خانه » همه » مذهبی » تفسیر آیه 1 سوره اسراء

تفسیر آیه 1 سوره اسراء

تفسیر آیه 1 سوره اسراء

اسراء از ریشه سری به معنای سیر و حرکت شبانه است. نامهای دیگر این سوره عبارتند از سبحان (تقدیس و تنزیه خداوند)، بنی اسرائیل.ویژگیهای سوره اسرا عبارتند از داستان پرماجرا و عبرت انگیز حضرت موسی (ع) با فرعون و بنی اسرائیل.

fbd262ae 5693 463c 82ac a1876cb7d66b - تفسیر آیه 1 سوره اسراء

سوره اسراء (آیه 1 )

سُبْحَنَ الَّذِى أَسْرَى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَرَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَآ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ «1»

پاک و منزّه است آن (خدایى) که بنده ‏اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصى‏ که اطرافش را برکت داده‏ ایم شبانه بُرد، تا از نشانه‏ هاى خود به او نشان دهیم.همانا او شنوا و بیناست.
 

نکته‏ ها

معراج، مقدّس‏ ترین سفر در طول تاریخ است، مسافرش پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله، فرودگاهش مسجدالحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى‏، مهماندارش خدا،هدف آن دیدن آیات الهى، سوغاتش اخبار آسمان ‏ها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیاى مادّى بوده است.(در تفسیر فرقان آمده است: شب میلاد، شب معراج، شب بعثت، شب هجرت، شب ورود به مدینه و شب رحلت پیامبر،همه، شب دوشنبه بوده است) بر اساس روایات، پیامبر یک سال قبل از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام، از طریق مسجدالاقصى‏ به وسیله‏ ى «بُراق»(تفسیر نورالثقلین) به آسمان‏ها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.(بحار، ج 18، ص‏389)

معراج پیامبر، جسمانى و در بیدارى بوده، نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروریات دین و مورد اتّفاق‏ همه‏ ى فرقه‏ هاى اسلامى است.(این آیه و آیات 8 تا 18 سوره‏ ى نجم، بر این مطلب دلالت دارد) روایات متواتر(متواتر، به روایاتى مى‏ گویند که افراد بسیارى آن‏را نقل کرده باشند وجایى براى شبهه نباشد) و برخى دعاها و زیارت نامه‏ ها هم به این مسأله اشاره دارد و در برخى احادیث، منکر آن کافر معرّفى شده است.

خداوند، حضرت آدم را از آسمان به زمین آورد، ولى حضرت رسول‏ صلى الله علیه وآله را از زمین به آسمان برد.(تفسیر کشف‏ الاسرار) پیامبر در آن شب، عوالم بالا،ملکوت آسمان ها و عجائب آفرینش را دیده(تفسیر نورالثقلین) ، با انبیا ملاقات کردند.(کافى، ج 8، ص‏121) ، برخى احادیث قدسى در این سفر بر آن حضرت وارد شده است، و رهبرى و ولایت على‏ علیه السلام مطرح شد.

در این سفر، حضرت رسول، بهشت و جهنّم را دید، وضعیّت بهشتیان و نعمت‏ هایشان و دوزخیان و عذاب‏ هایشان از مشاهدات دیگر پیامبر بود. وقتى پیامبر داستان معراج را بیان فرمود، بعضى مردم کم ‏ظرفیّت از دین برگشتند.( تفسیر طبرى)پیامبرى که امتّش در آینده از فضانوردان نیز خواهند بود، لازم است به معراج و سفر آسمانى رفته باشد. «سبحان الّذى أسرى‏ بعبده»
 

پیام ها

1- معراج، لغو نیست، بلکه اسرارى قابل توجّه دارد. «سبحان الّذى اسرى‏…»

2- معراج، اردوى خصوصى و بازدید علمى پیامبر بود، و گرنه خداوند بى‏ مکان است. «سبحان الّذى اسرى‏»

3- عبودیّت، مقدّمه پرواز است و عروج، بى‏ خروج از صفات رذیله، ممکن نیست. «أسرى‏ بعَبده»

4- انسان اگر هم به معراج برود، باز «عبد» است. پس درباره‏ ى اولیاى خدا غلوّ نکنیم. «أسرى بعَبده»

5- عبودیّت، از افتخارات پیامبر و زمینه‏ ى دریافت ‏هاى الهى اوست. «بعَبده»

6- براى قرب به خدا، شب بهترین وقت است.(سُرى‏ به معناى سیر و حرکت شبانه است) «أسرى… لیلاً»

7- شب معراج، شب بسیار مهمى بوده است. «لیلاً» نکره آمده است.

8- اگر استعداد و شایستگى باشد، پرواز یکشبه انجام مى‏ گیرد. «أسرى‏ بعبده لیلاً»

9- مسجد، بهترین سکوى پرواز معنوى مؤمن است. «من المسجد»

10- مسجد باید محور کارهاى ما باشد. «من المسجد الحرام الى المسجدالاقصى‏»

11- حرکت ‏هاى مقدّس، باید از راه ها و جایگاه‏ هاى مقدّس باشد. «أسرى… من المسجد»

12- سرسبزى و برکات، باید بر محور مسجد و پیرامون آن باشد. «المسجد… بارَکنا حَوله»

13- بیت المقدّس و حوالى آن، محلّ نزول برکات آسمانى، مقّر پیامبران و فرودگاه فرشتگان در تاریخ بوده است. «بارکنا حَوله»

14- ظرفیّت علمى انسان، از دانستنى‏ هاى زمین بیشتر و شگفتى‏ هاى آسمان نیز از زمین بیشتر است. «أسرى‏… لنُریَه من آیاتنا»

15- هدف معراج، کسب معرفت و رشد معنوى بود. «لنُریَه من آیاتنا»

16- آیات الهى آن قدر بى ‏انتهاست که رسول خدا نیز توان دستیابى به همه آنها را ندارد. «من آیاتنا»(در جاى دیگر آمده است: «لقد رأى من آیات ربّه الکبرى‏» نجم، 18)

17- خداوند، به مخالفان هشدار مى‏ دهد که آنان را مى‏ بیند و سخنانشان را مى ‏شنود. «السّمیع البصیر»
 

اشکال و جواب:

بعضى در مورد معراج و سفر آسمانى پیامبر صلى الله علیه وآله، سؤال ‏ها یا شبهه‏ هایى را مطرح مى ‏کنند، از قبیل اینکه: در فضاى بیرون جوّ، هوا نیست، گرماى سوزان وسرماى کشنده هست، مشکل بى‏ وزنى وجود دارد، اشعّه‏ هاى کیهانى خطرناک است، یک شب براى سیر در آسمان‏ ها کوتاه است و اگر کسى بخواهد در فضا سیر کند، باید سرعتى شبیه سرعت نور یا بیشتر داشته باشد، براى فرار از جاذبه باید سرعتى معادل 40000 کیلومتر در ساعت داشت و امثال اینها.

پاسخ اجمالى شبهات این است: اصل معراج در قرآن و روایات متواتر آمده(بحار، ج 18، ص 282 – 410.) و آنچه مهم است، ایمان به اصل آن است و ایمان به جزئیّاتش ضرورى نیست.(البتّه بعضى روایات، مجعول است، مثل مشاهده ‏ى خدا در حال جسم بودن، و برخى قابل قبول است با توجیه و تأویل، مانند: دیدار اهل بهشت و جهنّم و برخى هم بدون تأویل، پذیرفتنى است)

از طرفى معجزه باید عقلاً محال نباشد و چون معراج از معجزات پیامبر اسلام‏ صلى الله علیه و آله است، مشمول قواعد کلّى همه‏ ى معجزات مى‏ شود.

بقیّه‏ ى مشکلات و شبهات نیز با توجّه به قدرت الهى قابل حلّ است. علاوه برآنکه امروزه که انسان، هواپیما و قمرمصنوعى و سفینه‏ هاى فضایى به کرات دیگر مى‏ فرستد، پذیرفتن معراج آسان است.

چنان که قرآن، جابه‏ جایى تخت بلقیس را از کشورى به کشور دیگر در یک چشم به هم زدن مطرح مى‏ کند این مسأله، مشکل طىّ مسافت را حلّ مى ‏کند.

منبع: وبلاگ فرهنگ قرآن

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد