خانه » همه » مذهبی » عملکرد عقل و هوای نفس در ساختار انتخاب گری انسان

عملکرد عقل و هوای نفس در ساختار انتخاب گری انسان

عملکرد عقل و هوای نفس در ساختار انتخاب گری انسان

انسان به خاطر برخورداری از عقل و نفس اماره بر سر دو راهی قرار دارد که دارای اختیار و آزادی است. هم عقل می تواند غالب شود و هم نفس می تواند غالب شود. انسان اگر عقل خود را غلبه داد، از نعمت اختیار استفاده و بهره برداری کرده است، اما اگر نفس را غلبه داد عقل مغلوب خواهد شد و انسان به سوء اختیار خود این نعمت الهی را به نقمت تبدیل کرده است.

images%20(6) compressed - عملکرد عقل و هوای نفس در ساختار انتخاب گری انسان

منشا قدرت انتخاب انسان

خداوند متعال عقل و جهل (نفس اماره و شهوت) را در انسان ترکیب کرد. او را مانند ملائکه خلق نکرد که عقل محض باشد و فقط از عقل برخوردار باشد، و نیز او را مانند چارپایان نیافرید که فقط شهوت داشته باشد و از عقل برخوردار نباشد بلکه خداوند سبحان می خواست انسان را موجودی آزاد و انتخابگر بیافریند. بنابراین انسان نه عقل محض است و نه جهل و شهوت محض، بلکه ترکیبی از هر دو است تا بتواند انتخاب کند.

حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: “إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ رَکَّبَ فِی المَلائِکَةِ عَقلاً بِلا شَهوَةٍ، ورَکَّبَ فِی البَهائِمِ شَهوَةً بِلا عَقلٍ، ورَکَّبَ فی بَنی آدَمَ کِلَتَیهِما، فَمَن غَلَبَ عَقلُهُ شَهوَتَهُ فَهُوَ خَیرٌ مِنَ المَلائِکَةِ، ومَن غَلَبَ شَهوَتُهُ عَقلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ البَهائِمِ”، “خداى توانا و بزرگ، در فرشتگان، خِرد نهاد، بى خواهش و در چارپایان، خواهش نهاد، بى خرد و در آدمیان، هر دو را نهاد. پس هر کس خِردش بر خواهشش چیره آید، او از فرشتگان، بهتر است و هر کس خواهشش بر خردش چیره آید، او از چارپایان، بدتر [و پست تر] است”.[1]

انسان به خاطر برخورداری از عقل و نفس اماره بر سر دو راهی قرار دارد که دارای اختیار و آزادی است. هم عقل می تواند غالب شود و هم نفس می تواند غالب شود. انسان اگر عقل خود را غلبه داد، از نعمت اختیار استفاده و بهره برداری کرده است، اما اگر نفس را غلبه داد عقل مغلوب خواهد شد و انسان به سوء اختیار خود این نعمت الهی را به نقمت تبدیل کرده است.

برخی از تفاوت های عقل و هوای نفس

 

  1. عقل نور و مانند چراغ است و هوای نفس ظلمت و تاریکی است. حضرت امام علی علیه السلام می فرمایند: “مَثَلُ العَقلِ فِی القَلبِ کَمَثَلِ السِّراجِ فی وَسَطِ البَیتِ”، “مثل عقل در قلب مانند چراغ در وسط خانه است”.
     
  2. عقل انسان را از بدی باز می دارد و نفس انسان را امر به بدی می کند. “وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ”.[2]
     
  3. عقل انسان دوست اوست، اما هوای نفس انسان دشمن اوست، طبق فرمایش حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) “الهوى عدو العقل، ومخالف الحق، وقرین الباطل”، “هوای (نفس) دشمن عقل، و مخالف حق و همنشنین باطل است”.[3] بنابراین انسان هرچه بیشتر از فرمان عقل تبعیت کند سود می برد و هرچه بیشتر از دستور نفس پیروی کند در زیان و ضرر بیشتری فرو می رود.
     
  4. انسان هرچه از عقل خود بیشتر استفاده کند، عقل عملی او افزایش می یابد و اگر از هوای نفس خود پیروی کند، هوای نفس او نیز قوی تر می شود. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “إذا شابَ العاقِلُ شَبَّ عَقلُهُ، إذا شابَ الجاهِلُ شَبَّ جَهلُهُ”، “وقتی خردمند، پیر شود، عقلش جوان گردد و وقتی نادان پیر شود، نادانى اش جوان گردد”.[4]
     
  5. با فرمانبرداری از دستور عقل، انسان صعود می کند و استعدادهای نهفته او شکوفا می شود، اما با پیروی از هوای نفس انسان سقوط می کند و استعدادهای خود را به آتش می کشد.
     
  6. هم عقل انسان را در مسیری پیش می برد و هم نفس، منتها عقل انسان را در مسیر عبودیت خدا پیش می برد اما نفس انسان را از سبیل الله خارج کرده به گمراهی می کشاند. اصحاب حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) که با هوای نفس خود مبارزه کردند، با اطاعت از حضرت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) در مسیر عبودیت خداوند متعال پیش رفتند، اما کوفیان بخاطر طمع و حبّ دنیا از هوای نفس خود پیروی کردند و به بدترین صورت گمراه شدند.
     
  7. تبعیت از هوای نفس، انسان را از علاقه های بهتر و ارزشمند باز می دارد و به علاقه های پست و بی ارزش مشغول می کند، اما تبعیت از فرمان عقل، انسان را به بهترین، بالاترین و ارزشمندترین علاقه های نهفته و واقعی او می رساند. در دفاع مقدس کسانی که با هوای نفس خود جهاد کرده به جبهه شتافتند، آنان به بهترین علاقه خود دست یافته شربت شهادت را نوشیدند.
     
  8. عقل که دوست انسان است، هرگز به انسان زیان نمی رساند و او را به نیاز حقیقی اش راهنمایی می کند، اما هوای نفس که دشمن انسان است، هرگز به او نفع نمی رساند بلکه با تامین نیاز کاذب، او را به خود مشغول کرده گام به گام به دنبال خود می برد تا او را هلاک کند.
     
  9. عقل چیزی است که انسان به وسیله آن خداوند رحمن را عبادت می کند، اما نفس چیزی است که انسان با پیروی کردن از او آنقدر گمراه می شود که هوای نفس خود را اله و معبود خود قرار می دهد.
     
  10. انسان به وسیله پیروی از عقل خود حاکم بر نفس می شود و یا به وسیله پیروی از هوای نفس اسیرِ او شده هوای نفس خود را بر عقل حکمران می گرداند.
     
  11. عقل انسان را به فضایل اخلاقی هدایت می کند و در او شرح صدر ایجاد می کند، اما هوای نفس انسان را به رذایل اخلاقی سوق می دهد و او را در زندان هوس ها محبوس می کند.
     
  12. انسان با اجرای دستورهای عقل می تواند عقل را حاکم بر نفس بگرداند که نتیجه آن رستگاری است، و یا با پیروی از هوای نفس می تواند نفس را حاکم بر عقل کند و عقل را اسیر نفس کند که نتیجه آن ذلت و خواری است. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “من غلب عقله هواه أفلح”، “هرکس عقلش بر هوای (نفس) او غلبه کند رستگار شود”.[5] “من غلب هواه عقله إفتضح”، “هر کس هوای (نفس) او بر عقلش غلبه کند رسوا گردد”.[6]
     
  13. نفس انسان را مورد خدعه و فریب خود قرار می دهد، اما عقل انسان را با خیرخواهی راهنمایی می کند.
     
  14. عقل حق و باطل را به انسان نشان می دهد، اما نفس فقط به طرف باطل می کشاند. “العَقلُ نورٌ فِی القَلبِ، یُفَرِّقُ بِهِ بَینَ الحَقِّ والباطِلِ”، “خرد ، نورى است در دل که بدان ، میان حقّ و باطل را جدا مى کند”.[7]
     
  15. مقصود از خلقت جهل، آفرینش شعور مرموزى است در مقابل عقل که به لحاظ آنکه انسان را به کارهاى ناشایست دعوت مى کند، «جهل» و «حمق»، و به لحاظ آنکه او را به زشتى ها وا مى دارد، «نفس أمّارة بالسوء» و به لحاظ آنکه کارهاى زشت را لذیذ و دلپذیر جلوه مى دهد، «شهوت» نامیده مى شود.[8]
پی نوشت ها:
[1] بحار الأنوار، علامه مجلسی، دارالاحیاء التراث،ج۵۷، ص۲۹۹.
[2] یوسف، آیه ۵۳.
[3] بحار الأنوار، ج۱، ص۱۳۰
[4] غررالحکم، ص۲۹۵، ح۱۹۷.
[5] غررالحکم، ص۶۱۱، ح۷۰۷.
[6] همان، ح۷۰۸.
[7] بحار الأنوار، ج۱، ص۹۹.
[8] خردگرایی در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۳۷.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد