شخصیت عبدالمطلب
به خدا سوگند هرگز بتی را پرستش نکردند!
به عقیدهی بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنت عبدالمطلب در مکهی معظمه منادی توحید و یکتاپرستی و مخالف با هر نوع شرک و بتپرستی بوده است، اگر چه برخی معتقدند که از اظهار عقیدهی خویش تقیّه میکرد و روی مصالحی در اجتماعات و مراسم بتپرستان شرکت مینمود. چنانچه شیخ صدوق گوید:
«وَ کانَ عَبدُ المُطَّلِب و اَبوطالب مِن اَعرَفِ العُلَماء وَ اَعلَمِهِم بشَأن النَّبِیّ- صلیِّ الله علیه و آله- وَ کانا یَکتُمانِ ذلِکَ عَنِ الجَّمالِ وَ اَهلِ الکُفرِ و الضِّلالِ» (1)
عبدالمطلب و ابوطالب از جمله دانشمندانی بودند که بیش از دیگران دانائی و معرف در حق رسول خدا داشتند و چنان بودند که معرفت خود را نسبت به آن حضرت از نادانان و کافران و گمراهان کتمان میکردند. عبدالمطلب به برکت نور نبوت سخنان حکمتآمیز و بزرگی اظهار کرد که حکایت از ایمان او به روز جزا و اسلام او میکند و از اصبغ بن نباته روایت کرده که گوید: از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شنیدم که میفرمود: به خدا سوگند نه پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبد مناف هیچ کدام هرگز بتی را پرستش نکردند، بدان حضرت عرض شد: پس آنها چه چیزی را پرستش میکردند؟ فرمود:
«کانُوا یُصَلُّونَ عَلَ البَیتِ عَلی دینِ ابراهیمَ عَلَیهِ السَّلام مُتَمَسِّکینَ بِهِ».
آنها بر طبق آئین ابراهیم (علیهالسلام) به سوی خانهی کعبه نماز گذارده و بر دین او تمسّک میجستند. (2)
و یعقوبی در تاریخ خود دربارهی عبدالمطلب گوید:
– و رفضَ عبادةَ الأصنام، و وحَّدالله عزَّوجلَّ و وفی بالنّذر و سنّ سُنتاً نزل القرآن باکثرها…
او کسی بود که پرستش بتها را ترک کرد و خدای عزوجل را به یکتائی شناخت و وفای به نذر کرد و سنتهایی را مقرر داشت که بیشتر آنها را قرآن امضاء کرد…
و سپس سنتهای او را ذکر کرده آنگاه گوید:
– فکانت قریش نقول عبدالمطلب ابراهیم الثانی
یعنی چنان شد که قرشیان عبدالمطلب را ابراهیم دوم میگفتند.
و در پایان، داستان خشک سالی مکه و قحطیزدگی قریش و به دنبال آن دعای عبدالمطلب و آمدن باران به دعای او را به تفصیل ذکر کرده و اشعار برخی از قرشیان را در این باره بیان داشته که گوید:
بشیبة الحمد اسقی الله بلدتنا *** و قد فقدنا الکری واجدّوزَّالمطر
منّا من الله بالمیسون طائرة *** و خیر من بثّرت یوماً به مُضَرُ
مبارک الامریتقی العمام به *** مافی الأنام له عدل ولا خطر
و ثقة الاسلام کلینی (رحمةاللهعلیه) در اصول کافی بسند خود از زراره از امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده که فرمود:
«یُحنَرُ عَبدُالمُطَّلِب یَومَ القِیامَةِ أُمَّة واحِدَة عَلَیهِ سیماءُ الأَنبِیاءِ وَ هَیبَةُ المُلوکِ» (3)
– عبدالمطلب در روز قیامت به صورت یک امت تنها (4) محشور میشود در حالی که سیمای پیمبران و هیبت پادشاهان را دارد.
و در حدیث دیگری که از مقرن و محمد بن سنان و مفضل بن عمر از امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده با مختصر اختلافی این گونه است:
«یبعث عبدالمطلب امة وحدة علیه بهاء الملوک و سیماء الانبیاء…» (5)
– عبدالمطلب بصورت یک امت مبعوث شود، و درخشندگی پادشاهان و سیمای پیمبران را داراست… به راستی که شیوهی عبدالمطلب چنان بود که (مانند مردم زمان جاهلیت) به وسیلهی ازلام (تیرهای مخصوص آن زمان) قرعه نمیزد و قسمت نمیکرد، و بتها را پرستش نمیکرد، و از آنچه برای بتان میکشتند (طبق رسوم مردم جاهلیت) نمیخورد، و میگفت: من بر دین و آئین ابراهیم هستم. و از فخر رازی در کتاب «اسرار التنزیل» و شهرستانی در کتاب «الملل و النحل» نیز دلیلهائی دربارهی ایمان و اسلام عبدالمطلب سخنانی نقل شده و تا جائی که شهرستانی گوید: عبدالمطلب به برکت نور نبوت سخنان حکمتآمیز و بزرگی اظهار کرد که حکایت از ایمان او به روز جزا و اسلام او میکند مانند اینکه در وصایای خود میگفت: هرگز از دنیا ستمکاری بیرون نخواهد رفت جز آن که کیفر ستم و ظلبم خود را خواهد دید، تا آنکه هنگامی مرد ستمکاری از دنیا رفت بیآنکه کیفر ببیند، و چون به عبدالمطلب جریان را گفتند او در پاسخ گفت:
«و الله ان وراء هذه الدار دارّبجزی فیها المحسن باحسانه و یعاقب فیها المسیء با ساءته»
– به خدا سوگند از پس این خانه خانهی دیگری است که نیکوکار پاداش نیکوکاری خود را دریافت کند و بدکار در برابر عمل بد خود کیفر بیند.
و به برکت همان نور مقدس بود که به ابرهه گفت:
«إنَّ لهذا البیّت ربّا یَحفظه».
براستی که این خنه را پروردگاری است که او را نگهبانی خواهد کرد… (6)
و شیح صدوق (رحمةاللهعلیه) در کتاب خصال به سند خود از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) روایت کرده که در وصیّت رسول خدا به آن حضرت آمده که بدو فرمود:
این علی به راستی که عبدالمطلب پنج سنت را در جاهلیت مقرر داشت که خدای تعالی آنها را در اسلام امضاء فرمود.
بیشتر بخوانید: سنت های عبدالمطلب در دوران جاهلیت
آنگاه آن سنتهای پنجگانه را به تفصیل ذکر فرموده که به طور خلاصه این گونه است:
1- حرمت زن پدر بر پسران 2- خمس گنجها و غنائم 3- سقایت حاجیان 4- دیه قتل به صد شتر 5- عدد طواف به هفت شرط.
و سپس فرمود:
«یا عَلی إنَّ عَبدالمُطَّلب کانَ لایَستَقسَمُ بِالأَزلامِ. وَلا یَعبُدُ الأَصنامَ وَلا یَا کُل ما ذِبحَ عَلیَ النُّصُبِ، وَ یَقَولُ: اَنا عَلی دینَ اِبراهیمَ»
ای علی، به راستی که شیوهی عبدالمطلب چنان بود که (مانند مردم زمان جاهلیت) به وسیلهی ازلام (تیرهای مخصوص آن زمان) قرعه نمیزد و قسمت نمیکرد، و بتها را پرستش نمیکرد، و از آنچه برای بتان میکشتند (طبق رسوم مردم جاهلیت) نمیخورد، و میگفت: من بر دین و آئین ابراهیم هستم.
نمایش پی نوشت ها:
1. اکمالالدین، ج1، ص 171.
2. اکمالالدین، ج1، ص 171.
3. اصول کافی، ج1، ص 446.
4. معنای «امه واحدة» یا «وحدة» چنانچه مفسران در تفسیر آیهی «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلَّهِ » (سوره نحل آیه 120)گفتهاند این است که او به تنهائی بجای یک امت محشور میشود چون در دنیا نیز در برابر مرام کفر و شرک تنها بود و شخص دیگری با او هم عقیده و هم آهنگ نبود.
5. اصول کافی، ج1، ص 417.
6. بحارالانوار، ج15، ص 118- 122 و الملل و النحل، ج3، ص 282.