خانه » همه » مذهبی » تربیت بر مدار توحید

تربیت بر مدار توحید

تربیت بر مدار توحید

قرآن با همه تفصیلات و جزئیاتش بر یک اصل اساسی مبتنی است که بنیان دین نیز بر آن قرار گرفته و آن توحید است؛ یعنی در واقع تفاصیل ذکر شده در قرآن، بیان فروعات این اصل بنیادی است.

z0061 - تربیت بر مدار توحید

در منابع دینی شواهد پرشماری گواهی میدهد که محور دعوت پیامبران الهی و در گذر تاریخ، توحید بوده است و همه آموزه‌های آنان به همین اصل اساسی باز می گردد. از آیات قرآن مجید، که به بیان هدف بعثت انبیا پرداخته است، این نکته به خوبی به دست می آید.؟ روح دعوت آنان، اسلام – یعنی تسلیم بودن در برابر خدا – بوده است.هدف رسالت و بعثت پیامبران در نظر شهید مطهری دو چیز بوده است: دعوت به توحید نظری و عملی فردی، و اقامه قسط و عدل در جامعه، یعنی برقرار ساختن توحید عملی اجتماعی. این دو هدف، در حقیقت به یک چیز یعنی همان توحید برمی گردد.
 
علامه طباطبایی روح حاکم بر همه آیات قرآن را توحید می داند. قرآن با همه تفصیلات و جزئیاتش بر یک اصل اساسی مبتنی است که بنیان دین نیز بر آن قرار گرفته و آن توحید است؛ یعنی در واقع تفاصیل ذکر شده در قرآن، بیان فروعات این اصل بنیادی است. سورة هود همین نکته را بیان می کند که معارف قرآنی با تحلیل به توحید خالص» برمی گردد و از این رو، می توان گفت برای قرآن کریم با همه پراکندگی و تفرق آیات آن، تنها یک غرض متصور است که پس از تفصیل و تجزیه گاه به صورت اصل دینی، گاه دستور اخلاقی و گاه حکم شرعی در می آید. هیچ یک از عقاید دینی، دستورهای اخلاقی و احکام عملی شریعت از این روح اساسی دین تخطى نمی کنند و در حقیقت، همه آنها جسم آن روح واحدند.
 
در نهج البلاغه، هدف از بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) به صراحت بیان شده است: «خداوند محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را برانگیخت تا بندگانش را از بندگی بتها خارج سازد و به پرستش خدا بکشاند».در خطبه یکم نیز چنین آمده است: «از فرزندان آدم از پیامبرانی برگزید. تا عهد و پیمان فطرت را به یاد بندگان آورند».
 
با توجه به آیه ۳۰ سوره روم، که فطرت انسان را سرشته به پذیرش ربوبیت خداوند می داند، یادآوری پیمان فطرت همان دعوت به پرستش خداوند است. اصول اعتقادی دین نیز همه به همین اصل اساسی توحید بر می گردد؛ زیرا نبوت در واقع، طریق رساندن آن پیام است و معاد، جایگاه ارزیابی میزان پایبندی به آن اصل. عدل از صفات خداوند و از فروعات مستقیم توحید است و امامت، که از توابع نبوت است، در حقیقت ارائه الگو برای تحقق توحید کامل در انسان و همچنین تصدی ولایت و سرپرستی جامعه برای اجرای رسالت و پیام دین می باشد.
 
از این رو، می توان گفت ادیان آسمانی تنها یک اصل بنیادی داشته اند و آن توحید بوده است. از آنچه گذشت، به روشنی می توان نتیجه گرفت که ریشه همه گرفتاری های بشر و نابسامانی های او نزد خداوند تنها یک چیز و آن فاصله گرفتن از توحید در عقیده و عمل و به بیان دیگر، همان شرک بوده است. آنچه نزد خداوند بیشترین اهمیت را داشته و برای تحقق آن، رسولان بسیاری فرستاده، مبارزه با کفر و شرک و تلاش برای تحقق توحید بوده است.
 
پاسخ به دعوت انبیاء پایبندی به توحید است و پایبندی انسان به توحید درجات و مراتبی دارد که در توحید عبادی به حد کمال می رسد؛ زیرا توحید عبادی مستلزم باور به وحدانیت خداوند (توحید اعتقادی است، اما توحید اعتقادی لزوما همراه عبادت موحدانه نیست.
 
عبادت و پرستش موحدانه نیز از درجات ضعیف و ابتدایی تا برترین درجه تکامل پذیر است؛ زیرا پس از شناخت خدای یگانه در مقام کامل ترین ذات با کامل ترین صفات، منزه از هر گونه نقص و کاستی، و شناخت رابطه او با جهان، که آفرینندگی، نگهداری، فیاضیت، عطوفت و رحمانیت است، واکنشی در ما ایجاد می شود که از آن به “پرستش” تعبیر می شود. پرستش نوعی رابطه خاضعانه، ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند».
 
استاد مطهری پرستش را در مورد غیر خدا نه جایز می داند، نه صادق. اما با توجه به تعبیراتی که در آیات قرآن و روایات درباره پرستش طاغوت، بتها و هوای نفس یا شیطان به کار رفته است، می توان گفت صدق پرستش در مورد غیرخدا – یعنی امکان رابطه خاضعانه با غیر خدا – وجود دارد، اگر چه جایز نیست. لایه‌های سطحی پرستش در زبان گفتار بروز می کند که همان ستایش، سپاس و اظهار تسلیم زبانی در برابر معبود است. پس از آن، پرستش در لایه های ژرف تر، رفتارهای خاص عبادی مانند نماز، روزه و حج را دربر می گیرد که به قولی، جزو رفتارهای نمادین پرستشگرانه محسوب می شوند و در ادیان گوناگون، شکل های متفاوتی داشته اند. پرستش در لایه های بعدی اجرای همه دستورهای الزامی معبود، اعم از رعایت الزامات حقوقی، اقتصادی، فردی و اجتماعی را فرا می گیرد. سطوح عمیق تر پرستش، فروتنی در قلب است و «قلب خاضع» قلبی است که عظمت، عزت و کبریایی معبود را درک کرده و در مقابل، به کوچکی و ذلت خود پی برده است و این درک او را به کرنش و تعظیم فرا می خواند. البته روشن است که این درک شدت و ضعف دارد و در نتیجه، خضوع نیز به همان نسبت شدت و ضعف می پذیرد.
 
درجه نهایی پرستش، رسیدن به حقیقت عبودیت است که در آن مرحله، انسان به بنده محض در پیشگاه معبود تبدیل می شود و هیچ مالکیت و تدبیری برای خود قایل نیست. اشتغالات او نیز یکسره در مسیر خواست های معبود قرار می گیرد؛ چنان که در حدیثی عنوان بصری از امام صادق نقل می کند: «اگر دانش می خواهی، ابتدا به دنبال حقیقت عبودیت در خود باش و علم را با به کارگیری آن بخواه و از خدا طلب فهم نما، که به تو خواهد فهمانید».
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد