خانه » همه » مذهبی » آفت های عدم دین شناسی

آفت های عدم دین شناسی

آفت زدایی از جامعه

آفت های عدم دین شناسی

انسان برای آنکه به سعادت دنیا و آخرت نائل آید، باید در دنیا دین شناس شود.

Aafat - آفت های عدم دین شناسی

انسان برای آنکه به سعادت دنیا و آخرت نائل آید، باید در دنیا دین شناس شود؛ و این دین شناسی، مسئله ای است که اگر بدان توجه و عنایت خاص شود، راه دستیابی به مقامات و آرزوهای معنوی برای انسان باز می شود.

اهمیت دین شناسی

چنانچه امام جواد (علیه السلام) فرموده است: «الثِّقَةُ باللّهِ تعالى ثَمَنٌ لِکُلِ غالٍ، و سُلَّمٌ إلى کُلِّ عالٍ.»[1] آگاهی دینی بهای هر (کالای) گرانقدر و نردبان (ترقی) برای جایگاههای بلندپایه است.

پس دین شناسی، هم بهای چیز گران قیمت است، و هم نردبان و وسیله ای برای رسیدن به مراتب و مقامات معنوی بالاست.

پندار اشتباه برخی در مورد دین شناسی

اما در عین حال برخی چنین می پندارند که بدون دین شناسی، می توان دیندار و متدین بود، در صورتی که اگر انسان به عملی که می خواهد انجام دهد، علم کافی و لازم را نداشته باشد، به هدف دست پیدا نمی کند؛ و این مانند آن است که انسان بدون داشتن راهنما، و نقشه، می خواهد به گنج برسد؛ واضح است که هیچ گاه به آن دست پیدا نمی کند.

دین شناسی، نقشه گنج

بدست آوردن گنج معنوی نیز همینگونه است؛ با داشتن گنج علم و تفقه و دین شناس، می توان به هدف که رضایت خداوند متعال است، دست پیدا کرد.

اما در عین حال، دین شناس نشدن آفات مختلفی بدنبال دارد که به برخی از آن اشاره می شود:

آفت اول: عدم رضایت خدا

چنانچه امام کاظم (علیه السلام) می فرمایند: «…مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فِی دِینِهِ لَمْ یَرْضَ اَللَّهُ لَهُ عَمَلاً.»[2] یعنی: «هر کس در دینش آگاهی عمیق پیدا نکند، خدا از هیچ کار او خرسند نمی شود.»

تبیین حدیث

با توجه به این حدیث، می توان فهمید، که بدون دین شناسی، نمی توان رضایت خدا را جلب نمود؛ یعنی اگر انسان می خواهد رضایت خداوند را بدست آوَرد، راهش از تفقه در دین و دین شناسی می گذرد.  

دو آفت مهم: عدم دریافت رحمت الهی و عدم پذیرش عمل

عدم رضایت خدا، به معنای آن است که خداوند در قیامت به بنده اش نگاه رحمت نخواهد کرد؛ این همانی است که در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده که می فرمایند: «عَلَیْکُمْ بِالتَّفَقُّهِ فِی دِینِ اَللَّهِ وَ لاَ تَکُونُوا أَعْرَاباً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فِی دِینِ اَللَّهِ لَمْ یَنْظُرِ اَللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ وَ لَمْ یُزَکِّ لَهُ عَمَلاً.»[3]

یعنی: «بر شما باد که دین خدا را خوب یاد گیرید و بفهمید، و بیابان‌گرد (ناآگاه) نباشید؛ زیرا هرکس دین خدا را خوب نفهمد، خدا در قیامت به او توجه نمى‌کند و کار او مورد قبول و پذیرش نیست.»

نکات حدیث:
  1. دستور به دین شناس شدن داده شده است.
  2. معنای دین شناس شدن در مقابل بیابان گرد است؛ یعنی کسی که دین شناس نشود انسان بیابان گرد و بی سواد و ناآگاهی است. به عربِ شهرنشین «عربى» و به عرب بادیه نشین «اعرابى» گویند.[4] و منظور از آن بی سوادی افراد ناآگاه است. یعنی فردی که هر علمی داشته باشد، اما در دینش فهم دقیق و عمیق پیدا نکند، مانند افراد ناآگاه است. معنای آن، این است که در بیان حضرت، کسی اهل علم و آگاهی است، که در دینش تدبر و تعلم کند، نه علوم دیگری که او را به هدف نزدیک نمی کند؛ البته یادگیری علوم دیگر در زندگی می تواند لازم باشد، اما علم و دانشی که او را به سعادت اخروی نزدیک می کند، علم دین و دین شناسی است.
  3. نفهمیدن دین، دو آفت بدنبال دارد: یکی خداوند در قیامت نظر رحمت به او نمی اندازد و دیگری: عملش خالص یا رشد نمی یابد.
  4. نظر خدا در قیامت در برخی از آیات قرآن نیز آمده که به معنای نظر رحمت الهی است؛ چنانچه امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید: «مراد از نگاه خداوند در قیامت، «لاینظر الیهم» نگاه رحمت است، (نه نگاه با چشم).»[5]
  5. معنای تزکیه کردن عمل، آن است که عملش خالص نمی گردد؛ و عملش همراه با ناخالصی خواهد بود؛ علامه طباطبایی در این مورد می فرمایند: «و التزکیة هی التطهیر، و هو إزالة الأدناس و القذارات، فیشمل إزالة الاعتقادات الفاسدة کالشرک و الکفر، و إزالة الملکات الرذیلة من الأخلاق کالکبر و الشح، و إزالة الأعمال و الأفعال الشنیعة کالقتل و الزنا و شرب الخمر.»[6] «تزکیه عبارت است از پاک کردن، یعنی زدودن ناپاکی‌ها و آلودگی‌ها، که شامل زدودن عقاید فاسد مانند شرک و کفر و ملکات زشت اخلاقی مانند کبر و بخل و اعمال و کارهای ناپسند مانند قتل و زنا و شرب خمر می‌شود.»

پس در این حدیث، عدم رحمت الهی، و عدم پذیرش عمل، دو آفت مهم عدم دین شناسی است.

آفت سوم: خروج خیر از زندگی

علاوه بر اینکه دین شناس نشدن، این عواقب سنگین را به دنبال دارد، باعث می شود که انسان خیر و برکت از زندگی اش خارج شود؛ چون انسانی که نمی داند و راه را از چاه های دنیوی تشخیص نمی دهد، چگونه می توان خیر و برکت را بدست آورد.

چنانچه در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «لاَ خَیْرَ فِیمَنْ لاَ یَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا یَا بَشِیرُ إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ إِذَا لَمْ یَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ اِحْتَاجَ إِلَیْهِمْ فَإِذَا اِحْتَاجَ إِلَیْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِی بَابِ ضَلاَلَتِهِمْ وَ هُوَ لاَ یَعْلَمُ.»[7]

ای بشیر! هیچ خیری در یارانی از ما که آگاهی ژرف پیدا نمی کنند نیست، زیرا هر کدام از آنان که با این آگاهی بی نیاز نشود، (به دشمنان و منحرفان) نیازمند می شود.و چون به آنان نیازمند گردد، آنان او را به گمراه خانه خویش داخل می کنند در حالی که خود نمی داند.

در این حدیث، حضرت به بشیر، می فرمایند کسی که دین شناسی اش عمیق نباشد، دشمنان و منحرفان آنان را به راههای ناشایست، دعوت می کنند؛ پس عدم دین شناسی عمیق، گمراهی و ضلالت در پی دارد؛ و ممکن است که خود فرد، از گمراهی اش بی اطلاع باشد.

سخنی با جوانان جویای دین

این همان مطلبی است که گاهی در جامعه اتفاق می افتد؛ برخی بخاطر نداشتن علم و دانش کافی از دین، دچار جذب عرفان های کاذبی می شوند که دشمنان داخلی و خارجی در آن نقش کلیدی ایفا می کنند؛ چه بسیار از جوانان و افرادی که گاهی حتی با دغدغه ی دینداری وارد حلقه های انحرافی عرفان های نوظهور می شوند؛ اما در عین حال از گمراه شدن خود، اطلاع ندارند.

ناگفته نماند که امام کاظم علیه السلام در حدیث، با عبارت «مِنْ أَصْحَابِنَا» چنین فهمیده می شود که حضرت نسبت به یاران خود، نگران است؛ یعنی نسبت به جوانان و دیندارانی که ولایت حضرت را قبول دارند، ابراز نگرانی کرده اند.

پس باید نسبت به مباحث دینی، درک عمیقی پیدا نمود؛ تا هم جزء اصحاب خوب اماممان باشیم و هم اینکه نظر رحمت الهی را در قیامت جلب نماییم و هم عملمان در قیامت خالص و پاک شود؛ علاوه بر آن، خداوند از عملمان راضی گردد.

پی نوشت:

[1]  بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج78، ص 364، ح 5
[2]  بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، ج10، ص247
[3]   الکافی، ج1، ص31
[4]  تفسیر نور، ج7، ص344
[5]  تفسیر برهان، ج‏1، ص‏293
[6]  طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، 1417ق. ج1، ص333
[7]  الکافی، کِتَابُ فَضْلِ اَلْعِلْمِ، بَابُ صِفَةِ اَلْعِلْمِ وَ فَضْلِهِ وَ فَضْلِ اَلْعُلَمَاءِ، ج1، ص33

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد