سوالاتی که در مواجهه با سختی ها و مشکلات باید از خودتان بپرسید
بعضی وقتها مشکلات ما به این خاطر به وجود میآیند که کنترل شرایط از دست ما خارج میشود، در بقیهی موارد مشکلات ما نتیجهی مستقیم تصمیماتی هستند که میگیریم.
ما نمیتوانیم اتفاقات زندگیمان یا نتایج آنها را عوض کنیم. با این حال ما این توانایی را داریم که احساسی که با آنها مواجه میشویم و معنایی که آنها برای ما دارند را تغییر دهیم. درست مثل همین نقلقولی که میگوید: «۱۰ درصد زندگی اتفاقاتی است که میافتد و ۹۰ درصد آن واکنشی که شما نسبت به آن اتفاقات نشان میدهید.» مغز ما برای این ساخته شده که اطلاعات را ذخیره کند. بعد، هر روز و هر ثانیه، به محض این که اطلاعات جدیدی دریافت میشود، مغز شروع به جستوجوی خاطرات میکند تا پاسخی که قرار است بدهد را بر اساس آن پایهریزی کند. به همین خاطر است که اگر خاطرهی بدی از مثلا ترن هوایی یا یک غذای خاص داشته باشید، در طول زندگیتان هر وقت دوباره با آن مواجه شوید، واکنش شما به طور خودکار، برانگیختگی است.
ما باید خودمان را طوری بسازیم که حتی در چالشبرانگیزترین شرایط، نیمهی پر لیوان را ببینیم.
دارم نفس میکشم یا نه؟
گاهی بهترین کاری که از دستتان بر میآید این است که نفس بکشید. موقعی که وضعیت سخت و کمرشکن میشود، استرس ما بالا میرود، عمق نفسهایمان کم میشود و در کل، ریتم طبیعی بدنمان به هم میخورد. در این حالت خیلی مهم است که یک لحظه وقت بگذارید و از خودتان بپرسید «دارم نفس میکشم یا نه؟» اگر دیدید که هنوز دارید به صورت طبیعی نفس میکشید، از پس مشکلتان بر میآیید و باید آمادهی سر و کله زدن با مشکلات آینده باشید. اگر میبینید که استرس، راه تنفس شما را بسته و بیش از حد دچار آن شدهاید، یک جای دِنج و ساکت پیدا کنید، ۱۰ دقیقه بنشینید و فقط نفس عمیق بکشید.
تنفس دیافراگمی یک راه اثبات شده برای پایین آوردن استرس و آرام کردن دستگاه عصبی غیرارادی است. کلید مثبت و سرحال ماندن در موقع مشکلات، حفظ آرامش است. و اطمینان از این که درست نفس میکشید بهترین کار برای رسیدن به آرامش است.
من چه نقشی دارم؟
از خودتان بپرسید «نقش» من چیست، نه اینکه «تقصیر» من چیست. حواستان باشد که بین این دو کلمه یک دنیا تفاوت وجود دارد. اولی مسئولیت شما در موقعیتی که در آن هستید را نشان میدهد و مشخص میکند که آن را پذیرفتهاید، در حالی که دومی شکست را القا میکند و باعث میشود خودتان را سرزنش کنید. اگر به جای اینکه تقصیر را گردن کسی بیندازید بر نقشتان تمرکز کنید، چالشها برطرف میشوند و راحتتر میتوانید با مشکلتان برخورد کنید.
من کنترل چه چیزهایی را در دست دارم؟
وقتی زندگی کامل ما را تحت فشار میگذارد معمولا فراموش میکنیم که چیزهایی هم هستند که میتوانیم تغییرشان دهیم. بیطرفانه موقعیتتان را ارزیابی کنید. دنبال چیزهایی بگردید که خودتان میتوانید کنترل کنید. این کار به شما کمک میکند بیشتر تمرکز کنید و راحتتر از پس مشکلتان بر بیایید.1
کنترل چه چیزهایی از دست من خارج است؟
گاهی اوقات چیزهایی هستند که ما کنترلی رویشان نداریم. شاید این چیزها افراد دیگر باشند، شاید عوامل طبیعی و شاید هم فقط زمان نامناسب. فرقی نمیکند چقدر تلاش کنید، بعضی چیزها خارج از کنترل ما هستند. مشکلتان را با دقت بررسی کنید، چیزهایی که نمیتوانید کنترل کنید را پیدا کنید و بعد به سادگی به حال خودشان رهایشان کنید. بیشتر وقتها ما به کل مشکلمان نگاه میکنیم و از عظمت آن وحشتزده میشویم. توانایی جدا کردن چیزهایی که میتوانید کنترل کنید از چیزهایی که نمیتوانید، مشکل شما را کوچکتر میکند، استرستان را کم میکند و خیلی وقتها کمک میکند راهحل را واضحتر ببینید.
در چه حالت احساسی هستم؟
تصمیمگیری تحت تأثیر فشار احساساتی که مشکلات در ما به وجود میآورند اشتباهترین کار ممکن است. وقتی در حالت احساسی بدی هستیم بیشتر احتمال دارد تصمیمات اشتباه بگیریم. اگر وقتی درست وسط دردسر هستیم بتوانیم تشخیص دهیم که چه زمانی از جلد «آدم معقول» بیرون آمدهایم، میتوانیم چند دقیقه وقت بگذاریم، نفس عمیق بکشیم و به یک حالت احساسی بهتر برسیم تا بتوانیم تصمیمات درستتری بگیریم. وقتی تصمیمات بهتری میگیریم احساس بهتری نسبت به موقعیتمان پیدا میکنیم چون حس میکنیم در موضع قدرت هستیم.
مهمترین کاری که همین الان میتوانم انجام دهم چیست؟
گاهی بهترین کاری که از دستمان بر میآید این است که هیچ کاری نکنیم. گاهی بهترین کار این است که یک تلفن بزنیم. هنگام مشکلات، تمرکز بر بهترین کاری که از دستتان ساخته است به شما کمک میکند تا متمرکز بمانید و اعصابتان آرام شود. به علاوه این کار اعتماد به نفستان را بالا میبرد و به شما این حس را القا میکند که از پس این مشکل برمیآیید. پیشرفت، پیشرفت است؛ هر چند کوچک باشد. و پیشرفت در حل یک مشکل، خودباوری شما را بالا میبرد.2
چه چیزی میتوانم یاد بگیرم؟
در هر سختیای همیشه درسی برای یاد گرفتن هست. هر چند شاید به نظرتان احمقانه برسد، درک کردنِ کوچکترین درسی که میتوانیم بگیریم، کوچکترین هدفی که ممکن است در دردسری که درآن افتادهایم وجود داشته باشد، به آن ارزشی مثبت میدهد. همچنین باعث میشود انگیزه پیدا کنیم. شاید حالمان را بهتر کند، شاید ما را در مذاکرات پایدارتر کند، یا یک رابطهی از دست رفته را از نو بسازد. رنج کشیدن بدون این که دلیلش را بدانیم باعث ایجاد حس بدبختی میشود. سؤال «چرا من؟» را با «من چه چیزی از این موقعیت یاد میگیرم؟» عوض کنید. آن وقت چالش پیش رویتان از یک بدشانسی معمول به یک مشکل قابل حل تبدیل میشود.
مواظب خودم هستم؟
مدارک علمی زیادی هستند که نشان میدهند استرس تأثیر ویرانگری بر سلامتی فیزیکی ما دارد. همچنین مدارک زیادی هست که اثبات میکند سلامت فیزیکی بر سلامت ذهنی تأثیر مستقیم دارد. وقتی با یک چالش روبهرو میشویم کارهایی که معمولا انجام میدهیم اینها هستند: کمتر میخوابیم، کمتر میخوریم و فعالیت فیزیکیمان کم میشود. چالشهای کمرشکن دوست دارند ما را کاملا از پا در بیاورند. نگذارید این کار را بکنند. قربانی کردن سلامتی فیزیکی خودتان باعث نمیشود مشکل شما دمش را روی کولش بگذارد و برود. در واقع این حقیقت که شما تبدیل به یک انسان درهم شکسته شدهاید، شاید اوضاع را بدتر کند. خواب طبیعیتان را حفظ کنید. غذاهای سالم بخورید. به اندازهی کافی آب بنوشید. حفظ سلامت جسمیتان کلید حفظ سلامت ذهنی و رسیدن به یک حالت پایدار احساسی است.
چه انتخابهایی دارم؟
بنویسیدشان. یک لیست تهیه کنید. فایدهها و عیبها را بسنجید. تهیهی یک لیست از انتخابهای پیش رو باعث میشود مسیری که باید برای مبارزه با مشکلمان طی کنیم روشن شود. همچنین کمک میکند یادمان بماند که حق انتخاب داریم، و این خودش هنگامی که احساس ضعف میکنیم ارزش زیادی دارد.
5سال دیگر هم هنوز این موضوع برایم مهم است؟
نگذارید هر مشکل کوچکی عرق از سر و رویتان راه بیندازد؛ و اگر با خودتان روراست باشید ۹۵ درصد مشکلات، مشکلات کوچک هستند. اینکه به آینده نگاهی بیندازید و ببینید آیا ۵ سال دیگر هم این مشکل برای شما اهمیت دارد یا نه، باعث میشود دورنمای بهتری نسبت به مسئله پیدا کنید. ما به صورت طبیعی عادت داریم از کاه، کوه بسازیم و در مقابله با هر چالشی بدترین اتفاق ممکن را تصور کنیم. اگر این مشکل شما هم هست، سعی کنید موقعیتی را به یاد بیاورید که ۵ سال پیش تصور میکردید آخر دنیا است. تعداد خیلی کمی از مشکلات هستند که تأثیرشان در طول زمان باقی میماند. قوی باشید و باور کنید که مشکلی که الان پیش رویتان است به آن بدی که فکر میکنید نیست.
مشکلات و سختیها جزء طبیعی زندگی هستند. اگر بر چیزهای مثبتی که در زندگیمان هست تمرکز کنیم، میتوانیم خودمان را از این تصور که زیر بار مشکلات لِه شدهایم خلاص کنیم.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.ghatreh.com
3.www.vista.ir