خانه » همه » مذهبی » بدی‌هاو گناه، سیّئه در قرآن

بدی‌هاو گناه، سیّئه در قرآن

بدی‌هاو گناه، سیّئه در قرآن

اعمالی که به قصد آزار دیگران انجام می‌گیرد. واژه‌ای که معمولاً به معنای «بدی» یا گناه (سیّئة) دانسته می‌شود بیست و چهار بار در قرآن به صورت مفرد و سی و شش بار به صورت جمع به کار رفته است. در

gonaahdarquran1 - بدی‌هاو گناه، سیّئه در قرآن
gonaahdarquran - بدی‌هاو گناه، سیّئه در قرآن
نویسنده: برانون ویلر
مترجم: امیر مازیار
اعمالی که به قصد آزار دیگران انجام می‌گیرد. واژه‌ای که معمولاً به معنای «بدی» یا گناه (سیّئة) دانسته می‌شود بیست و چهار بار در قرآن به صورت مفرد و سی و شش بار به صورت جمع به کار رفته است. در بسیاری از آیات، این واژه مستقیماً به «خوبی‌ها» (حَسَنة، جـ حَسَنات) عطف شده است و مفسران مسلمان اغلب آن را دلالت‌گر بر افعالی می‌داند که نیات یا نتایجشان منفی‌اند. دیگر واژه‌های مرتبط از این قرارند: «گناه» (ذنب)، که سی و نه بار در قرآن در اشکال گوناگونش به کار رفته است، «ستم» که بیش از دویست بار در قالب مشتقات گوناگون ریشه‌ی ظ ل م به کار رفته است و «نافرمانی» (معصیه [مجادله: 8، 9] و عصیان [حجرات: 7]). شکل ثلاثی مجرد برآمده از ریشه‌ی دو واژه‌ی آخر ع ص ی (عصی، یعصی)، بیست و هفت بار در قرآن آمده است و صفت «عَصّی» دو بار (مریم: 14و 44). از آنجا که مقصود از آفرینش عبادت خداست، همه‌ی اعمالی که مطابق با این مقصود نباشد «باطل» تلقی می‌شوند. بنا بر تفسیر طبری (د. 310) بر آیات 102-108کهف (تفسیر، ذیل آیات)، کسانی که اعمالشان در این دنیا از همه بی‌ثمرتر و گمراه کننده‌تر است آنانی‌اند که اعمال خوب را برای کسب شهرت برای خویش و کارهای خودشان انجام می‌داده‌اند. بنابر نظر بسیاری از مفسران مسلمان، علم به خوبی و بدی، و به ویژه آنچه اعمال خوب و بد را شکل می‌دهد، بر همه‌ی انسان‌ها آشکار است. این اندیشه در تفسیر ابوبکر ابن عربی (د. 543) از آیات 172-173 اعراف؛ 8 توبه؛ 111-115 مؤمنون؛ 7-10 شمس و دیگر آیات آمده است (احکام، ذیل آیات). ذیل آیات 172-173 اعراف، او توضیح می‌دهد که چگونه خداوند همه‌ی انسان‌ها را از پشت آدم برگرفت و آنها را گواه ساخت بر اینکه او خالق ایشان است. تا آنجا که خوبی‌ها تبعیت از خدا و فرمان‌های او تلقی شوند، بدی‌های نافرمانی خدا و رد فرمان‌های اوست. در آیه‌ی 59 قصص تلویحاً آمده است که جهل به خدا و فرمان‌های او نمی‌تواند عذر اعمال بد باشد، چرا که خداوند هیچ‌گاه شهری را نابود نمی‌کند مگر آنکه رسولی برای آنها بفرستد که وحی‌های خدا را بر ایشان بخواند (مفسران قرآن اشخاص «بد» مختلفی را معرفی کرده‌اند که در مقابل پیامبران قرار گرفتند؛ مثلاً ابن‌کثیر، قصص الانبیاء؛ ثعلبی، قصص؛ کسائی، قصص). آیه‌ی 38 اعراف را هم این‌گونه تفسیر کرده‌اند که انسان‌ها نمی‌توانند بدی‌های خود را به اینکه صرفاً از سرمش پدرانشان تبعیت می‌کردند توجیه کنند. دلیل دیگر بر این پیوند بین ایمان و اعمال این است که اعمال کسانی که به زبان می‌گویند به خدا باور دارند اما در دل به او باور ندارند بد تلقی می‌شود، حتی اگر ایشان بر این پندار باشند که آنچه انجام می‌دهند خوب است (بقره: 11-12).
از آنجا که مقصود از آفرینش عبادت خداست، همه‌ی اعمالی که مطابق با این مقصود نباشد «باطل» تلقی می‌شوند. بنا بر تفسیر طبری (د. 310) بر آیات 102-108کهف (تفسیر، ذیل آیات)، کسانی که اعمالشان در این دنیا از همه بی‌ثمرتر و گمراه کننده‌تر است آنانی‌اند که اعمال خوب را برای کسب شهرت برای خویش و کارهای خودشان انجام می‌داده‌اند. اندیشه‌ی مشابهی در آیات 15-16 هود بیان شده است. اعمال زمینی، یا اعمالی که برای این دنیا انجام گرفته‌اند و در جهت عبادت خدا نیستند، بی‌ارزش‌اند به این معنا که چیزهایی که روی زمین به دست می‌آید گذرانید.

بیشتر بخوانید: آثار اجتماعی گناه از منظر قرآن و روایات

تلقی بدی‌ها به مثابه امور باطل نیز در برخی از تفاسیر اسلامی در باب فقرات مربوط به ثمره‌ی خدایان دیگر یافت می‌شود. مثلاً آیه‌ی 62 حج خدا در مقام «حق» را در تقابل با «باطل» به مثابه دیگر چیزهایی قرار می‌دهد که انسان‌ها از آنها یاری می‌طلبند. این سخن با اندیشه‌ای مرتبط است که بر مبنای آن بدی، همچون عبادت خدایان باطل، ردّ حقیقت است. خدا به مثابه حق و ردّ خدا به مثابه (عملی) باطل در آیه‌ی 3 محمد نیز یافت می‌شود. فخر رازی (د.606) آیه‌ی 24 اعراف را این‌گونه تفسیر می‌کند که خدایان باطل که انسان‌ها برای خویش آفریده‌اند در روز قیامت چنان‌که خداوند از بندگانش حمایت می‌کند از آنها حمایت نخواهند کرد (تفسیر، ذیل آیه). این اندیشه در آیات دیگری همچون آیات 30 یونس؛ 21 هود؛ 87 نحل و48 فصلت یافت می‌شود. همچنین مفسران مسلمان اشاره دارند که بسیاری از اشاره‌های قرآن به کسانی که امور دیگر را در کنار خدا می‌نشانند (مشرکان) صرفاً درباره‌ی کسانی نیست که به خدایان متعدد قائل‌اند، بلکه همچنین در باب کسانی است که شهرت یا ثروت خود را فوق عبادت خدا قرار می‌دهند.
در این معناست که بدی‌ها نه تنها باطل‌اند بلکه گمراهی آورند (ضلال) و انسان‌ها را از صراط مستقیم، که عبادت خداست، منحرف می‌کنند. طبری در تفسیر آیه‌ی 53 اعراف (تفسیر، ذیل آیه) به نقل از ابن عباس می‌گوید: در روز قیامت، کسانی که خدا را بندگی نکردند، آفریده‌های خود را ناتوان از حمایتشان در پیشاوری خدا خواهند یافت. آیات 16-29 ق توصیف می‌کنند که چگونه در روز قیامت دو فرشته‌ای که همراه هر انسانی روی زمین‌اند آشکار خواهند شد و شرحی از بدی‌ها و خوبی‌های هر کس را عرضه می‌دارند. برخی از مفسران این «فرشتگان» را حقیقی نمی‌دانند، بلکه استعاره‌ای از ثبت خوبی‌ها و بدی‌های هر فرد تلقی می‌کنند. آیه‌ی 22 ق بیان می‌کند که، در روز قیامت، انسان‌ها نتایج اعمال خود را خواهند دید و بدی‌ها اتلاف زمانی تلقی خواهند شد که خدا برای عبادتش به انسان‌ها داده بود. نیز نک. اخلاق و قرآن؛ خوب و بد.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد