تاریخچهی شیعهشناسی در غرب
براون (1) در پیشگفتار جلد چهارم کتاب تاریخ ادبیات فارسی (2) (1924) از غفلت نسبت به شیعهشناسی ابراز تأسف کرد هر چند در کتاب مذکور نیز استفاده مناسبی از منابع اولیه شیعه دوازده امامی صورت نگرفته است با این حال قرن بیستم شاهد یک توسعه تدریجی در مطالعات شیعهشناسانهی غرب بود. توضیح آنکه اولین بار در قرن نوزدهم ادبیات شیعه در قالب یک چاپ سنگی تقریباً بینظم و ترتیب منتشر شد. در 1842 به دنبال انتشار متن و ترجمهی یک سوره از قرآن در ژورنال آسیا (3) توجه به جامعهی علمی فرانسه برانگیخته شد و این سورهی قرآن سالها بعد در همان روزنامه با شماره آیات و ذکر مصوّتها، کامل شد امّا در 1874 اولین تحقیق علمی مربوط به شیعهشناسی در مطالعات گلدزیهر (4) آلمانی منتشر گردید. (5) در این اثر، تاریخ ادبیات شیعه و سنی مورد توجه قرار گرفته بود؛ موضوع مورد بحث گلدزیهر سپس توسط یک نویسندهی آلمانی دیگر به نام جولیوس ولهاوزن (6) در اثری بحث برانگیز یعنی «خوارج و شیعه» (7) دنبال شد. «تعارضات دینی و سیاسی در اسلام اولیه» نیز اثر بعدی شیعهشناسانه بود که در یک مجموعهی چهار جلدی بین سالهای 1902 و 1924 با عنوان «تاریخ ادبیات ایران» توسط «براون» منتشر شد. سپس دونالدوسون (8) که مبلغی مسیحی بود و شانزده سال در مشهد به سر برده بود اثر شیعهشناسانهی خود را به زبان انگلیسی منتشر کرد و بعضی پژوهشگران مسلمان مانند سیدحسین نصر نظراتی در مورد این اثر ابراز نمودند. بین سالهای 1933 تا 1979 انتشارات پراکندهای در مورد اسلام شیعی وجود داشت که از همه مهمتر آثار «هانری کربن» (9) و «لوئی ماسینیون» (10) بود که در دهههای 1950 و 1960 منتشر شد.
سرانجام در 1979 با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان موضوع ارتباط سیاسیِ غرب، انگیزهای قوی برای بررسی شیعه توسط پژوهشگران غربی ایجاد گردید که اکثریت وسیع مطالعات ایشان را بر جامعهشناسی متمرکز کرد. غربیها که تا آن زمان شیعه را فرقهی کماهمیت و کوچکی در اسلام میدانستند متوجه شدند که این گرایش مذهبی توانسته است در معادلات بینالمللی اثری عظیم به جای گذارد. امّا علاقهی شدید به مطالعات ایران شیعی که پس از حوادث 1979 گسترش یافته بود ضرورتاً علاقهای واقعگرایانه نبود زیرا انقلاب اسلامی موجب شده بود تا غربیان دچار اسلام هراسی شوند. در 1985 اسلامشناس مشهور «الساندرو باسونی» (11) نوشت هر چند میتوان از آیةا… خمینی به خاطر بیداری ترفیع یابندهی شیعهشناسی قدردانی کرد امّا از آنجا که اطلاعات درستی از شیعه در دست محققان غربی نیست ممکن است ایشان در شیعهشناسی خود کاملاً دچار خطا و سوء برداشت شوند. سه سال بعد نیز سیدحسین نصر نوشت هر چند بیشترین تحقیقات علمی غربیها در مورد شیعه پس از انقلاب صورت گرفته امّا متأسفانه به فهم درستی از شیعه منجر نشده است و «عبدالعزیز ساشادینا» (12) استاد دانشگاه ویرجینیا همان سال نوشت اطلاعات غلطی دربارهی شیعه حتی در میان اعضاء هیأت علمی دانشگاههای غربی مانند دانشگاه جردن وجود دارد. سرانجام پس از دههی 1950 آثار برخی پژوهشگران مانند کربن منتشر شد و رویکرد جدیدی را نسبت به شیعهشناسی ایجاد کرد. در حال حاضر در غرب علاقهی روبه گسترشی در جهت شناخت شیعه دوازده امامی وجود دارد هر چند برخی از آثار شیعهشناسان غربی فاقد رویکردی بیطرفانه است؛ به عنوان مثال وینترز مینویسد در 15 سال اخیر کتابها و مقالات متعددی در مورد شیعه منتشر شده که نمیتوان آنها را دارای نگاهی منصفانه دانست امّا آثار منصفانهتری از قبیل «مذهب شیعه» دونالدسون (13) و «شیعهگرایی» هالم (14) نیز در مجموعه آثار شیعهشناسانه غربی وجود دارند. (15)
اتان کلبرگ (16) استاد دانشگاه اورشلیم مینویسد شیعهشناسی خواه به طور کلی و خواه دوازده امامی از رشتههای بسیار جوان در مطالعات اسلام شناسانهی غربی است. اولین تجربهی پژوهشی غرب، در مورد شیعهی فاطمی بود که در جنگهای صلیبی به عنوان دشمنان غرب شناخته شدند؛ ایشان مقیم سوریه و بالتیک بودند امّا از آنجا که دولت مستقلی نداشتند نویسندگان جنگهای صلیبی کمتر به آنان پرداختهاند.
امّا هنگامی که در قرن شانزدهم میلادی سلسلهی صفویه توسط شیعیان دوازده امامی تأسیس شد توجه دانشمندان غربی به تشیع جلب گردید هر چند منابع تحقیقی مناسبی در دسترس نداشتند امّا از اوایل قرن نوزدهم پژوهشهای غربیان در حوزهی شیعهی امامی به صورت جدّی دنبال شد. این امر ابتدا از طریق شرقشناسانه انگلیسی در هند صورت گرفت و آثار ترجمه یا ویرایش شدهی شیعهی اثناعشری در مورد حقوق اسلامی، مورد استفادهی ایشان قرار گرفت؛ این آثار در هند یا ایران چاپ میشد در دهههای بعدیِ قرن نوزدهم آثار برخی دانشوران غربی مانند ادوارد جی. براون و گلدزیهر علاقهی فزایندهای به مطالعهی شیعهی دوازده امامی ایجاد کرد امّا نمیتوان هیچیک از آن دو را متخصص شیعهشناسی قلمداد کرد زیرا به عنوان مثال گلدزیهر به علت عدم دسترسی به منابع مهم شیعی و اعتماد یکطرفه به آثار اهل سنت دچار داوری نقضی نسبت به شیعه دوازده امامی شد چنانکه وی در مورد کتاب تئودور نولدکه (17)مینویسد «تفسیر شیعه از قرآن آمیزهای از تحریفات و دروغهای بیمعناست». نسل بعدی شیعهشناسان از تحقیق در مورد مذهب امامی عمداً یا سهواً اجتناب کردهاند امّا اخیراً محققانی مانند لویی ماسینیون، استراتمن (18) آنه لامتون (19) و سپس ویلفرد مادلونگ (20) و هاینس هالم (21) به این مهم پرداختهاند. یکی از آثار شیعهشناسانهی غربی اثر دونالدسون است که تاریخ و عقاید امامیه را مورد پژوهش قرار داده است پس از او هانری کربن دانش غربیها را نسبت به تشیع ایرانی گسترش داد آثار وی و نیز پژوهشهای کلبرگ در مورد تاریخ اولیه و توسعهی تفکر شیعه بسیار قابل توجه است. (22)
اولین نشست بینالمللی «شیعه دوازده امامی» در ماه می 1968 در استراسبورگ برگزار شد و مطالبی دربارهی شیعه در معنای عام و یا شیعهی دوازده امامی ارائه گردید. (23) هر چند رویکردهای قبلی غرب نسبت به شیعه و موضوعات مرتبط با آن برخی نتایج غیرواقعبینانه را موجب شده است امّا در مطالعات جدید شیعهشناسی دانشوران خاورمیانه (نه لزوماً شیعه) مشارکت وسیعی دارند.
برونر مینویسد قبل از کنگره استراسبورگ قرار بود مهمترین انجمن شیعهشناسی به ریاست امام موسی صدر در لبنان مستقر شود که با مفقود شدن وی این امر محقق نشد امّا روش این رهبر دینی و سیاسی میتواند یک تجدید حیات سیاسی در اسلام شیعی تلقی شود که به وسیلهی علما و روشنفکران شیعه از پایان دهه 1960 تاکنون هدایت شده است. این رویکرد شیعی میتواند به عنوان یک ترکیب متجدد ایدئولوژیک به اصطلاحات یا تغییرات انقلابی بیانجامد. «برونر» هم چنین معتقد است حوادث لبنان معمولاً بر شیعهی دوازده امامی در کشورهای دیگر تأثیرگذارده است به عنوان مثال قبل از فاجعهی جنگ شهری در 1975، لبنان مرکز آموزش برخی مبانی حفظ و استمرار شیعه دوازده امامی شناخته میشد و این امر را میتوان جنبهی مهمی در جهت کسب قدرت جدید شیعهی دوازده امامی معرفی کرد. در لبنان همواره حجم وسیعی از آثار شیعه اعم از آثار کلاسیک و مدرن چاپ میشود که به تبیین نظریات نظاممند فردی، اجتماعی، و فرهنگی در بسیاری قسمتهای جهان تشیع میپردازد. (24)
«برونر» و «اند» در مقدمهی کتاب شیعهی دوازده امامی در دورهی جدید مینویسند رویکردهای شیعهی دوازده امامی در دورهی جدید میتواند نتیجهی نوزایی تفکر دوازده امامیها در چالشهای قرون هجده و نوزده باشد؛ یکی از مهمترین چالشها که شیعهی امامیه را به تحرک، بازسازی و احیا واداشت جنبشهای ضد شیعی بود که در قرن هجدهم با ظهور و اقتدار وهابیان در بسیاری مناطق جهان اسلام آغاز شد. چالش دیگری که شیعهی دوازده امامی را به تحرک واداشت طلوع بابیگرایی بود که درنهایت به توسعهی مذهب بهائیگری انجامید. علاوه بر اینها از آنجا که جنبشهای ملیگرایانه و سکولاریستی، ارزشها و هنجارهای شیعی را مورد تهدید قرار میدادند علمای کم و بیش سکولار و نیز روشنفکران شیعه تلاش کردند تا اعتقادات شیعی خود را در تعامل با شرایط جدید جامعه قرار دهند، به نقادی آموزههای دینی خود بپردازند، و نهایتاً عقایدشان را مورد بازخوانی قرار دهند. برخی مراکز تعلیم شیعی تلاش کردند براساس توسعههای معاصر جهان در جنبهی نظری، دست به اصلاح بنیادیِ آموزههای نظری شیعی بزنند، در جنبهی عملی نیز روحانیت شیعی به سمت فعالیت و تحرک سیاسی گرایش یافتند و تلاش کردند از این طریق با حضور فعال خود توسعهی فزایندهای در حوزههای اجتماعی ایجاد کنند از این رو در نتیجهی نیازهای عصری برخی کوششهای کلامی، عملی و نیز گرایشهای متنوع سیاسی – اجتماعی در تفکر معاصر شیعی مشاهده میشود که براین اساس رویکرد جدید شیعهی دوازده امامی رویکردی متعادل، پیشرفته، آزادیخواهانه و در ورای سنتگرایی معرفی میگردد به این ترتیب در حوزهی روشنفکری شیعه دوازده امامی کنونی گرایشهای متعددی را میتوان یافت.
در اکتبر 1999، 25 دانشور از آلمان و خارج از آلمان دعوت شدند تا در کنفرانس بینالمللی فرایبورگ تحقیقات گذشته و حال را عرضه کنند عنوان این نشست مطالعهی شیعهی دوازده امامی از قرن هجدهم تا بیستم بود در این کنفرانس که در 7 – 4 اکتبر 1999 برگزار شد از میان سوژههای فراوان، موضوعات زیر جهت بحث و بررسی مطرح شد:
-جنبشها و گرایشات کلامی و عقلانی شیعه دوازده امامی
– دانشوران برجسته و سایر شخصیتهای شیعه دوازده امامی
– توسعهی اسلام شیعی اثناعشری در جوامع، نهادها و نظامهای خاص
– شیعههای دوازده امامی و سنیها در ارتباط مسالمت آمیز یا تنازعات بینابینی مطالب مهم ارائه شده در این کنفرانس عبارت بودند از:
1. پذیرش نهادهای سنتی برای نیازهای مدرن
2. خودشناسی توسعه یافته به وسیلهی احمد احسایی که مکتب شیخیه را پایهگذاری کرد.
3. علمای سنتی شیعه
4. مراسم و آیینهای مذهبی مانند مراسم محرم در آذربایجان، مباحثه سنیها و شیعهها در قفقاز (که در آن تناسب یا عدم تناسب عاشورا با روح حقیقی اسلام مطرح شد و بولشویکها بعداً از این نتیجهگیری به نفع خود سود جستند.)
5. کتاب شهید جاوید که به وسیلهی نعمتاله صالحی نجفآبادی در 1968 نوشته شد و طوفانی از مباحث مختلف را در میان خوانندگان ایجاد کرد. نویسندهی کتاب یک عقیدهی محوری شیعه را به چالش کشید؛ وی به رغم تصویر سنتی قیام امام حسین که قیامی شهادتطلبانه ترسیم شده بود در کتاب شهید جاوید تفسیری انقلابی از واقعهی عاشورا ارائه داده بود که برآن اساس امام حسین به دنبال کسب قدرت سیاسی، قیام عاشورا را طراحی کرده بود این مباحثات تا نیمهی دهه 1980 ادامه یافت.
6. بحث سنیها علیه شیعهگرایی در رویکرد بدری (25) در مورد نظریهی اولیهی شورا و ارتباطات محکمش با مفهوم رهبری شیعی.
7. استفان روزینی (26) برخی تفسیرهای تاریخگرایانه و سیاستهای معاصر را مورد بررسی قرار داده است همچنین بحث میان دو متکلم لبنانی شیعه را دربارهی سرنوشت فاطمه دختر پیامبر و برخورد وی با دو خلیفهی اهل سنت مطرح میکند و معتقد است آنچه یک منازعهی ساده به نظر میرسد نتایجی تعیین کننده برای هویت و آگاهی شیعهی دوازده امامی در تاریخ به طور عام و در عصر جدید به طور خاص به بار آورد و این موضوع برنگرش شیعیان لبنانی تأثیر گذارده است زیرا ایدئولوژی و سیاست همواره نقش مهمی در شکلگیری شیعهی دوازده امامی کنونی ایفا کرده و از این روست که تعامل میان مذهب و سیاست مورد توجه پژوهشگران شیعهشناس قرار گرفته است. (27)
با نگاهی اجمالی به تاریخچه شیعهشناسی غربیها میتوان دریافت که پژوهش در مورد حوادث تاریخی، سیاسی، اجتماعی و شعائری شیعه دوازده امامی، دینشناسان غربی را از پرداختن به اصول اعتقادات شیعه امامیه باز داشته است این غفلت را میتوان به سه عامل نسبت داد:
1.کمکاری متفکران شیعه امامیه در حوزههای اعتقادی و کلامی (چنانکه پل لوفت و کولین ترنر در مقدمهی اثر چهارجلدی شیعهگرایی (28) مینویسند «امروزه میبایست گفتمانهای متعددی از اصول اعتقادات سنتی شیعه وجود میداشت امّا از آنجا که این تفکر کلامی بعد از دورهی شیخ مفید و علامه حلی توسعهی چندانی نیافت گفتمانهای زیادی برای بحث و بررسی وجود ندارد). (29)
2. چشمپوشی غرضورزانه از منابع شیعه دوازده امامی به منظور بیمحتوا جلوه دادن این نگرش اسلامی.
3. درگیر شدن غربیها با عملکردهای ظاهری، فقهی، سیاسی، و شعائری شیعیان دوازده امامی و شناخت این عملکردها جهت مقابله یا تعامل.
پینوشتها
1.E. G. Browne
2.A Literary History of Persia
3.Journal Asiatique
4.Ignuz Goldhizer
5.Beitrüge zur ziteraturge schte der shi’a und der sunitischen a polemic
6.Julius welhausen
7.Kharijites and shia
8.Dwight M. Donaldson
9.Henri Corbin
10.Louis Massignon
11.Alessundro Bausuni
12.Abdulaziz Suchedina
13.Donaldson’s the Shiite [sic] Religion
14.Halm’s shiism
15.Winters, (1996): 3-5
16.Etan Kohlberg
17.Theodor Noeldeke “Die Richtungen der islamischen koranauslegung”
18.Rudolf strothmann
19.Anne Lambton
20.Wilfered Madelung
21.Heinz Halm
22.مهمترین مطالعات کلبرگ در کتاب “Belief and law in Imami shiism” جمعآوری شده است.
23.Le shi’isme imamate, Colloque de Strasbourg, 6-9 Mai, 1968 cited by Brunner & Ende (eds) (2000), the twelve shia in Modern times Religious culture & political History, Leiden; Boston koln: Brill, Copyright 2007: x
24.Brunner & End (eds) (2001) The twelve shia in Modern times, Religious cultures & Political History, Leiden: Boston, koln: Bril, p.xi
25.Roswitha Badry
26.Stephan Resiny
27.Brunner & Ende, (2001): xvi, xvii
28.Luft & Turner (2008) Shi’ism, 4 Volumes, Routledge.
29.Luft & Turner, (2008): 1-6.
منبع مقاله :
صانعپور، مریم؛ (1393)، شیعهشناسان غربی و اصول اعتقادات شیعه دوازده امامی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل