مطبوعات پهلوی عرصهی تاخت و تاز بهائیت
فعالیت بهائیان در این عرصه را باید از زمان روی کار آمدن حکومت پهلوی و آزادی عملی که بهائیان در این دوران بدست آوردند، دانست. بهائیان در این زمان با انتشار مجلهای اخبار امری و سپس آهنگ بدیع قدم دراین راه نهادند. آنها بعدها
نویسنده: مریم صادقی
فعالیت بهائیان در این عرصه را باید از زمان روی کار آمدن حکومت پهلوی و آزادی عملی که بهائیان در این دوران بدست آوردند، دانست. بهائیان در این زمان با انتشار مجلهای اخبار امری و سپس آهنگ بدیع قدم دراین راه نهادند. آنها بعدها با روی کار آمدن دولت هویدا، فعالیت در این عرصه را گسترش دادند. هویدا خود یکی از فعالان در عرصه مطبوعات بود به طوری که در زمان معاونت شرکت ملی نفت به انتشار مجله کاوش پرداخت و در زمان نخست وزیریاش مجله دیگری به نام تلاش را منتشر کرد که سردبیری آن را مجید رهنما برعهده داشت. (1)
هویدا که همواره میکوشید روابط دوستانهاش با روشنفکران و نویسندگان برقرار کند، داوود رمزی را مجری برنامههای ادبی و معرفی کتاب در تلویزیون ثابت پاسال بود مأمور کرد تا به طریقی نویسندگان نامدار را برای گفتگو به نخست وزیری بکشاند. (2)
داوود رمزی ضمن بهره گیری از امکانات دفتر نخست وزیری، عدهای از نویسندگان و خبرنگاران را گرد خود جمع کرد و به یاری بودجه و اعتباری که در اختیار داشت گروهی از نویسندگان را تحت نفوذ خود گرفت.
پس از داوود رمزی، مسئولیت کارگزاری بهائیان در مطبوعات به ستار لقایی سپرده شد. او به عنوان یک جوان پرانرژی، فعالیت خود را تحت نظارت یک بهائی دیگر به نام فرهاد نیکخواه که از مشاوران و دوستان نزدیک امیرعباس هویدا و معاون وزیر اطلاعات بود، در عرصه مطبوعات ایران آغاز کرد.
احمد اللهیاری (عضو کانون روزنامه نگاران در عصر پهلوی) در مورد ستاد لقایی مینویسد:
«این تازهوارد در عرصه مطبوعات به سرعت از هیئتهای تحریریه مجلات و روزنامهها سر در آورد و زودتر از آنچه تصور میشد به دبیری سرویسهای مختلف جراید و سردبیری مجلات رسید.» (3)
وی در ادامه از فعالیت مهم ستار لقایی در جریان برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی که انتشار روزنامهای به همراهی ایرج نبوی (4) بود، یاد میکند و مینویسد:
«این روزنامه پرتیراژترین نشریه ایرانی تا آن زمان بود که هر روز معادل مجموع تیراژ کل مطبوعات تهران و کلیه شهرستانها، منتشر میشد و به عنوان ضمیمه و همراه کلیه روزنامهها و هفته نامهها و ماهنامهها و فصلنامههای ایران و به صورت رایگان توزیع میشد. این نشریه که تنها به ستایش از خاندان پهلوی و تبلیغات پیشرفتهای ایران در دوره پهلوی میپرداخت در 104 شماره پیاپی انتشار شد…» (5)
از دیگر عناصر سرشناس بهائی که در عرصه مطبوعات فعالیت میکرد، دکتر شاهپور راسخ میباشد. که استاد مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران بود. وی در سال 1303ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات عالی را در دانشگاه تهران در رشته اقتصاد و ادبیات فارسی به پایان برد. در سال 1325ش، با دکتر مهری راسخ (خواهر زاده ایادی) ازدواج کرد. ارتباط نزدیک با عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه و تعصب بسیارش در مرام بهائیت موجب شد تا در رژیم پهلوی جایگاه و پایگاه مناسبی بدست آورد. تدریس در دانشکده هنرهای زیبا، آموزشگاه عالی و حضور در مراکز دولتی، موقعیت او را به عنوان یک دولت مرد بالا برد. (6)
راسخ در سی و ششمین دوره انجمن شور بهائیان در سال 1350ش، به عنوان نائب رئیس انجمن برگزیده شد. (7) وی نقش فعال در تبلیغ بهائی گری در مطبوعات است. به طور نمونه میتوان از مقالاتی که با نام وی در واسط دههی چهل شمسی در مجلهی راهنمای کتاب به صاحب امتیازی احسان یارشاطر و مدیریت ایرج افشار درج میشد، یاد کرد.
راسخ در شمارهی شهریور ماه 1345ش، همین مجله (صفحه 231) با این جمله که: «و اخیراً نیز دو جنبش مهم مذهبی ایرانی جهانگیر شده…» تلویحاً از بهائیت تعریف کرد و جالب این است که این امر واکنش تند شادروان جلال آل احمد را برانگیخت و به نگارشی کوتاه اما سخت انتقادی از او خطاب به مدیر مسئول راهنمای کتاب انجامید. جلال در این یادداشت به مدیر مسئول نوشت:
«کلمهی مسئول را که آن بالای مجله نوشتهای به رخت میکشم و به یادت میآورم که وقتی دارند مذهب رسمی مملکت را میکوبند و غالب مشاغل کلیدی در دست بهائیهاست… از سرکار قبیح است که زیر بال این اباطیل را بگیرید و این بندهی خدای راسخ که یک عمر جان کنده تا جامعه شناس شود، این جوری خودش را لو میدهد…» (8)
هویدا که همواره میکوشید روابط دوستانهاش با روشنفکران و نویسندگان برقرار کند، داوود رمزی را مجری برنامههای ادبی و معرفی کتاب در تلویزیون ثابت پاسال بود مأمور کرد تا به طریقی نویسندگان نامدار را برای گفتگو به نخست وزیری بکشاند. (2)
داوود رمزی ضمن بهره گیری از امکانات دفتر نخست وزیری، عدهای از نویسندگان و خبرنگاران را گرد خود جمع کرد و به یاری بودجه و اعتباری که در اختیار داشت گروهی از نویسندگان را تحت نفوذ خود گرفت.
پس از داوود رمزی، مسئولیت کارگزاری بهائیان در مطبوعات به ستار لقایی سپرده شد. او به عنوان یک جوان پرانرژی، فعالیت خود را تحت نظارت یک بهائی دیگر به نام فرهاد نیکخواه که از مشاوران و دوستان نزدیک امیرعباس هویدا و معاون وزیر اطلاعات بود، در عرصه مطبوعات ایران آغاز کرد.
احمد اللهیاری (عضو کانون روزنامه نگاران در عصر پهلوی) در مورد ستاد لقایی مینویسد:
«این تازهوارد در عرصه مطبوعات به سرعت از هیئتهای تحریریه مجلات و روزنامهها سر در آورد و زودتر از آنچه تصور میشد به دبیری سرویسهای مختلف جراید و سردبیری مجلات رسید.» (3)
وی در ادامه از فعالیت مهم ستار لقایی در جریان برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی که انتشار روزنامهای به همراهی ایرج نبوی (4) بود، یاد میکند و مینویسد:
«این روزنامه پرتیراژترین نشریه ایرانی تا آن زمان بود که هر روز معادل مجموع تیراژ کل مطبوعات تهران و کلیه شهرستانها، منتشر میشد و به عنوان ضمیمه و همراه کلیه روزنامهها و هفته نامهها و ماهنامهها و فصلنامههای ایران و به صورت رایگان توزیع میشد. این نشریه که تنها به ستایش از خاندان پهلوی و تبلیغات پیشرفتهای ایران در دوره پهلوی میپرداخت در 104 شماره پیاپی انتشار شد…» (5)
از دیگر عناصر سرشناس بهائی که در عرصه مطبوعات فعالیت میکرد، دکتر شاهپور راسخ میباشد. که استاد مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران بود. وی در سال 1303ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات عالی را در دانشگاه تهران در رشته اقتصاد و ادبیات فارسی به پایان برد. در سال 1325ش، با دکتر مهری راسخ (خواهر زاده ایادی) ازدواج کرد. ارتباط نزدیک با عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه و تعصب بسیارش در مرام بهائیت موجب شد تا در رژیم پهلوی جایگاه و پایگاه مناسبی بدست آورد. تدریس در دانشکده هنرهای زیبا، آموزشگاه عالی و حضور در مراکز دولتی، موقعیت او را به عنوان یک دولت مرد بالا برد. (6)
راسخ در سی و ششمین دوره انجمن شور بهائیان در سال 1350ش، به عنوان نائب رئیس انجمن برگزیده شد. (7) وی نقش فعال در تبلیغ بهائی گری در مطبوعات است. به طور نمونه میتوان از مقالاتی که با نام وی در واسط دههی چهل شمسی در مجلهی راهنمای کتاب به صاحب امتیازی احسان یارشاطر و مدیریت ایرج افشار درج میشد، یاد کرد.
راسخ در شمارهی شهریور ماه 1345ش، همین مجله (صفحه 231) با این جمله که: «و اخیراً نیز دو جنبش مهم مذهبی ایرانی جهانگیر شده…» تلویحاً از بهائیت تعریف کرد و جالب این است که این امر واکنش تند شادروان جلال آل احمد را برانگیخت و به نگارشی کوتاه اما سخت انتقادی از او خطاب به مدیر مسئول راهنمای کتاب انجامید. جلال در این یادداشت به مدیر مسئول نوشت:
«کلمهی مسئول را که آن بالای مجله نوشتهای به رخت میکشم و به یادت میآورم که وقتی دارند مذهب رسمی مملکت را میکوبند و غالب مشاغل کلیدی در دست بهائیهاست… از سرکار قبیح است که زیر بال این اباطیل را بگیرید و این بندهی خدای راسخ که یک عمر جان کنده تا جامعه شناس شود، این جوری خودش را لو میدهد…» (8)
پینوشتها:
1- دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، نیمه پنهان، امیرعباس هویدا، ج14، صص 48-47.
2- همان، ص 283.
3- احمد اللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج31، ص 68.
4- ایرج نبوی یکی از قدرتمندترین کارگزاران مطبوعات بود و مجلاتی چون فردوسی، بامشاد، خوشه و تهران مصور با نظارت او منتشر میشد.
5- احمد اللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج31، صص 77-75.
6- حسن قریشی، چهرههای آشنا، صص 232-231.
7- اخباری امری، سال 1350، ش4، صص 144-143.
8- جلال آل احمد، کارنامهی سه ساله، صص 212-213.
منبع مقاله :
صادقی، مریم، (1392) واکاوی در لُجنه: نقش بهاییان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ اول