معنای اصطلاحیِ واژهی «تجسّس»
یک- تعریف تجسّس در متون فقهی و روائی
تا جائی که ممکن بود، به فحص و جست و جو در کتب فقها پرداختم، امّا برای تجسّس در لسان فقها تعریف و مصطلح شرعی یا متشرّعیای نیافتم. برخی از فقها نیز همانند آیتا… مشکینی به مطلب اشاره کردهاند که در مورد مسأله تجسّس در شریعت اسلامی مصطلح شرعی یا متشرّعی خاص وجود ندارد. (1) حتی فقهای عظام بحث مستقلی که شامل ابعاد مختلف مسألهی تجسّس گردد، نیز در کتب مختلف نیاوردهاند و صرفاً در برخی از ابواب به بررسی برخی از احکام وضعی یا تکلیفی آنها پرداختهاند.
البته تجسّس صریحاً در قرآن کریم نهی شده است: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ”. (2)
در این آیهی شریفه نهی به آحاد مسلمین متوجه میباشد و بدین معناست که ای اهل ایمان به بحث و جست و جو پیرامون زشتیها و معایب نپردازید و به دنبال آنچه که خداوند متعال از شما پنهان ساخته است، نباشید. در برخی از قرائات آیهی شریفه با (حاء) مهمله خوانده شده است: (و لا تحسّسوا) که از ریشهی (حسّ) میباشد که اثر (جسّ) است و بر اساس هر دو قرائت مراد: نهی از جست و جو از زشتیها و گناهان میباشد. (3)
علاوه بر نهی از تجسّس در قرآن کریم در روایات نیز از آن نهی شده است، مثلاً حدیثی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در صحیح بخاری نقل شده است؛ “ایّاکم و الظن فإنَّ الظنَّ الکذب الحدیث، و لا تجسّسوا و لا تحسّسوا و التناجشوا و لاتحاسدوا، و لا تباعضوا و لاتدابروا و کونوا عبادَ الله إخواناً”. (4)
اگرچه روایات بسیار زیادی وجود دارد که در آنها صریحاً نهی از تفتیس و تجسّس شده است، امّا بنابر تتبع نگارنده و فحص بسیار در کتب روائی و فقهیِ- چنانکه قبلاً نیز گفتیم- برای ماده “جسّ” و “تجسّس” تعریف و مصطلح شرعی یا متشرّعیای، یافت نشد.
بنابراین تجسّس در فقه امامیه و اهل سنت تعریف شرعی یا متشرّعی خاصی ندارد و به همان معنای لغویاش بکار رفته و احکام مختلفی بر آن بار شده است.
توضیح اینکه در فقه گاهی تجسّس به معنای تتبع از عورات، و تفتیش اسرار بکار رفته است و حکم تکلیفی اوّلیه آن بر اساس ادلّه احکام در فقه امامیه حرمت است، چنانکه در تفسیر آیهی شریفهی “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ”. (5) در تفاسیر آمده است که غرض این است که: ظاهر حال مسلم را ملاک قرار دهید و اگر ظاهر خوب است به همین ظاهر اکتفا کنید و دنبال عیوب پنهانی نروید، یعنی از عیوب و اسرار برادر مسلمان خود جست و جو و تفتیش نکنید تا احیاناً به چیزهای بد و کارهای زشت مردم که مخفی و مستور است، مطلّع نشوید. (6)
خلاصه اینکه تجسّس و تفتیش گاهی به معنای تفتیش و دخالت در اسرار و عورات مردم مسلمان است، که در شریعت اسلامی اسلام منهیّ است و حرمت آن از بدیهیّات شرع است و صحابه و مفسران هم همین معنا را فهمیدهاند؛ چنانکه عبدالرحمن بن عوف میگوید:
شبی در مدینه با عمربن خطاب برای حفاظت شهر گردش میکردیم به خانهای رسیدیم که چراغش روشن و درش بسته بود ولی صدای بلندی از خانه به گوش میرسید، عمر گفت: این خانهی “ربیعه بن امیه” است و اینها شراب خوردهاند و الآن هم میخورند، گفتم: این خانهی “ربیعه بن امیه” است و اینها شراب خوردهاند و الآن هم میخورند، گفتم: ما خلاف کردیم. خداوند متعال فرموده است: “وَلَا تَجَسَّسُوا” و ما تجسّس کردیم، عمر برگشت و آنها را به حال خود واگذاشت. (7)
هم چنین نقل شده که به ابن مسعود گفتند: آیا میخواهی ببینی که ولیدبن عقبه شراب خورده و شراب از ریشش میچکد؟ گفت: ما از تجسّس کردن نهی شدهایم. (8)
خلاصه اینکه یکی از معانیای که در متون فقهی و روائی تجسّس، در آن معنا به کار برده شده است تجسّس از عورات و زشتیها و اسرار افراد است.
