تربیت در سیره امام محمدباقر(ع)
تربیت به معنای شکوفا نمودن استعدادهای درون انسان ها و هدایت غرائز نهفته آنان به سوی قله کمال و رستگاری می باشد…
تربیت فرزند یکی از مهم ترین وظایف والدین و مربیان در عرصه زندگی است. تربیت به معنای شکوفا نمودن استعدادهای درون انسان ها و هدایت غرائز نهفته آنان به سوی قله کمال و رستگاری می باشد.
تربیت مجموعه تلاش هایی است، سنجیده و منظم برای نیل به هدف های مشخص و شکوفا سازی توان های بالقوه در تمام ابعاد وجودی انسان و به عبارت دیگر می توان تربیت را انتقال میراث های فرهنگی مطلوب و ارزشمند از نسلی به نسل دیگر دانست.
به طور کلی، مجموعه تلاش ها، فرصت ها، اقدامات، امکانات و برنامه ها از بدو انعقاد نطفه تا واپسین دم حیات برای رشد و شکوفا سازی توان های بالقوه فرد به طور همه جانبه تا رسیدن به حداکثر ظرفیت را تربیت می نامیم.
از آنجایی که امامان معصوم شیعه بهترین شیوه های تربیتی فرزند را فرا روی پیروان خود نهاده اند، زندگی پر افتخار آنان می تواند به عنوان موفق ترین الگوهای تربیتی در طول تاریخ بشر مطرح شود. در این نوشتار روش های تربیت فرزند را در سیره و سخن امام باقر(ع) بررسی نموده و برخی نکته های قابل توجه را ارائه می نماییم.
نقش تربیتی والدین
پدر و مادر به عنوان دو رکن اساسی خانواده بیش ترین نقش را در تربیت فرزندان ایفا می کنند. مادر از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجوانی ارتباطی تنگاتنگ با کودک دارد. خصلت ها، اندیشه ها، افکار و رفتار مادر بیش ترین تاثیر را در ساختار شخصیتی یک نوجوان به جای می گذارد. مادر همانند یک معلم، مربی و الگوی گفتاری و رفتاری کودک به حساب می آید.
او یکی از عوامل مؤثر تربیتی از نظر محیطی و وراثتی است. به این جهت برای پرورش فرزندان سالم و صالح، باید از زمان ازدواج در اندیشه انتخاب مادر شایسته برای فرزندان بود. چرا که از منظر حضرت باقر علیه السلام تربیت کودک از همان مرحله آغاز می شود.
امام باقر علیه السلام در روایتی به تاثیر شیر مادر در اطفال اشاره کرده و به محمد بن مروان فرمود: «استرضع لولدک بلبن الحسان، وایاک والقباح، فان اللبن قد یعدی (1) ؛ برای شیر دادن به فرزندت از دایه های خوشرو و زیبا استفاده کن و از زنان بد صورت و قبیح برحذر باش، زیرا شیر گاهی (صفات و ویژگی های روحی مادر را به فرزند) منتقل می کند..»
در این گفتار امام پنجم علیه السلام از تاثیر شیر مادر در انتقال زشتی ها و زیبایی های ظاهری مادر به فرزند سخن به میان آورده است.
بنابراین نقش وراثتی و محیطی مادر در تربیت فرزندان نباید مورد غفلت قرار گیرد. گذشته از تاثیر مادران در نسل آینده، وجود پدر نیز به عنوان مدیر خانواده نقش به سزایی در ساختار شخصیتی کودک دارد. طبق فرموده امام باقر علیه السلام، صلاحیت و شایستگی های پدر از جمله خصلت هایی است که در پرتو آن فرزندان از انحرافات و کجروی ها محفوظ می مانند. آن حضرت فرمود: «یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم (2) ؛ اطفال در سایه صلاحیت و شایستگی پدرانشان [از انحرافات] مصون می مانند..»
در حقیقت مجموعه اعمال، رفتار و گفتار پدر، در شکل گیری شخصیت آینده کودک کار ساز خواهد بود. افزون بر این پدر به عنوان مدیر اقتصادی خانواده می تواند با کسب در آمد صحیح و به دست آوردن روزی حلال در روحیات و صفات کودک، تاثیر قابل توجهی داشته باشد. به همین جهت امام باقر علیه السلام به پدرانی که تلاش می کنند سفره های منازل خود را با روزی حلال بیارایند مژده می دهد که: «آنان در روز قیامت با سیمایی نورانی همانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهند نمود. لقی الله عزوجل یوم القیامة ووجهه مثل القمر لیلة البدر. (3).»
تکریم شخصیت کودک
مربی شایسته با بهره گیری از روش های متنوع، به تکریم شخصیت کودک می پردازد و از این طریق زمینه تربیت صحیح و اعتلای صفات نیک را در وجود او فراهم می سازد. او می داند که مهم ترین مشکل کودکان و نوجوانان، احساس حقارت و عدم اتکا به نفس است و انسان همان طور که به آب و غذا نیازمند است به تکریم و توجه دیگران نیاز دارد، بلکه این نیازهای عاطفی و معنوی او به مراتب بیشتر از نیازهای جسمانی اوست.
عمده ترین دلیل ناسازگاری در فرزندان و علت بسیاری از ناهنجاری ها را باید در احساس حقارت و کم توجهی والدین به فرزند جست وجو نمود. این فقر روحی و روانی را می توان از راه های زیر بر طرف نمود:
الف) گزینش نام نیک
نام هر شخص نشانگر اعتقادات، ملیت، فرهنگ و خواسته های درونی او و خانواده اش می باشد. اسمی که برای یک کودک انتخاب می شود در تکریم و تحقیر شخصیت وی نقش دارد. کودکانی که نام زیبا و پسندیده دارند، غالبا مورد تقدیر و توجه دیگران هستند و از شنیدن تمجیدها و افتخاراتی که نامشان موجب آن است لذت می برند؛ بر عکس کسانی که والدین آنان هنگام انتخاب نام به معنی و محتوای آن بی توجه بوده و یک اسم نامناسب و بیگانه از فرهنگ خودی را برای فرزند خود انتخاب کرده اند، در آینده احساس حقارت نموده و احیانا مورد ملامت و سرزنش قرار خواهند گرفت. در سیره امام باقر علیه السلام به این نکته توجه خاصی مبذول شده است. آن حضرت در مورد انتخاب نام زیبا برای فرزندان چنین رهنمود می دهد: «اصدق الاسماء ماسمی بالعبودیة وافضلها اسماء الانبیاء (4) ؛ دوست داشتنی ترین اسم ها آن است که حاکی از بندگی خدا باشد و بهترین آن ها نام های پیامبران است..»
امام پنجم علیه السلام نام های فرزندان خویش را نیز از بهترین نام ها برگزیده بود. نام های فرزندان آن حضرت بدین ترتیب است:
1- جعفر علیه السلام 2- عبدالله 3- ابراهیم 4- علی 5- زینب 6- ام سلمه (5)
پیشوای پنجم به این شیوه تربیتی آن چنان اهمیت می داد که حتی دستور داده بود پایین ترین طبقات اجتماع را هم با القاب و نام های تحقیرآمیز صدا نکنند، بلکه با بهترین نام ها از آنان یاد کنند و می فرمود: «سموهم باحسن اسمائهم (6) ؛ با نیک ترین نامشان آن ها را صدا بزنید..» و به این ترتیب از توهین و تحقیر شخصیت آنان جلوگیری می نمود.
ب) گفت و گوی صمیمانه
یکی از راه های انتقال آموزه های تربیتی به کودکان و نوجوانان ایجاد ارتباط کلامی با لحنی دلپذیر می باشد. تجربه نشان می دهد که اگر لحن و صوت والدین، مربیان و مبلغان در ارتباط کلامی دارای بار عاطفی و مثبت باشد، آنان در ایجاد ارتباط و نفوذ در دل مخاطب نوجوان موفق خواهند بود. کلمات دلنشین، سخنان نیکو، ملایم و محبت آمیز از مشکلات روحی و ناهنجاری های کودکان و نوجوانان کاسته و رنج های درونی آنان را التیام می بخشد. ریشه بسیاری از تندخویی ها، خشونت ها، لجبازی ها، زورگویی ها، بدبینی ها، افسردگی ها و گوشه گیری و ناامیدی ها را می توان با ارتباط کلامی صحیح و نیکو از میان برداشت. امام باقر علیه السلام با اشاره به این شیوه کارآمد تربیتی می فرماید: «قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم (7) ؛ به زیباترین صورتی که میل دارید مردم با شما سخن بگویند با آنان سخن بگویید..»
آری همانطوری که انسان دوست ندارد دیگران با او بی ادبانه، خشن، آمرانه، خشک و با لحنی تند سخن بگویند، دیگران هم چنین انتظاری از او دارند. این نکته در مورد ارتباط کلامی با کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقش کلیدی در تربیت ایفا می کند. زیرا روح کودکان لطیف تر و تحمل آنان کمتر می باشد.
ج) سلام دادن به فرزندان
سلام دادن به کودکان عزت نفس را در آنان تقویت می کند و یکی از بهترین راه های ارتباط اجتماعی و نفوذ در شخصیت کودکان است. این عمل که یکی از والاترین آموزه های تربیتی دین مبین اسلام به شمار می رود نکات مثبت فراوانی را در خود جای داده است که از جمله آن ها: تقویت روابط بین مربی و متربی، رفع کدورت و ناراحتی های احتمالی، تقویت روحیه ها و نزدیکی دل هاست. گذشته از این ها سلام دادن والدین و مربیان با صدای رسا و آهنگی دلنشین به فرزندان، عزت نفس را در آنان تقویت نموده و روحیه خود باوری و احساس شخصیت را در وجود آنان استحکام خواهد بخشید و آنان نیز اینگونه عادت خواهند کرد.
اگر این عمل ادامه یابد، تربیت کودک توام با نشاط و موفقیت پیش خواهد رفت. امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «ان الله یحب افشاء السلام (8) ؛ خداوند دوست دارد که سلام با لحنی رسا [و دلپذیر] باشد..» و این نکته برگرفته از آموزه های تربیتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشد که فرمود: «پنج چیز را تا لحظه مرگ ترک نخواهم کرد… که یکی از آنان سلام کردن به کودکان می باشد، تا بعد از من یک رسم رایج شود. (9).»
د) ابراز محبت به کودکان
یکی از راه های پرورش اعتماد به نفس در فرزندان، ابراز محبت به آن هاست. کودک همان طوری که به آب و غذا نیاز دارد به محبت هم نیاز دارد. بوسه زدن بر صورت فرزند، به آغوش گرفتن، گفت و گوی محبت آمیز، نوعی اظهار علاقه و محبت است. این عمل فقر عاطفی کودکان را جبران کرده و روحیه اعتماد به نفس و خودباوری را در آنان تقویت می کند و در نتیجه زمینه تربیت صحیح در وجود آنان فراهم می گردد.
امام باقر علیه السلام در موارد بسیاری از این شیوه تربیتی در مورد فرزندان خود استفاده می کرد. چنانکه محمد بن مسلم می گوید: در حضور امام باقر علیه السلام بودم که فرزند خردسالش جعفر وارد شد. پیشوای پنجم فرزندش را به آغوش کشیده و به سینه خود چسبانید و آن گاه با کلمات زیبا و محبت آمیز با وی به گفت وگو پرداخت (10).
در اینجا یادآوری دو نکته مهم ضروری است:
اول – اعتدال در محبت
در ابراز محبت و تکریم شخصیت کودک نباید راه افراط را پیمود. زیرا در آن صورت علاوه بر این که نمی توان نتیجه صحیح تربیتی گرفت، بلکه شخصیت کودک در اثر زیاده روی والدین در ابراز محبت های نابجا لطمه جبران ناپذیری خواهد خورد. چرا که این کودک از خود راضی، از جامعه توقعات و انتظارات نابه جایی خواهد داشت و در صورت بی اعتنایی دیگران به این خواسته های بی مورد وی، کودک نازپرورده از خود و زندگی بیزار و مایوس شده و دچار عقده حقارت خواهد شد.
آری
امام باقر علیه السلام می فرماید: «شر الابآء من دعاه البر الی الافراط (11) ؛ بدترین پدران آن هایی هستند که در نیکی و محبت [نسبت به فرزندان خود] زیاده روی نمایند..»
دوم – رعایت مساوات در میان فرزندان
از نکات قابل توجهی که در تربیت فرزندان وجود دارد رعایت مساوات در رفع نیازهای آنان می باشد. این مساله در مورد نیازهای معنوی و عاطفی بیشتر جلوه گر است، والدین لزوما باید در ابراز محبت در ظاهر مساوات را رعایت کنند، گرچه در باطن بنا به علت های مختلف، یکی از فرزندان را بیشتر از دیگری دوست داشته باشند.
در حدیث ذیل با رفتار امام باقر علیه السلام و علت این امر آشنا می شویم:
امام صادق علیه السلام به نقل از پدر گرامی اش می فرماید: به خدا قسم، رفتار من با بعضی از فرزندانم از روی تکلف و بی میلی است. او را روی زانوی خود می نشانم، محبت بسیار می کنم، از وی شکرگزاری و قدر دانی می نمایم با آنکه این همه احترام و حبت شایسته فرزند دیگر من است. به این تکلف تن می دهم تا آنکه فرزند شایسته ام از شر آنان مصون باشد و آنان رفتاری را که برادران یوسف با یوسف انجام دادند مرتکب نشوند. خداوند سوره یوسف را نفرستاد مگر به عنوان نمونه و مثال که بعضی از ما نسبت به بعضی دیگر حسد نورزیم چنانکه برادران یوسف به او حسد کرده و ستم نمودند (12).
گرامی داشتن همسر
احترام به همسر یکی دیگر از مواردی است که در تربیت تاثیر دارد. مادری که در خانه عزیز باشد و مورد تکریم شوهرش قرار گیرد، با روحی سرشار از عاطفه، آرامش، احساس عزت نفس و با نشاط و شادابی به پرورش فرزندان همت خواهد گماشت.
اما اگر مورد آزار و اذیت روحی و جسمی قرار گیرد و اندیشه ها و شخصیت وی در منزل به ویژه پیش فرزندان مورد تحقیر و هانت باشد، ناگفته پیداست که از روان سالمی برخوردار نخواهد بود و در نتیجه آرامش خود را از دست داده و اضطراب و نگرانی او در فرزندان نیز تاثیر خواهد گذاشت. از چنین مادری نمی توان انتظار پرورش فرزندانی تربیت شده و صاحب کمالات داشت.
بدین جهت امام باقر علیه السلام در احترام به شخصیت همسر اهتمام جدی داشت. حکم بن عتیبه روزی به ملاقات امام باقر علیه السلام رفت. او آن حضرت را در یک خانه آراسته و زیبایی یافت که لباس های نو و رنگین پوشیده بود. حکم بن عتیبه از وضع زندگی امام باقر علیه السلام به شگفت آمده و با نگاهی تعجب آمیز به آن حضرت و اطاق آراسته نظاره می کرد. آن حضرت که افکار وی را از نگاهش دریافته بود، از او پرسید: ای حکم! نظر تو در مورد این گونه زندگی چیست؟ او گفت: برای من زیبنده نیست در مورد زندگی شما سخنی بگویم و اعتراض داشته باشم، اما در میان ما، جوانان تجمل طلب و تازه دامادها چنین می کنند.
امام باقر علیه السلام فرمود: ای حکم! «من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق.» (13) ؛ «چه کسی زینت هایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزی های پاکیزه را حرام نموده است..» این زینت ها و زیبایی ها را خداوند متعال برای بندگانش قرار داده است.
آن حضرت در ادامه سخنانش فرمود: اما این خانه ای را که می بینی، خانه همسرم می باشد و من چون تازه با او ازدواج کرده ام به احترام وی به اینجا آمده ام و لباس زیبا پوشیده ام. ولی خانه خود من همان منزل ساده ایست که تو آن را دیده ای (14).
به این ترتیب آن حضرت به احساسات و تمایلات به حق همسر خویش پاسخ مثبت داده و به او به دیده احترام می نگریست.
امام باقر علیه السلام بر این باور بود که باید همسر و فرزندان را تکریم نمود و برای آنان احترام قائل شد، و نباید از نیکی کردن به آن ها غفلت نمود و می فرمود: «من حسن بره باهله زید فی عمره (15) ؛ هر کس با همسر و فرزندانش خوش رفتاری کند عمرش زیاد خواهد شد..»
تربیت معنوی
از دیدگاه امام باقر علیه السلام علاوه بر آموزش آداب و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی، باید فرزندان را با نکات معنوی و تربیت دینی آشنا نمود. این شیوه گذشته از اینکه کودکان را با مبداء حقیقی جهان آفرینش مرتبط می سازد؛ در آنان روحیه اعتماد به نفس و نیروی استقامت و پایداری در مقابل مشکلات کمر شکن زندگی نیز ایجاد خواهد کرد.
در این زمینه امام باقر علیه السلام به فرزندش می فرماید: «یا بنی اذا انعم الله علیک بنعمة فقل «الحمد لله.» واذا حزنک امر فقل «لا حول ولا قوة الا بالله.» واذا ابطا عنک الرزق فقل «استغفرالله.» (16) ؛ فرزندم! هر گاه خداوند به تو نعمتی ارزانی داشت بگو: «الحمد لله.» و هر گاه امری و حادثه ای تو را غمگین و ناراحت نمود بگو: «لا حول ولا قوة الا بالله.» و زمانی که احساس نمودی روزی تو به کندی و سختی می رسد بگو: «استغفر الله..»
امام باقر علیه السلام این ارتباط معنوی را عملا نیز به فرزندانش می آموخت. امام صادق علیه السلام در این مورد می فرماید: من همواره شب ها به هنگام خواب، بستر پدرم امام محمد باقر علیه السلام را آماده می کردم، او در موقع مقرر به استراحت می پرداخت و آنگاه من به بستر رفته و می خوابیدم. یک شب در انتظارش بودم، اما در موقع مقرر نیامد، برخاستم، به مسجد رفتم و به جست وجو پرداختم، دیدم همه مردم رفته اند، اما آن حضرت به تنهایی در مسجد و در حال سجده است، در حال سجده گریه و ناله می کند و با ناله سوزناکی به خدا عرضه می دارد:
«سبحانک اللهم انت ربی حقا حقا، سجدت لک یا رب تعبدا ورقا، اللهم ان عملی ضعیف فضاعفه لی، اللهم قنی عذابک یوم تبعث عبادک وتب علی انک انت التواب الرحیم (17) ؛ خدایا تو پاک و منزه هستی و حقیقتا که پروردگار منی، خدایا فقط برای تو از روی عبودیت و بندگی سجده می کنم، پروردگارا! عمل من ناچیز است، آن را برایم زیاد گردان، خدایا در روزی که بندگانت محشور می شوند مرا از عذاب نگه دار و توبه ام را بپذیر، همانا که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی..»
همچنین، هرگاه آن حضرت با مشکلی ناراحت کننده مواجه می شد، همسر و فرزندان خود را جمع می کرد و دعا می نمود و آنان آمین می گفتند (18).
مراحل تربیت معنوی
امام باقر علیه السلام در یک گفتار حکیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان می دارد. طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی کلمه توحید (لا اله الا الله) را به کودک یاد دهند. در چهار سالگی کلمه رسالت (محمد رسول الله) را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش نمایند. اگر راست و چپ را می شناسد، صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده کند. در شش سالگی اجزاء نماز و رکوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد. در آن موقع به او بگویند: دست ها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد (19).
عبادت های تمرینی و دعا و نیایش کودک در پیشگاه خداوند، اثر درخشانی در روان طفل به جای می گذارد. گرچه ممکن است کودک معنی و مفهوم الفاظ و عبارات نماز را نفهمد ولی معنی توجه به خدا، راز و نیاز با پروردگار، استمداد از آن قدرت لایزال را متوجه خواهد شد.
به همین جهت او در آینده به صورت فردی امیدوار، متکی به نفس، دارای هدف و با اطمینان به آینده زندگی کرده و در باطن خود تکیه گاهی قوی برای خود احساس خواهد نمود. این باورها می تواند سرمایه ای بزرگ در طول زندگی و سدی محکم در برابر طوفان های حوادث و پیشامدهای ناگوار باشد.
همچنانکه خداوند می فرماید: «الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله، الا بذکر الله تطمئن القلوب.» (20) ؛ آن ها کسانی هستند که ایمان آورده اند، و دل هایشان به یاد خدا مطمئن و (آرام) است؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابد..»
لازم به ذکر است که در تربیت معنوی کودکان و نوجوانان باید از تندی و خشونت پرهیز شود. زیرا تجربه نشان می دهد اجبار و زورگویی نا به جا اثرات نامطلوب در کودک به جای می گذارد. برای همین امام باقر علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ان هذا الدین متین فاو غلوا فیه برفق ولا تکرهوا عبادة الله الی عباد الله (21) ؛ اسلام آئین استوار و محکمی است. با مدارا در آن وارد شوید و بندگان خدا را در عبادت الهی مجبور ننمایید..»
تشویق
تشویق بجا در کار تربیت و تبلیغ یک روش کار آمد و کاملا موفق می باشد. زیرا هر انسانی خودش را دوست دارد و دلش می خواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند و از او قدر دانی کنند. در صورت رعایت شرایط صحیح، تشویق محرکی قوی در ایجاد خصلت های ستوده در مخاطبان خواهد بود. تشویق می تواند به صورت های مادی و معنوی انجام شود. تحسین، تقدیر، اعطای جایزه و هدیه، بذل عاطفه، محبت، تکریم، و تشکر، جلوه هایی از تشویق است. در سیره تربیتی امام باقر علیه السلام از این شیوه به صورت گسترده استفاده شده است.
روایت زیر بیانگر یکی از موارد تشویق فرزندان می باشد.
طاهر یکی از دوستان امام باقر علیه السلام می گوید: من در نزد آن گرامی نشسته بودم که فرزندش جعفر علیه السلام آمد، پیشوای پنجم فرزندش را مورد لطف و محبت قرار داده و فرمود: «هذا خیر البریة (22) ؛ این [فرزند من] بهترین فرد در روی زمین است..»
دانشمندان علوم تربیتی در مورد این شیوه، شرایطی را بیان می کنند که مهم ترین آن ها اجتناب از افراط و تفریط در امر تشویق و تنبیه است. رعایت اعتدال در تشویق و تنبیه نکته مهمی است که مورد توجه امام باقر علیه السلام می باشد. ابی عبیده از آن حضرت نقل می کند که فرمود: «انما المؤمن الذی اذا رضی لم یدخله رضاه فی اثم ولا باطل واذا سخط لم یخرجه سخطه من قول الحق (23) ؛ مؤمن واقعی کسی است که در مورد خشنودی و رغبت، مرتکب گناه و کارهای باطل نمی گردد و در موقع خشم و غضب از مرز حق و حقیقت خارج نمی شود..»
جاذبه های هنری
هنر در حوزه تربیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که امروزه هنر در قالب فیلم، نمایش، خط، شعر، خطابه، سرود، نقاشی و… تبلور یافته است، و این روش طرفداران زیادی در میان کودکان و نوجوانان دارد، استفاده از آن در تربیت کودکان و نوجوانان روشی موفق و جذاب می باشد.
تاثیر آموزه های تربیتی با این شیوه به صورت غیر مستقیم، عمیق و ریشه دار است و می توان به وسیله آن به اعماق وجود مخاطب نفوذ کرده و او را تحت تاثیر قرار داد. امام باقر علیه السلام برای هنرمندان متعهد ارزش ویژه ای قائل بود و در فرصت های مناسب آنان را تشویق و ترغیب می نمود. یکی از هنرمندان متعهد و زبر دست معاصر با آن حضرت، شاعر معروف، کمیت بن زید اسدی است. وی علاوه بر این که مسائل تربیتی و دینی را که از طریق فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آموخته بود در قالب ابیات و اشعار سحرآمیز به نسل های بعدی منتقل می کرد، با سروده های خود ستم های بنی امیه را نیز افشا می نمود.
کمیت اسدی شبی در مدینه به حضور امام باقر علیه السلام رفت و بخش هایی از قصیده میمیه خود را به آن حضرت عرضه کرد. وقتی به این بیت رسید:
وقتیل بالطف غودر منهم بین غوغا امة وطغام
«و کشته شده در سرزمین طف که از سوی آنان به او خیانت شد. در میان هیاهوی مردمی پست و فرومایه..»
امام باقر علیه السلام با شنیدن این جمله منقلب شد و با چشمانی گریان فرمود: ای کمیت! اگر در نزد ما مال و ثروتی بود به تو می دادیم، اما به تو همان سخن را می گویم که پیامبر صلی الله علیه و آله به حسان بن ثابت فرمود: «لا زلت مؤیدا بروح القدس ما ذببت عنا اهل البیت (24) ؛ تا زمانی که از ما خاندان دفاع می کنی مورد تایید روح القدس خواهی بود..»
پی نوشت:
1) همان، ج 6، ص 44، ح 12.
2) بحار الانوار، ج 68، ص 236.
3) التحفة السنیه، ص 227.
4) وسائل الشیعه، ج 21، ص 124، ح 1.
5) مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 34.
6) کشف الغمه، ج 2، ص 363.
7) الامالی، شیخ صدوق، ص 326.
8) تحف العقول، ص 300.
9) الخصال، ج 1، ص 271.
10) کفایة الاثر، ص 253، با تلخیص.
11) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 320.
12) تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 408؛ مستدرک الوسائل، ج 15، ص 172.
13) اعراف/32.
14) الکافی، ج 6، ص 446 و 447.
15) تحف العقول، ص 295.
16) کشف الغمه، ج 2، ص 363.
17) الکافی، ج 3، ص 323، ح 9.
18) بحار الانوار، ج 46، ص 297.
19) مستدرک الوسائل، ج 3، ص 18؛ مکارم الاخلاق، ص 222.
20) رعد/28.
21) شرح اصول کافی، ج 8، ص 272؛ کنز العمال، ج 3، ص 40، ش 5378.
22) اعلام الوری، ج 1، ص 518.
23) وسائل الشیعه، ج 15، ص 192؛ الکافی، ج 2، ص 234.
24) الغدیر، ج 2، ص 187.
منبع: مرکز مطالعات شیعه