گفتگو با آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی
ناگفته هایی از زندگی شهید محمدی عراقی
گفتگو با آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی
درآمد
«مهمترین نکته ی برجسته شهید حاج آقا بهاء همان تقوا و خلق خوش و خوی ایشان بود و این نوع امتیازاتی که باید یک فرد داشته باشد، در آن عزیز به نحو کاملی وجود داشت».
آنچه خواندید گزیده ای است از بیانات حضرت آیت الله سید حسن طاهری خرم آبادی در خصوص شهید محمدی عراقی. این مصاحبه در تاریخ 1376/1/26 توسط حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل محمدی کرمانشاهی انجام شده است.
لطفاً بفرمایید آغاز و نحوه ی آشنایی شما با شهید حاج آقا بهاء الدین محمدی عراقی چگونه بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و إنه خیر ناصر و معین و الصلوه و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله.
من از زمانی که مشغول به درس خارج شدم، به مناسبت شرکت در درس حضرت امام خمینی- قدس سره الشریف- بود که با مرحوم حاج آقا بهاء الدین آشنا شدم، و مناسبت دیگرش این بود که حاج آقا بهاء از دوستان و رفقای آقای مؤمن قمی بود و با ایشان سابقه ی بیشتری داشت. ما هم که با آقای مؤمن در درس های خارج شروع به بحث کردایم، قهراً بیشتر موجب ارتباط ما با حاج آقا بهاء شد و کلاً دوستانی که ما داشتیم از قبیل شیخ حسن تهرانی و آقای مؤمن با حاج آقا بهاء رفیق بودند. و اساساً ایشان یک فرد گرم و عاطفی و این جوری بود که افراد را به طرف خودش جذب می کرد. بعد هم در مباحثه ای که با آقای مؤمن و آقای حاج حسن آقا داشتیم، حاج آقا بهاء هم سال هایی که در قم بود در این مباحثه ها شرکت می کرد. این گونه بود که ما گاهی بحثمان را به منزل ایشان می بردیم و دیگر ارتباطمان نزدیک تر و گرم تر شد. و تا آخر هم با ایشان ارتباط داشتیم، تا وقتی که شهید شدند. و مدت ها و سال ها که در کرمانشاه بودند رفت و آمد داشتیم و حتی در سفری که در مکه با هم بودیم، مرحوم ابوی ایشان- حاج آقا بزرگ محمدی عراقی- هم در همان کاروان بودند، آن جا ما روز عید غدیر در کنار خانه ی خدا عقد اخوت و برادری را با هم خواندیم.
شما ایشان را از جهات عبادی چگونه یافتید؟
بسیار متعبد و دائم الذکر بود، حتی گاهی با او شوخی می کردیم که شما این همه ذکر می گویید؟ می گفت لقلقه ی زبان هم که باشد اثر خودش را می دهد. اهل دعا، زیارت، نماز شب و نافله بود. ایشان وقتی که در قم بود همیشه در نماز جماعت ها شرکت می کرد و بیشتر به حرم مطهر مشرف می شد. اهل تعبد، تهجد، عبادت و دعا بود.
از جهت اخلاقی چگونه بودند؟
بسیار آدم خوش اخلاق و دائماً متبسم بود. کمتر می دیدیم که ایشان عصبانی بشود. اهل مزاح بود، خیلی از این جهات قابل توجه بود، اصلاً آدم وقتی کنار او بود و همراه او بود احساس ناراحتی و افسردگی نمی کرد. از نظر روحیات هم واقعاً یک روحیات عالی و اسلامی در او بود. ما اخلاق اسلامی را کاملاً در او مشاهده می کردیم. اهل این که تفوق و تفرعنی داشته باشد نبود. متواضع بود. با این که فاضل بود ولی در عین حال تواضعش جوری بود که با همه گرم می گرفت و برخوردش با همه متواضعانه بود.
شهید محمدی عراقی از جهت تبلیغی چگونه بودند؟
بعد از این که ایشان به کرمانشاه رفتند، در مسجدشان هم نماز می خواندند و هم گاهی منبر می رفتند، صحبت می کردند و تفسیر داشتند. در آن ایام نیز ارتباط ما با هم زیاد بود. من حتی یک بار ماه مبارک رمضان برای تبلیغ به کرمانشاه دعوت شده بودم که با خانواده رفتیم و یک ماه رمضان ما در منزل ایشان بودیم.
از جهت تقید به تحصیل چگونه بودند؟
ایشان از نظر تقیدش به درس، مباحثه و تحصیل واقعاً مقید بود، در درس و مباحثه و مطالعه حضور داشت و تقریرات بحث اصول حضرت امام (رحمه الله) را نوشته بود.
چه نکات برجسته ای در شخصیت شهید محمدی عراقی محرز بود؟
مهمترین نکته ی برجسته ی شهید حاج آقا بهاء همان تقوا و خلق خوش و خوی ایشان بود و این نوع امتیازاتی که باید یک فرد داشته باشد، در آن عزیز به نحو کاملی وجود داشت.
چرا شهید محمدی عراقی برای ادامه ی تحصیل در قم نماند؟
آقای حاج شیخ بهاء در حدی که باید تحصیل کند کرده بود، و در آن جا (کرمانشاه) از ایشان درخواست کردند و این از کمالاتشان بود که وقتی می دیدند در جایی به ایشان احتیاج دارند و از این بزرگوار درخواست می کنند، با کمال میل قبول می کرد و می رفت و می ماند.
کسی که به قم آمده و یک مدتی تحصیل کرده، دیگر برای ابد نباید که در قم بماند، قهراً باید برود در یک منطقه ای که بهتر می تواند ترویج کند. در آن جا حاج شیخ بهاء در مدرسه ی آیت الله العظمی بروجردی به تدریس هم مشغول بود.
منبع مقاله :
ماهنامه ی فرهنگی تاریخی شاهد یاران، دوره ی جدید، شماره ی 69، مردادماه 1390