گاهی نیز تجسّس و مشتقات آن در متون فقهی و روائی به معنای خیانت به حکومت اسلامی و بیضه اسلام به کار میرود و حکم تکلیفی آن بر اساس ادلّهی احکام در فقه امامیه حرمت میباشد؛ چنانکه هم اطلاق آیه شریفه 12 سورهی حجرات شامل این مصداق از تجسّس میگردد و هم آیه شریفه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ یَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَكُمُ الآیَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ» (9) ای کسانی که ایمان آوردهاید، از غیر خود (غیرمسلمین) محرم اسراری انتخاب نکنید، آنها از هرگونه شر و فسادی دربارهی شما کوتاهی نمیکنند، آنها دوست دارند شما در زحمت و رنج باشید. دشمنی از دهان آنها آشکار است و آن چه در دل هم پنهان دارند از آن هم مهمتر است، ما آیات را برای شما بیان کردیم، اگر اندیشه کنید.
از سوی دیگر از جمله مشتقات “تجسّس” که به این معنا به کار رفته است، “جاسوس” میباشد مثلاً روایت شده: “الجاسوس و العین اذا ظفر بهما قتلا” (10) در این جا نیز “جاسوس” در معنای خائن به نظام اسلامی به کار رفته است، و خیانت (Treason) (11) به نظام نیز در اسلام حرام است.
نتیجه اینکه؛ در متون فقهی معنای شرعی یا مصطلح خاص متشرّعی برای تجسّس بکار نرفته است و اگر بخواهیم “تجسّس” را تعریف کنیم، تعریف چیزی جز شرح اسم نخواهد بود و عموماً در متون مختلف فقهی و روائی تجسّس و مشتقات آن به دو معنا بکار میرود؛ تفتیش و تفحص از اسرار، عورات و زشتیهای افراد و خیانت به نظام و بیضهی اسلام (12)، که همان متفاهم عرفی از این واژه میباشد.
پینوشتها
1. مشکینی، 1386، ص 128.
2. سوره مبارکه حجرات: آیه 12.
3. آلوسی، 1370، ج26، ص 157.
4. عسقلانی، 1410ق، ج4، ص 170.
5. سوره مبارکه حجرات: آیه 12.
6. ر. ک. طبری، 1413ق، ج6، ص 85؛ سیوطی، 1424ق، ج6، ص 96؛ طوسی، بیتا، ج9، ص 350؛ طبرسی، بیتا، ب، ج9، ص 137؛ طباطبایی، 1393ق، ج18، ص 352؛ محلی، و سیوطی، 1410ق، 436؛ رازی، 1373، ج28، ص 134.
7. ر. ک: انصاری قرطبی، 1420، ج6، ص 333؛ سیوطی، 1424ق، ج6، ص 92؛ طبرسی، بیتا. ب، ج9، ص 135؛ ابوالفتوح رازی، 1382، ج5، ص 23؛ آلوسی، 1370، ج26، ص 157.
8. احمدی میانجی، 1384، ص 122.
9. سوره مبارکه آل عمران: آیه 118.
10. هویدی، 1416ق، ص 517.
11. Treason: violation of allegiance towards one”s country or sovereign, the betrayal of one”s own country by waying against it, The American Heritage dictionary, p 1290.
12. البته همین معنای دوم هم شاید داخل در معنای اوّل باشد و تفصیل دو معنا مسامحی خواهد بود.
منبع مقاله :
علی اکبری بابوکانی، احسان؛ (1391)، تجسس از حریم خصوصی افراد در فقه امامیه، تهران: دانشگاه امام صادق، چاپ اول