ارزش وضد ارزش جامعه اسلامی
از بین رفتن رفاه و آرامش حقیقی افراد، از پیامد تجمل گرایی است که خسارتهای بسیاری همچون تزلزل در نظام خانوادگی و روابط اجتماعی را به همراه دارد. فرد تجمل گرا همیشه در پی مد و تهیه امکانات و وسایلی است که از تازگی برخوردار باشند. از این رو، در جریان تغییر مد و تکاپو برای تغییر دادن وسایل زندگی و لوازم زندگی همواره در تنش و اضطراب روحی به سر می برد. افزون بر آن، حرص دست یابی به چنین امور تجملی و آمال و آرزوهای طولانی تمام وجود او را فرا می گیرد و سبب می شود غمی جان کاه، او را به شدت بیازارد. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:«مال [دوستی] اهداف عالی انسانی را فاسد و آرزوهای طولانی را زیاد می کند؟». این سخن عام است، ولی نظر به این که تجمل گرایان در شمار مال دوستان اند، تجمل پرستان را نیز در بر می گیرد. ایشان در جای دیگر فرموده است: «کسی که قلبش از محبت دنیا پر شود، سه چیز با قلب او آمیخته می گردد: رنجی که رهایش نمی کند، حرصی که ترکش نمی کند و آرزویی که به آن نمی رسد». انسان آگاه و هوشمند از فرجام چنین افرادی عبرت می گیرد و زندگی خود را براساس آموزه های دین مبین اسلام طرح ریزی می کند و این سخن امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را با تمام وجود می پذیرد که فرمود: «اگر صلاح در نفس را می خواهی، بر تو لازم است که به میانه روی و قناعت و ساده زیستی رفتار کنی». همچنین از نظر اجتماعی، مدیر تجمل گرا افزون بر مشکلات روحی و روانی که خود بدان گرفتار است، دیگران را نیز به میدان رقابت بیهوده برای افزایش مصرف گرایی می کشاند و جامعه را دچار کشمکشها و تضاد درونی و ااخلاقی می گرداند. صفات زشتی همچون، حسد، کینه، طمع و خشم بر منش، گفتار و کردار آنان تأثیر می گذارد و روابط خانوادگی و اجتماعی آنان را به پرخاشگری و آشوب و اختلاف تبدیل می سازد. به طور کلی، افراد تجمل گرا، موجوداتی مغرور و متکبرند که همواره در پی برتری جویی و به استضعاف کشاندن و تحقیر دیگران هستند.
قرآن کریم، خوش گذرانی را عامل سقوط می شمارد و می فرماید : «و کم اهلکنا من قریه بطرت معیشتها ؛ (قصص آیه ۵۸) چه بسیار قریه ها را از میان بردیم که از زندگی خود گرفتار سرمستی بودند. » در آیه ای دیگر، خداوند متعال اتراف و ترفه را باعث سقوط و نابودی شمرده است :«و اذا اردنا أن نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرناها تدمیرا. (اسراء آیه 16). و چون اراده کردیم که جمعیت و دیاری را نابود کنیم، توانگران خوشگذران را وادار به فساد می کنیم و وقتی به فسق پرداختند سزاوار عذاب می شوند. آن گاه آن جا را زیر و زبر می کنیم و نابودشان می سازیم.» این آیه به یکی از سنت های قطعی پروردگار درباره ی هلاکت مردم و ارتباط آن با رفاه زدگان و تجمل گرایان اشاره دارد. همیشه اشراف و مرفهان بی درد، نخستین کسانی بوده اند که با پیامبران و منادیان عدالت، مخالفت کرده اند. قرآن مجید می فرماید: «و ما ارسلنا فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون ؛ سبأ آیه 34.) ما به هیچ جمعیت و دیاری پیامبری نفرستادیم، مگر آن که اشراف و خوش گذرانان آن جامعه گفتند: ما به آن چه شما مأمور شده اید، کافریم.» ابن خلدون می گوید :«به هر اندازه (ملتی) بیشتر در ناز و نعمت فرو روند، به همان میزان به نابودی نزدیک تر می شوند».
انحطاط اخلاقی و تبدیل ارزش به ضد ارزش: تبدیل باورها و ارزشهای دینی و مذهبی به ضد ارزش، یکی دیگر از پی آمدهای تجمل گرایی است. با گسترش تجمل گرایی، ارزش هایی که دین بر آن تأکید کرده و هر انسان عاقلی آن را می پذیرد و حتی تجربه پیشینیان آن را به اثبات رسانده و در تار و پود جامعه دینی و مذهبی، ریشه دوانده است، دستخوش نابودی می شود و به عنوان ضد ارزش قلمداد می گردد. در جامعهای که تمام تلاش اعضای آن، دست یابی به تجملات بی حد و حصر باشد، دیگر مفاهیمی چون زهد، قناعت، انفاق وایثار هیچ جایگاهی نخواهد داشت؛ زیرا همه این ارزش ها مخالف خواست و میل آنان است و هیچ کدام برای آنها ارزشی ندارند. تجمل پرستی در میل درونی انسان به اندوختن مال و زینت های مادی ریشه دارد. خداوند در قرآن می فرماید: «موسی(علیه السلام) گفت: پروردگار ما! تو فرعون و اشراف وابسته او را در زندگی دنیا، زیور و دارایی داده ای که با آن، مردمان ما را از راه تو گمراه کنند. خدایا! دارایی آنان را نابود ساز».[ سوره یونس، آیه ۸۸] امام رضا(علیه السلام) درباره این گونه افراد فرموده است: «مال دنیا جمع نمی شود مگر با پنج خصلت، بخل بسیار و آرزوهای دراز و چیرگی آزمندی (برانسان) و ترک صله رحم و رسیدگی به بستگان تنگ دست) و دنیا پرستی و فراموش کردن آخرت». امام علی (علیه السلام) از رفاه زدگی به «سکر نعمت» یعنی مستی ناشی از تجمل و رفاه ، یاد می کند که متأسفانه پس از رحلت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)، امت اسلامی به آن مبتلا شدند. آن حضرت می فرماید : «ثم انکم معشر العرب اغراض بلایا قد اقتربت. فاتقوا سکرات النعمه و احذروا بوائق النقمه» شما مردم عرب، هدف مصایبی هستید که نزدیک است. همانا از مستی های نعمت بترسید و از بلای انتقام بهراسید.» در این شرایط است که امام (علیه السلام) می فرماید: «در زمانی هستید که خیر همواره واپس می رود و شر به پیش می آید و شیطان هر لحظه بیشتر به شما طمع می بندد. آیا جز این است که یا نیازمندی می بینی که با فقر خود دست و پنجه نرم می کند و یا توان گری که امساک حق خدا را وسیله ی ثروت اندوزی قرار داده است و یا سرکشی که گوشش به اندرز بدهکار نیست. کجایند نیکان و شایستگان شما؟ کجایند آزاد مردان و جوان مردان شما ؟کجایند پارسایان شما در کار و کسب؟» استاد مطهری می گوید: آری، سرازیر شدن نعمتهای بی حساب به سوی جهان اسلام و تقسیم غیر عادلانه ی ثروت و تبعیض های ناروا، جامعه ی اسلامی را دچار بیماری مزمن، دنیازدگی و رفاه زدگی کرد؟. امام خمینی (رضی الله عنه) معتقد بود «گرایش به تجمل گرایی به تدریج صورت می گیرد و در درون آدمی رسوخ می کند و اخلاق را تغییر می دهد». ایشان در این باره می فرماید : «این طور نیست که انسان خیال کند که شیطان ابتدا می آید به آدم بگوید که بیا و برو طاغوتی شو ؛ این را نمی گوید. قدم به قدم انسان را پیش می برد، وجب به وجب انسان را پیش می برد. امروز این که اشکالی ندارد. اگر جلویش را گرفتید، طمعش بریده می شود و اگر جلویش را نگرفتید، فردا یک قدم دیگر جلو می رود. یک وقت می بینید که این طلبه ی زاهد عابد که در مدرسه زندگی می کرد متحول شد به یک نفر انسان طاغوتی.» بنا بر فرمایش امام (رضی الله عنه)، از ابتدا باید جلو نفس و خواهش های آن ایستاد. ایشان به صراحت می فرماید : «با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان ارزش های انسانی – اسلامی را حفظ کرد.»
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390