شهادت حاج آقا مصطفی خمینی رحمه الله
روند انقلاب به صورتی بود که قطعا به پیروزی منجر می شد. اگر چه کسانی که در متن آن بودند، تصور نمی کردند که به این زودی به نتیجه برسد، اما هدایت امام (رحمة الله علیه)، قدرت رهبری ایشان و رابطه ای که میان ایشان و مردم بود، نقش بسیار مؤثری در پیروزی داشت و توطئه ها را خنثی می کرد. با وجود این، بدون تردید، از جمله عوامل جنبی ای که سبب تسریع پیروزی انقلاب شد، حوادثی بود که پس از رحلت حاج آقا سید مصطفی خمینی (رضی الله عنه) پیش آمد جامعه آماده انفجار بود. همین که خبر رحلت ایشان رسید، موجی ایجاد شد و به بهانه مجلس ترحیم ایشان، از قم به همه شهرهای کشور گسترش پیدا کرد و لحظه به لحظه هم بیشتر شد تا به صورت توفانی درآمد که تومار عمر رژیم طاغوت را در هم پیچید. یقینا، در حوادثی که پس از رحلت ایشان پیش آمد و موجب شد مردم عقده دل بگشایند و شجاعت پیدا کنند و به بهانه مجلس ترحیم حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه)، دست به قیام بیش از پیش بزنند، شهادت ایشان نقشی روشنگر و برانگیزنده داشت و این یکی از عوامل نیرومند مؤثر در انقلاب به شمار می رود. «لطف خفی خداوند» این بود که این فاجعه به حادثه تبدیل شد دستاورد بزرگ آن پیروزی انقلاب اسلامی.
بود من یادم هست که در سال ۱۳۶۰ که در قم بودم، ایشان به عنوان یکی از مدرسان سطوح عالی فلسفه اسلامی، تدریس «منظومه حکمت» داشت، اسفار، رسایل و مکاسب هم تدریس می کرد، در حالی که شاید سی و یکی، دو سال بیشتر نداشت. در نجف هم از مدرسان نامی بود. سالیان درازی درس خارج تدریس می کرد. بعضی تقریرات و کتابهای فقه و اصول از ایشان به جای مانده که بعضی از آنها هم چاپ شده است. در زمینه تفسیر هم کار کرده بود و از چهره های متفکر در این علم محسوب می شد.
به واقع می توان گفت ایشان از نیروهای خوش فکر، مترقی و دارای درک عمیق از اسلام بود و به اسلام به عنوان یک دین نجات بخش (نه دین ظاهری) نگاه می کرد و قطعا مانند پدر بزرگوارش خواستار اسلام اصیل و از تحجر و قشری گری منزجر بود. بخصوص این را در رفتار و کردار خود نشان می داد و هیچ یک از اعتباراتی را که ممکن است برخی از روحانیان داشته باشند، در وجود او جا نداشت. آزادگی کامل، دل نبستن به دنیا و تلاش برای فهم صحیح و عرضه درست اسلام در ایشان کاملا مشهود بود. (1)
چهره نامدار علمی آثار علمی ایشان دلالت بر موقعیت علمی وی دارد؛ یک عالم درس خوانده و محقق که پیش از تبعید و پس از آن، از چهره های برجسته علمی به حساب می آمد. ایشان یک فقیه مبرز، یک فلسفه دان برجسته و یک مفسر پر دانش و توانا و عمیق و یک سالک و یک انسان اهل معنی و اهل عرفان بودند. البته در نجف، موقعیت و مجال بیشتری برای بروز و ظهور این جنبه از شخصیت ایشان به وجود آمد. علاوه بر زمینه های مزبور، در زمینه عرفان هم کار کرده بود. هنگام شهادت با این که کمتر از پنجاه سال سن داشت، یکی از چهره های نامدار علمی و صاحب تألیفات فراوان بود. امیدوارم آثار علمی و شاگردان ایشان سبب شوند وجهه علمی ایشان بیشتر شناخته شود و بزرگداشت ایشان مقدمه ای برای انجام یک سلسله کارهای عمیق تحقیقی و تحلیلی بر افکار و اندیشه های ایشان شود. (2)
نکته جالبی که در سفری که با ایشان به آن برخورد کردم، عمق علمی حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه) بود. حرفهای ما عمدتا درباره مبارزه و مسایل سیاسی بود، اما گاهی که حرف پیش می آمد و مباحث فقهی، کلامی و مانند آنها مطرح می شد، می دیدم در هر مسأله ای که مطرح می شود، حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه) مبانی را کاملا در دست دارد و بر اساس آنها، نظریات فقهی و عقیدتی مطرح می کند. بر بحثهای اجتماعی هم مسلط بود و براساس آنها، موضع می گرفت و واضح و مستدل صحبت می کرد. (3)
مبارزه برای تعیین سرنوشت اگر غربت امام (رحمة الله علیه) در عراق و فشارهایی را که به ایشان وارد می شد در نظر بگیریم، نقش حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه) در پشتیبانی امام (رحمة الله علیه) در آنجا کاملا مشهود است. در آن بحبوحه مبارزه، کمتر کسی داوطلب قدم گذاشتن در این راه بود. شجاعتی که حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه) پس از دستگیری امام (رحمة الله علیه) در غیاب ایشان از خود نشان داد یا خدمات ایشان به امام (رحمة الله علیه) و نهضت در دوران تبعید همه نشان می دهد که ایشان نقطه اتکاء نیرومندی برای امام بود تا مسیر نهضت و مبارزه را بپیمایند. امام (رحمة الله علیه) همه چیز خود را وقف مبارزه کرده بودند و هیچ چیز به اندازه مبارزه فکر ایشان را مشغول نمی کرد. مبارزه برای ایشان تعیین سرنوشت اسلام را به دنبال داشت. در محیطی که ایشان زندگی می کرد و کار و مبارزه خود را صورت می داد، هیچ کس به اندازه حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه) در آن مقطع برایشان کارساز نبود. دوستان مبارز زیادی بودند چه در ایران و چه در نجف که از امام (رحمة الله علیه) حمایت می کردند، ولی حاج آقا مصطفی (رضی الله عنه) نقش جدی دیگری داشت. خلاصه آن که سرنوشت مبارزه تا حد بسیاری به وجود ایشان بسته بود. به این دلیل بود که از او به عنوان «امید آینده اسلام» یاد کرده اند.
پینوشتها:
1.خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، جلد دوم، کتاب یادها و یادمانها، ص۱۷
2.خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، جلد دوم، کتاب یادها و یادمانها، ص ۱۸
3.خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، جلد دوم، کتاب یادها و یادمانها، ص ۳۰_۲۹
منبع: امید اسلام، معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ و نشر عروج، چاپ اول، تهران، 1390