راه کار هایی برای ترک شغل فعلی بدون خراب کردن پل های پشت سرمان
ترک کردن شغل نیز مانند هر کارِ دیگری آداب و قواعد مخصوص خود را دارد. در این مقاله توضیح میدهیم که چگونه میتوانیم شغل فعلیمان را ترک کنیم، بدون اینکه موجب رنجش دیگران شویم یا روی آیندهٔ شغلیمان تأثیر بدی بگذاریم.
اینکه به رئیسمان بگوییم «دیگر این شغل را نمیخواهم و اینجا کار نمیکنم» راه خوبی برای ترک کردن فضای کاری فعلیمان نیست. شاید با گفتن این جمله و ترک محل کارمان احساس خوبی پیدا کنیم (بهویژه اگر شغل قبلیمان پرزحمت و دردسرآفرین بوده باشد)، ولی این احساسِ خوب کوتاه و زودگذر است. اگر کارمان را با رشتهای از افکار منفی دربارۀ آن کار ترک کنیم، ممکن است در آینده این تجربهٔ بد در یادمان بماند و آزارمان بدهد. چه شغل فعلیمان فرصت و تجربهای عالی برای یادگیری بوده باشد و چه نقطهٔ تاریکی در رزومهٔ کاریمان، باید آن را با وقار، متانت و احترام ترک کنیم.
شاید بگویید حرف زدن راحتتر از عمل کردن است؛ حتی اگر هیچ قصد و نیت بدی نداشته باشیم، باز هم ممکن است با ترک کردن شغل خود، بعضیها را برنجانیم. چگونه میتوانیم بدون ایجاد ناراحتی برای دیگران، شغل فعلیمان را ترک کنیم؟ با انجام راهکارهای زیر میتوانیم بهشکلی حرفهای و بدون خراب کردن پلهای پشتسرمان، شغل فعلیمان را ترک کنیم:
زمان مناسبی برای ترک شغل خود انتخاب کنیم
اگر در شغل ما وقتشناسی اهمیت زیادی دارد، به آن توجه کنیم و در میانهٔ انجام وظیفه یا پروژهای مهم کار خود را ترک نکنیم. همیشه بهترین کار این است که شغل خود را در حالی ترک کنیم که تمام کارها و وظایفمان را به پایان رساندهایم و وظیفۀ نیمهکارهای نداریم. ما که نمیخواهیم دیگران از ما برنجند و عصبانی شوند! پس بهتر است خودمان را جای آنها بگذاریم: به این فکر کنیم که اگر فرد دیگری در شرایط ما بود و قصد داشت شغل خود را ترک کند، چه انتظاری از او داشتیم و دوست داشتیم چه رفتاری داشته باشد.
پیش از همه به رئیسمان اطلاع بدهیم
بدترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم این است که با همکاران خود زمزمه و پچپچ کنیم و دربارۀ موقعیت و شغلی که بهدست آوردهایم صحبت کنیم و پس از مدتی این حرفها به گوش رئیسمان برسد. همین اشتباه موجب میشود احساس بدی در رئیسمان ایجاد کنیم؛ حتی اگر سایر کارهای مربوط به ترک شغلمان را درست انجام داده باشیم. پس صادق و رُک باشیم و مهمتر از آن، نزاکت و ادب داشته باشیم و ابتدا موضوع را به رئیسمان بگوییم.
بدگویی نکنیم
شاید جایی را که ترک میکنیم دوست داشته باشیم؛ شاید هم از آن متنفر باشیم. در هر صورت، این احساس نباید روی رفتارمان اثر بگذارد. چرا باید با بدگویی کردن دربارۀ مکانی که بهزودی آن را ترک میکنیم، رفتنِ خود را به تجربهٔ ناخوشایندی برای دیگران تبدیل کنیم؟ در اینجا هم بد نیست که از دید دیگران به موضوع نگاه کنیم: خودمان را جای آنها بگذاریم و تصور کنیم فرد دیگری قصد دارد آن محل کار را ترک کند. اگر او بگوید: «خیلی خوشحالم که دارم از این آشغالدونی خلاص میشم» چه حسی پیدا میکنیم؟ احساس خوبی نیست، درست است؟ اگر از محل کارمان انتقادهایی داریم (که مفید و سازنده نیستند)، آنها را برای خودمان نگه داریم.
سخت کار کنیم
به هر دلیلی که میخواهیم شغل خود را رها کنیم، نباید پس از اعلام ترک شغلمان کمکاری کنیم. ما هنوز هم برای کاری که انجام میدهیم دستمزد میگیریم؛ پس تا آخرین لحظهای که در آن فضا کار میکنیم، باید بهترین کار خود را ارائه دهیم. کاری کنیم که کارفرمای سابقمان از اینکه کارمندِ او بودهایم خوشحال باشد، نه پشیمان.
به پیدا کردن جایگزین برای خود کمک کنیم
از وقت باقیمانده برای سروسامان دادن به همۀ کارهای ناتماممان (مانند کاغذبازیها و تشریفات اداری و کارهای بیارزش و وقتگیر) استفاده کنیم. با این کار، برای فردی که بهجای ما استخدام میشود، میز کار تمیزی باقی خواهیم گذاشت. بعد از این، متنی آماده کنیم که در آن، مسئولیتهای شغلی ما بهطور خلاصه بیان شده است. با رئیسمان روی این متن کار کنیم تا بتواند از این متن در تهیهٔ آگهی (برای استخدام فردی بهجای ما) استفاده کند. این متن میتواند راهنمای فردی باشد که بهجای ما استخدام میشود؛ همچنین، وظایف و مسئولیتهای شغلی او را مشخص خواهد کرد. درست است که به این ترتیب باید بیشتر کار کنیم و وقت بگذاریم، ولی وظیفۀ فرد حرفهای همین است.1
هزینه و بهای رفتن از شغل فعلیتان را بسنجید
حتما این ضرب المثل قدیمی را شنیدهاید که «مرغ همسایه غاز است»؛ همیشه چیزی که بقیه دارند قشنگتر و بهتر به نظر میرسد. اما یادتان باشد که در هر صورت مرغ و غاز هر دو به نگهداری نیاز دارند.
مایکل هیات به گفتگویش با روحانی جوانی اشاره میکند که بشدت از هیئت مدیرهاش خشمگین و عصبانی است که متوجه چیزی نمیشوند. روحانی جوان به دنبال کسب پست جدید بود. مایکل به حرفهای او گوش داد و سپس در پاسخ گفت:
ببین من نمیگویم که نباید از اینجا بروید. اما خودتان را دست نیندازید. هر جایی همین آش است و همین کاسه. در حقیقت این مدل آدمها همیشه همه جا هستند. آیا ماندن در اینجا فرصتی است برای اینکه مدیریت و رهبری شما رشد کند؟ اگر یاد بگیرید که چطور این مدل افراد را هدایت و رهبری کنید، چه اتفاقی در آینده شما خواهد افتاد؟ هر شغلی محاسن و معایب، و نقاط ضعف و قوت خودش را دارد. امروز من از شغل فعلیام نسبت به شغل قبلی رضایت بیشتری دارم. اما من هم روزهای بدی داشتم.
کلید حل این مسئله این است که واقعگرا باشید. بهتر است که به جای فرارکردن از شرایط، با شرایط روبرو شوید.
به تعهداتتان نسبت به کارفرمای کنونی پایبند باشید
چه قرارداد استخدام داشته باشید یا نداشته باشید، «وظیفه وفاداری» یادتان نرود. این یعنی کار صادقانه در ازای پرداخت صادقانه.
در کارتان کمکاری نکنید یا چیزی را نادیده نگیرید. قرار است که پست و مقامتان را به بهترین شکل ممکن به نفر بعدی که پس از شما می آید تحویل دهید. کاری نکنید که نفر بعدی که جانشینتان شده پشت سرتان بگوید که «جای تعجبی نیست که چرا رفته. واقعا مثل معجزه است که تا به حال اخراج نشده بود. همه چیز را بهم ریخت و رفت».
خوشتان بیاید یا خیر، جانشین شما مدیر اصلی اعتبار شما در شرکت خواهد بود. دوست دارید که پشت سرتان بگوید «واقعا جایش اینجا خالی است! اگر بتوانم نیمی از کارهایی که او انجام داده را هم انجام بدهم میتوان گفت که موفق بودم!» یا «او همه چیز را به نحو احسن تحویل داده است. همه پروندهها مرتب و منظم است و وضعیت تمام پروژهها مشخص است. انگار که آب از آب تکان نخورده است.»
اطلاعات خصوصیتان را برای کارفرماهای آتی شرح ندهید
واضح است که مسئله در رابطه با صداقت است. داده ها، گزارشها، تماسهای شرکت و مواردی از این دست جزو داراییهای شرکت محسوب میشوند. استفاده از این داراییها به نفع خودتان فرقی با دزدی و برداشتن مال بقیه ندارد. و تحویل این اطلاعات به کارفرمای آتی هم بعد از ترک سازمان و استعفا هم عین سرقت است.
مایکل هیات اشاره میکند که هرگز به عنوان کارفرما، کارمندی را استخدام نمیکند که حاضر میشود اطلاعات کارفرمای فعلیاش را در اختیارتان بگذارد. شاید فکر میکنند با این کار باعث جلب توجه من شده تا استخدامشان کنم اما کاری که آنها انجام داده نشان میدهد که هیچ درک اخلاقی ندارند. هرگز فرهنگ شرکتیام را با این مدل افراد آلوده نمیکنم.
حتی اگر در قرارداد و تفاهمنامه استخدامیتان هم بند و شرط رازداری نیامده باشد، سعی کنید که این مورد را رعایت کنید. هیچ کس از تقلب، سخن پراکنی یا شایعه خوشش نمیآید.2
پایان کار خود را به کارفرما اعلام کنیم
شاید این کار واضح و بدیهی بهنظر برسد، ولی معمولا (بهویژه اگر از یک شغل به شغل دیگری میرویم) آن را فراموش میکنیم. شاید در شغل و موقعیت جدید، فورا به ما نیاز داشته باشند. ممکن است خودمان نیز بخواهیم در شغل جدیدمان، مشتاق و علاقهمند بهنظر برسیم؛ از اینرو وسوسه میشویم که به آنها بگوییم میتوانیم کارمان را بلافاصله شروع کنیم. این رفتار مانند شمشیری دولبه است. ما شرکت قبلیمان را در وضعیت دشوار و در شرایطی ترک میکنیم که به ما نیاز دارند. در مقابل، اگر به شرکت جدیدمان بگوییم که دستکم ۲ هفته زمان نیاز داریم که در شغل جدیدمان مشغولبهکار شویم، آنها متوجه میشوند که ما حرفهای و قابلاعتماد هستیم.
ابتدا مطمئن شویم که شغل جدیدی بهدست آوردهایم
گاهی وقتی برای ترک شغل فعلیمان آماده شدهایم و آمادهٔ رفتن هستیم، تازه متوجه میشویم که قرارداد جدید امضا نشده است. در نظر کارفرمای احتمالیِ آیندهمان، ما هنوز در فرایند استخدام قرار داریم و باید با سایر داوطلبان واجد شرایط آن شغل رقابت کنیم. پس قبل از اینکه به رئیسمان اطلاع بدهیم و فرایند ترک کردن شغلمان را شروع کنیم، باید مطمئن شویم که استخدام در شغل جدید قطعی شده و تمام اقدامات و کارهای لازم صورت گرفته است.
استعفانامه بنویسیم
همانطور که در بالا گفتیم، پیش از ترک شغل ابتدا باید به کارفرما اطلاع بدهیم. باوجود این، اطلاع دادن بهتنهایی کافی نیست. حتی اگر رابطهٔ خوبی با مدیران داریم، بهتر است که محل کار را بهشکلی رسمی و اصولی ترک کنیم. نوشتن استعفانامه راه خوبی برای اطلاع دادن و اعلام کردن ترک شغلمان است. میتوانیم استعفانامه را شخصا به رئیس تحویل بدهیم و سپس با او صحبت کنیم. نوشتن نامهٔ استعفا فرصتی به ما میدهد که گزارش مناسبی برای توضیح علت ترک کار ارائه بدهیم. البته نباید دروغ بگوییم، ولی از بیان دلایل نسنجیده و غیرعاقلانه هم دوری کنیم، مانند اینکه شرکت را بهدلیل محیط کاری سمّی و آلوده، مشکلات شخصی یا حتی پول ترک میکنیم.
دربارۀ چگونگی اطلاع دادن به همکارانمان تصمیمگیری کنیم
پس از نوشتن استعفانامه و ارائهٔ آن به رئیس، باید با استفاده از روش مناسبی همکاران را از ترک کار مطلع کنیم. شاید رئیس کنترل این مسئله را در دست بگیرد و جدا شدن ما از شرکت را بهطور عمومی اعلام کند. شاید هم چنین قصدی نداشته باشد و خودمان بتوانیم به هر شکلی که میخواهیم این مسئله را به همکارانمان اطلاع بدهیم. این احتمال هم وجود دارد که شرکت ترجیح بدهد به روش دیگری با این مسئله برخورد کند. در این صورت، بهتر است اجازه بدهیم آنها در این باره تصمیمگیری کنند.
میز کارمان را تمیز و مرتب کنیم
پس از صحبت کردن با رئیس و پیدا کردن راهی برای اطلاع دادن به همکاران، زمان آن میرسد که به فضای شخصیمان سروسامانی بدهیم. ممکن است در طول مدتی که در اداره مشغولبهکار بودهایم، میز کارمان پر از خرتوپرت و وسایل شخصیمان شده باشد: چیزهایی مانند عکسهای خانوادگی، هدیههایی که در ارتباط با کارمان دریافت کرده باشیم یا حتی لکههای بهجایمانده از مواقعی که همزمان با صرف ناهار مشغول کار بودهایم یا پشت میزمان چای نوشیدهایم. گاهی پیش میآید که فضای شخصیمان در اداره، شلوغ و نامرتب باشد. پیش از رفتن، رایانهمان را تمیز کنیم، تمام لوازم شخصیمان را برداریم و محیط کارمان را همانطور که تحویل گرفتهایم، آمادۀ تحویل به فرد بعدی کنیم.
ارتباط خود را حفظ کنیم
هرچه سابقۀ کاری بیشتری داشته باشیم، افرادی که با آنها در تماس هستیم نیز بیشتر خواهند بود. تنها به این دلیل که دوست نداریم دوباره با همکاران سابقمان روبهرو شویم و تعامل داشته باشیم، پلهای ارتباطیمان را خراب نکنیم. نباید رابطهٔ خود را با رئیس و همکاران قبلیمان قطع کنیم. اگر از آنها خوشمان بیاید که چه بهتر! ولی حتی اگر با آنها رابطهٔ دوستانهای نداریم، حفظ ارتباط با آنها به ما در آینده کمک خواهد کرد. وقتی در شغل جدید مشغولبهکار شدیم، حتما حسابهای خود در شبکههای اجتماعی را بهروزرسانی کنیم تا دیگران بتوانند با ما در تماس باشند. شاید با این کار، فرصتها و موفقیتهای کاریِ بیشتری بهدست بیاوریم؛ کسی چه میداند.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.hamro.org
3.www.imdb2.ir