انتخاب های نادرستی که یک روز پشیمانی به بار می آورند
تعداد زیاد تصمیماتی که در طول روز میگیریم منجر به نوعی خستگی ذهنی میشود که به آن خستگی تصمیمگیری میگویند. مغز ما مانند ماهیچه عمل میکند و گاهی از فعالیت زیاد خسته میشود. حتی در صورتیکه مغز با این حجم از تصمیمگیری مشکل نداشته باشد، تجزیه و تحلیل انتخابهای مختلف برای گرفتن تصمیمهای درست کمی دشوار است. علت این دشواری چیست؟ وقتی قرار است تصمیم بگیریم مغز ما به جای رجوع به اطلاعات ریز و درشتی که در خود جمع کرده است بر جزئیات خاطرههایی که داریم تمرکز میکند. مثلا اگر قصد داشته باشید یک خودرو بخرید، خاطرات خوش شما از صندلیهای چرمی که یادآور ماشین مثلا عموی شما در دوران کودکی است، تمرکزتان را بر هم میزند و مغز فراموش میکند منطقی تصمیمگیری کند و ببیند آیا شما توان مالی خرید این خودرو را دارید یا خیر؟ این فرایند نوعی خستگی ذهنی برای شما بهوجود میآورد.
استفن کووی میگوید: «این «من» که میبینید نتیجهی شرایط و محیط نیست. «من» زاده تصمیماتی هستم که در شرایط مختلف میگیرم.»
ما همواره در حال سبک و سنگین کردن مسائل مختلف هستیم. از وقتی چشمان خود را در صبحگاه باز میکنیم تا لحظهی خواب، مدام باید تصمیم بگیریم. بعضی انتخابها خوشبختی و شادی غیرقابل وصفی برایمان به ارمغان میآورند و بعضی هم باعث میشوند عمری حسرت بخوریم. برونی ویر (Bronnie Ware) پرستاری که وظیفهاش نگهداری و مراقبت از بیمارانی بود که در شرف مرگ بودند، از این بیماران دربارهی حسرتهایشان بابت کارهایی که نکردهاند و اکنون ارزش آنها را درک میکنند سؤال کرده است. در ادامهی این مطلب ۵ مورد از عمدهترین موارد پشیمانی و حسرت این افراد را با هم مرور میکنیم.
کاش بر اساس نظر دیگران زندگی نمیکردم
وقتی بر اساس نظر و تفکر دیگران زندگی میکنیم، بسیاری از مسائل مهم زندگی ما تحت تأثیر قرار میگیرد. مثلا هیچوقت بر اساس حرفهای دیگران رشتهی تحصیلی و شغل خود را انتخاب نکنید. چه بسیارند دانش آموزانی که برخلاف میل خود به رشتهی علوم انسانی، قربانی نظر والدین، اقوام و آموزگاران خود میشوند و با انتخاب رشتههای دیگر، یک عمر خود را درگیر حرفه و شغلی میکنند که کوچکترین علاقهای به آن ندارند. یا دانشآموزان بسیاری علیرغم میل به رشتهی تجربی با سودای والدین برای تحصیل در رشتهی پزشکی از علایق و استعدادهای خود میگذرند. بنابراین قوی باشید و پای انتخاب اصلی خود بایستید تا یک عمر حسرت نخورید. نادیده گرفتن علایق و احساسات، یکی دیگر از نتایج اهمیت دادن بیهوده به نظرات دیگران است. ضمن حفظ احترام به روابطی که با همسر، رئیس یا فرزند خود دارید نباید بگذارید نظرات، قضاوتها و انتظارات آنها شما را از خود واقعیتان دور کند. همانطور باشید که دوست دارید، همان حرفی را بزنید که به نظرتان درست است و شاد زندگی کنید. خود را در حصار اظهارنظرهای اطرافیان محدود نکنید. ارزشهای شما از درون چشمهی وجودتان متبلور میشود. لزومی ندارد برای ارزشمند شدن، خود را به باد بیسامان تفکرات سایرین بسپارید.
کاش اینقدر کار نمیکردم
کار کردن راهی برای شکوفایی، آموختن و کمک به این جهان است. با کار کردن رضایت و شادی و البته امکانات مالی کسب میکنید. همه دوست دارند شغلی پردرآمد و خوب داشته باشند تا نیازهای مالی خود و عزیزانشان را به بهترین شکل پاسخ بدهند، اما واقعیت این است که گاهی چنان در کار خود غرق میشویم که هدف اولیه را که همان شادی و رضایت است، کاملا فراموش میکنیم. نباید فراموش کنیم که کار کردن تنها ابزاری برای رضایتمندی بیشتر در زندگی است. قبول است که با مخارج زندگی امروز اغلب افراد ناگزیر به غرق شدن در فعالیتهای شغلی و تلاش برای کسب درآمد هستند، اما در هر شرایط مالی که باشیم باید همواره هدف از کار کردن را به خود گوشزد کنیم و با ایجاد مرزی میان کار و زندگی خود را از غرق شدن در منجلاب خستگیها نجات بدهیم.
کاش احساساتم را بیشتر بروز میدادم
احساسات خود را بیان کنید. اگر کسی را دوست دارید با او در میان بگذارید. اگر از کسی سؤالی دارید حتما آن را بپرسید. اگر غمگین هستید بار این غم را به تنهایی به دوش نکشید و همهی مشکلات را درون خود نریزید. وقتی گریهتان میگیرد، گریه کنید. وقتی دوست دارید بخندید با هنجارهای بیهوده جلوی خود را نگیرید. جرئت داشته باشید احساساتتان را بروز بدهید. مثلا فرض کنید رئیستان با شما رابطهی خوبی ندارد و همین موضوع باعث عدم پیشرفت شما و بهوجود آمدن احساسات منفی شده است. سعی کنید با او صحبت کنید، شاید مسئله فقط سوءِتفاهمی باشد که با صحبت کردن به سادگی حل بشود.
کاش رابطهام را با دوستانم حفظ میکردم
وقتی در برنامههای روزمرهی خود غرق میشویم، شاید فکر کنیم معاشرت کردن با دیگران چندان اهمیت ندارد و ذره ذره از میل و اشتیاقمان برای معاشرت کردن با دیگران کاسته میشود. بیشور و حال میشویم و حوصلهی حضور در جمع را نداریم. هرگز نگذارید مشغلهی زندگی رابطهی شما را با دوستانتان کم کند. با آنها معاشرت کنید و ارزش دوستیها را بدانید. جمعهای دوستانه و مصاحبت با آنها انرژی زیادی به شما منتقل میکند و در نهایت با کلی انرژی مثبت و ایدههای جدید به خانه باز خواهید گشت.
کاش شادتر بودم
شادی و غم هم جزئی از انتخابهای ماست. باور کنید این شما هستید که خلقوخوی خود را تحت کنترل دارید. شاد بودن مهمترین دستاورد زندگی است. چه بسیار ثروتمندانی که دل پرخون دارند و چه فقرایی که در عین نداری شادی و خوشحالی درونی را فراموش نمیکنند. بسیاری از بیماران صعبالعلاج با دست یافتن به نگرش درست و حقیقی نسبت به زندگی شادند و چه بسیار افرادی که با چهار ستون بدن سالم مدام غر میزنند و ناشکر هستند. شادی یک انتخاب است. شاد بودن یک تصمیم است. همهی ما در زندگی رنج و درد را تجربه میکنیم اما آنچه مهم است واکنش ما در مواجهه با این تجربههاست. باید یاد بگیریم که لبخند بزنیم و شاد باشیم.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.shahrefarda.ir
3.www.tnews.ir