نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي الرحمن
پروردگار، آدمي را به رحمت خويش آفريد
پروردگار بي نياز و ارجمند از چه رو هستي را آفريده است؟ آيا نه براي اينکه پروردگار سبحان، رحمان است؟ آيات رحمت او در همه چيز جلوه گر شده است؛ در اين کتاب (قرآن) که ما را به سوي نورِ او رهنمون است و اگر نبود ما
نويسنده: آيت الله سيدمحمّدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي الرحمن
پروردگار بي نياز و ارجمند از چه رو هستي را آفريده است؟ آيا نه براي اينکه پروردگار سبحان، رحمان است؟ آيات رحمت او در همه چيز جلوه گر شده است؛ در اين کتاب (قرآن) که ما را به سوي نورِ او رهنمون است و اگر نبود ما پروردگار را نمي شناختيم و در اين انسان که پروردگار او را به نيکويي آفريد و گرامي اش داشت و بدو بيان آموخت تا بر بسياري از آفريدگان برترش بدارد و در آفتاب تابان و ماه پرتو افشان و در بوته هايي که به رحمت او رام هستند و درختاني که در برابر بزرگي او سر بر زمين مي سايند و در آسماني که آن را برافراشت و بام نگاهدارنده اش ساخت و در نظامي حساب شده که آن را اندازه گيري کرد و در ترازويي که آن را براي مردمان قرار داد تا با دادگري در ميان خود داوري کنند و از اندازه درنگذرند. (آيات 1-9)
آري؛ شکوه و عظمت پروردگار سبحان در آيات او جلوه گر شده، پس آيا در دلهاي بندگانش جلوه نمي کند تا او را بشناسند و در جوار رحمت او جاي گيرند و به جزا او را آرزو نکنند؟ چه بسيار است بي بهرگي آن که بر لب ساحل رحمت پروردگار، تشنه به سر برد، چرا که به درياي رحمت او راه نيافته است!
آيات سوره ي الرحمن پي در پي مي آيند و اين نام مبارک (الرحمن) را يادآور مي شوند، نامي که اگر نور آن در جانمان بازتاب يابد، آن را در آرامش، اميد، چشمداشت، توکل، بخشش و بزرگي فرو مي برد.
پروردگار ما رحمان (بخشايشگر) است، پس نوميدي چرا؟ اگر رحمان آفريدگار ماست، پس فروبستگي چرا؟
آيا پروردگار زمين را براي مردم ننهاده است که در آن ميوه ها و نخلهايي است با خوشه هاي غلاف دار؟ پس از چه رو نعمتهاي او را دروغ انگاريم و بدانها کفر ورزيم؟ (از جمله ي اين دروغ انگاري اين است که نعمتهاي پاکيزه را، که خداوند براي ما آفريده، بر خود حرام داريم و از جمله ي کفر ورزيدنها اينکه: از رحمت او نوميد گرديم و با دلسردي کنج عزلت گزينيم.) (آيات 10-13)
پروردگار، آدمي را که جهاني گسترده است، نخست از گِل خشکيده اي سفال مانند، آفريد (پس آيا او نيروي آن ندارد که آدمي را در جايگاهي ستوده بيانگيزد تا گرامي ترين آفريدگانش باشد؟) پس نوميدي و دروغ انگاري چرا؟
خداوند، جن را از تشعشعي آتشين، بيافريد، پس جنيان و آدميان کدام يک از نعمتهاي او را منکرند؟ (آيات 14-16)
سياق، ما را از جلوه هاي رحمت پروردگار آگاه مي گرداند که درآمد و شد دقيق و حساب شده ي فصلها، حرکت آبها بر اساس نظمي ناگزير که ميان آب شيرين و شور جدايي مي افکند، جلوه گر مي شود. از اين آبها مرواريد و مرجان برمي گيريم و کشتيهاي بزرگ با حسابي حکيمانه در اين آبها به حرکت درمي آيند، پس چگونه آيات او را دروغ مي انگارند؟ (آيات 17-25)
قرآن اشاره دارد که تکيه آدمي نبايد بر نظام آفرينش باشد، چه، اين نظام فناپذير است، بلکه بايد تکيه او بر آفريدگار آن باشد، زيرا ذات بشکوه و ارجمند اوست که باقي خواهد ماند. قرآن سپس يادآور مي شود که گنجينه هاي رحمت پروردگار پايان پذير نيست و هر که در آسمانها و زمين است خواهان گوهرهاي اين گنجينه است و ما نيز بايد خواهان آن باشيم، پس از چه رو، خداوند را دروغ انگاريم و بخششهاي او را از کف بدهيم؟ (آيات 26-30)
فرجام دروغ انگاشتن آيات و نعمتهاي پروردگار تنها بر باد رفتن آرزوهاي دنيوي نيست، بل در آخرت نيز زياني بسيار به باد مي آورد. آيات، اينگونه ما را از فرجام دروغ انگاري در روز بزرگِ حسابرسي، بيم دهد، پس چگونه ممکن است تا از حکومت پروردگار بگريزيم؟ گيريم که ما از کرانه هاي آسمانها و زمين به بيرون رخنه کرديم، پس آيا بدون بهره گيري از تسلط پروردگار از آنها رخنه مي کنيم؟ آيا شراره هايي از تفته ي آهن و مس را [فرو فرستاده خواهد شد] در شمار نمي آوريم؟ آيا مي توانيم در برابر آن ايستادگي کنيم؟ پس بنابراين چرا نعمتهاي پروردگار بي نياز و ارجمند را دروغ انگاريم؟ و آيا در روزي که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد، مي توانيم نعمتهاي پروردگار را دروغ انگاريم؟ (آيات 31-38)
در آن روز، جستن گنهکاران جايي ندارد، آيا آنان از سيمايشان شناخته نمي شوند؟ در آن روز گنهکاران را از دست و پايشان مي گيرند و آنان را در آتشي مي افکنند که آن را دروغ مي پنداشتند (دروغ پنداشتن آنها آن هنگام بود که روز رستاخيز و نعمتهاي پروردگار را دروغ مي پنداشتند). (آيات 39-45)
بياييد به پروردگار توانا و جبّار ايمان آوريم و از او بهراسيم تا بهشت را به ما ارزاني دارد، پس هر کس را که از مقام پروردگارش بهراسد، دو باغ است که سايه اي گسترده، چشمه هايي روان، ميوه هايي رنگ رنگ و تختهايي جواهر نشان دارد و بر آنها ابريشم نازک بافت و درشت بافت نهاده شده است. آري؛ اين پاداش نيکي آنان است. (46-61)
يک جايگاه فروتر از اينان، دو باغ وجود دارد که شاخه هاي آن به هم پيچيده اند و در آن دو باغ، دو چشمه همواره جوشان است و گونه هاي ميوه در آن آماده. همچنين در آنجا زناني نکوروي و نکو خوي وجود دارند و حوراني پرده نشين در دل خيمه ها، که دست انسان و يا جنّي هرگز بدانها نرسيده و در آنجاست که نيکوکاران بر بالش سبز و فرش نيکو تکيه مي زنند. چرا تمامي اين نعمتهايي را که قرآن بدانها بشارت مي دهد، دروغ انگاريم تا براي رسيدن به آنها تلاش نکنيم؟ خجسته باد نام پروردگار بشکوه و بزرگوارت. (آيات 62-78)
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج