پرخوری و چشمچرانی
ابوهریره از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرد که آن حضرت فرمود: از پرخوری بپرهیزید، چرا که آدمی را سنگدل میگرداند و اعضا (و جوارحش) را برای اجرای تکالیف الهی به سستی و تنبلی میکشانَد و گوش جان را از شنیدن موعظه بازمیدارد و کر میکند. از چشم چرانی بپرهیزید، زیرا هرزگی چشم، هوی و هوس را بیشتر میگردانَد و سرعت میبخشد و غفلت میزاید.
هشدار، مبادا طمع را در عمق جانتان قرار دهید، زیرا طمع باعث آلودگی قلب به حرص شدید میشود و بر دلها مُهر حبّ دنیا میزند که محبّت دنیا خود کلید هر زشتی، سرچشمهی همهی گناهان و موجب از بین رفتن همهی حسنات و نیکیهاست.
بحارالانوار، ج 77، ص 182
نور هدایت
در حدیث مورد بحث از دو چیز منع شده است: پرخوری و چشمچرانی.
پرخوری از دو بعد مادّی و معنوی مورد توجّه است:
1. بُعد مادّی:
اعتدال در غذا مسألهای است که ما به اهمّیّت آن واقف نیستیم و نمیدانیم چه اثر مهمّی هم از نظر جسمانی و بهداشتی دارد و هم از نظر روحانی و معنوی. ثابت شده که بیشتر بیماریهای انسان به سبب پرخوری است. برخی پزشکان استدلالی برای آن دارند و میگویند: میکروبها دائم از چهار طریق معروف: هوا، غذا، آب و گاهی هم پوست وارد بدن میشوند و هیچ راهی برای جلوگیری از آنها نیست.
وقتی پوست که سدّ بسیار محکمی در برابر نفوذ میکروبهاست خراش برمیدارد ممکن است از طریق همین خراشیدگی، میکروب وارد بدن شود و سدّ دفاعی آن را بشکند. بنابراین ما همیشه در معرض هجوم انواع میکروبها و بیماریها هستیم و در صورتی بدن ما آمادگی دفاع پیدا میکند که مراکز عفونی در بدن نباشد. میگویند جاهای آماده در بدن برای میکروبها و پرورش انواع آنها عبارت است از انواع چربیهای اضافی که در لابهلای بافتهای بدن ذخیره میشوند، درست مثل زبالهای که وقتی در جایی مدّت زیادی بماند عامل بیماری و پخش میکروب میشود. از جمله چیزهایی که میتواند این بیماریها را درمان کند سوزاندن این موادّ اضافی در بدن است و سوزاندنش هم از طریق روزه گرفتن صورت میگیرد. این استدلالی است همه فهم، زیرا هر کسی متوجّه میشود که وقتی مقداری غذای اضافی در بدن باشد و جذب بدن نشود در بدن ذخیره و در نتیجه کار قلب زیادتر میگردد.
بار سنگین به کلّیهی دستگاههای بدن ضربه میزند لذا قلب و سایر دستگاهها زود بیمار و طبعاً عمر آدمی کوتاه میشود. بنابراین اگر کسی طالب سلامتی است باید از پرخوری بپرهیزد و به کمخوری عادت کند، به خصوص کسانی که فعّالیّت جسمانی کمتری دارند.
یکی از پزشکان میگفت: بیست سال است که به درمان بیماران میپردازم و تمام تجربیّات من در دو جمله خلاصه میشود: اعتدال در غذا و ورزش.
2. بُعد معنوی:
سه مطلب بسیار مهم که در این حدیث آمده عبارت است از اینکه پرخوری قساوت میآورد و موجب میشود انسان در انجام دادن عبادات سستی ورزد.
و این مطلب کاملاً محسوس است که انسان وقتی غذای سنگینی میخورد نمیتواند مثلاً نماز صبح را راحت بخواند و اگر بیدار هم بشود مثل آدمهای گیج و مست است، امّا وقتی غذای سبک و سادهای میخورد وقت اذان یا لحظاتی پیش از اذان صبح بیدار است، نشاط دارد، حال مطالعه و حال عبادت دارد.
و سوم اینکه پرخوری، گوش شنوا در مقابل مواعظ را از انسان میگیرد. روشن است انسان وقتی روزه میگیرد رقّت قلب پیدا میکند و معنویّتش بیشتر میشود، امّا وقتی شکم پر است، فک انسان درست کار نمیکند و خودش را از خدا دور میبیند.
شاید به این نکته توجّه کردهاید که مردم در ماه رمضان قلبشان برای پذیرش موعظه خیلی آماده است، چرا که آن حال گرسنگی و روزه، صفای قلب میآورَد. این مطلبی است که خودم در طول زندگی بسیار تجربه کردهام.
چشمچرانی
مراد از نظر چیست؟ در ابتدا به نظر میرسد که نگاه به نامحرم باشد که موجب تسریع هویپرستی میشود، ولی بعید نیست مقصود معنای وسیعتری باشد، یعنی هر نظری که باعث تحریک هوای نفس انسان شود. مثلاً از کنار خانهی مجلّلی میگذرد خیره خیره به آن مینگرد و آرزو میکند که کاش من نیز چنین چیزی داشتم، یا اتومبیل آخرین مدلی را میبیند آرزو میکند. این نظرِ همراه با آرزو و اشتیاق و طلب و تقاضا باعث سرعت بخشیدن به غفلت میشود، زیرا انسان را به دنیا علاقهمندتر میکند، وگرنه نگاه عبرتآمیز و توحیدی، یا نگاهی که برای رسیدگی به حال فقیر بیچارهای باشد یا به مریضی مینگرد تا او را درمان کند، بسیار پسندیده و مورد تأکید است.
نکته
بسیاری از اموال و مقامات دنیا، چنانکه در روایات و نهج البلاغه خطبهی 114 وارد شده، چنین است که «سَماعُهُ اَعظَمُ مِن عَیانِهِ؛ شنیدنش بزرگتر از دیدنش است». به قول معروف آواز دهل شنیدن از دور خوش است. از دور آوازهای دارد، امّا وقتی کسی آن را از نزدیک میبیند در مییابد که پوشالی و توخالی و گوش خراش است.
حضرت آیة الله العظمی بروجردی (رحمه الله) زمانی در درس نصیحت میکرد میفرمود: اگر طلبهای به این نیّت درس بخواند که به مقام وموقعیّتی که من دارم برسد در حماقت او شک نکنید. شما از دور فکر میکنید و مرجعیّتی میبینید [البتّه ایشان مرجع علی الاطلاق بود و کسی در ردیف ایشان نبود] من در این موقعیّت صاحب وقت خودم نیستم، مالک استراحت خودم نیستم.
تقریباً تمام مواهب دنیا چنین است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در پایان حدیث به استشعار طمع تأکید میورزد. لباسی را که به تن بچسبد «شعار» میگویند در مقابل «دثار» که لباس رویین است. یعنی برحذر باشید از اینکه طمع را در عمق جانتان قرار دهید، زیرا این کار آثار بدی دارد:
قلب شما را آلودهی حرص میکند و بر دلها مُهر میزند آن هم مهر حبّ دنیا. محبّت دنیا که سرچشمهی همهی گناهان است تا آن را از دل بیرون نکنید آلودگی انسان در هر لحظهای ممکن است.
کسی میگفت: دعا کنید خدا صد میلیون به من بدهد. به او گفتم هیچ میدانی اگر صد میلیون را به اسکناس معمولی تبدیل کنند و به شما بدهند که بشمارید چند ماه طول میکشد؟ فقط حدّ معیّنی از دنیا قابل جذب و مصرف است و زاید بر آن، وهم، خیال، حماقت، نادانی و نوعی مالیخولیاست که بر انسان چنگ میاندازد و او را به گردآورندهی مال دنیا تبدیل میکند بدون اینکه استفادهای از آن ببَرد.
منبع مقاله :
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.