بهائیان و فعالیت در عرصه اقتصاد
از زمانی که بهائیها توانستند قدم در سیاست گذارند و درصدد برپا نمودن هویت سیاسی مستقلی برآمدند، فعالیت در بخش اقتصاد و تجارت را شروع کردند. رهبران بهائی همواره بهائیان را توصیه کردهاند که لحظهای از اندیشه عمران و ترقی
نویسنده: مریم صادقی
از زمانی که بهائیها توانستند قدم در سیاست گذارند و درصدد برپا نمودن هویت سیاسی مستقلی برآمدند، فعالیت در بخش اقتصاد و تجارت را شروع کردند. رهبران بهائی همواره بهائیان را توصیه کردهاند که لحظهای از اندیشه عمران و ترقی غافل نباشند. از جمله اینکه عبدالبهاء هنگام مسافرت خود به اروپا در ملاقات با احبای ایران گفت:
«حال شما باید در ترقی زراعی و صناعی و تجاری در ایران بو بکشید.» (1)
بهائیان همواره سعی بر آن داشتند تا اوضاع اقتصادی خود را بهبود بخشند تا با تحکیم پایههای قدرت خود در عرصه اقتصاد کشور، اهرم فشار علیه مردم مسلمان به دست آورند (2) و از سوی دیگر با بالا بردن توان اقتصادی خود، نبض سیاسی را به دست گیرند.
در زمان محمدرضاشاه دستگاه حکومت در اختیار بهائیان قرار داشت و آنان از نفوذ زیادی در تشکیلات برخوردار بودند. همانطور که قبلاً بیان کردیم، از میان آنان، عبدالکریم ایادی از نفوذ بیشتری برخوردار بود؛ به طوری که دورهی نفوذ او در دربار و دستگاههای دولتی و ارتش، بهائیان بسیار ترقی کردند و ثروتمند شدند. ایادی هر چه از دستش برمیآمد، در کمک به آنان کوتاهی نمیکرد.
بهائیانی که به مقامهای حساس میرسیدند از موقعیت خود برای ثروتمند شدن جامعهی بهائیت استفاده میکردند. فردوست در خاطراتش مینویسد:
«بهائیانی که من میشناختم، همه ثروتمند بودند، مانند عبدالحسین نعیمی و تژه که زمین پنج هزار متری در خیابان آیزنهاور (نرسیده به پیسی کولا، خیابان آزادی فعلی) را به جامعهی بهائیت اهدا کرده بود و گاهی در آنجا جمع میشدند. آبادی حدیقه (شرق اقدسیه) نیز متعلق به بهائیها بود…….بهائیها اراضی شمال حدیقه را تا قلعه کوه دیوارکشی و تصرف کرده بودند. آنها در اتوبان تهران- کرج زمینهای وسیعی را تصرف کرده، گنبد آبی رنگی به پا کرده بودند، از این نمونهها زیاد است…» (3)
قدرت اقتصادی بهائیان تنها در تهران متمرکز نشده بود و اغلب شهرهای ایران را دربر گرفته بود. به طور نمونه در گزارش ساواک از جلسه بهائیان ناحیه 2 شیراز مورخ 1350/5/19، در مورد وضع اقتصادی بهائیان در ایران چنین آمده است:
«جلسهای با شرکت 12 نفر از بهائیان ناحیه 2 شیراز در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان آقایان فرهنگی و محمدعلی هوشمند پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت: بهائیان در کشورهای اسلامی پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان میباشد. تمام آسمان خراشهای تهران، شیراز و اصفهان مال بهائیان است، چرخ اقتصاد این مملکت به دست بهائیان و کلیمیان میچرخد. شخص هویدا بهائی زاده است. عدهای از مأمورین مخفی ایران که در دربار شاهنشاهی میباشند میخواهند هویدا را محکوم کنند، ولی او یکی از بهترین خادمین امرالله است و امسال مبلغ 15 هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقایان بهائیان نگذارید کمر مسلمانان راست شود.» (4)
این سند به خوبی بیانگر وضعیت اقتصادی بهائیان در زمان حکومت محمدرضا شاه میباشد. سرمایه داران بهائی در این ایام با استفاده از نفوذ خود در رژیم پهلوی، به سودجوییهای کلان در عرصه اقتصاد میپرداختند.
«حال شما باید در ترقی زراعی و صناعی و تجاری در ایران بو بکشید.» (1)
بهائیان همواره سعی بر آن داشتند تا اوضاع اقتصادی خود را بهبود بخشند تا با تحکیم پایههای قدرت خود در عرصه اقتصاد کشور، اهرم فشار علیه مردم مسلمان به دست آورند (2) و از سوی دیگر با بالا بردن توان اقتصادی خود، نبض سیاسی را به دست گیرند.
در زمان محمدرضاشاه دستگاه حکومت در اختیار بهائیان قرار داشت و آنان از نفوذ زیادی در تشکیلات برخوردار بودند. همانطور که قبلاً بیان کردیم، از میان آنان، عبدالکریم ایادی از نفوذ بیشتری برخوردار بود؛ به طوری که دورهی نفوذ او در دربار و دستگاههای دولتی و ارتش، بهائیان بسیار ترقی کردند و ثروتمند شدند. ایادی هر چه از دستش برمیآمد، در کمک به آنان کوتاهی نمیکرد.
بهائیانی که به مقامهای حساس میرسیدند از موقعیت خود برای ثروتمند شدن جامعهی بهائیت استفاده میکردند. فردوست در خاطراتش مینویسد:
«بهائیانی که من میشناختم، همه ثروتمند بودند، مانند عبدالحسین نعیمی و تژه که زمین پنج هزار متری در خیابان آیزنهاور (نرسیده به پیسی کولا، خیابان آزادی فعلی) را به جامعهی بهائیت اهدا کرده بود و گاهی در آنجا جمع میشدند. آبادی حدیقه (شرق اقدسیه) نیز متعلق به بهائیها بود…….بهائیها اراضی شمال حدیقه را تا قلعه کوه دیوارکشی و تصرف کرده بودند. آنها در اتوبان تهران- کرج زمینهای وسیعی را تصرف کرده، گنبد آبی رنگی به پا کرده بودند، از این نمونهها زیاد است…» (3)
قدرت اقتصادی بهائیان تنها در تهران متمرکز نشده بود و اغلب شهرهای ایران را دربر گرفته بود. به طور نمونه در گزارش ساواک از جلسه بهائیان ناحیه 2 شیراز مورخ 1350/5/19، در مورد وضع اقتصادی بهائیان در ایران چنین آمده است:
«جلسهای با شرکت 12 نفر از بهائیان ناحیه 2 شیراز در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان آقایان فرهنگی و محمدعلی هوشمند پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت: بهائیان در کشورهای اسلامی پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان میباشد. تمام آسمان خراشهای تهران، شیراز و اصفهان مال بهائیان است، چرخ اقتصاد این مملکت به دست بهائیان و کلیمیان میچرخد. شخص هویدا بهائی زاده است. عدهای از مأمورین مخفی ایران که در دربار شاهنشاهی میباشند میخواهند هویدا را محکوم کنند، ولی او یکی از بهترین خادمین امرالله است و امسال مبلغ 15 هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقایان بهائیان نگذارید کمر مسلمانان راست شود.» (4)
این سند به خوبی بیانگر وضعیت اقتصادی بهائیان در زمان حکومت محمدرضا شاه میباشد. سرمایه داران بهائی در این ایام با استفاده از نفوذ خود در رژیم پهلوی، به سودجوییهای کلان در عرصه اقتصاد میپرداختند.
پینوشتها:
1- محفل روحانی بهائیان آلمان، آئین بهائی یک نهضت سیاسی نیست، ص 34.
2- پس از کودتای 28 مرداد، موج مخالفت شدیدی از طرف مردم و گروههای مذهبی علیه بهائیان آغاز شد که باعث اخراج عدهای از آنان از مشاغل دولتی و اداری گردید. حظیره القدس تخریب شد. بهائیان در پاسخ، به این اقدامات پول و سرمایههای خود را از بازار خارج کردند که این عمل اوضاع بازار تهران را آشفته و بی نظم کرد. مقاله فلسفی و بهائیان سایت اینترنتی:Bahei-library.org
3- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، صص 375-374.
4- عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج2، ص 385.
منبع مقاله :
صادقی، مریم، (1392) واکاوی در لُجنه: نقش بهاییان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ اول