تکیهی زند کرمانی
موقعیّت جغرافیایی تکیه
از جنوب به تکیهی زرگرها، از شمال به تکیهی صیرفیان (اکنون به نام باغ طوبی است). از شرق به قبرستان عمومی محدود میشود.
بزرگان مدفون تکیه
1- شیخ محمدباقر زند کرمانی:
متوفّی 1389 هجری قمری. عالم فاضل، فقیه واعظ، مجتهد برجسته از شاگردان عبدالکریم حائری مؤسس حوزهی علمیهی قم و از روحانیون آگاه به علوم جدید و آشنا به چند زبان خارجی بود. وی نماز عید فطر را با جمعیت زیادی از نمازگزاران در مصلای تخت فولاد برگزار مینمود.
ایشان باعث و بانی خدمات اجتماعی ارزشمندی همچون تأسیس بیمارستان در شهر اصفهان است. از جمله آثار او میتوان به: الف) رساله فقه استدلالی در احکام آبها ب) الفیوضات اللامعة ج) امارة الولایة د) رساله درتاریخچهی نفت اشاره نمود. (1)
2- شیخ عبدالکریم مصدق خواه:
متوفّی 1390 ق. عالم فاضل، مشهور به «مسألهگو» او صاحب آثاری همچون، الف) مخزن گل ب) یادآوری بعضی از گوهرهای اسلامیه است. (2)
3- شیخ محمدجواد اصولی:
متوفّی 1359 ش. عالم فاضل زاهد و مدرّس حوزهی علمیهی شهرکرد و اصفهان. وی سالها با فقر شدید به تحصیل علوم دینی پرداخت و از محضر اساتیدی همچون سید محمد نجفآبادی، سیدمهدی درچهای، سید علی نجفآبادی و شیخ محمد حکیم خراسانی کسب علم نمود. وی در هیئت و نجوم تبحر خاصی داشت و در مدرسه صدر به تدریس ادبیات، فقه و اصول میپرداخت. او مردی فاضل، بیریا، و بسیار وارسته بود. (3)
در مقامات آیتالله زند کرمانی
ایشان در نزد اساتید بزرگ قم و اصفهان کسب علم نمود و به اجازهی اجتهاد نایل آمد. وی از امتیازات ویژهای برخوردار بود. از جمله به علوم جدید و اطلاعات روز و زبان انگلیسی آگاهی کامل داشت. در علوم فقه، اصول و فلسفه نیز دارای ابتکارات جالب بود. چون به دو رشتهی علوم جدید و حوزوی مسلّط بود، منابرش کاملاً چشمگیر و پر محتوی و جذّاب بود. او میکوشید با مطالعه کتب و تحقیق درباره مسائل مختلف مخصوصاً در مورد ادیان و مذاهب، باورهای دینی ادیان مختلف را از دیدگاه عقل و منطق مورد بازنگری قرار دهد. در این راستا تنها به مطالعه کتب ادیان اکتفا نمیکرد بلکه با دانشمندان آن ادیان نیز بحث و مناظره میکرد که در زندگینامه خود به چند مورد اشاره کرده است. از جمله مناظره و گفتگوی او با دانشمندان مسیحی، یهودی، زرتشتی و بودایی جالب و خواندنی است. (4) به مسایل اجتماعی و سیاسی روز نیز آگاهی کامل داشت و گاه از سیاست روز رنج میبرد. به طلاب نصیحت میکردند که باید مصداق این سخن گهربار باشند که: [دانشمندی که به زمان خویش آگاه باشد هیچگاه مورد تهاجم تاریکیها قرار نمیگیرد]. در حکایتی در مورد ایشان نقل است که شب آخر دهه محرم وقتی زمان ذکر مصیبت فرا رسید، مرحوم زند کرمانی دست در جیب بغل خود کردند و یک دسته دارو شامل مقداری قرص بیرون آوردند و فرمودند: «امشب میخواهم مصیبت خود شما را برای خودتان بخوانم تا شما به حال خودتان گریه کنید. امام حسین (علیه السلام) نیازی به گریه شما ندارد. آنگاه بستههای دارو را به مردم نشان دادند و گفتند: مصیبت شما این است که اگر این دارو از کشورهای بیگانه و استعمارگر که احتمالاً دشمن شما هستند به کشور شما نرسد، روحانی شهر شما خواهد مُرد. من مریض هستم و فقط به این داروها میتوانم زنده بمانم.» (5)
بیشتر بخوانید: جستاری در زندگی آیت الله شیخ محمد باقر زند کرمانی(ره)
از خدمات ارزندهی وی آن که مسجد جامع اصفهان که در دورهی خفقان رضاخان به روی نمازگزاران بسته شده بود و فقط محل تماشای توریستهای غیرمسلمان بود با تلاش ایشان افتتاح و خود در آن به اقامه جماعت پرداخت. همچنین در روزهای عید سعید فطر با هزاران نفر مرد و زن با حرکت از مسجد جامع به سوی مصلاّی تخت فولاد با خواندن تکبیرات و تهلیلات همه مسلمانان را به این شعائر اسلامی ترغیب مینمود و خود خطبههای نماز را میخواند. (6)
مرحوم زند کرمانی در یکی از منابرش به نقل و تشریح این حدیث میپرداختند که: «روز قیامت حضرت زهرا (علیهاالسلام) دوستانشان را شفاعت مینمایند و سپس دوستان دوستانشان را و همینطور تا هفت واسطه مورد شفاعت قرار میگیرند». ایشان فرمود: «فکر نکنید کار خدا بیحساب است، شما الساعه یک آهنربا را بردارید و بزنید به یک سوزن؛ سوزن را جذب میکند. همان سوزنی که جذب شده سوزن دومی را جذب میکند و همینطور تا آن موقع که دیگر از حالت آهنربایی خارج شود.
در قیامت هم جاذبه حضرت زهرا (علیهاالسلام) به تمام دوستان و واسطهها تأثیر میکند و یکی یکی را بهشتی میکند. (7)
نمایش پی نوشت ها:
1. جهت آشنایی با احوال و آثار این عالم ر. ک: زاهد نجفی، محمد: فطرت بیدار زمان.
2- مهدوی: سیری در تخت فولاد، ص 177.
3- قاسمی: شرح مجموعه گل، ص 99.
4- زند کرمانی: نشانههای ولایت، صص 43- 45.
5- زند کرمانی: فطرت بیدار زمان، ص 76.
6- ستارهای از شرق، ص 700.
7- فطرت بیدار زمان، ص 94.
منبع مقاله :
عقیلی، سیداحمد، (1391)، تخت فولاد اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ ششم.