خانه » همه » مذهبی » فلسفه اربعین حسینی چیست؟

فلسفه اربعین حسینی چیست؟

فلسفه اربعین حسینی چیست؟

در اینجا با فلسفه اربعین و اینکه چرا برای امام حسین(ع) اربعین می گیرند، آشنا می شوید.

f47e045b 44ac 4997 82c1 bb725e4f5323 - فلسفه اربعین حسینی چیست؟

چرا برای امام حسین ع اربعین می گیرند؟

در پاسخ به سوال شما باید به نکات زیر اشاره نمود:

1- وجود روایات در این زمینه از اهل بیت علیهم السلام
2- وجود مستندات تاریخی در مورد اربعین سید الشهدا
3- بازگرداند سر مطهر حضرت به بدن ایشان در چنین روزی (لذا شیعیان اقدام به بزرگداشت چنین روزی می کنند)

مهمترین نکته درباره اربعین‌، روایت امام عسکری (ع‌) است‌. حضرت در روایتی که در منابع ‌مختلف از ایشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌های مؤمن پنج چیز است‌: 1 ـ خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتری در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پیشانی 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.

این حدیث و همچنین زیارت اربعین که درمنابع دعایی آمده‌، به اربعین امام حسین (ع‌) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده ‌است‌.

اما این که منشأ اربعین چیست‌، باید گفت‌، در منابع به این روز به دو اعتبار نگریسته شده است‌.

نخست روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.

دوم روزی که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی پیامبر خدا (ص‌) از مدینه به ‌کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع‌) را زیارت کند. شیخ مفید (م 413) در«مسار الشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است‌، اشاره به روز اربعین‌کرده و نوشته است‌: این روزی است که حرم امام حسین (ع‌)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام ‌حسین (ع‌) وارد کربلا شد.

کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد»[1] شیخ طوسی از شاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است‌. شیخ ‌طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بن‌الحسین (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام است‌، می‌نویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع‌) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت‌مستحب است و آن زیارت اربعین است‌.  در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین‌، هنگامی است که روز بالا آمده ‌است‌.
در کتاب «نزهة الزاهد»[2] هم که در قرن ششم هجری تألیف شده‌، آمده‌: در بیستم ‌این ماه بود که حرم محترم حسین از شام به مدینه آمدند.  همین طور در ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم[3]  و کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است‌این مطلب آمده است‌. برخی استظهار کرده‌اند که عبارت شیخ مفید و شیخ‌طوسی‌، بر آن است که روز اربعین‌، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه ‌خارج شدند نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند.[4]  به هر روی‌، زیارت اربعین از زیارت‌های مورد وثوق امام حسین (ع‌) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.

بازگرداندن سر مطهر حضرت به بدن

منابع زیر تصریح و یا تاییدى بر زمان بازگردانده شدن سرمطهر به بدن، در اربعین داشته اند:
1- ابو مخنف (لوط بن یحیى) معاصر با امام حسین (علیه السلام) [5]

2- شیخ صدوق، (متوفاى سال 381ق.) :

«امام سجاد (علیه السلام) با اهل بیت (علیه السلام) و سرهاى مطهر شهیدان از دمشق خارج شد و سرهاى مقدس را در کربلا دفن کرد» . [6]

هر چند ایشان تصریح نکرده اند که ورود اهل بیت (علیه السلام) در روز اربعین سال 61 ق. بوده است اما از آنجا که هیچ کس زمان دیگرى را در تاریخ، براى ورود اهل بیت (علیه السلام) به کربلا به ثبت نرسانده است، در نتیجه ورود امام سجاد (علیه السلام) به همراه اهل بیت به کربلا، در روز اربعین سال 61 ق. بوده است.

3- اسفرائنى (متوفاى 406ق.) – از علماى بزرگ مذهب شافعى – در مقتل خود تصریح مى کند که اهل بیت (علیه السلام)، بیستم صفر وارد کربلا شده و با جابر ملاقات کردند. او مى گوید: «و لما وصلوا الى بعض الطریق » (و چون به راهى رسیدند) نمى گوید: «و لما وصلوا الى طریق کربلا او العراق » (و چون به راه کربلا یا عراق رسیدند) تا اشکال شود راه کربلا از بین راه مدینه نیست، بلکه از خود شام است.

4- علم الهدى سید مرتضى (متوفاى 436ق.) مى نویسد:

«ان راس الحسین (علیه السلام) اعید الى بدنه فى کربلا» [7]

یعنى: همانا سر مطهر امام حسین (علیه السلام) در کربلا به پیکر مقدس آن حضرت، عودت داده شد.

5- ابو ریحان بیرونى، محقق و ریاضیدان شهیر (متوفاى 440ق.) در کتاب نفیس خود «الآثار الباقیة » چنین مى گوید:

«و فى العشرین رد راس الحسین (علیه السلام) الى جثته حتى دفن مع جثته و فیه زیارة الاربعین و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام » [8]

یعنى: سر مقدس امام حسین (علیه السلام) در بیستم صفر به جسد مطهر امام برگردانده و با پیکرش دفن گردید. زیارت اربعین در خصوص این روز است. اهل بیت (علیه السلام) نیز بعد از مراجعت از شام این روز را حرمت نهادند.

پس ایشان تصریح مى کند که ورود اهل بیت (علیه السلام) به کربلا پس از بازگشت از سفر شام بود نه قبل از رفتن به شام که مرحوم شعرانى ترجیح مى دهد.
6- شیخ طوسى (متوفاى 460ق.) علت سنت شدن زیارت امام حسین (علیه السلام) در اربعین را تنها انجام مراسم تدفین سرهاى مطهر امام (علیه السلام) و سایر شهدا در کربلا مى داند. [9]

البته سید بن طاووس، مى گوید شیخ طوسى معتقد است امام سجاد (علیه السلام) با اهل بیت (علیه السلام) در روز اربعین (بیستم صفر) وارد مدینه شدند (نه کربلا) و سید بن طاووس این نظر را بعید مى شمرد از این جهت که چگونه ممکن است در مدت 40 روز به مدینه برسند؟ [10]

7- شیخ فتال نیشابورى (متوفاى 508ق.) مى گوید:

«خرج على بن الحسین (علیه السلام) بالنسوة و رد راس الحسین (علیه السلام) الى کربلا» [11]

یعنى: امام سجاد (علیه السلام) به همراه اهل بیت (علیه السلام)، سر امام حسین (علیه السلام) را به کربلا بازگرداند.

8- عماد الدین طبرى آملى (متوفاى اوایل قرن ششم) . [12]

9- شیخ شهید طبرسى در سال 508ق. [13]

10- ابن شهر آشوب (متوفاى سال 588ق.) در مناقب اعاده سر مطهر به بدن را ذکر کرده است. [14]

11- سبط ابن الجوزى از علماى بزرگ اهل سنت (متوفاى سال 654ق.) چنین مى گوید:

«الاشهر انه رد الى کربلا فدفن مع الجسد» . [15]

یعنى: بنا بر نظر مشهورتر، سر امام حسین (علیه السلام) به کربلا بازگردانده و با پیکرش دفن گردید.

12- سید بن طاووس – على بن موسى بن جعفر – (متوفاى 668ق.)، در کتاب لهوف، رجوع اهل بیت (علیه السلام) به کربلا و همچنین دفن سر مطهر در کربلا را نقل کرده، و در کتاب اقبال، [16] لحوق سر مطهر به بدن در روز بیستم صفر را پذیرفته، گر چه در باره آورنده سر مطهر و کیفیت دفن آن سکوت کرده است.

13- شیخ فقیه ابن نما حلى – جعفر بن محمد بن جعفر – (متوفاى اواخر قرن هفتم) نسبت به ورود اهل بیت (علیه السلام) به کربلا و ملاقاتشان با جابر تصریح نموده است. [18]

شایان توجه است که مرحوم آیت الله حاج شیخ آقا بزرگ تهرانى در کتاب «الذریعه » [19] تاریخ وفات ابن نما مؤلف کتاب «مثیر الاحزان » را سال 645 ثبت نمودند، در صورتى که این سال، سال تاریخ فوت پدر ایشان فقیه نامى محمد بن جعفر بن نما استاد سید بن طاووس و محقق حلى است.

14- مورخ معروف «خواند میر» (متوفاى 942ق.)، اربعین را اصح روایات در دفن سر مطهر دانسته، و مى گوید:

«امام چهارم با خواهران و… در بیستم شهر صفر، سر امام حسین (علیه السلام) و سایر شهیدان کربلا (رضى الله عنهم) را به بدنهاى ایشان منضم ساخت » . [20] 15- الشبراوى، عبد الله بن محمد، شیخ جامع ازهر قاهره، صاحب کتاب «الاتحاف بحب الاشراف » (متوفاى 1172ق.) نقل مى کند:

«بعد از چهل روز سر به بدن ملحق شد» . [21]

16- زکریا بن محمد قزوینى (متوفاى 1305ق.) در کتاب عجائب المخلوقات چنین مى گوید:

«الیوم الاول منه عید بنى امیه ادخلت فیه راس الحسین (رضى الله عنه) بدمشق و العشرون منه رد راس الحسین الى جثته.» یعنى: اولین روز ماه صفر، عید بنى امیه بود، سر مقدس امام حسین (علیه السلام) در این روز وارد دمشق شد و در روز بیستم همین ماه، سر مبارک امام، به بدن مطهرش بازگردانده شد.

17- علامه جلیل القدر سید محسن امین عاملى در «لواعج الاشجان » به نقل از بشارة المصطفى، و در «اعیان الشیعه » مى گوید:

«ورود اهل بیت به کربلا مشهور است » . [22]

18- عالم شریف سید عبد الرزاق مقرم در «مقتل الحسین (علیه السلام)» چنین مى گوید:

«اهل بیت (علیه السلام) در کربلا با جابر ملاقات کردند» . [23]

و نیز مى گوید:

«امام سجاد (علیه السلام) سر مطهر پدر و سایر شهدا را در کربلا ملحق به بدنها کرد» . [24]

19- ابن حجر مکى، احمد بن محمد، (متوفاى سال 937ق.) صاحب کتاب «الصواعق المحرقه » و شرح قصیده همزیه بوصیرى مى گوید:

«بعد از چهل روز سر به بدن ملحق شد» . [25]

پی نوشت ها:
[1]. مصباح المتهجد، ص 787
[2]. نزهة‌الزاهد، ص 241
[3]. الفتوح ابن اعثم‌، تصحیح مجد طباطبائی‌
[4]. لؤلؤ و مرجان‌، ص 154
[5]. مقتل ابو مخنف، به نقل از مرحوم حاج میرزا حسین نورى، لؤلؤ و مرجان، ص 157.
[6]. شیخ صدوق، امالى، 1349 ش.، ص 168، مجلس 31.
[7]. شهید قاضى طباطبایى، تحقیق اربعین، ص 341، چاپ دوم، به نقل از مناقب شهر آشوب، ج 2، ص 200 و نیز نقل شیخ طبرسى در اعلام الورى، ص 250، ج بیروت 1399ق.
[8]. همان، ص 344 به نقل از الاثار الباقیه، ص 331 چاپ اروپا، و نیز ص 22 ج دوم به نقل از ترجمه الاثار الباقیه ص 392، تهران 1321.
[9]. به نقل از مرحوم محدث قمى، نفس المهموم، ص 466، و شهید قاضى، پیشین، ص 341.
[10]. سید بن طاووس، اقبال، ص 58.
[11]. شیخ فتال نیشابورى، روضة الواعظین، ص 230.
[12]. بشارة المصطفى، به نقل سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 4، ص 47.
[13]. اعلام الورى، چاپ بیروت، 1399ق.، ص 250.
[14]. به نقل از سید مقرم، مقتل الحسین، ص 469.
[15]. شهید قاضى طباطبایى، تحقیق درباره اول اربعین سید الشهدا، ص 342و349 چاپ 2، به نقل از تذکرة الخواص، و نیز مقتل مقرم ص 470 به نقل از تذکرة الخواص ص 150 همچنین اعیان الشیعه ج 1، ص 626، ق 2.
[16]. ص 588.
[17]. مثیر الاحزان » ، 1318ق، ص 59، به نقل از شهید قاضى، پیشین، ج 2، ص 20، و نیز سید مقرم، پیشین، ص 469.
[18]. مقصود از این اصطلاح، اجازه نقل روایت است که تا چندى پیش میان دانشمندان اهل حدیث رایج بوده است.
[19]. ج 19، ص 349.
[20]. خواند میر، حبیب السیر، ج 2، ص 60.
[21]. مقتل مقرم، ص 469 به نقل از الاتحاف بحب الاشراف ص 12.
[22]. سید محسن امین عاملى، اعیان الشیعه، ج 1، ص 617.
[23]. عبد الرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 467، چ 1383 ق
[24]. همان، ص 469.
[25]. همان.
 

منبع: مرکز مطالعات شیعه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد