عالم عامل
حضرت آیت الله مجتبی تهرانی رحمت الله علیه، احترام زیادی برای درس و شاگردان قائل بودند. بسیار اتفاق میافتاد که با تزریق آمپول و در نهایت درد و رنج خود را به درس میرساندند و یا با چه مشکلاتی خود را مثلاً از مشهد شبانه به تهران رسانده تا سر وقت بر سر درس حاضر شوند.
15 دی ماه سال 1361 بود که برای نخستین بار توفیق دیدار و حضور در مجلس نورانی درس اخلاق این استاد بزرگوار را پیدا کردم و الحق که «چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی». در آن روزها نوجوانی بودم که مشتاقانه این جا و آنجا به دنبال استادی میگشتم تا مرا از چشمه زلال معارف قرآن و اهلبیت علیهمالسلام سیراب کند.
هر کس نشانهای میداد، بیدرنگ میرفتم و میدیدم. بهرههای فراوانی هم از عزیزان متعددی بردم که وامدار و سپاسگزار همه آنها بوده و هستم، امّا هنگامی که در آن چهارشنبه سرنوشت ساز، توفیق رفیق راه شد و به محضر ایشان راه یافتم، گمشده خود را پیدا کردم و به
لطف خدا از آن روز تاکنون از این نعمت بیبدیل بهرهمند بودم؛ از جلسات درس اخلاق و تفسیر گرفته تا سال 1372 که افتخار درک درس خارج فقه و اصول معظمله نصیب من شد، و تا سالها بعد که با حسنظن و محبت پدرانه ایشان نعمت تمام شد و به درسهای خصوصی هم راه پیدا کردم…
این روزها مدام این غزل حافظ را زمزمه میکنم که:
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
مهمترین خصوصیات استاد
با این حال و اوضاع، نمیتوانم تصویر درستی از خصوصیات تدریس ایشان ارائه کنم. اجمالاً عرض میکنم که اولاً نظم و تقید حضرت ایشان مثال زدنی است. در همه این سالها که نمیدانم چند هزار جلسه در خدمت ایشان بودهام، و خوشبختانه غالب آنها را هم نوشتهام، حتی یکبار تاخیر و غیبت را به یاد ندارم. احترام زیادی برای درس و شاگردان قائل بودند. بسیار اتفاق میافتاد که با تزریق آمپول و در نهایت درد و رنج خود را به درس میرساندند و یا با چه مشکلاتی خود را مثلاً از مشهد شبانه به تهران رسانده تا سر وقت بر سر درس حاضر شوند. مجموعه اینها، خاطرات درسآموزی میشود.
ثانیاً دقت نظر معظمله مثالزدنی بود. هیچگاه بدون مطالعات عمیق و وسیع قبلی و بدون آمادگی در درس حاضر نمیشد. مطلب تکراری نداشتند و از تتبع آرای بزرگان، کم نمیگذاشتند. نقدهای عملی فراوان داشتند، امّا هیچگاه جانب حرمت دیگران را فروگذار نمیکردند. ثانیاً اهتمام والایی به رجال و فقه الحدیث داشتند و من کمتر نظیری برای این سراغ دارم. نکته دیگری که تأکید بر آن داشتند، تعمّد و همت بالا برای زندهنگهداشتن مکتب فقهی و اصولی استاد بزرگوارشان، حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه بود. سخت به ایشان عشق میورزیدند و احیاگر مکتب ایشان در حوزه تهران بودند. در این سالهای اخیر، حتی متواضعانه و کریمانه پیشنهاد مرا پذیرفتند و محور بحث خود را به تحریرالوسیله امام خمینی رحمت الله علیه تغییر دادند تا شرح ناتمام آیت الله فاضل لنکرانی رحمت الله علیه بر این کتاب به اتمام برسد.
تاثیرگذاری اخلاقی استاد بر شاگردان در ضمن مباحث علمی
همین مختصر هم که از اخلاق و منش و روش تدریس ایشان عرض کردم، برای اهل فن آشکار میکند که چه تأثیری بر شاگردان خود داشتند. مخاطب ایشان، اگر صخره صمّاء هم بود، در برابر قطرهقطره آب حیاتی که از فیوضات ایشان میبارید، تأثیر میپذیرفت. شاگردها هم غالباً دقیق، کوشا، منظم و متخلق بودند. «غالب» هم که می گویم چون برخی از آنها را نمیشناسم و ضمناً کار امثال من نباید به حساب ایشان نوشته شود.
رأفت و توجه فراوانی به طلاب داشتند. همین چند شب پیش و در اوج بیماری و ناراحتی، چندبار با نگرانی از پرداخت شهریه طلاب سوال می کردند و سفارش می فرمودند. به ارتقای سطح علمی شاگردان بسیار تقید داشتند؛ به گونه ای که معروف است کسانی باید به درس خارج ایشان میرفتند که یکبار درس خارج رفته بودند! حتی برخی از بزرگان می فرمودند که ایشان در اخلاق هم درس خارج اخلاق میدادند و حق هم همین است. چندین بار به ایشان عرض کرده بودم که کسانی خواهش می کنند سطح مباحث را پایین بیاورید. ایشان با لبخند و مهربانی می فرمودند: بگویید آنها سطح خود را بالا بیاورند.
اندیشه و منش استاد در زمینه اجتماعی و سیاسی
همه ابعاد وجودی استاد عظیمالشان ما ناشناخته است، اما ابعاد اجتماعی و سیاسی ایشان، جز برای اخصّ خواص، ناشناختهتر است. ایشان اصرار داشتند که گمنام و ناشناخته باقی بمانند و برخی اقدامات منحصر به فرد و سرنوشتساز، قبل و بعد از انقلاب داشتند که کمتر کسانی مطلع هستند. اما همه اینها را به عنوان وظیفه شرعی انجام داده و مایل نبودند اطلاع رسانی شود. آیندهنگری و شناخت عمیق افراد و روابط آنها از خصوصیاتی بود که به این اندازه در کسی ندیدهام و از کرامات و خصایص حضرت ایشان بود. گاهی حوادثی را از ده سال قبل پیشبینی می کردند و هشدار می دادند. تحولات جهانی را با دقت دنبال می کردند؛ و حتی گاهی به برخی اخبار ورزشی مربوط به خارج از کشور واکنش هایی نشان میدادند که حیرتانگیز بود. فتوا و مهمتر از آن، رفتار صریح ایشان در وجوب حفظ نظام و تقویت آن، مشهود همگان بود؛ در حالی که از کمترین خیرخواهی و راهنمایی هم فروگذار نمی کردند و این، درس بزرگی برای همه است که امیدوارم موقعی مورد گفتگو قرار گیرد.
منبع : www.olgooha.com