درس توحید و خداشناسی
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «اعجَبُوا لّهذَ الإنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ، وَ یَتَکلَّمُ بِلَحمٍ، وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ، وَ یَتَنَفَّسُ مِن خَرمٍ؛ تعجّب کنید از این انسان که با یک قطعه «پی» میبیند، و با قطعه «گوشتی» سخن میگوید، و با «استخوانی»
نویسنده: سیدمحمد عبداللهزاده
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «اعجَبُوا لّهذَ الإنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ، وَ یَتَکلَّمُ بِلَحمٍ، وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ، وَ یَتَنَفَّسُ مِن خَرمٍ؛ تعجّب کنید از این انسان که با یک قطعه «پی» میبیند، و با قطعه «گوشتی» سخن میگوید، و با «استخوانی» میشنود و از «شکافی» نَفس میکشد. (یعنی این کارهای بزرگ و حیاتی را با این وسائل کوچک انجام میدهد)». (1)
در واقع این حدیث یکی از درسهای بزرگ توحید و خداشناسی است و تعبیرات بسیار عالی و رسا و جملهها حساب شده است. چند موضوع است که در انسان مهم است یکی چشم است که مهمترین وسیلهی ارتباطی انسان با جهان خارج است؛ معلوماتی که از طریق چشم به دست میآوریم از همه معلومات دیگر بیشتر است.
وسیلهی دیگر گوش است که معمولاً علوم نقلی از طریق آن به انسان منتقل میشود. سوّمین وسیله زبان است که وسیلهی تعلیم و تعلّم و انتقال علوم از نسلی به نسل دیگر است، که اگر زبان نبود تمدن امروزی به وجود نمیآمد.
چهارمین وسیله که باعث بقای انسان است، تنفس است که اگر دو دقیقه نفس کشیدن انسان قطع شود، مرگش حتمی است؛ چون مقاومت سلولهای مغز انسان در مقابل کمبود اکسیژن، از تمام سلولهای دیگر بدن کمتر است و حدّاکثر مقاومتش دو دقیقه است، انسان مقاومتش در برابر غذا زیاد است تا جایی که بعضی تا پنجاه روز بدون غذا مقاومت کردند، و در مقابل کمبود آب هم میشود چند روز مقاومت کرد، اما در مقابل کمبود هوا، مقاومت بسیار اندک است.
علی (علیه السلام) میفرماید ببینید خداوند چه قدرت نمایی کرده و این چهار دستگاه و ابزار مهم را با مصالح ارزان و کم اهمیّت ساخته است.
از نظر ارزش مادّی نمیشود برای چشم قیمت گذاشت، شخصی نابینا حاضر است میلیونها تومان بدهد تا بینایی خود را به دست آورد، اما اگر مواد این چشم را بیرون بیاوریم یک تکه چربی است و ارزش مادّی ندارد.
گوش از نظر شکل و دستگاه قیمتی ندارد فقط چند تکّه استخوان است اما از نظر شنوایی و بهرهبرداری از آن بسیار ارزشمند است.
زبان یک تکّه گوشت است، امّا اعجوبهای است که میتواند جامعه و جهانی را اصلاح کند و یا ممکن است جهانی را بر هم بریزد. یکی از کارهای مهمّ زبان، تکلّم است که با فصاحت و بلاغت سخن میگوید و باعث تعجّب انسان میشود، علاوه بر اینکه کمک مؤثّری به بلع غذا میکند، در جویدن نیز نقش مهمّی دارد، مرتباً لقمهی غذا را به زیر دندانها هل میدهد و بعد از خوردن غذا و فضای دهن و دندانها را تمیز میکند، و در کنار زبان، خداوند «لبها» را هم در اختیار ما قرار داد که نقش مؤثّری در تکلّم دارند چون بسیاری از مقاطع حروف به وسیلهی لبها ادا میشود؛ و حتی لبها کمک زیادی به جویدن غذا، و حفظ رطوبت دهان، و نوشیدن آب میکند؛ در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم: «إنَّ اللهَ تعالی یقولُ: یابنَ آدَمَ إن نَازَعَکَ لِسَانُکَ فیما حَرَّمتُ عَلَیکَ فَقَد أعَنتُکَ عَلَیهِ بِطَبَقَتَینِ، فأطبِق، و إن نازَعَکَ بَصَرُکَ إلی بَعضِ ما حَرَّمتُ عَلَیکَ فَقَد أعَنتُکَ عَلَیهِ بَطَبَقَتَینِ، فَأطِبق؛ خداوند متعال به فرزندان آدم میگوید: ای فرزند آدم، اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام کند من دو لب را برای جلوگیری از آن در اختیار تو قرار دادهام، لب را فرو بند، و اگر چشمت بخواهد تو را به سوی حرام ببرد من پلکها را در اختیار تو قرار دادهام، آنها را فرو بند». (2)
چشم را معمولاً به یک دستگاه دوربین عکّاسی تشبیه میکنند که فوقالعاده ظریف و دقیق است و در شبانهروز ممکن است هزاران هزار عکس از صحنههای مختلف بردارد، امّا از جهات زیادی قابل مقایسه با پیشرفتهترین دستگاههای عکسبرداری و فیلمبرداری نیست چون در این دستگاه مردمک چشم که همان دریچهی تنظیم نور است به طور خودکار در برابر نور تغییر شکل داده و در مقابل نور قوی تنگتر و در مقابل نور ضعیف گشادتر میشود. عدسی چشم دائماً تغییر شکل میدهد گاهی قطر آن 1/5 میلیمتر است و گاه تا 8 میلیمتر میرسد و این کار به وسیلهی عضلاتی که اطراف عدسی قرار گرفتهاند، انجام میشود.
دستگاه عکاسی چشم در تمام طول عمر در چهار جهت مختلف حرکت میکند و عکس میگیرد. چشمهای انسان این قدر حافظهاش قوی و گسترده است که نیازی به عوض کردن فیلمها ندارد. (برخلاف دستگاههای عکس برداری امروزی).
سطح چشم باید دائماً مرطوب باشد و این رطوبت دائمی از غدّههای اشک تأمین میشود، که از یک سو وارد چشم شده و از رگهای بسیار باریکی که در گوشه چشمان قرار دارد بیرون میرود و به بینیها منتقل میشود و بینی را نیز مرطوب میکند. اگر غدههای اشک خشک شود چشم به خطر میافتد و حرکت پلکها غیر ممکن میشود، و اگر بیش از حد فعّالیّت کند، دائماً اشک به صورت جاری میشود. یا اگر راه باریک فاضل آب چشم بسته شد باید دائماً آب زیادی را از صورت خشک کنیم.
اگر انسان مقداری در این عجایب خلقت دقت کند پی به عظمت آفرینندهی آن میبرد و ناخودآگاه سر تعظیم در مقابلش فرود خواهد آورد.
در واقع این حدیث یکی از درسهای بزرگ توحید و خداشناسی است و تعبیرات بسیار عالی و رسا و جملهها حساب شده است. چند موضوع است که در انسان مهم است یکی چشم است که مهمترین وسیلهی ارتباطی انسان با جهان خارج است؛ معلوماتی که از طریق چشم به دست میآوریم از همه معلومات دیگر بیشتر است.
وسیلهی دیگر گوش است که معمولاً علوم نقلی از طریق آن به انسان منتقل میشود. سوّمین وسیله زبان است که وسیلهی تعلیم و تعلّم و انتقال علوم از نسلی به نسل دیگر است، که اگر زبان نبود تمدن امروزی به وجود نمیآمد.
چهارمین وسیله که باعث بقای انسان است، تنفس است که اگر دو دقیقه نفس کشیدن انسان قطع شود، مرگش حتمی است؛ چون مقاومت سلولهای مغز انسان در مقابل کمبود اکسیژن، از تمام سلولهای دیگر بدن کمتر است و حدّاکثر مقاومتش دو دقیقه است، انسان مقاومتش در برابر غذا زیاد است تا جایی که بعضی تا پنجاه روز بدون غذا مقاومت کردند، و در مقابل کمبود آب هم میشود چند روز مقاومت کرد، اما در مقابل کمبود هوا، مقاومت بسیار اندک است.
علی (علیه السلام) میفرماید ببینید خداوند چه قدرت نمایی کرده و این چهار دستگاه و ابزار مهم را با مصالح ارزان و کم اهمیّت ساخته است.
از نظر ارزش مادّی نمیشود برای چشم قیمت گذاشت، شخصی نابینا حاضر است میلیونها تومان بدهد تا بینایی خود را به دست آورد، اما اگر مواد این چشم را بیرون بیاوریم یک تکه چربی است و ارزش مادّی ندارد.
گوش از نظر شکل و دستگاه قیمتی ندارد فقط چند تکّه استخوان است اما از نظر شنوایی و بهرهبرداری از آن بسیار ارزشمند است.
زبان یک تکّه گوشت است، امّا اعجوبهای است که میتواند جامعه و جهانی را اصلاح کند و یا ممکن است جهانی را بر هم بریزد. یکی از کارهای مهمّ زبان، تکلّم است که با فصاحت و بلاغت سخن میگوید و باعث تعجّب انسان میشود، علاوه بر اینکه کمک مؤثّری به بلع غذا میکند، در جویدن نیز نقش مهمّی دارد، مرتباً لقمهی غذا را به زیر دندانها هل میدهد و بعد از خوردن غذا و فضای دهن و دندانها را تمیز میکند، و در کنار زبان، خداوند «لبها» را هم در اختیار ما قرار داد که نقش مؤثّری در تکلّم دارند چون بسیاری از مقاطع حروف به وسیلهی لبها ادا میشود؛ و حتی لبها کمک زیادی به جویدن غذا، و حفظ رطوبت دهان، و نوشیدن آب میکند؛ در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم: «إنَّ اللهَ تعالی یقولُ: یابنَ آدَمَ إن نَازَعَکَ لِسَانُکَ فیما حَرَّمتُ عَلَیکَ فَقَد أعَنتُکَ عَلَیهِ بِطَبَقَتَینِ، فأطبِق، و إن نازَعَکَ بَصَرُکَ إلی بَعضِ ما حَرَّمتُ عَلَیکَ فَقَد أعَنتُکَ عَلَیهِ بَطَبَقَتَینِ، فَأطِبق؛ خداوند متعال به فرزندان آدم میگوید: ای فرزند آدم، اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام کند من دو لب را برای جلوگیری از آن در اختیار تو قرار دادهام، لب را فرو بند، و اگر چشمت بخواهد تو را به سوی حرام ببرد من پلکها را در اختیار تو قرار دادهام، آنها را فرو بند». (2)
چشم را معمولاً به یک دستگاه دوربین عکّاسی تشبیه میکنند که فوقالعاده ظریف و دقیق است و در شبانهروز ممکن است هزاران هزار عکس از صحنههای مختلف بردارد، امّا از جهات زیادی قابل مقایسه با پیشرفتهترین دستگاههای عکسبرداری و فیلمبرداری نیست چون در این دستگاه مردمک چشم که همان دریچهی تنظیم نور است به طور خودکار در برابر نور تغییر شکل داده و در مقابل نور قوی تنگتر و در مقابل نور ضعیف گشادتر میشود. عدسی چشم دائماً تغییر شکل میدهد گاهی قطر آن 1/5 میلیمتر است و گاه تا 8 میلیمتر میرسد و این کار به وسیلهی عضلاتی که اطراف عدسی قرار گرفتهاند، انجام میشود.
دستگاه عکاسی چشم در تمام طول عمر در چهار جهت مختلف حرکت میکند و عکس میگیرد. چشمهای انسان این قدر حافظهاش قوی و گسترده است که نیازی به عوض کردن فیلمها ندارد. (برخلاف دستگاههای عکس برداری امروزی).
سطح چشم باید دائماً مرطوب باشد و این رطوبت دائمی از غدّههای اشک تأمین میشود، که از یک سو وارد چشم شده و از رگهای بسیار باریکی که در گوشه چشمان قرار دارد بیرون میرود و به بینیها منتقل میشود و بینی را نیز مرطوب میکند. اگر غدههای اشک خشک شود چشم به خطر میافتد و حرکت پلکها غیر ممکن میشود، و اگر بیش از حد فعّالیّت کند، دائماً اشک به صورت جاری میشود. یا اگر راه باریک فاضل آب چشم بسته شد باید دائماً آب زیادی را از صورت خشک کنیم.
اگر انسان مقداری در این عجایب خلقت دقت کند پی به عظمت آفرینندهی آن میبرد و ناخودآگاه سر تعظیم در مقابلش فرود خواهد آورد.
پینوشتها:
1. نهجالبلاغه، حکمت 8.
2. نورالثقلین، ج5، ص 581.
منبع مقاله :
عبداللهزاده؛ محمد، (1393)، گفتار معصومین (ع)، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ سوم.