روش امام رضا(ع) در دفاع از مذهب تشیع
مقدمه
دوران امامت امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، از لحاظ شکوفایی علم و پیدایش افکار و نحلههای جدید فکری و اعتقادی از حساسیت خاصی برخوردار بود، زیرا نهضت ترجمه شکل گرفته بود و افکار و عقاید دیگر ملل چه به صورت ترجمه و چه به صورت مهاجرت افراد از اقصا نقاط به مرکز حکومت اسلامی، خواسته یا ناخواسته وارد افکار و عقاید و حتی جلسات درسی عوام و خواص آن دوره از جامعه اسلامی میشد. از طرفی تأکید و اشتیاق حکومت عباسی- مخصوصا در دوره خلافت مأمون- به مباحث علمی و اعتقادی و برپایی جلسات و مناظرات علمی، آن هم در حضور حضرت رضا(علیه السلام)، حساسیت منازعات علمی و اعتقادی را مخصوصا برای شیعه دو چندان میکرد. بنابراین پرداختن به مبانی و اصول تشیع ناب علوی و حفاظت از آن در این دوره کار را با مشکلاتی روبه رو میساخت. امام رضا (علیه السلام) با درک این خطرات و تهدیدها از فرصتهایی که دست میداد، به جهت روشنگری افراد و آشنا کردن آنها با فرهنگ والای ولایی و همچنین معرفی مبانی و اصول اعتقادی شیعه نهایت استفاده را میبردند. در واقع، امام رضا(علیه السلام)، شیعه را که در دوران بحران فکری و اعتقادی به سر میبرد، با شجاعت، درایت، تدبیر، دانایی و از همه مهمتر با ارتباط با چشمه زلال و بی کران وحی الهی که نمود آن مقام عصمت ایشان است، احیا کردند و از اسلام اصیل و اندیشههای ناب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دفاع کردند، و با استفاده از ابزارها و متناسب با مقتضیات زمان، این وظیفه الهی خود را عملی ساختند و حیاتی دوباره به شیعه امامیه بخشیدند و مبانی و اصول آن را با روشی مدبرانه و آگاهانه، تبیین و تقویت کردند تا ولایت و امامت جزو مواریث لاینفک ائمه اطهار(علیهم السلام)، پایدار بماند.
1. معرفی و شناخت امام رضا(علیه السلام)
مشهورترین لقب علی بن موسی(علیه السلام)، رضا بوده است. بنا بر روایتی در “عیون اخبار الرضا” علت ملقب شدن آن حضرت به رضا آن است که «هم دشمنان مخالف و هم دوستان موافق، به ولایت عهدی حضرت رضایت دادند و چنین چیزی برای هیچ یک از پدران او دست نداده بود، از این رو در میان ایشان، تنها او به رضا نامیده شد»(نک: ابن بابویه،1404ق، ج1، ص22؛ اربلی، 1381ق، ج2، ص 296). تاریخ نگاران و محققان مسلمان در تعیین زمان ولادت آن امام همام، سخنان گوناگونی گفتهاند. در بین مورخان و محدثان تولد آن حضرت به روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذیقعده سال 148ق مشهور است.(طبرسی، 1399ق ، ص302؛ مرتضی عاملی، 1365ش، ص132). درباره تاریخ شهادت ثامن الائمه نظرات مختلفی نقل شده، که طبق مشهورترین و قویترین نقل، تاریخ شهادت آن جناب ، روز جمعه آخرین روز ماه صفر سال 203ق است. ایشان در هنگام شهادت، پنجاه و پنج سال از عمر پر برکتش میگذشته است. در مورد نحوهی شهادت ایشان اقوال گوناگونی نقل شده، ولی آنچه مسلم است با توجه به نصوص تاریخی و اوضاع خاص سیاسی، ایشان به دستور مأمون عباسی در طوس مسموم و شهید شدند(جهت اطلاع بیشتر نک: طبرسی، 1399ق، ص302 ؛ ابن بابویه، 1404ق، ج2، ص267؛ مرتضی عاملی، 1365ش، ص381).
2. مبانی و اصول رضوی در دفاع از شیعه امامی
امام رضا(علیه السلام)، با بهره گیری از مبانی و اصولی مکتب شیعی را تبیین و تقویت کردند. ایشان در این دوره، از اسلام اصیل و اندیشههای ناب پیامبراکرم(ص) دفاع کرده، و با استفاده از ابزارها و امکاناتی که در اختیار داشتند و با عنایت به مقتضیات زمان، این وظیفه الهی خود را به بهترین نحو به انجام رسانیدند. ذیلا به اهم این اصول و مبانی خواهیم پرداخت.
2-1. قرآن
امام رضا(علیه السلام) از قرآن کریم به عنوان یک اصل اصیل و مبنای بنیادین استمداد میجستند و در رفع مسائل و مشکلات روشنگری میکردند. آن حضرت به واسطه پدر بزرگوارش(علیهالسلام) روایتی را از امام صادق(علیهالسلام) نقل کردهاند که مردی از امام صادق(علیهالسلام) پرسید: چگونه است که هر چه قرآن بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد بر تازگی آن افزوده میشود؟ حضرت فرمود: لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لَا لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ وَ عِنْدَ کُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِزیرا خداوند قرآن را برای زمان خاصی و مردم بخصوصی نازل نفرموده است، بنابراین قرآن در هر زمان جدید و تا روز قیامت نزد هر قومی تازه است(بحرانی، 1416ق، ج1، ص66). از این روایت به خوبی میتوان به جاودانگی و طراوت قرآن و شکوفاتر شدن آن در هر عصر و زمان برای همه مردم تا روز قیامت پی برد. در حقیقت ایشان، قرآن کریم را به عنوان یک اصل در مواضع مختلف به جامعه آن روز معرفی میکردند و سعی در پیادهسازی و شناساندن کارکردهای قرآن کریم در آن دوره را داشتند. این مطلب خود بیانگر آن است که امام رضا(علیه السلام) به عنوان رهبر جهان تشیع در آن دوره از تاریخ اسلام از اصلی ترین منبع اسلام و شیعه غافل نبوده است و در مواضعی از آیات قرآن کریم در دفاع از شیعه استفاده کردهاند. در این باره مثالهای زیر قابل توجه است.
2-1-1. در منابع روایی و تفسیری شیعه نقل است که، روزی مأمون، مجلسی از علما و فضلا تشکیل داد و امام رضا(علیه السلام) را نیز دعوت کرد. مأمون در آن مجلس، سؤالی را درباره معنا و مفهوم آیه شریفه« ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا…»(فاطر/32) میپرسد. هر کس در خور علم و دانایی خود جوابی میدهد. پس از آن مأمون از امام رضا(علیه السلام)، جواب را طلب میکند، امام(علیه السلام) نیز جوابی مفصل را در معنا و تفسیر آیه ارائه میفرماید که طی آن بیان میدارند« بندگان برگزیدهى خدا که وارث کتابند، ما اهل بیت رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله هستیم» (نک: ابن بابویه،1404ق، ج1، صص207-217؛ عروسی حویزی،1415ق، ج4، ص361).
2-1-2. علی بن موسی الرضا(علیه السلام) در موارد بسیاری از علم قرآنی خود در پاسخ به سؤالات و تبیین برخی آیات استفاده کردهاند. ایشان درباره آیه «إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ أَن تَزُولا…»(فاطر/41) میفرمایند:« نحن حجج الله فی خلقه و خلفاؤه فی عباده و أمناؤه علی سرّه و نحن کلمة التقوی و العروة الوثقی و… بنا یمسک الله السماوات و الارض أن تزولا» (عروسی حویزی، 1415ق، ج4، ص369). بیان این تفسیر و این گونه تفاسیر از آیات از جانب امام معصوم(علیه السلام) در میان جمعی از علما و یا مخاطبان عامی، دفاع از جایگاه ولایت و امامت را میرساند که خود نیز یکی از اصول اساسی شیعه است.
2-2. سنت
سنت پس از قرآن کریم از اصلی ترین منابع ومبانی امام رضا(علیه السلام) در ارائه مباحث و مسائل مختلف و دفاع از مذهب شیعه است. ذکر روایاتی از ائمه(علیهم السلام) موجب إحیاء و ترویج مکتب اهل بیت (علیهم السلام)شده، زیرا مردم با آگاهی از چنین روایاتی به علم و فهم عمیق اهل بیت(علیهم السلام) پی برده و به منظور بهره وری از علوم آنان به روایات ایشان روی میآورند. در عصر امام رضا(علیهالسلام)که دوران غربت امامیه و رواج فرقههای منحرف شیعه مانند فطحیه، اسماعیلیه، واقفیه و امثال اینها بوده، شنیدن روایات ائمه گذشته، از ابوالحسن الرضا(علیهالسلام) موجب روی آوردن اهل این فرقهها به امام رضا(علیهالسلام) و پذیرفتن مکتب امامیه میشده است. برای نمونه یکی از بهترین و لازمترین راههای شناخت قرآن، تفسیر آن به سنت معصومان (علیهم السلام) است. در واقع سنت معصومان(علیهم السلام) یکی از منابع علم تفسیر و اصول بررسی و تحقیق برای دستیابی به معارف قرآنی است. عترت طاهرین(علیهم السلام) بر اساس حدیث متواتر ثقلین همتای قرآن بوده که تمسک به یکی از آن دو بدون دیگری مساوی با ترک هر دو ثقل است و برای دستیابی به دین کامل إعتصام به هرکدام باید همراه با تمسک به دیگری باشد(جوادی آملی، 1379ش، ج1، ص132). امام رضا(علیه السلام) اگرچه خود یکی از اهل بیت(علیهم السلام) است و روایات تفسیری ایشان یکی از منابع متقن برای تفسیر قرآن کریم به شمار میآید، لکن ایشان علاوه بر بیان مطالب تفسیری خویش برخی از روایات آباء و اجداد طاهرینش را در تفسیر آیات قرآن بیان کرده است. برخی از این روایات از این قرار است:
الف- امام رضا(علیهالسلام) به منظور تفسیر سوره حمد روایتی از آباء طاهرینش از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در تفسیر این سوره نقل کرده است(نک: التفسیرالمنسوب الی الامامالعسکری(علیهالسلام)، 1409ق، ص30) .
ب- آن حضرت به منظور تفسیر آیه ” فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلی مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ…” (سبأ،14)روایتی را به واسطه پدر و جد خویش از امام باقر(علیهمالسلام) درباره این آیه نقل کرده است (قمی، 1404ق، ج2، ص38).
ج- ایشان به منظور تفسیر آیه” فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلی والِدَی…”(النمل،19) روایتی را به واسطه پدر بزرگوارش(علیهالسلام) از امام صادق(علیهالسلام) نقل کرده است(ابنبابویه، 1385ق، ج1، ص72؛ جزائری، 1404ق، ص368).
امام رضا(علیه السلام) همچون ائمه پیش از خود وارث علومی بودند که منشأ آنها پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین علی(علیه السلام) هستند. در عیون اخبار الرضا، باب نوزدهم(ما جاء عن الرضا(علیه السلام) فی علامات الامام) یکی از علامات امام را به همراه داشتن مواریث و نشانههای ائمه پیشین معرفی میکند و طی روایتی که ابن فضال از پدرش و او نیز از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده برخی از نشانهها را این طور برمی شمرد؛ «نزد او سلاح رسول الله و شمشیر ذوالفقار است ، صحیفه ای که در آن اسماء دوستداران شیعه تا روز قیامت در آن هست و همین طور صحیفه ای که نام دشمنان شیعه در آن هست، الجامعه که طول آن هفتاد ذرع است و همه چیزها در آن گفته شده، نزد او علم جفر اکبر و اصغر است و در نهایت نزد او مصحف فاطمه (س) است.»(ابن بابویه، 1404ق،ج1، ص192).
2-3 مقام امامت و ولایت
امام رضا(علیه السلام) با بهرهگیری از موهبت الهی که همان مقام عصمت ائمه(علیهم السلام)است، در مواجهه با مسائل و مباحث گوناگون از هرگونه خطا و اشتباهی مصون بودند. ابن شهرآشوب با توجه به روایات و احادیث وارده صفات ائمه(علیهم السلام) را پنج چیز ذکر میکند که مهمترین و اولین آنها “عصمت” است(ابن شهرآشوب، 1405،ج1، 253). با توجه به این مطلب ما شاهد پیروزی و غلبه امام رضا(علیه السلام) در مناظرات و مباحث علمی با اقشار مختلف و جوامع گوناگون آن روزگار چه داخلی و چه خارجی هستیم. یکی از مناظرات جالب و قابل توجه امام(علیه السلام) مذاکرات ایشان با عمران صابی است. امام در یک مناظره، پس از آنکه هیربدان، بزرگ زرتشتیان را با برهان قاطع محکوم ساختند، روبه حاضران کرده و فرمودند: آیا در میان شما کسی است که با اسلام مخالف باشد و اگر مایل است بدون اضطراب و نگرانی سؤالاتش را بپرسد؟ دراین میان عمران صابی، که یکی از متکلمان معروف بود برخاست و نزد امام آمد و از ایشان درباره نخستین وجود (یعنی خداوند) و مخلوقاتش سؤال کرد. امام با دلیل و برهان پاسخ او را داد و سه دلیل برای بی نیازی خداوند از مخلوقاتش اقامه کردند. سپس عمران سؤالاتی درباره علم خدا به ذات پاکش و نیز انواع مخلوقات پرسید و پاسخ درخور از امام شنید. او همین طور از امام(علیه السلام) سؤال میکرد و از چشمه جوشان علم امامت بهره میبرد تا اینکه حضرت فرمود: آیا این مطالب را خوب درک کردی. عمران عرض کرد آری مولای من، خوب فهمیدم و شهادت میدهم که خداوند همان گونه است که شما توصیف کردید و وحدانیتش را ثابت کردید و گواهی میدهم که محمد(ص) بنده اوست که برای ابلاغ دین حق فرستاده شد، سپس رو به قبله به سجده افتاد و از دل باختگان و عاشقان اهل بیت(علیهم السلام)شد(ابن بابویه،1404ق، ج1، 157). وهمین طور است مناظرات دیگر امام(علیه السلام) با دیگر افراد و بزرگان دیگر ادیان. همانند مناظره ایشان با جاثلیق رومی(نک: همان، باب 12 و 13، صص 139, 150, 160, 170). این مثال و صدها مثال دیگر مرجعیت علمی امام(علیه السلام) را به عنوان رهبر جامعه شیعی در تمام زمینهها در آن زمان مسجل میسازد و شیعه را به عنوان یک مذهب افضل و برحق و علمی معرفی میکند.
3. روش رضوی در دفاع از ولایت علوی
امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، از هیچ کوششی در راستای تحقق اهداف متعالی مذهب حقه شیعه فروگذار نکردهاند و در مواضع مختلف از شیوهای مناسب و اثرگذار بهترین استفاده را در ترویج آموزههای دینی و شیعی میکردند. در زیر به طور مشخص به تعدای از این شیوهها اشاره میشود.
3-1 تأکید بر برتری اهل بیت(علیهم السلام)
روایاتی که از امام رضا(علیه السلام) درباره پیامبر اکرم (ص) وارد شده ناظر به برتری آن حضرت و خاندان آن حضرت از تمام موجودات و انبیاء است و اینها به خاطر شبهاتی بود که امویان و عباسیان درباره اهل بیت(علیهم السلام) مطرح میکردند و خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) را با افراد عادی مقایسه میکردند. آن حضرت از امیرالمؤنین(علیه السلام )روایتی نقل میکنند که از پیامبر(صلی الله علیه و آله) سؤال کردم یا رسول الله، شما برترید یا جبرئیل؟ فرمود: یا علی، خداوند پیامبران را برتر از ملائکه و مرا برتر از انبیاء قرار داده است و برتری، بعد از من تو راست و جانشینان تو را. ملائکه خدمتگزار ما و دوستان ما هستند. حاملان عرش که تسبیح خدا میگویند. برای کسانی که ولایت ما را قبول کرده اند استغفار میکنند. ای علی، اگر ما نبودیم آدم و حوا، بهشت و دوزخ، آسمانها و زمین آفریده نمیشد. ما بدین جهت از ملائکه برتریم که از نظر معرفت خداوند و تسبیح و تهلیل او، از آنها سبقت گرفته ایم. چون اولین چیزیکه خداوند آفرید ارواح ما بود که به وحدانیت خدا و ستایش او سخن گشودیم(ابنبابویه، 1385ق، ج1، ص5).
3-2. روش مناظرات علمی
یکی از روشهایی که امام رضا(علیه السلام)با درایت و کیاست در آن عصر نامناسب سیاسی شیعه در جهت اعتلای آموزههای آن به کار گرفتند حضور مؤثر در مناظرات بود که با حضور خود و با پشتوانه علمی نامحدودش تحولی را در حضار و مخاطبان خود به وجود میآوردند. برای نمونه، طی مباحثی طولانی و مناظرهای مفصل، جاثلیق مسیحی مغلوب میشود و سخنان حق امام(علیه السلام) را میپذیرد و مسلمان میگردد.(نک: ابن بابویه، 1404ق،ج1، ص145). و همچنین مناظرات دیگری مثل مناظره با رأس الجالوت، عمران صابی، سلیمان مروزی، محمد بن جهم و مناظره با ارباب مذاهب مختلف که در همه آنها امام رضا(علیه السلام) غالب میگردد(نک: ابن بابویه، 1404ق، ج1، صص139 به بعد).
فلسفه و حقیقت این مناظرات میتواند از دو دیدگاه مد نظر قرار بگیرد، یکی از دیدگاه مأمون و دیگری از دیدگاه امام رضا(علیه السلام). در دیدگاه اول، نیت مأمون ضایع ساختن امام معصوم و شخصیت علمی ایشان است و در دیدگاه دوم که دیدگاه امام رضا(علیه السلام) است، هدف این بود که حضور در مناظرات یک فرصت بسیار مغتنم است در جهت ارائه عقاید و نظرات شیعه به دیگر مخاطبان و صاحبان ادیان که تا به حال اسلام را خوب نشناختهاند. حاصل این تحلیل اینکه، از آنجا که دیدگاه اول به هدف خود نرسیده و دیدگاه دوم منفعت و موفقیت محسوب میشود، بنابراین هر دو دیدگاه به نفع امام رضا(علیه السلام) و مذهب شیعه رقم میخورد، چرا که آموزههای دینی تشیع غالب میشود و ترویج مییابد. توضیح بیشتر در این باره اینکه، وقتی حسن بن سهل نوفلی نزد امام(علیه السلام) به جهت حضور ایشان در مناظرات ابراز نگرانی کرد، امام(علیه السلام) به منظور قوت قلب او فرمودند: ای نوفل، دوست داری بدانی کی مأمون از کار خود پشیمان میشود؟ عرض کرد: آری. فرمود: هنگامی که استدلالات مرا برای اهل تورات به توراتشان بشنوند و برای اهل انجیل به انجیلشان و در مقابل اهل زبور به زبورشان و صائبین به زبان عبریشان و برابر موبدان به زبان فارسیشان و در برابر رومیها به زبان خودشان و در برابر مکتبهای مختلف به زبان خودشان(ابن بابویه، 1404ق،ج1، صص140-141). این مطلب علاوه بر علم نامتناهی امام معصوم(علیه السلام) به ولایت و برتری و اعلمیت و افضلیت ایشان به عنوان زعیم بلامنازع جهان اسلام و تشیع تأکید دارد. نیز از ابوصلت هروی نقل است که، امام موسی بن جعفر(علیه السلام) فرمودند: رضا(علیه السلام)عالم آل محمد است.(قمی، 1389ق، ص908).
3-3. روش سیاسی و اجتماعی
با استقرار حکومت مأمون بر سریر خلافت، کتاب زندگی امام ورق خورد و صفحه ای تازه در آن گشوده شد تا امام(علیه السلام)، سالهای باقی مانده عمر خویش را در حکومت فردی سیاس سپری کنند. در باره اینکه مأمون چه نقشههایی را به منظور از بین بردن جایگاه ولایت و امامت در سر میپروراند مطلب بسیار است، اما نکته قابل توجه در همه سیاست گذاریهای مأمون آنکه، هرچه او بیشتر سعی در به انزوا کشاندن امام(علیه السلام) میکرد، امام(علیه السلام) با درایت و کیاست نقشههای او را به نفع امامت و شیعه ختم میکرد. و این گونه بود که روز به روز مقام والای امامت شناختهتر میگشت و رسوایی حکومت غاصب بیشتر برملا میشد. از مصادیق بارز سیاست گذاریهای دیکتاتوری مأمون، دعوت امام رضا(علیه السلام) به خراسان و تحمیل ولایت عهدی به ایشان است. تا به این طریق علاوه بر تحت نظر داشتن ایشان از موقعیت علمی و اجتماعی ایشان نیز بهره ببرد. اما همان طور که در تاریخ و منابع روایی ثبت است نه تنها امام رضا(علیه السلام) مغلوب سیاستهای مأمون نشدند، بلکه از این موقعیت به بهترین وجه به منظور دفاع از شیعه و اسلام ناب محمدی بهره بردند. در واقع بهره برداریهای امام رضا(علیه السلام) به موضع گیریهای صحیح ایشان در برابر سیاستهای مغرضانه مأمون برمی گردد. از جمله موضع گیریهای امام(علیه السلام) یکی کراهت آن حضرت در برابر اصرار مأمون در دعوت به خراسان و مسئله ولایت عهدی، به منظور آگاه کردن مردم از توطئهها و هدفهای پنهانی مأمون، دیگری عدم همراهی خانواده امام(علیه السلام)با آن حضرت در سفر به خراسان- در حالی که سفری کوتاه نبود- بنا به خواسته خود امام(علیه السلام) و به رغم خواسته مأمون و از همه مهمتر سیاست تاکتیکی امام(علیه السلام) در قرائت روایت سلسلة الذهب در ایستگاه نیشابور در میان جمع کثیری از استقبال کنندگان است.(نک: طوسی، بیتا، ص279). اهمیت و ضرورت پرداختن به حدیث سلسله الذهب از دو جنبه قابل بررسی است: یکی محتوایی و دیگری سندی. جنبه محتوایی این حدیث از این نظر که امامت و ولایت را در جایگاه واقعی خود به عنوان شرطی از شروط خلود در رحمت خدا و در امان ماندن از عذاب الهی به جهان اسلام معرفی میکند، اهمیت مییابد. و جنبه سندی آن چه از آن نظر که اصالتا به نبی اکرم(ص) و جبرائیل میرسد(نک: ابن بابویه، 1404ق، ج2، ص143) و چه از آن نظر که در طول ادوار تاریخی از سابق تا لاحق این حدیث در شیعه وسنی منقول است و مورد تأیید، ضرورت و اهمیت بررسی پیدا میکند(نک: طبسی، بی تا، ص30 به بعد)، چنانکه نقل است کاتبان و گزارشگران این روایت بیست هزار نفر بوده اند(ابن صباغ، 1409ق، ص 243). اما آنچه که در اینجا مد نظر است، توجه به جنبه محتوایی و متنی حدیث سلسله الذهب است. در عیون اخبار الرضا آمده است که منظور امام رضا(علیه السلام)، از گفتن جمله« أنا من شروطها» اقرار به امامت امام(علیه السلام) و اینکه آن حضرت از جانب خداوند متعال امام مفترض الطاعه هستد(ابن بابویه، 1404ق، ج2، 145). همچنین نقل است:« عن علی بن موسی الرضا علیه السلام عن ابیه عن آبائه عن علی بن ابی طالب علیهم السلام عن النبی(ص) عن جبرائیل عن میکائیل عن اسرافیل عن اللوح عن القلم، قال: یقول الله عز و جل “ولایه علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی”»(همان، ص146). قرائت حدیث سلسله الذهب توسط امام رضا(ع)، و نقل احادیثی در پی آن، مثل حدیث اخیر که ولایت علی بن ابی طالب را مطرح میسازد، از شاخص ترین نمونههای سیاست رضوی در دفاع از ولایت علوی است.
3-4. روش فقهی- استدلالی
از جمله روشهایی که ثامن الائمه(علیه السلام) در دفاع از مذهب امامیه استفاده میکردند، استفاده از آموزههای فقه جعفری و احکامی بود که از پدران خویش به ارث برده بودند و آنها را مستدل برای مردم ارائه میکردند و به این ترتیب فقه شیعه، همه را شیفته میساخت و به سوی خود جذب میکرد، تا فقه الرضا یکی از محبوب ترین و مستدل ترین فقه زمان خود گردد. و این مطلب در تثبیت امامت و ولایت و مرجعیت اهل بیت(علیهم السلام) بویژه در مسائل اختلافی با دیگر مذاهب اسلامی بسیار مؤثر بود. زیرا اگر فلسفه حکمی از احکام فقهی با ارائه ادلهای اثبات میشد، قطعا در جامعه عقل گرای آن روز مورد استقبال قرار میگرفت. حال اگر منبع صدور این احکام و شرعیات امام رضا(علیه السلام) باشند، مرجعیت و زعامت آن حضرت را در پی خواهد داشت. بحثهای حضرت درباره فلسفه احکام، مبین بینش عمیق ایشان است. بحث درباره فلسفه غسل و وضو، فلسفه حرمت زنا، فلسفه زکات، فلسفه حرمت ربا، فلسفه حرمت شراب و طرح مسایل اجتماعی و اخلاقی در زمینه احکام، برخورداری کامل آن حضرت را از فکر برهانی در بیان احکام و مسائل شرعی نشان میدهد. برای نمونه امام(علیه السلام) درباره چرایی وجوب غسل جنابت میفرمایند« علت غسل جنابت، نظافت و تطهیر انسان است، برای اینکه جنابت از کل بدن خارج میشود، از این جهت واجب است که کل بدن را پاک کنید.»(ابن بابویه،1404ق، ج2، ص95). همچنین در باره علت حرمت زنا میفرماید:« در آن فسادی است از کشتار یکدیگر و درآمیختن نسبها و ترک تربیت فرزندان و بر هم خوردن میراث و فسادهایی که از این دست میباشند»(همان،ص 99). ابوالحسن علی بن موسی(علیه السلام) درباره چرایی شستن دست و صورت و مسح سر و پا دلیل ارائه میفرمایند که، “از جمله دلایل آن این است که، عبادت بزرگ به رکوع و سجود است و رکوع وسجود با دو دست و صورت است نه با سر و پاها. و از جمله اینکه مردم طاقت ندارند همیشه سر و پای خود را بشویند و شستن این دو در سرما و سفر و مرض و اوقات شب و روز برای آنها سخت است، از این جهت خدا به اندازه توان ضعیف ترین مردم از لحاظ صحت آن را واجب کرد، سپس برای قوی و ضعیف عمومی شد(جهت اطلاع بیشتر نک: همان، ص96 به بعد؛ قرشی، 1382، ص38). و همین طور است دیگر مسائل شرعی در فقه شیعه(نک: همان)که امام رضا(علیه السلام) آن را با بیان براهینی، برای افراد مستدل میساختند و از فقه شیعه دفاع میکردند.
3-5. روش مکاتبه ای
امام معصوم(علیه السلام) به جهت مرتفع ساختن برخی از مسائل و مستحدثات و پاسخ گویی و ارشاد و حتی ایجاد ارتباط میان شیعیانشان از روش نامهنگاری استفاده میکردند. این روشی بود که پس از عصر صادقین(علیهما السلام) در میان ائمه(علیهم السلام) و شیعیانشان آغاز گردیده بود و در هر دوره از امامت هر یک از ائمه اطهار(علیهم السلام) به جهت افزایش خفقان موجود بر جامعه ضد شیعی آن روزگار، استفاده از این روش با استقبال بیشتری از جانب محبان اهل بیت رو به رو میشد. دوران امامت امام رضا(علیه السلام) از جمله دورانهایی است که در آن روش مکاتبه مورد استفاده بوده است. امام رضا(علیه السلام) با ارسال نامههایی به دوستان و پیروان اهل البیت(علیه السلام) آنها را به حق ارشاد میکردند و اگر کسی پرسشی داشت به همین روش پاسخ را به ایشان میرساندند.در این باره «کشی» صاحب معرفة الرجال در ترجمه حسین بن مهران مینویسد: او با ارسال نامهای به حضرت رضا(علیه السلام) وی را در مسئله امامتش مورد اعتراض قرار داد. حضرت با ارسال نامهای به اعتراض او پاسخ گفتند. اما نخست آن را برای اصحاب خود فرستادند تا از این نامه نسخهبرداری کرده، سپس آن را برای حسین بن مهران ارسال دارند. زیرا حسین بن مهران پاسخ نامههایش را کتمان میکرد(طوسی، 1404ق، ج2، ص861؛ معارف، 1374، ص346). همچنین مکاتبات علی بن عبدالله زبیری با امام رضا(علیه السلام) که درباره واقفیه سؤالاتی را مکتوب میکرد قابل ذکر است(همان).
3-6. استفاده از مقام ولایت و امامت
در دوره خلافت عباسیان، توجه به مقام ولایت و امامت ائمه اطهار(علیهم السلام) بسیار کم رنگ بود و خلفای عباسی در به انزوا کشاندن مقام ایشان از هیچ کوششی فروگذار نبودند. اما این ائمه اطهار(علیهم السلام) بودند که بدون این که طالب پست و جایگاهی در حکومت و خلافت باشند، با داشتن نیروی ایمان وتقوی و حکومت بر دلها موفق شدند جایگاه اصلی خود را در قلوب مؤمنان حفظ کنند تا آنان را با فرهنگ غنی ولایت عجین سازند. امام رضا(علیه السلام) در تفهیم این جایگاه ساکت نبوده اند و در مواقع حساس از این مبنا و اصل شیعی دفاع کرده اند و آن را به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به مردم زمان خویش معرفی کردهاند. از جمله این اقدامات توسط علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، قرائت حدیث مشهور سلسلةالذهب در جمع کثیری از مخاطبان است(نک: ابن بابویه،1404ق، ج2، صص143-145). این حدیث بیانگر آن است که گفتن«لا اله الا الله» که موجب سعادت و دژی محکم در برابر عذاب الهی است، به منظور ورود به آن باید دارای شرایطی بود که پذیرش ولایت ائمه(علیهم السلام) از آن شروط است. در واقع هدف از بیان این حدیث، معرفی جایگاه واقعی و حساس ولایت و امامت و مرجعیت ائمه(علیهم السلام) است که دخول در رحمت الهی را به شرط سرسپردگی به مقام ولایت معرفی میکند.
روایت درباره اینکه امام(علیه السلام) از جایگاه ولایت وامامت به عنوان یک اصل شیعی دفاع کرده اند و در مواضع مختلف دفاعیه خویش را به انحاء مختلف ایراد کرده اند کم نیست. از ابن فضال نقل است که امام رضا(علیه السلام) به ایشان فرمودند« نحن سادة فی الدنیا، ملوک فی الارض» (همان، ص57) و همچنین باز در جایی دیگر فرموده اند که امام امین خدا و وارث اوصیاء بر روی زمین است(همان، ص 169 به بعد). این روایات و دهها روایت دیگر در این باره، بیانگر حمایت و دفاع امام رضا(علیه السلام) از اصول مذهب شیعی و امامی است.
3-7. روش اخلاقی و عرفانی
از اثرگذارترین آموزههای ناب شیعه و مدافع ارجحیت و افضلیت آن، برخورد کریمانه و اخلاق مدارانه ائمه اطهار(علیهم السلام)است. شخصیت امام رضا(علیه السلام) در دوران امامتشان نماد تمام نمای اخلاق و عرفان در جهت سیر الی الله و قرب الهی بودند. امام رضا(علیه السلام) چه در سیرت و چه در صورت و ظاهر اسوه حسنه و الگویی بینظیر برای جامعه بشری و جهان اسلام به شمار میرفتند. آن حضرت با جذبههای اخلاقی و ایمانی و عرفانی خویش افراد و محیط و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار میدادند و آنها خواسته یا ناخواسته مجذوب اسلام و شیعه میگشتند و این رمز امامت و سیادت آن بزرگوار بود. شاید یکی از رموز پیروزی امام رضا(علیه السلام) در مناظرات و مباحث با بزرگان و رهبران فرق و سایر ادیان به علت همین مسئله اخلاقی و عرفانی آن بزرگوار باشد. زیرا در مناظره راههای فرافکنی و امثال آن کم نیست، آن هم اگر فرد بزرگ یا رهبر یک فرقه یا مذهب باشد، آگاهی خوبی درباره روشهای مناظره خواهد داشت. اما ما شاهد آن هستیم که افرادی همچون عمران صابی و جاثلیق که از بزرگان دین خود بودند، بدون هیچ لجاجتی در برابر دلایل امام(علیه السلام) و استدلالات ایشان سر خم کردند و اسلام را پذیرفتند. در حقیقت امام(علیه السلام) علاوه بر استدلالات عقلی و علمی، روش اخلاقی اثرگذاری را در برابر مخاطبان مناظرهای خویش در پیش گرفتند و آنها را مجذوب اسلام کردند. در این باره نقل است که، امام(علیه السلام) هیچ وقت کلام کسی را قطع نمیکردند، هیچ حاجتی را رد نمیکردند و با هیچ کس سخن جسارت آمیز نمیگفتند.( طبرسی، 1399ق، ص314).
در روایت دیگری، از امام رضا (علیه السلام)درباره دعای طلب باران نقل شده است: خداوندا، ای پروردگار من، تو حق ما اهل بیت را بزرگ شمردی، پس چنانکه تو خود امر کردی به ما متوسل شدند و به فضل و رحمت تو امیدوار گردیدند و احسان و نعمت تو را متوقع شدند (موحد ابطحی، 1423ق، ص 25). این روایت از لحاظ اخلاقی و عرفانی قابل توجه است. زیرا دعای امام(علیه السلام) به منظور رفع گرفتاری مردم و همراه و همدرد شدن با آنها بر جنبه اخلاقی و اخلاق عملی ناظر است، و برآورده شدن دعای آن حضرت حکایت از یک ارتباط قوی با ذات اقدس الهی دارد که ناظر بر عرفان امام رضا(علیه السلام) است. در کل این حدیث حاوی نکات ظریفی است که قابل توجه است، اولا اینکه این حدیث به طور کلی موجبات رجوع به مقام امامت و ولایت را بیان میدارد و دوم اینکه متن دعا دارای مضامین و نکات قابل توجه است، مثلا در حدیث مذکور حرف از توسل زده شده است، که یکی از آموزههای مهم شیعه امامی است. بی شک اخلاق حسنه و رفتار کریمانه و علم اخلاقی حضرت یکی از روشهای اثرگذار در پذیرش و پیشرفت مذهب حقه شیعه امامیه است. که آن بزرگوار نه تنها از این روش غافل نبودند بلکه از این روش استفاده کردند و بهرههایی را نصیب مذهب امامیه کردند ( نک: الهامی نیا، 1385، ص30 به بعد) .
3-8. روش کلامی و توحیدی
در عصر امام رضا(علیه السلام) شاهد هجوم افکار، آراء و عقاید مختلف به سرزمین اسلامی هستیم، که اغلب پس از نهضت ترجمه این جریان شکل میگیرد. نهضت ترجمه، آشفتگی فکری و عقیدتی و به وجود آمدن فرقههای انحرافی و سیاستهای مأمون عباسی عوامل یک نهضت کلامی را در آن دوران رقم میزدند. امام رضا(علیه السلام) نقش اصلی را در این نهضت کلامی بر عهده داشتند، زیرا یکی از وظایف امام(علیه السلام) حراست و حفاظت اسلام از انحراف و آشفتگی است. بنابراین امام رضا(علیه السلام) به منظور از بین بردن و یا جلوگیری از انحرافات و به منظور دفاع از اسلام و تشیع بویژه در مناظرات و احتجاجات آن حضرت با مأمون عباسی، وارد بحث میشدند و با استناد به آیات قرآن کریم پاسخ خود را ارائه میدادند.
یکی از دفاعیههای کلامی و توحیدی آن حضرت “عدم امکان توصیف و رؤیت خدا”است. نقل است از ابوهاشم جعفری در روایتی که از امام رضا(علیهالسلام) درباره “امکان توصیف خداوند” سؤال کرده و حضرت در پاسخ به آیه “لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ” (الانعام،103) استناد کرده و در ادامه فرموده است: إِنَّ أَوْهَامَ الْقُلُوبِ أَکْبَرُ مِنْ أَبْصَارِ الْعُیُونِ فَهُوَ لَا تُدْرِکُهُ الْأَوْهَامُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَوْهَام َ(کلینی، 1365ش، ج1، ص99).
یکی دیگر از دفاعیههای حضرت رضا(علیه السلام) که از مواضع شیعه امامی به شمار میآید”علم خداوند به اشیاء پیش از خلقت” است. حسین بن بشار در روایتی درباره ” علم خداوند به اشیاء قبل از خلقت ” از آن حضرت سؤال کرده که ایشان در پاسخ به این سؤال به آیات “هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ” (الجاثیه،29)، ” بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ “(الانعام،28) و ” قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ”(البقره،30) که دلالت بر علم الهی به اشیاء پیش از خلقت داشته استناد کردهاند(ابنبابویه، 1404ق، ج1، ص 108). و همچنین مناظره ای که میان آن حضرت و یکی از زنادقه رخ میدهد، که طی آن امام رضا(علیه السلام)مطالبی را پیرامون وحدانیت و صفات ذات باری تعالی ارائه میدهند(نک: همان،ص 120). خطبه امام رضا(علیه السلام) درباره توحید که در برخی نسخهها این خطبه را با نام« ما جاء عن الرضا علیه السلام فی التوحید عند المأمون» معرفی کرده اند(همان، ص 135 و دهها روایت و حدیث دیگر که همگی حکایت از روشهای امام رضا(علیه السلام)در دفاع، ترویج و حمایت از آموزههای مذهب شیعه دارد.
نتیجهگیری
امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، از هیچ کوششی در راستای اهداف متعالی الهی و دفاع از مذهب حقه شیعه فروگذار نبودند. ایشان از هر فرصتی استفاده میکردند تا اسلام اصیل را همان گونه که حق اوست معرفی کنند و بدین ترتیب آموزههای والای شیعی را متذکر گردند و مردم زمانش را با شیعه حقیقی که در واقع ادامهدهندهی سنت ناب نبوی است، آشنا گردانند. حضرت با بهرهگیری از مبانی اصیل اسلامی همچون قرآن کریم، سنت، مقام امامت و ولایت روشهایی همچون مناظره، مکاتبه، فقهی ـ استدلالی، سیاسی ـ اجتماعی و اخلاقی ـ عرفانی، که هر کدام فلسفه خاص خود را دارد در راه اعتلای شیعه امامیه کوشش کردند.
پی نوشت:
1.قرآن کریم، ترجمه آیة الله مکارم شیرازی.
2.ابن بابویه، محمد بن علی(1385ق)، علل الشرائع، نجف، المکتبة الحیدریة.
3.ابن بابویه، محمد بن علی(1404ق)، عیون اخبار الرضا، بیروت، منشورات الاعلمی.
4.ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی(1405ق )، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دارالاضواء.
5.ابن صبّاغ مالکی(1409ق)، الفصول المهمه فی معرفة أحوال الأئمه(ع)، بیروت، دارالاضواء.
6.اربلی، علی بن عیسی(1381ق)، کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، تبریز، مکتبة بنی هاشم.
7.الهامی نیا، علی اصغر(1385ش)، سیره اخلاق معصومین، قم، زمزم هدایت.
8. بحرانی، سید هاشم(1416ق)، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، تهران، بنیاد بثت.
9.التفسیر المنسوب الی الإمام الحسن العسکری(علیهالسلام)(1409ق)، قم، انتشارات مدرسه امام مهدی (عج).
10.جزائری، سید نعمت الله(1404ق)، قصص أنبیاء(ع)، قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی.
11.جوادیآملی، عبدالله(1379ش)، تسنیم، قم، مرکز نشر إسراء.
12.طبرسی، فضلبنحسن(1399ق)، إعلام الوری بأعلام الهدی، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، دار المعرفة.
13.طبسی، محمد بن محسن(بیتا)، حدیث سلسلة الذهب به روایت اهل سنت، قم، برگ فردوس.
14.طوسی، محمدبنحسن(1404ق)، اختیار معرفة الرجال، به کوشش سید مهدی رجائی، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحاء التراث.
15.همو(بیتا)، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه لمؤسسة البعثة.
16.عروسى حویزى، عبد على بن جمعه(1415ق)، تفسیر نور الثقلین، به کوشش سید هاشم رسولى محلاتى، قم، اساعیلیان.
17.قرشی، محمد باقر شریف(1382ش)، پژوهشی دقیق درزندگانی امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، ترجمه سید محمد صاح، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
18.قمی، شیخ عباس(1389ش)، منتهی الآمال، تهران، آدینه سبز.
19.قمی، علی بن ابراهیم(1404ق)، تفسیرالقمی، قم، مؤسسة دارالکتاب.
20.کلینی، محمد بن یعقوب(1365ش)، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة.
21.مرتضیعاملی، جعفر(1365ش)، زندگانی سیاسی امام رضا(ع)، ترجمه دفتر انتشارات اسلام، قم، کنگره جهانی حضرت رض(ع).
22.معارف، مجید(1374ش)، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، تهران، ضریح.
23.موحّد ابطحی، سید محمدباقر(1423ق)، الصحیفة الرضویة الجامعة، قم، مؤسسة الامام المهدی(عج).
منبع: مرکز مطالعات شیعه