نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي جاثيه
شيوه ي تکامل ايماني
سوار بر بال انديشه در کرانه هاي آسمان و چهارگوشه ي زمين گردش کن… چه درمي نگري؟ آيا نشانه هاي پروردگار را در نمي نگري که در همه چيز جلوه گر شده است؟ پس چرا اين مردمان کفر مي ورزند؟ سوره ي جاثيه- که از
نويسنده: آيت الله محمّدتقي مدرس
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي جاثيه
سوار بر بال انديشه در کرانه هاي آسمان و چهارگوشه ي زمين گردش کن… چه درمي نگري؟ آيا نشانه هاي پروردگار را در نمي نگري که در همه چيز جلوه گر شده است؟ پس چرا اين مردمان کفر مي ورزند؟ سوره ي جاثيه- که از چارچوب آن الهام مي گيريم در پي بررسي و درمان حالت دروغگويي بشر است- به سادگي اين پرسشها را پاسخ مي گويد: آيات و نشانه هاي پروردگار براي همه مردم نيست [يعني همه ي مردم، آنها را در نمي يابند]، بلکه تنها از آنِ مؤمنان است و آنان که يقين دارند و انديشه مي کنند. (آيات 1- 5)
اگر کافران بدين نشانه هاي پروردگار کفر مي ورزند، پس به چه شايد ايمان آورند؟ آنان به هيچ چيزي ايمان نمي آورند، پس واي بر آنان و بر هر دروغزن گناه پيشه، که آيات خدا را که بر او خوانده مي شود، مي شنود و باز با حال تکبّر، سماجت مي ورزد. (آيات 6-8)
آيات پروردگار در نهان کافران نفوذ مي کند، ليک آنان به سبب تکبّري که در نهادشان جاي دارد، از آن اثري نمي پذيرند و آن آيات را به ريشخند گرفته، سرسختانه انکارش مي کنند.
چگونه به درمان اين گونه افراد بپردازيم! درمان کردن آنها به چيزي ممکن نيست، بلکه بايد آنان را به عذابي دردناک و خفّت آور بشارت دهي (آيه 9)، در دوزخي که پيشاپيش آنان است و نمي توانند آن را از خود باز دارند. (آيه 10)
سپس سياق آيات، نشانه هايي را براي ما يادآور مي شود که يکسره با ما در پيوند است؛ پس بايد به دريا نگريست که چگونه پروردگار آن را براي کشتيها، مرکبي رام قرار داد و انبار خوراکيها و گنجينه ي زيورهايش کرد و آن را نشانه اي ساخت تا سپاسگزار او باشيم… همچنين خداوند آنچه در آسمانها و زمين است به سود انسانها رام گردانيد و تمام اينها نعمت و فضلي است از سوي خداوند به ما، تا شايد به هدف والاي خود دست پيدا کنيم؛ اين هدف همان انديشيدن است (آيات 11- 13) ، امّا چه سان، سالم انديشه ورزيم؟
پاسخ اين است: ناگزيريم کاري کنيم تا از محيط گمراه اثر نپذيريم و به کساني که کفر مي ورزند، رويي نشان ندهيم، چه، آنها به روزهاي پيروزي پروردگار اميد ندارند و کرداري دارند که بدان کيفر خواهند گرفت و از گناهان آنان به شما گزندي نخواهد رسيد، همانگونه که از کردارهاي نيک شما آنان را بهره نخواهد بود. (آيات 14-15)
برخي در پي چيز ناشناخته اي هستند تا بدان هدايت يابند، ليک اين کار بيهوده است. اگر آدمي خود به دنبال هدايت نباشد هيچ وسيله ي هدايتگري او را سود نمي رساند، اينک مثالي از بني اسرائيل: پروردگار به بني اسرائيل- از وسايل هدايت- کتاب، حُکم و پيامبري را ارزاني داشت و از چيزهاي پاکيزه و نعمتهاي دنيوي، روزيشان کرد و آنان را بر مردم روزگار، برتري داد، ليک آنان از هواي نفس خود پيروي کردند و در اختلافات فرو رفتند و به سبب رشک و رقابتي که در ميان خود داشتند، از راه راست به کژراهه روي آوردند. (آيات 16-17)
اين کتاب گرامي، از سوي خدا فرود آمده است، همان خدايي که تورات را فرو فرستاد و ميان اين دو کتاب فرقي نيست و آن که پس از فرود آمدن اين کتاب ايمان نياورد و در انتظار نزول کتابي چون تورات بماند، هرگز به رستگاري نَرَسد.
در اين کتاب (قرآن) براي مردم بينش، هدايت و رحمت است، ليک آيا همه ي مردم از آن سودي مي يابند؟ خير، بلکه تنها کساني سود مي يابند که خواهان آنند. (يعني قرآن، قومي را که يقين دارند، سود مي رساند.) (آيات 18- 20)
از جمله آرزوهاي باطل، خيالي است که بيشتر مردم در سر مي پرورانند، زيرا آنان مي پندارند که با مؤمنان برابرند… هرگز؛ آنان که مرتکب کارهاي بد شدند با کساني که ايمان آورده اند و کارهاي نيک به انجام رساندند، نه در دنيا و نه در آخرت، برابر نيستند، آيا نمي دانند پروردگار آسمانها و زمين را به حق آفريده، پس چگونه ممکن است اين دو گروه را برابر هم قرار دهد؟ آيا اين سخني باطل نيست؟ آري؛ پروردگار هر کس را بر اساس آنچه به دست آورده، پاداش مي دهد و بر آنان ستم نخواهد شد. (آيات 21-22)
اينک پرسشي بر جاي مي ماند: چرا برخي از مردمان به اين سرنوشت بد، گرفتار مي آيند؟ زيرا آنان هوس خويش را معبود خود قرار مي دهند، حتي آنان تنها از هوس خود پيروي نمي کنند، بلکه از آن تا حدّ تقديس فرمان مي برند.
پروردگار هنگامي که هوس پرستان را گمراه مي سازد، منابع آگاهي، از جمله عقل و حواس را از آنان باز مي ستاند و آن هنگام است که کس را ياراي هدايت آنان نباشد. (آيه 23)
هوس پرستان نابخردانه گام پيش مي نهند و مي گويند: (غير از زندگاني دنيايي ما، چيز ديگري نيست، مي ميريم و زنده مي شويم و ما را جز طبيعت هلاک نمي کند). آنان بيم دهندگان را به چالش مي کشند آن هنگام که به آنان مي گويند: از آخرت برحذر باشيد و (اگر آيات خداوند بر آنها خوانده شود) حجت مي آورند که اگر راست مي گوييد پدران ما را حاضر آوريد و اينگونه است که با برخي شرطهاي غير قابل اجرا، خويش را از حقيقت باز مي دارند و اگر ايمان بياورند يا نياورند، پاداش واقع شدني است… خداوند آنها را زندگي مي بخشد، سپس مي ميراند، آنگاه آنان را به روز رستاخيز- که ترديد در آن نيست- گرد مي آورد.
آيا کافران، با نگرويدن، پروردگار خويش را که پادشاه آسمانها و زمين است، زيان مي رسانند؟ باطل انديشان، به روز برپايي رستاخيز زيان خواهند ديد. (آيات 24-26)
در روز رستاخيز کافران از مؤمنان جدا مي گردند، بلکه کافران و مؤمنان در ميان خود نيز از يکديگر جدا مي گردند و در آن روز هر اُمتي را به زانو درآمده مي بيني و هر اُمتي به سوي کارنامه ي خود فراخوانده مي شود و بدينسان گفته مي شود: آنچه را به انجام مي رسانديد، امروز پاداش مي يابيد. (آيات 27-28)
در روز رستاخيز تفاوت ميان مردم بر اساس کردارشان، جلوه گر مي شود، پس آنان که ايمان آوردند و کارهاي نيک به انجام رساندند، به بهشت درمي آيند، حال آن که کافران محاکمه مي شوند و از آنان پرسيده خواهد شد: از چه رو تکبّر ورزيديد و در برابر آيات پروردگار تسليم نشديد؟ شما قومي گنهکار بوديد و پنداشتيد که به رستاخيز يقين نداريد- حال آنکه در رستاخيز احتمال ترديد نيست، بلکه رستاخيز حقيقت است- در آن روز کردار بدشان آشکار مي گردد و حقايق آن را به ريشخند مي گرفتند، آنان را فرو مي گيرد، امّا به فراموشي سپردن حقايق- که يکي از افعال قلبي است- با يک فراموشي همچون خود، برابر مي شود و به آنان گفته مي شود: همان گونه که ديدار امروزتان را فراموش کرديد، امروز شما را فراموش خواهيم کرد. (آيات 29-34)
در پايان سوره، سياق ديگر بار روشن مي سازد که پاداش به ريشخند گرفتن آيات پروردگار، دوزخ است و سبب آن نيز، فريفته شدن به زندگاني دنياست و سپاس در آغاز و پايان از آنِ پروردگاري است که مهربان و دادگر است و در آسمانها و زمين، بزرگي از آنِ اوست و اوست شکست ناپذير سنجيده کار. (آيات 35-37)
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج