طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیا طلب شفاعت، شرک است؟

آیا طلب شفاعت، شرک است؟

آیا طلب شفاعت، شرک است؟

گروهی از مردم شفاعت طلب کردن دنیائی نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) را جایز نمی دانند. چنانکه گروهی این عمل را ( نعوذ بالله) شرک و گمراهی می شمارند. برای قضاوت در این امر و به عنوان دلیل، با کمال تعجب آن آیات را مطرح می

0046137 - آیا طلب شفاعت، شرک است؟
0046137 - آیا طلب شفاعت، شرک است؟

 

نویسنده: دکتر محمد طاهر القادری
مترجم: سید عبدالحسین رئیس السادات

 


گروهی از مردم شفاعت طلب کردن دنیائی نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) را جایز نمی دانند. چنانکه گروهی این عمل را ( نعوذ بالله) شرک و گمراهی می شمارند. برای قضاوت در این امر و به عنوان دلیل، با کمال تعجب آن آیات را مطرح می کنند که درباره ی بتها و مشرکان وارد شده اند. بویژه این آیه ی مبارکه را برای استدلال پیش می کشند: قُل اللهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاَ لَّهُ مُلکُ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرضِ ثُمَّ إلَیهِ تُرجَعُونَ {44/39} ( بگو: شفاعت همه ی مخلوقان با خداست که سلطان ملک آسمانها و زمین است و بازگشت همه ی شما به سوی اوست.) در این باره چند سخن بنیادین برای روشن شدن اذهان ضروری است:

1- شفاعت در دایره ی اختیار خداوند است. مقصود این است که آن کس را که کفّار و مشرکین می خواهند شفیع نمی شود؛ بلکه شفاعت در دست خداست. به هر کس بخواهد اجازه ی شفاعت عطا می کند و از هر کس بخواهد آن را می گیرد.
2- اگر کسی از سر اعتراض بگوید شفاعت مربوط به روز قیامت است و فقط آن روز است که اجازه ی شفاعت داده می شود و قبل از آن به کسی چنین حقی داده نمی شود. یا پیش از آن، اعتقاد داشتن به حق شفاعت برای کسی شرک است، این اعتراض تماماً لغو و باطل است. به این دلیل که شرک، جزئی باشد یا کلی، برای یک لحظه باشد یا برای همه ی عمر، این دنیا باشد یا روز قیامت، همه ی اشکال شرک، حرام و غیر مجاز است. چگونه خواهد بود که یک چیز درتمام زندگی شرک باشد و همین که هنگامه ی جزا و پاداش برسد جایز شمرده شود؟ شرک در این دنیا شرک است در آخرت هم شرک است و هیچگاه درست شدنی نیست.
3- این گونه است که طرح آن برای کفّار و مشرکین ممنوع است ( چون شفاعت درحق کفّار و مشرکین، مورد پذیرش واقع نخواهد شد) اما درحق مؤمنین و متقین مورد قبول است و شرک به حساب نمی آید.
4- این گونه است که اگر برای موردی غیر مأذون باشد، ممنوع است و اگر برای امری مأذون باشد، جایز و بجاست و هیچ گونه شرکی در آن وجود ندارد.

باطل بودن استدلال غلط مجوز نداشتن شفاعت

کسانی که با استناد به آیه ی کریمه ( 44/39) مجوز نداشتن شفاعت را در دنیا استدلال می کنند، بر اساس دلایل زیر، دعوی آنها باطل و لغو است:
(1) در قرآن وحدیث هیچ نصی وارد نشده است که در دنیا از نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) طلب شفاعت کردن منع شده باشد.
(2) ملکیت منافاتی با بخشندگی و عطا ندارد. از آیه ی مذکور یک چیز به اثبات می رسد و آن اینکه اگر پروردگار عزیز عزّت بخش مالک چیزی باشد، منافاتی ندارد که بخواهد آن را به کس دیگری بدهد. بلی، خداوند مالک الملک است. به هر کس خواهد ملک و مالکیت می دهد و از هر کس بخواهد می گیرد. دراین باره چند فرمایش خداوند را می آورم که دلالت بر امر فوق دارد:
لَهُ المُلکُ وَلَهُ الحَمدُ {1/64} حکومت از آن اوست ( حاکمیت و مالکیت حقیقی از آن اوست) و تمام ستایش برای اوست. پیرامون این مضمون که به بندگان خویش آنچه بخواهد. از ملک و حکومت عطا می کند، درجای دیگری می فرماید: تُؤتِی المُلکَ مَن تَشَاء وَ تَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشَاء {26/3} تو هر که را خواهی سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت را بازگیری.
مَن کَانَ یُرِیدُ العِزَّةَ فَلِلهِ العِزَّةُ جَمیِعاً{10/35} هر که طالب عزّت است ( بداند که همانا در ملک وجود) تمام عزّت خاص خدا ( و خداپرستان) است. دراینجا می فرماید مالک عزّت به تمامه خدایتعالی است و اوست که این عزّت را عطا می فرماید: چنانکه فرموده است:
وَلِلّهِ العِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ إلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحمَنِ عَهداً {87/19} در آن روز هیچ کس مالک شفاعت نباشد؛ مگر کسی که ( به پرستش حق) از خدای مهربان عهدنامه ( توحید کامل و شفاعت) دریافته است. از این آیه چنین برداشت می شود که مالک اصلی شفاعت خداوند است که رحمان است و در روز قیامت کسی مالک شفاعت نمی شود؛ جز آن مقبولان الهی که به آنان وعده ی شفاعت داده شده است. در این امر، فرمایش دیگری وجود دارد که می فرماید:
وَ لاَ یَملِکُ الَّذِینَ یَدعُونَ مِن دُوِنهِ الشَّفَاعَةَ إلاَّ مَن شَهِدَ بِالحَقَّ وَهُم یَعلَمُونَ {86/43}
و غیر خدای یکتا، آنان را که به خدایی می خوانند قادر بر شفاعت کسی نیستند؛ مگر ( عُزیر و عیسی و فرشتگان) کسانی که با علم الیقین بر توحید حق گواهی دهند ( و شفاعت اهل حق کنند).

شفاعت طلبی صحابه ی کرام

از احادیث بی شماری این نتیجه به دست می آید که در مواقع گوناگون، صحابه ی کرام از نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) طلب شفاعت کرده اندو هیچ گاه آن حضرت( صلی الله علیه و آله) نفرموده اند شفاعت طلبی شما از من شرک است. یا اینکه نفرموده اید ازخداوند طلب کن و کسی را شریک او قرار نده. در این مورد چند روایت آورده می شود:
1- جناب انس بن مالک رضی الله عنه گفته است که وی خدمت نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) عرض کرد یا نبی الله! برای من در روز قیامت شفاعت خواهید فرمود؟ رسول الله ( صلی الله علیه و آله) می فرمایند “انا فاعل…، شفاعت خواهم کرد. امام ترمذی این روایت را حسن می داند. ( جامع ترمذی ، ج 5، ص 621 حدیث 2433)
2- سواد بن قارب ( رضی الله) خدمت نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) عرض کرد.
فاشهد ان الله لا شیء غیره *** وانک مأمون علی کل غایب
گواهی می دهم غیر از الله ربی نیست و درباره ی هر غایبی تو امانت دار هستی.
وانک ادنی المرسلین شفاعة *** الی الله یا ابن الا کرمین الاطایب
و تو از میان رسولان از نظر شفاعت نزد خداوند از همه نزدیکتری ای زاده ی بزرگان پاک نژاد.
تا آنجا که می گوید:
فکن لی شفیعاً یوم لاذوشفاعة *** سواک بمغن عن سوادین قارب
پس شفیع من باش برای آن زمان که شافعی جز تو به کار سوادین قارب نمی آید.
( دلائل النبوه للبیهقی، ج2، ص 251).
( فتح الباری، ج 7، ص 180)
3- جناب مازن بن العضوب همین که مسلمان شد، برای طلب شفاعت خدمت نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) رسید و این اشعار را خواند:
الیک رسول الله خبت مطیتی*** تجوب الفیا فی من عمان الی العرج
یا رسول الله! من نزد شما حضور یافته ام؛ درحالی که سواری من از عمان تا عرج طول کشیده است.
لشتفیع لی خیر من وطی الحصا*** فیغفرلی ربی فارجع بالفتح
تا برای من شفاعت کنی ای بهترین موجودی که از همه ی طی کنندگان شن ها [ اعراب] بهتری! تا کامیاب و بخشوده شده، از جانب پروردگارم باز گردم.
( دلائل النبوة نعیم، ص 77)
4- هنگامی که نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) از آن هفتاد هزار نفر یاد می کنند که بدون حساب و کتاب وارد بهشت خواهند شد، جناب عکاشه ( رضی الله) عرض می کند: یا رسول الله! برای من هم نزد خدای سبحان دعا فرمائید که خداوند مرا هم جزء آن ها قرار دهد. ایشان فوراً و بدون مکث کردن می فرمایند: “انت منهم.” تو هم از آن مردمان هستی.
( جامع ترمذی، ج4، ص 631 حدیث 2446)
همه ی این روایات دلالت جواز بر طلب شفاعت نمودن از نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) در دنیاست. از صحابه ی کرام رضی الله عنهم بعضی شان آنانی هستند که روشن و آشکار همراه گفتن “اشفع لی” طلب شفاعت نموده اند. یا بعضی شان ورود به بهشت را درخواست کرده اند. یا بعضی درخواست کرده اند که جزء اولین و سابقین باشند. کسی درخواست کرده است از اهالی حوض [کوثر] باشد. کسی هم درخواست کرده است که در بهشت همراه وهم نشین پیامبر صلوات الله علیه باشد.
در هیچ روایتی نیست که نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) به کسی گفته باشند این خواهش و درخواست کردن حرام است، یا اکنون درخواست کردن جایز نیست، یا الان وقتش نیست، یا ازهم اکنون به بعد منتظر باشید تا خداوند سبحان اجازه ی شفاعت بدهد. درحالی که همه ی این امور مربوط به پس از شفاعت عظمی می شود و همه ی این ها معنی شان طلب شفاعت کردن است. نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) خودشان به همه این بشارت را دادند و وعده فرمودند تا دلهای ایشان آرامش یابد و چشم هایشان حالت نشاط و سرزندگی به خود بگیرد. حاشا و کلاّ که اگر این ممنوع بود، نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) در موردحکم آن مداهنت یا مدارات نسبت به درخواست صحابه ی کرام رضی الله عنهم به خرج نمی دادند و حکم را بدون هیچ تعللی اعلام می فرمودند. نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) در ابراز سخن حق، از ملامت هیچ ملامت گری پروا نداشتند. ایشان دل ها را با سخن حق و اصول دین جلا می دادند و جان ها را خوش می نمودند و از هر گونه نفاق و باطل بسیار دور بودند.
وقتی درخواست شفاعت از نبی اکرم ( صلی الله علیه و آله) در دنیا و قبل از آخرت صحیح است، چنین برداشت می شود که حقیقتاً شفاعت روز قیامت رسول الله ( صلی الله علیه و آله) حتمی خواهد بود و اینکه خدای سبحان پس از ایشان به تمام کسانی که اهل شفاعت هستند اجازه ی شفاعت خواهد داد.
منبع مقاله: القادری، دکتر محمد طاهر، (1390)، عقیده شفاعت، سید عبدالحسین رئیس السادات، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی- معاونت فرهنگی، چاپ اول

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد