گفتگوی اعضای بدن با زبان
نکات حدیث
۲. “یُشْرِف”، این اشراف اشاره به این نکته است که زبان بر سایر اعضاء مسلط است و آنها تحت سلطه زبان هستند.
۳. این گفتگو مخصوص زبان مسلمان یا مخصوص زبان کافر نیست، بلکه زبان هر انسانی از سایر اعضای او احوالپرسی می کند. “ابْنِ آدَم“
۴. این اشراف زبان بر برخی از اعضای بدن نیست، بلکه بر کل اعضای بدن است. “جَمِیعِ جَوَارِحِه“
۵. زبان از سایر اعضای بدن احوالپرسی می کند، اما سایر اعضاء از زبان احوالپرسی نمی کنند، شاید به این خاطر که زبان بر آنها تاثیرگذاری دارد و آنها از زبان تاثیرپذیری دارند. “فَیَقُولُ کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ“
۶. این احوالپرسی زبان از اعضای بدن بعضی از روزها نیست، بلکه هر روز انجام می گیرد و آن هم صبح ها، گویا در آغاز روز هنگامی که زبان و سایر اعضاء باید کار خود را شروع کنند. “کُلَّ صَبَاح“
۷. اعضای بدن با یکدیگر سخن می گویند، هرچند ما قادر به شنیدن سخن آنها نیستیم، و این گفتگو هر روز انجام می گیرد. “کُلَّ صَبَاحٍ فَیَقُولُ … فَیَقُولُونَ“
۸. اعضای بدن سود و زیان خود را درک می کنند و سایر اعضاء سود و زیان زبان را نیز درک می کنند. “بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا“
۹. تاثیر زبان بر سایر اعضای به قدری زیاد است که زبان فقط یک سوال می پرسد و سایر اعضاء چندین پاسخ می دهند. “فَیَقُولُ … فَیَقُولُونَ … وَ یَقُولُونَ … وَ یُنَاشِدُونَهُ … وَ یَقُولُونَ“
۱۰. سلامتی سایر اعضاء متوقف بر زبان است. “بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا“
۱۱. سایر اعضاء آن قدر در معرض آسیب های زبان قرار دارند که پاسخ آنها مشتمل بر چندین تاکید است. “اللَّهَ اللَّهَ … یُنَاشِدُونَهُ … إِنَّمَا“
۱۲. ثواب و عقاب سایر اعضاء بستگی به زبان دارد. “إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِک“
۱۳. زبان از هر دو جهت می تواند بر سایر اعضاء تاثیر بگذارد، هم از جهت ثواب و هم از جهت عقاب. “إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِک“
۱۴. انسان نباید از شرایط استفاده از زبان غافل شود چرا که شخص غافل دچار مضرات آن خواهد شد.
۱۵. انسان هر چه کم سخن بگوید، خطاهای او به همان قدر کاهش می یابد و هر چه بیشتر سکوت کند، به همان مقدار از سلامتی بیشتری برخوردار خواهد شد.
۱۶. در اینجا منظور از “انّما یعنی فقط” این نیز می تواند باشد که ثواب و عقاب سایر اعضاء غالباً به خاطر زبان است، اما به این معنا نیست که هر عضو به خاطر عمل خودش ثواب و عقابی نداشته باشد.
نکات تربیتی
۱. فقط نباید به کوچکی زبان نگاه کرد، بلکه باید به تاثیرگذاری آن نیز توجه کرد، زیرا زبان در عین حال که عضو کوچک و پنهانی است، اما دارای آثار فراوانی نیز هست.
۲. هر روز هنگامی که انسان از خواب بیدار می شود باید به خودش تاکید کند که مراقب آسیب های زبان خود باشد، زیرا این زبان هم می تواند انسان را به درجات بلند سعادت و خوش بختی برساند و هم می تواند او را به ذلت و بدبختی بیفکند. نصیحت انسان به خودش و برخورداری از واعظ درونی تاثیر خاصی بر خود انسان می گذارد. همان گونه که انسان صبحگاه برنامه خود را تنظیم می کند و کارهایی که در طول روز باید انجام دهد به آنها فکر می کند، باید به این مطلب نیز توجه داشته باشد که حفظ زبان نیز جزء برنامه اوست که در طول روز با دقت کامل باید از سخنان لغو و بیهوده اجتناب کند.
۳. زبان بر سایر اعضای بدن مسلط است و آن اعضاء تحت تاثیر زبان قرار می گیرند، زبان می تواند باعث ثواب و عقاب آنها بشود، اما یک چیز دیگر بر زبان حاکم است و آن خود انسان است. اگر انسان سخنی نگوید، زبان خودبخود به سخن نمی آید، بلکه زبان تحت اراده انسان است، لذا آدمی باید پس از فکر کردن درباره ضرورت و آثار سخنش، سخن بگوید تا هم خودش از آسیب های آن محفوظ بماند و هم سایر اعضاء از آسیب زبان در امان باشند. بنابراین در واقع خود انسان است که با استفاده نادرست از زبان به سایر اعضای بدن خود ضرر می رساند.
در روایتی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نقل شده که حضرت فرمودند: “إِنْ کَانَ فِی شَیْ ءٍ شُؤْمٌ فَفِی اللِّسَان”، “اگر در چیزى نحسى باشد در زبانست”. (۴)
۴. زبان اگرچه عضو کوچکی است، اما انسان می تواند با آن سخنان بزرگی را بگوید که در جهت منفی یا مثبت تاثیر زیادی بر شنونده بگذارد، و همچنین ممکن است سایر اعضاء به خاطر اشتباه زبان در اثر عدم تفکرِ قبل از سخن، متحمل عواقب سخن نادرست بشوند.
پی نوشت ها: