خانه » همه » مذهبی » پنج اصل راهبردی در منطق و فرهنگ شیعی

پنج اصل راهبردی در منطق و فرهنگ شیعی

پنج اصل راهبردی در منطق و فرهنگ شیعی

یک مسلمان شیعه می بایست یک سری ویژگی و شاخص های مهم و اساسی را در سبک زندگی خود تقویت نماید و در آن مسیر قدم بردارد، در این نوشتار نیز سعی داریم به طور اختصار به برخی شاخص های مهم و اساسی شخص مؤمن شیعه اشاره کنیم.

777111111111111111 - پنج اصل راهبردی در منطق و فرهنگ شیعی
در یاداشت های قبلی به برخی وظایف و مسئولیت های مسلمان شیعی اشاره کردیم و همچنین این موضوع بیان شد که شیعه گری تنها به درج نام مذهب شیعه در شناسنامه نیست، بلکه یک مسلمان شیعه می بایست یک سری ویژگی و شاخص های مهم و اساسی را در سبک زندگی خود تقویت نماید و در آن مسیر قدم بردارد، در این نوشتار نیز سعی داریم به طور اختصار به برخی شاخص های مهم و اساسی شخص مؤمن شیعه اشاره کنیم.

پنج اصل راهبردی در منطق و فرهنگ شیعی

1-اصل خودسازی و دیگر سازی
یک مسلمان شیعه بر اساس باورهای دینی و قرآنی در تمام مراحل زندگی به رهنمودهای دینی و اخلاقی توجه داشته و تمام سعی و توان خود را در مسیر تربیت اخلاقی خود به کار می بندد، البته این نوع خودسازی و تقویت مراتب اخلاقی با رویکرد صوفی مأبانه و درویش گرایانه بسیار متفاوت بوده؛ چرا که آنچه در آن روش تربیتی بیشتر به چشم می خورد عزلت، کناره گیری از اجتماع، بی تفاوتی نسبت به درد جامعه و خلوت گزینی است، این در حالی است که در سلوک تربیتی  اهل بیت(علیهم السلام) توجه هم زمان به موضوع تربیت دینی و اخلاقی خود و دیگران مطرح می باشد، به این معنا که انسان در کنار تربیت اخلاقی خود نسبت به نقص و کاستی های جامعه و دیگران نیز دغدغه مند می باشد؛ کما اینکه در فرهنگ قرآن نیز شاهد هستیم امر به تربیت خود و دیگران می شود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ؛[1]اى کسانى که ایمان آورده‏اید خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه دارید؛ آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى ‏کنند و آنچه را فرمان داده شده‏ اند (به طور کامل) اجرا مى‏ نمایند!»

موضوع دیگر سازی در واقع یکی از وظایف مهم شیعه در عصر انتظار می باشد، چرا که در فرهنگ انتظار، منتظران واقعی رویکرد منفعلانه ندارند، بلکه حضوری اثربخش و فعال در جهت اصلاح امور جامعه بر عهده دارند، این شیوه و رویکرد در منطق شیعه در تضاد جدی با برخی جریان های انحرافی مهدویت است که چشم خود را به روی آیات امر به معروف و نهی از منکر می بندند، و اصل تشکیل نظام و حکومت اسلامی را منکر می شوند، و به نوعی در جهت مخالف حرکت اصلاحی گام بر می دارند. جریان هایی همچون حجتیه که در قالب و شکل های جدیدی سر از خاک بر می دارد.

2-اصل حفظ وحدت اسلامی و پرهیز از اختلاف افکنی
برخی افراد در رویکرد شیعه گری رفتارهای افراطی از خود نشان می دهند، جریان هایی که امروزه در قالب شیعه انگلیسی و آمریکایی بروز و رسوخ کرده است، رویکرد تند و افراطی که مسأله وحدت اسلامی را بر نمی تابند و با تعصب جاهلانه خود علاوه بر انکار آیات وحدت اسلامی[2] نه تنها در پازل جنگ نرم دشمن بازی می کنند، بلکه می توان ادعا کرد به نوعی پیاده نظام اتاق های جنگ نرم انگلیسی و آمریکایی نیز شده اند.  انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی(ره) همواره پرچم دار وحدت اسلامی بوده و از هر گونه اختلاف و چنددستگی در بین صفوف مسلمین اجتناب کرده اند برای نمونه امام خمینی(ره) از همان ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی با بیانات روشن خود وظیفه همگان را در این خصوص این چنین تبیین کردند: «ما در سایه آرامش و وحدت می‌توانیم این کشور را به مقاصد عالیه اسلامی برسانیم و این مستضعفین را از آن ظلم هایی که در طول تاریخ به آنها شده است، نجات دهیم. اگر آرامش نباشد، کشاورزی نخواهد بود و اگر آرامش نباشد، صنعت راه نخواهد افتاد. اگر آرامش نباشد، اصلاحاتی که باید بشود و برای مستضعفین عمل بشود، نخواهد شد.»[3]  
3- اصل تولی و تبری
از جمله اصول مهم و راهبردی که در فرهنگ شیعی مورد دقت و توجه قرار دارد مسأله تولی و تبری است، بر اساس این اصل قرآنی مؤمن شیعه در درجه اول خود را موظف به دوستی و تبعیت از پیامبرگرامی اسلام و اهل بیت گرامی ایشان می نماید،[4] و در درجه دوم این دوستی و محبت در بین شیعیان نیز جریان دارد، به طوری که خیرخواهی، خیراندیشی و نوع دوستی در جامعه شیعه حرف اول را می زند؛ کما اینکه در منابع روایی نیز این وظیفه سنگین به صراحت ترسیم شده است: «شِیعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ‏ فِی‏ وَلَایَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ‏ فِی مَوَدَّتِنَا الْمُتَزَاوِرُونَ فِی إِحْیَاءِ أَمْرِنَا الَّذِینَ إِنْ غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا بَرَکَةٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا؛[5] امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمود: شیعیان ما کسانى باشند که براى ولایت ما به یکدیگر بخشش کنند و در راه دوستى ما با یکدیگر دوستى نمایند و براى زنده کردن امر ما بدیدار یکدیگر روند، اگر خشم کنند ستم نکنند و اگر راضى باشند اسراف نورزند، برکت همسایگانند و با معاشرین خود سلم و صفا دارند.»، البته در فرهنگ اجتماعی، دینی و سیاسی شیعه تنها تولی کارایی لازم را ندارد؛ بلکه شاخص اثر بخش دیگری به نام تبری وجود دارد که به موجب این شاخص دینی انسان مؤمن در درجه اول از دشمنان اهل بیت(ع) دوری می جوید و در درجه دوم از دشمنان محبان اهل بیت(ع) که نسبت به شیعیان ظلم روا می دارند تبری و دوری می جوید، در واقع بر اساس این اصل، مؤمن شیعه نسبت به ابراز نیاز همنوعان و ظلم و ستمی که بر آنها روا می شود دغدغه مند و فعلانه در جامعه حاضر می شود، و مانع شیوع و گسترش ظلم و جولان ظالمان در جامعه می شود.
 
4-اصل انتظار و منتظر منجی بودن
به راستی که مذهب شیعه را به امام منتظرشان می شناسند، شیعه واقعی همواره منتظر منجی آخر زمان بوده و زمینه را برای فرج او آماده و مهیا می سازد، منتظر حقیقی عاشق و خداجوست، منتظر واقعی دلسوز بندگان خداست، منتظر حقیقی با تقوا و پرهیزگار در جامعه حضور پیدا می کند، او نسبت به خوبی ها سبقت می گیرد، حکمت انتظار هم موحد شدن، خود سازی و تلاش در جهت اصلاح جامعه است.[6]  
5-اصل مقاومت و پایداری
شیعه واقعی بر اساس اصول قرآنی و روایی اهل مقاومت و ایستادگی است، شیعه هیچگاه زیر بار ذلت نمی رود و با ایستادگی و مقاومت بر آرمان های الهی و قرآنی خود مقاومت می ورزد، و این مقامت را رمز پیروزی و موفقیت خود می داند؛ کما اینکه باری تعالی این نوید آسمانی را این گونه بیان فرموده است: «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ؛ [7] به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»، منابع روایی نیز نوید طلایی به شیعیان صابر داده است:«یَا ابْنَ جُنْدَبٍ لَوْ أَنَ‏ شِیعَتَنَا اسْتَقَامُوا لَصَافَحَتْهُمُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَأَظَلَّهُمُ الْغَمَامُ وَ لَأَشْرَقُوا نَهَاراً وَ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ‏ وَ لَمَا سَأَلُوا اللَّهَ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُم‏؛[8] پسر جندب! اگر شیعیان ما درست و پایدار بودند ملائکه با آنها دست مى‏ دادند، ابر بر سر آنها سایه مى‏افکند، روزشان روشن مى ‏شد، از آسمان و زمین رزقشان مى‏ رسید، هر چه از خداوند مى‏ خواستند عطا مى ‏فرمود.»

پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه تحریم، آیه 6.
[2]. سوره آل عمران، آیه 103. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا»
[3]. صحیفه امام خمینی، ج14، ص 288.
[4]. سوره نساء آیه 59. « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً»
[5]. الکافی، ج‏2 ، ص236، ح24.
[6]. مرزبان کریمی، شیعه عقاید، وظایف، فرقه ها، ص 300.
[7]. سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰.
[8]. تحف العقول، ص302.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد