چند عامل و مانع توسعه و پیشرفت در زندگی فردی
پیروی از هوای نفس مانع از پیشرفت
هوای نفس و وسواس مانع از توسعه و پیشرفتند و رعایت تقوا در ابعاد مختلف زندگی عامل توسعه و پیشرفت است.
هوای نفس به قدری به انسان ضرر می زند که هر کجا پای هوای نفس باز شود و هوای نفس تحت سلطه عقل نباشد، آنجا را تخریب می کند و مانع از پیشرفت می شود.
اگر انسان به تحصیل علم نپردازد یا به علم خود عمل نکند و از هوای نفس پیروی کند، پیشرفت نخواهد کرد. زیرا هوای نفس آدمی را محدود می کند و آدمی هرچه بیشتر از هوای نفس پیروی کند محدودتر می شود و محدودیت با توسعه در تضاد است. حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) می فرمایند: “أغلَبُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ بعِلمِهِ”، “چیره ترین مردم کسی است که به وسیله علمش بر هوای خود غلبه کند”.[1] لذا لازم است انسان بر هوای نفس خود غلبه یابد.
همچنین پیشرفت انسان منوط به استفاده از عقل خود است. این عقل است که وقتی انسان از آن بهره برداری می کند و آن را در جهت صحیح بکار می برد عقل، او را به سوی توسعه و پیشرفت رهنمون می سازد، اما همین عقل که راهنما و چراغ انسان است اگر انسان او را بر هوای نفس خود چیره نکند، هوای نفس بر آن چیره خواهد شد زیرا “ما ضادَّ العَقْلَ کَالْهَوی”، “چیزى مانند هواى نفس با عقل ضدیّت ندارد”[2] و در نتیجه هرچه علم، مال و بیشترین امکانات برای انسان فراهم شود اما عقل او بر نفس او غلبه نیابد توسعه و پیشرفت صورت نمی گیرد، بلکه توسعه و پیشرفت در امیال و خواهشات نفسانی خواهد بود. زیرا هر زیاد شدنی توسعه و پیشرفت نیست.
تقوا عامل پیشرفت
به وسیله تقوا است که انسان می تواند از مواهب گوناگون الهی به نحو احسن بهره مند شود. تقوا سبب می شود که انسان در انجام فرایض و اجتناب از محرمات تلاش کند و ارزش های انسانی مانند صداقت، امانت، عدالت، ادای دین و وفای به عهد و… در وی تقویت شود.
اگر انسان در همه کارهای خود تقوا را رعایت کند، در معاملات خود با دیگران، هرگز دروغ نمی گوید، بلکه دادوستد خود را براساس صداقت و راستگویی بنا می گذارد. چون او می داند که راه برون رفت از مشکلات و گرفتاری ها دروغگویی نیست، بلکه رعایت تقوا و پروا کردن از خداوند متعال است.
اگر کسی به او چیزی را به عنوان امانت بسپارد، به نحو شایسته از امانت او نگهداری می کند و هرگز مرتکب خیانت نمی شود.
در مسائل مختلف مربوط به خود و دیگران عدالت را برقرار می کند و از ضایع شدن حقوق مردم خودداری می کند.
شخص باتقوا اگر از کسی وام و نسیه بگیرد یا به هر شکلی به کسی بدهکار باشد، دین او را ادا می کند.
او اگر با کسی عهد کند، با تمام توان خود سعی می کند که به عهد خود در موعد مقرر وفا کند و بدقولی نکند.
وقتی انسان تقوا را در ابعاد مختلف زندگی خود رعایت می کند نه تنها در امور معنوی ثابت قدم می شود بلکه در امور مادی و دنیوی نیز پیشرفت پیدا می کند.
بنابراین تقوا عامل توسعه و پیشرفت است و بی تقوایی مانع از توسعه و پیشرفت می گردد.
وسواس مانع پیشرفت
کسی که در عقاید، افکار یا اعمال دچار وسواس باشد، نمی تواند توسعه دهد و پیشرفت کند، زیرا هر عادت بد و زشت اگر به حد وسواس برسد آدمی را محدود کرده به خود مشغول می دارد و شخص در زندان خودساخته ای قرار می گیرد که اگر با وسواس خود مبارزه نکند نمی تواند از این زندان خارج شود و اگر خود او نخواهد دیگران نیز نمی توانند او را از این زندان وسواس و عادت آزاد سازند.
شخص وسواسی زندگی را هم بر خود و هم بر دیگران تنگ و محدود می کند. او نه بر کارهای خود تمرکز دارد و نه با دیگران ارتباط صحیح پیدا می کند، چون بیشترین فکر و تمرکز خود را صرف وسواس خود می کند، خصوصاً در برخی از اعمال عبادی به قدری باریک بین می شود که خداوند متعال از او اینگونه نخواسته است.
شیطان دستور به وسواس می دهد و انسان نباید از دستور او اطاعت کند زیرا او دشمن انسان است. “إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ”، “البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند”.
به نقل از عبد اللّه بن سنان: از مردى نزد امام صادق علیه السلام یاد کردم که در وضو و نمازش گرفتار (وسواس) است و گفتم: او مردى عاقل است. امام صادق فرمودند : چه عقلى دارد که فرمانبرى شیطان مى کند؟ به حضرت عرض کردم: چگونه فرمانبرى شیطان مى کند؟ فرمودند: “سله هذا الذی یأتیه من أی شئ هو؟ فإنه یقول لک من عمل الشیطان” از او بپرس این (وسوسه اى) که به وى دست مى دهد از چیست؟ قطعاً به تو خواهد گفت: کار شیطان است.[3]
راهکار جلوگیری از وسواس
وسواس بیماری است که شخص هرچه زودتر باید آن را ترک کند چون اگر ترک نکند نه تنها کم نمی شود بلکه روز به روز وسواس او زیادتر خواهد شد. بی اعتنایی بهترین راهکار جلوگیری از وسواس است.
از آیت الله مکارم شیرازی درباره وسواس سوال شده است و ایشان پاسخ و راه حل آن را بیان فرموده اند.
سؤال 35– مدّتى قبل، تقریباً در همه امور، در دام وسواس افتادم. اکنون تا حدودى آن را از خود دور کردهام، ولى مشکلى که هنوز دارم طول کشیدن غسل (در حدود چهل دقیقه) و گاه تکرار الفاظ نماز است. لطفاً مرا راهنمایى کنید.
جواب: بهترین راه براى ترک وسواس، بىاعتنایى به آن است؛ یعنى ملاحظه کنید دیگران چه مقدارى، مثلا براى غسل، معطّل مىشوند، شما هم چنین کنید، مثلا ده دقیقه یا حد اکثر یک ربع ساعت؛ اگر شیطان گفت درست نشد، اعتنا نکنید، عمل شما صحیح است و نگران نباشید، و ما مسئولیّت آن را بر عهده مىگیریم.[4]
اگر شخص در زندگی فردی مبتلا به مشکلاتی – مانند وسواس – باشد که راه ترقی و پیشرفت را به روی خود ببندد، او در توسعه و پیشرفت جامعه نیز نمی تواند مشارکت لازم را داشته باشد، زیرا وسواس علم و عقل انسان را به بند می کشد و او را از استفاده از علم و عقل محروم می سازد.
وسواس که انسان را از عبودیت خدا خارج کرده بنده شیطان می گرداند، راه جلوگیری از وسواس کاملاً ساده و آسان است و آن بی اعتنایی کردن به وسواس است، شخص به همین آسانی می تواند از بندگی شیطان خارج شده عبد خدا شود. آسانی این کار این است که شخص وسواس برای ترک وسواس لازم نیست کاری انجام دهد، بلکه او با بی اعتنایی کردن که در واقع انجام ندادن است، وسواس خود را به همین آسانی می تواند کنار بگذارد و گام به سوی عبودیت خداوند سبحان بردارد.