جایگاه و اهمیت نماز در سخنان اهل بیت (علیهم السلام)
اقامه نماز دستور الهی
قرآن کریم در آیات متعدد دستور به اقامه نماز داده است و در برخی از آیات آثار آن را نیز ذکر کرده است، مانند: “اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّـهِ أَکْبَرُ وَاللَّـهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ”، “آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید”.[1]
نماز ستون دین
در کلام و سیره اهل بیت (علیهم السلام) نماز دارای جایگاه بسیار رفیع و والایی است و به عنوان “ستون دین” معرفی شده است.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرمایند: “الصلاة عمود دینکم”، “نماز ستون دین شماست”.[2]
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: “اللّهَ اللّهَ فی الصَّلاةِ؛ فإنّها عَمودُ دِینِکُم”، “خدا را خدا را درباره نماز، که همانا ستون دین شماست”.[3]
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) درباره جایگاه نماز می فرمایند: “الصَّلاةُ عَمُودُ الدّینِ، مَثَلُها کَمَثَلِ عَمُودِ الْفسْطاطِ، إذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاْوْتادُ وَ الاْطْناب، وَ إذا مالَ الْعَمُودُ وَانْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَتِدٌ وَلَا طُنُبٌ“، “نماز ستون دین است، مَثَل آن مَثَل ستون خیمه است، اگر ستون محکم باشد میخ ها و طناب ها محکم مى مانند و اگر ستون کج شود و بشکند، نه میخى استوار مى ماند و نه طنابى”.[4]
“دلیل آن این است که نماز، انسان را پیوسته به یاد خدا مىاندازد و روح تقوا را در انسان زنده مىکند، لذا او را از فحشا، منکرات و ترک طاعات باز مىدارد و به این ترتیب خیمه دین برپا مىماند؛ اما ترک نماز، انسان را به خدافراموشى مىکشاند و آن کس که خدا را فراموش کند آلوده هر کار خلافى مىشود”.[5]
“وجود نماز در دین آنچنان مهم و اساسى است که اگر کسى در تدین خود به همه مسایل دین پاىبند باشد و تنها در مسأله نماز مشکل و انحراف داشته باشد هیچ فایدهاى براى او نخواهد داشت”.[6]
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) در این حدیث جایگاه نماز را به وسیله تشبیه بیان فرموده اند. از این تشبیه روشن می شود که نماز در دین همان جایگاهی را دارد که ستون در خیمه دارد که اگر ستون فرو ریزد خیمه نیز می افتد، اگر نماز نباشد سایر عبادات نیز نمی توانند برپا شوند و اگر نماز قبول نشود عبادت های دیگر نیز قبول نخواهند شد. نماز عبادت جامع و کاملی است که ستون دین است و دین بدون نماز بی معناست، همانطور که خیمه نیز نمی تواند بدون ستون برپا شود.
بعضی از ویژگی های برخی عبادات مانند روزه، زکات، حج و جهاد از جهتی در نماز نیز وجود دارد. مثلاً زکات امتحان از آن است که انسان تا چه حدی دلسبتگی به مادیات و امور دنیوی دارد و در نماز نیز شخص نمازگزار هر چیزی را رها می کند و از هر چیزی روگردانی کرده خود را متوجه خداوند متعال می سازد، در حال روزه بر فرد روزه دار بعضی از چیزها حرام می گردد، در نماز نیز اینطور است و همچنین در عبادات دیگر.
اینکه نماز ستون دین است شاید به این خاطر باشد که قبولیت سایر اعمال بستگی به قبولیت نماز دارد و اگر در قالب مثال بیان شود مانند ستون برای خیمه است و شخصی که نماز نمی خواند و به نماز اهمیت نمی دهد، اسلام او و مسلمان بودن او مانند خیمه بی ستون است.
نماز محور اعمال
نماز به قدری محور اعمال انسان است که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند: “وَاعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْء مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاَتِکَ”، “و بدان تمام اعمالت تابع نماز توست”.[7]
رابطه نماز و سایر اعمال به حدی دقیق و عمیق است که حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند: “إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا“ [8]، “نخستین چیزی که از بنده حساب می شود، نماز است، پس اگر آن قبول شد، سایر اعمال قبول می شوند”.
مرحوم شهید مطهری در توضیح این روایت می فرمایند: “یعنی شرط قبولی و پذیرش سایر اعمال انسان قبولی نماز است. به این معنی که اگر انسان کارهای خیری انجام بدهد و نماز نخواند و یا نماز بخواند اما نماز نادرست و غیر مقبولی که رد بشود، سایر کارهای خیر اوهم رد میشود. شرط قبولی سایرکارهای خیر انسان قبول شدن نماز اوست”.[9]
نقش ولایت نسبت به سایر ستون های اسلام
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند: “بُنِیَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْیاءَ: عَلى الصَّلاةِ، و الزَّکاةِ، و الحَجِّ، و الصّومِ، و الوَلایةِ. قالَ زُرارَةُ: فقلتُ: و أیُّ شَیْءٍ مِنْ ذلِکَ أفْضَلُ؟ فقالَ: الوَلایةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ، و الوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیْهِنَّ“، “اسلام، بر پنج چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت». زراره می گوید: من عرض کردم: کدام یک از اینها برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است؛ چون ولایت کلید آنهاست، و صاحب ولایت راهنما[ى مردم] به سوى موارد دیگر است”.[10]
با توجه به احادیث فوق الذکر و حدیث اخیر روشن می شود که نماز ستون دین است و نیز چیزی برتر از نماز وجود دارد که آن ولایت است و نقش ولایت نسبت به سایر ستون های دین مانند کلید است و انسان برای انجام آن عبادات هم به ولایت نیاز دارد و هم به صاحب ولایت، بنابراین اگر انسان ایمان به صاحب ولایت و ائمه معصومین (علیهم السلام) نداشته باشد، به سوی آن عبادات هدایت نخواهد شد، هرچند ظاهر عبادات را بجا آورد.
اگر آدمی بدون ایمان و اعتقاد به ولایت و صاحب ولایت اعمال عبادی خود را انجام دهد، اسلام او بی اساس و بی پایه خواهد بود و بر هیچ چیزی استوار نیست، زیرا نماز که ستون خیمه دین است، کلید آن ولایت است و همانطور که خیمه دین نمی تواند بدون نماز استوار باشد، خود نماز انسان نیز مانند سایر ستون های اسلام، نیازمند به کلید و راهنماست.
ولایت نقش کلیدی و اساسی نسبت به اعمال انسان دارد به گونه ای که بدون آن عملی بالا نمی رود. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: “مَنْ لَمْ یَتَوَلَّنا لَمْ یَرْفَعِ اللَّهُ لَهُ عَمَلاً”، “هر کس ولایت ما را نپذیرد خداوند عملی از او را بالا نمىبرد (و نمىپذیرد)”.[11]