نسخه شناسی ابوالفتوح رازی
تفسیر ابوالفتوح رازی از دوران قاجار تاکنون چندین بار به چاپ رسیده و در میان متون کهن از جمله آثاری است که با استقبال روبرو شده است.
نویسنده: محمّد باهر
تفسیر ابوالفتوح رازی از دوران قاجار تاکنون چندین بار به چاپ رسیده و در میان متون کهن از جمله آثاری است که با استقبال روبرو شده است.
چاپ نخست این تفسیر در روزگار سلطنت مظفّرالدین شاه قاجار و زیر نظر محمّدکاظم بن محمّدطباطبایی تبریزی در 1323ق یعنی نزدیک به یک سده پیش انتشار یافت. ملک الشعراء صبوری با همکاری ملاداوود ملاباشی، به فرمان شاهزاده محمّدتقی میرزا رکن الدوله به تصحیح این تفسیر اشتغال ورزید، ولی آن را ادامه نداد(1) و دنباله ی کار را ملاداوود به انجام رساند و به این ترتیب دو مجلّد از این تفسیر در زمان مظفّرالدین شاه منتشر شد.
ملک الشعراء صبوری درباره ی این تفسیر و تصحیح آن چنین سروده است:
هر که می خواهد بداند راز قرآن *** گو بجوی از نسخه ی تفسیر رازی
بوالفتوح از این همایون نامه زبد *** فخر جوید بر هزاران فخر رازی
بارک الله نامه ای کز خواندن آن *** طاعت اهل نماز آید نمازی
در حقیقت گر کتابی هست الحق *** باشد این تفسیر و غیر از آن مجازی
در زمان دولت دارای گیهان *** تاج شاهان ناصرالدین شاه غازی
رکن دولت آنکه در ملک خراسان *** کبک از عدلش کند با باز بازی
کرد استنساخ این تفسیر فرّح *** کز تفاسیرش ببخشد بی نیازی
نسخه ای کاین نسخه استنساخ از آن شد *** بود سر تا پا غلط بی عشوه سازی
بی غلط بی سقط کس در وی نجستی *** نه کلام پارسی نه نظم تازی
از پی تصحیح آن شهزاده برمن *** لطف فرمود امتیاز سرفرازی
از قیاس و حدس صائب وز دواوین *** روز و شب جستم طریق چاره سازی
بیش از یک سال در وی رنج بردم *** تا سر آمد زحمتی با این درازی
نوعروسی بود بی زینت و لیکن *** اخترانش می کنند اکنون جهازی
این عروس ایزدی را شکر ایزد *** داد آخر کلک من زینت طرازی
چون تمام آمد به تاریخش صبوری *** انجمن کرد از عراقی و حجازی
از میان آمد یکی بیرون و گفتا *** رازی ایمان یابی از تفسیر رازی(2)
پس از گذشت نزدیک به سه دهه، یعنی رد سالهای 1313 تا 1315 سیّدنصرالله تقوی به دستور علی اصغر حکمت به انتشار سه جلد دیگر آن همّت گماشت.
این چاپ با مقاله ی دراز دامن علامه محمّد قزوینی پیرامون زندگی و شرح حال ابوالفتوح رازی همراه است که با عنوان خاتمة الطّبع در پایان جلد پنجم درج شده است.
مشخّصات کتابشناختی چاپ 1323 ق و چاپ تقوی که بر روی هم از آن به عنوان چاپ نخست تفسیر ابوالفتوح یاد می شود این گونه است:
روض الجنان و روح الجنان، جلد اول، 788ص ( از سوره ی حمد تا بخشی از سوره ی نساء) و جلد دوم، 657 ص ( ادامه ی سوره ی نساء تا پایان سوره ی توبه): به تصحیح ملک الشّعراء محمّدکاظم صبوری، با مقدّمه ی محمّدکاظم بن محمّد طباطبایی تبریزی ( سیّد کاظم تبریزی)، تهران، 1323ق، سربی، رحلی.
جلد سوم، 645ص ( از سوره ی یونس تا پایان سوره ی مؤمنون)، جلد چهارم، 582ص ( از سوره ی نور تا پایان سوره ی شورا) و جلد پنجم، 656ص ( از سوره ی زخرف با پایان سوره ی ناس): به تصحیح سیّدنصرالله تقوی، با مؤخره ی میرزا محمّدخان قزوینی با عنوان خاتمة الطّبع ( صفحات 615-656)، تهران، چاپخانه ی مجلس شورای ملّی، 1313-1315.
گفتنی است دوره ی پنج جلدی این چاپ در سال 1404 هـ از سوی کتابخانه ی آیه الله مرعشی در قم به صورت افست بازچاپ شده است.
چاپ دیگر تفسیر ابوالفتوح که در واقع چاپ دوم این اثر است، از سوی مهدی الهی قمشه ای در سالهای 1320 تا 1322 ش به انجام رسید. وی در این چاپ به ویرایش چاپ پیشین پرداخت و اغلاط بسیاری از آن را اصلاح و نسخه ای منقّحتر عرضه نمود.
مرحوم الهی قمشه ای در مقدمه ی خود بر این چاپ ویژگیهای آن را بر چاپ پیشین چنین بر می شمرد:
چاپ دوم را بر طبع نخست مزیت و برتری از جهاتی چند است: تقریباً از هر جلدی بیش از هزار غلط اصلاح شده و خصوص در جلد اوّل و دوم که بسا یک جمله یا چندین جمله اسقاط شده بود تصحیح گردید.
آیات تفسیر در طی سطور ناپیدا بود، در این چاپ به خط معرب و پرانتز نگاشته شد که به سهولت بدان رجوع توان کرد.
گاهی حواشی از نظر مصحح بر آن افزوده شده که شاید برای حل مشکلی یا توضیح مطلبی سودمند افتد.
فهرست بعضی مطالب مهمّه به نظر مصحّح که بر آن در اوّل کتاب مسطور گردید؛ باشد که مطالعه کنندگان بر آن مطالب به آسانی دست یابند.
خوبی چاپ و کاغذ و قطع مناسب و این خود آشکار است.
و مهم تر از همه تصحیح اغلاط آن است و اصلاح جمل ساقط شده.(3)
مشخّصات کتابشناختی این چاپ چنین است:
روض الجنان و روح الجنان، چاپ دوم: به کوشش مهدی الهی قمشه ای، ده جلد، تهران، 1362 هـ/1320ش.
تفسیر ابوالفتوح رازی بار سوم به تصحیح ابوالحسن شعرانی منتشر شد. وی برای این تفسیر نام رَوح الجِنان و رُوح الجَنان را برگزید، و در 1382 هـ آن را منتشر کرد. این چاپ به چاپ شعرانی یا چاپ اسلامیه شناخته می شود، و در پایان آخرین جلد آن مقاله ی محمّد قزوینی با عنوان خاتمة الطّبع درج شده است. این چاپ چندین بار به صورت افست باز چاپ شده است.
شعرانی خود درباره ی تصحیح این اثر چنین می نویسد:
سپاس خدای را که تصحیح و تحقیق این تفسیر به پایان آمد و آنچه در نیرو بود در اصلاح الفاظ و بیان معانی آن به کار بردیم، تصحیح اشعار و شواهد اعراب آن کاری بس دشوار بود، بحمدالله آسان به سرآمد و لغات فارسی که امروز غیر مأنوس است در ذیل صفحات تفسیر شد، و ترجمه ی اشعار نیز ذکر گردید و آن همه تحریف و تصحیف که هر یک را به صورت عجیب نسخ کرده بود به هیئت اوّل بازگشت و گاه ابیاتی که در این کتاب آمده است، با آنکه در سایر دواوین و کتب ملاحظه کردیم مخالف بود اما هر دو معنی داشت، همان که در این کتاب بود آوردیم، و اهل تتبع دانند اختلاف در روایت اشعار بسیار است.
ترجمه های فارسی تحت اللفظ آیات البته از مؤلّف نیست و آن صحّت و جزالت که در عبارت وی دیده می شود در ترجمه ها نیست. گاه نیز غلط فاحش دارد، نه از ناسخ و کاتب، بلکه از خود مترجم هر که بوده است برای رعایت امانت تغییر ندادیم و چون خوانندگان آن را با ترجمه های خود مؤلّف در عبارت تفسیر مقابله کنند، اختلاف آنها از همه جهت ظاهر شود و نسخه ی قدیمی از قسمتی از این تفسیر که ترجمه داشت، با نسخه ی مطبوع بسیار مخالف بود و از این جهت خوانندگان بر مؤلّف یا بر ما خرده نگیرند.(4)
مرحوم شعرانی در پایان آخرین جلد از تفسیر، یعنی جلد دوازدهم، فرهنگ نامه ای به صورت الفبایی با عنوان « نثر طوبی» تنظیم کرد که تا حرف « س» بیشتر نگاشته نشده است. وی درباره ی این فرهنگ نامه می نویسد:
پس از اتمام این طبع، مناسب دیدیم اصول مطالب مهمّه که طالب تفسیر بدان نیازمند است به ترتیب حروف معجم بدان ملحق کنیم و امیدواریم طالبان را نیک به کار آید. اگر نکات لطیفی است که از آیه ی کریمه دریافتیم، با ذکر آن آیه آوردیم و اگر مطلبی است که در کتاب تفسیر در چند جا آمده، شماره ی جلد و صفحه ی آن را نشان دادیم که خواننده هر یک را در جای خود بیابد، و گاه یک مطلب که در چند جا مذکور است برای آسانی کار خوانندگان خلاصه ای از آنها را نیز ذکر کردیم و اگر لاف گزاف نباشد چنین فهرست سودمند متنوّع با الفاظ سهل تاکنون درباره ی قرآن نوشته نشده است…
مطالب تأسیسی فهرست اقتباس از یادداشتهای دیگر این بنده است که اگر تکمیل و مرتّب شود، به توفیق خداوندی نیز کتاب مستقلّ خواهد بود و نام « نثر طوبی» برای آن مناسب یافتیم.(5)
این فرهنگ نامه به کوشش محمّد قریب از حرف « شین» تا آخر تکمیل و در جلدی جداگانه به عنوان ملحق تفسیر انتشار یافت، و پس از آن هر دو بخش این فرهنگ نیز در جلدی مستقلّ با عنوان دائرةالمعارف لغات قرآن مجید در سال 1398هـ از سوی کتابفروشی اسلامیه ی تهران منتشر شد.
آخرین چاپ که بر پایه ی تقسیم بندی خود ابوالفتوح در بیست جلد سامان یافته به کوشش محمّدجعفر یاحقی و محمّد مهدی ناصح طی سالهای 1360ش تا 1375ش منتشر شده است.
توجّه به اصول تصحیح و بهره گیری از دست نوشتهای متعدّد و تکیه بر دلایل علمی و دیدگاههای زبان شناسانه از جمله ویژگیهای این تصحیح به شمار می رود.
مصحّحان این چاپ درباره ی تصحیح خود در مقایسه با چاپهای پیشین آن می نویسند:
وجه مشترک چاپهای قبلی این است که از روی نسخه ای واحد صورت گرفته و تقریباً به طور جدّی با هیچ نسخه بدلی مقایسه نگردیده است. نسخه ای هم که ملک الشعراء صبوری برای کتابخانه ی سلطنتی فراهم آورده در واقع تصحیح ذوقی شده و مبنای چاپهای بعدی قرار گرفته است. مرحوم شعرانی هم چنان که خود در مقدّمه یادآوری می کند ( ج1، ص 28) از تصحیح اشعار عربی مضایقه نکرده است. با همه ی این احوال و با وجود کوششهای ارجمند آن مرحومان، به دلیل آن که برای دست یابی و پیوند دستنویسهای کهن و مربوط به عصر مؤلّف کوششی در خور به عمل نیاورده و به بهانه ی کم و کاستیهای نسخه ها از سودهای فراوان آن محروم مانده اند، همه ی این چاپها، حتّی اشعار عربی چاپ شعرانی هم چندان منقّح و مطمئن از کار در نیامده است.(6)
افزون بر این، تفسیر ابوالفتوح رازی تاکنون چندین بار به صورت گزیده منتشر شده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
منتخبات از تفسیر ابوالفتوح رازی، گزیده ی رضیه حدائق شیرازی، تهران، مصطفوی، 1372ش، 162ص.
گزینه ی تفسیر روض الجنان و روح الجنان، به کوشش احمد احمدی بیرجندی، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، 1376، 334ص.
در حضرت وحی و ولا( تلخیص و بازنویسی منتخباتی از تفسیر شیخ ابوالفتوح رازی)، به کوشش جویا جهانبخش، تهران، اهل قلم، 1384ش، 120ص.
پی نوشت ها :
1. بنگرید به: مجموعه آثار، ج4، ( مقدّمه ی محدّث ارموی بر تفسیر گازر)، ص 125.
2. بنگرید به: مجموعه آثار، ج4، صفحات 31-32 ( دیوان صبوری به تصحیح محمّد ملک زاده، تهران، کتابخانه ی ابن سینا، 1342ش، صفحات 581-582).
3. بنگرید به: مجموعه آثار، ج4، صفحات 33-34 ( مقدّمه ی مهدی الهی قمشه ای بر تفسیرابوالفتوح، ج1، ص 16).
4. بنگرید به: مجموعه آثار، ج4، صفحات 363-364 ( نثر طوبی، مقدّمه ، ص 2).
5. مجموعه آثار، ج4، صفحات 363-364 ( نثر طوبی، مقدّمه ، ص 2).
6. روض الجنان، ج1، ص 66.
منبع مقاله :
باهر، محّمد؛ (1389)، پیشوای مفسّران، تهران، همشهری، چاپ اول، بهار 1389