چه تفاوتهایی میان اصول دین و فروع دین وجود دارد؟
اگر دین را به یک درخت تناور تشبیه کنیم، تنه آن که مهمترین قسمت درخت است و بقای آن را تضمین میکند، برابر با اصول دین، و شاخ و برگهای درخت برابر با فروع دین خواهد بود. البته وقتی که از واژههای “اصول” و “فروع” صحبت میکنیم، منظورمان این نیست که اولی با ارزش است و دومی ارزش چندانی ندارد، بلکه این دو مفهوم در کنار هم ساختاری را تشکیل میدهند که هر مسلمانی باید نسبت به آن آگاه باشد.
تعریف کلی اصول و فروع دین
در این قسمت، قصد تعریف کلی اصول و فروع دین و معرفی اجزا هر کدام را داریم:
اصول دین
“اصول دین”، همانطور که از نامش برمیآید، چارچوب و شاکله فکری هر دین را تشکیل میدهد. وقتی ما درباره اصول دین اسلام صحبت میکنیم، منظورمان همان مواردیاست که دین اسلام را از سایر ادیان (نظیر مسیحیت، یهودیت) جدا میکند و به دین اسلام در جایگاه یک دین جدید، هویت میدهد. اینها همان مواردی هستند که افراد زمان مسلمانشدن باید آن را بپذیرند تا بتواند وارد دین شوند. اصول دین همان مواردی هستند که اگر شخصی یکی از آنها را انکار کند، کافر دانسته میشود. اصول دین اسلام به پنج مورد تقسیم میشود:
توحید
عدل
نبوت
امامت
معاد
فروع دین
به قسمتهای عملی دین که هر دینداری باید آنها را انجام دهد، “فروع دین” میگویند. به بیان دیگر، به مجموعه تکالیفی که دین اسلام به عهده مسلمانان قرار میدهد و در روز قیامت، براساس آن وظایف، به آنها پاداش میدهد یا کیفرشان میکند، فروع دین میگویند. فروع دین بوسیله علمی به نام “فقه و اصول” استنباط میشود و بر اساس آن، احکام دینی بوجود میآید. برخی از فروع دین این موارد هستند:
نماز
روزه
خمس
زکات
حج
جهاد
امر به معروف
نهی از منکر
تولی
تبری
تفاوتهای اصول دین و فروع دین
اصول و فروع، دو نیمه اساسی دین را تشکیل میدهند و لازم است که هر دیندار، به صورت دقیق درباره آنها و تفاوتشان اطلاعاتی کسب کند. وقتی واژه “فروع” را میشنویم، نباید تصور کنیم که این قسمت از دین، نسبت به قسمت دیگر دین که “اصول” نام دارد، جایگاه پایینتری دارد و سهلانگاری در آن گناه کمتری دارد، بلکه تفاوت در زمینه کاربرد این دو شاخه است که عناوین متفاوتی به آنها میدهد. در این قسمت به برخی از تفاوتهای اساسی اصول و فروع دین میپردازیم:
۱. موضوعات مورد بحث
یکی از مهمترین تفاوتهای اصول و فروع دین، موضوعات و مسائلی است که زیرشاخه اصول و فروع دین قرار میگیرند و به آنها پرداخته میشود. بصورت کلی میتوان چنین بیان کرد: مجموعه مباحث نظری دین که شامل اعتقادات و ایمانیات میشود، زیر شاخه اصول دین قرار میگیرد و مجموعه تکالیف و وظایف عملی که در دین وجود دارد، زیرشاخه فروع دین قرار میگیرد.
۲. باور و عمل
تفاوت دیگر اصول و فروع در این مسئله است که اصول دین جزو مسائل یقینی و استدلالی است، از این رو تقلید در آنها به هیچرو جایز نیست. به بیان دیگر، هر شخصی برای اینکه دینداری صحیحی داشته باشد باید با مراجعه به علمای دین و پرسش و پاسخ با آنها، اصول دین را بصورت استدلالی و صددرصدی بیاموزد تا بتواند از دینش در برابر شبهات محافظت کند. تفاوت اصول دین با فروع، زمانی مشخص میشود که بدانید در فروع دین نیازی به استدلال نیست و راه تقلید در آن که با عنوان احکام تقلید شناخته میشود، باز است. بطور مثال هر مسلمان باید دلایل اینکه چرا خداوند یگانه است و هیچ شریکی ندارد را بداند (این مسئله جزو اصول دین است و توحید نام دارد)، ولی آگاهی از چرایی احکام دینی (که جزو فروع دین است) نظیر آداب نماز، چندان لازم نیست و با تقلید از مراجع مشکل حل میشود، چراکه در فروع دین، عمل مهم است.
۳. عرصه شبهه و اختلاف
در میان دینداران، هیچ اختلافی راجع به اصول دین نیست؛ یعنی هیچ مسلمانی اجازه ندارد به معاد، توحید، امامت، عدل و نبوت شک کند. با ذکر یک مثال این تفاوت بهتر مشخص میشود: اگر دین را یک ساختمان بدانیم، چارچوب اصلی ساختمان که شامل سقف و ستونها و اسکلت فلزی آن است، اصول دین و نماکاری و زیباییهای رویین ساختمان، فروع دین است. کسی که قصد اصلاحات در چارچوب اصلی ساختمان را داشته باشد با کوچکترین تغییر، کلیت بنا را ویران میکند. قصه دین هم چنین حالتی دارد. پس شک و اختلاف مربوط به فروع دین است.
۴. توصیف و دستور
همه دستوراتی که خداوند به انسان میدهد، نظیر اینکه چند وعده نماز بخوان، روزه بگیر یا زکات بده، در فروع دین جای میگیرد. به بیان دیگر، فروع دین عرصه دستور و امر و نهی خداوند به بندگان است، ولی اصول دین مربوط به گزارههای توصیفی و خبری میشود و هیچ امر و نهیی در آن وجود ندارد.
۵. دقت در تقسیمبندی
ابتدا باید به این مسئله توجه داشته باشید که اصول و فروع دین، مواردی نیستند که توسط ائمه یا برگرفته از سخنان ایشان استنباط شدهباشند، بلکه این دو شاخه و زیرشاخههای هرکدام بوسیله دانشمندان و بزرگان دینی تنظیم شدهاند. اصول دین اسلام در نظر همه متفکران اسلامی پنج مورد بوده و چهار یا شش مورد شدناش غیر ممکن است، ولی فروع دین در نظر برخی از متکفران شامل هشت مورد و در نظر برخی دیگر، شامل ده مورد است. این مسئله نشان میدهد که تقسیمبندی زیرشاخهها در اصول دین بسیار حساستر از زیرشاخهها در فروع است.
۶. کفر یا جهل
شک کردن در اصول دین منجر به “تکفیر” میشود، ولی شک کردن در فروع دین “جهل” دانسته میشود. اگر مسلمانی در اصول دین شک کند، کافر دانسته میشود، ولی به مسلمانی که در فروع شک دارد، جاهل میگویند و توصیه میکنند که برای رفع جهل در فروع دین، به سراغ مراجع محترم تقلید بروید.
سخن آخر
در این مقاله ابتدا به معرفی مختصر اصول و فروع دین پرداختیم و در پایان شش مورد از تفاوتهای تعیینکننده میان اصول دین و فروع آن را توضیح دادیم. تفاوت در ساحت اندیشه و عمل، تفاوت در موضوعهای مورد بحث و تفاوت در امر و نهی و وصف و اخبار، از جمله تفاوتهای اساسی در میان اصول و فروع دین است. یکی از راههای درک بهتر تفاوتهای میان اصول و فروع دین، شناخت بهتر این دو شاخه است. در راستای این منظور، آگاهی نسبت به اصول دین و تفاوتهای آن در تشیع و تسنن میتواند به شما در درک بهتر اصول دین کمک کند.
منبع: سایت ستاره