وسيلة وليّ خويش (آن امامي كه در هر زمان است و زمان خالي از او نيست) كتاب و قوانين و شرايع و سنتهاي رسولت صلي الله عليه و آله را برپادار و به واسطة او آن چه را از نشانههاي دينت كه ستمكاران آن ها را نابود كردهاند، دوباره احيا كن و به واسطة او تعرض ستم پيشگان نسبت به راهت را از ميان بردار و مشقت و سختي طريقت را توسط او برطرف ساز.[9]
7. سلام و درود الهي بر منتظران
«اللهم وصل علي اوليائهم المعترفين بمقامهم، المتبعين منهجهم، المقتفين اثارهم، المجتهدين في طاعتهم، المنتظرين أيامهم، المادّين اليهم أعينهم، الصلوات المباركات الزاكيات النّاميات الغاديات الرائحات».[10]«خداوندا درود فرست بر دوستان امامان كه معترف به مقام والاي آنهايند و راه آنها را ميپيمايند و در پي آثار آنها ميرورند … و در طاعت آنها ميكوشند و در انتظار روز حكومت آنها هستند و چشم اميد به سوي آنان دارند، درودهايي مبارك و پاك و فزاينده در بامداد و شامگاه».
امام سجاد عليه السلام حاكميت مقدس معصومان عليهم السلام را به نسلها با زبان نيايش تعليم داده و تلقين كرده است و ميام محبت و عمل و آرمان پيوندي ژرف پديد آورده است. حضرت اگرچه به تجهيز قواي رزمي عليه حاكميتهاي جائز زمانش نپرداخته ولي در تعاليم خود بنيان انديشة ظلم ستيزي و اعتقاد به حاكميّت دين و ضرورت رهبري پيشواي الهي را پي ريخته است.
پی نوشتها:
[1] . شيخ آغا بزرگ، الذريعه الي تصانيف الشيعه، الطبعة الثانية، بيروت، دارالاضواء، 1378هـ ق، ج15، ص18.
[2] . سيد عليخان مدني، رياض السالكين في شرح صحيفه سيد الساجدين، مقدمه عبدالرزاق الموسوي المقدمه، قم، دارالشبستري للمطبوعات.
[3] . صحيفة سجاديه، ترجمه صدر الدين بلاغي، تهران، دارالكتب الاسلاميّه، مقدمه، ص37.
[4] . همان، دعاي48، فراز9: «اللهم ان هذا المقام لخلفائك و أصفيائك و مواضع أمنائك في الدرجة الرفيعة للتي اِخْتَصَصْتَهُمْ بها قد ابْتَزُّوها، … يرون حكمك مبدلا و كتابك منبوذا، و فرائضك مُحّرّفةً عن جهات أشراعك، و سنن نبيك متروكة».
[5] . همان، دعاي 47، فراز56.
[6] . همان، دعاي42، فراز6.
[7] . همان، دعاي47، فراز56.
[8] . همان، دعاي47، فراز60: «اللهم انك أيدت دينك في كل اوانٍ بامام اقمته علما لعبادك، و مناراً في بلادك بعد ان وصلت حبله بقبلك، و جعلته للذريعة الي رضوانك، و افترضت طاعته، و حذّرت معصيته، و أمرت امتثال اوامره، و الانتهاء عند نهيه، و الّا يتقدمه متقدم و لا يتأخر عنه متأخر».
[9] . همان، دعاي47، فراز62: «و أقم به كتابك و حدودك و شرائعك و سنن رسولك ـ صلواتك اللهم عليه و آله ـ و اَحي به ما اماتَهُ الظالمون من معالم دينك و اجْلُ به صداءَ الجور عن طريقتك و أبن به الضّراء من سبيلك و أزل به الناكبين عن صراطك و امحق به بغاة قصدك عوجاً.
[10] . همان، دعاي47، فراز64.
منبع: مجله امان شماره 18
/خ