طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تفاسیر آیات و سور قرآنی در نهج البلاغه

تفاسیر آیات و سور قرآنی در نهج البلاغه

تفاسیر آیات و سور قرآنی در نهج البلاغه

نهج البلاغه بعد از قرآن کریم در بین کتاب های اسلامی در عالی ترین درجه ی بلاغت و جزالت و اتقان و صحت قرار دارد و شاید علمای اسلامی به اتکای حدیث نبوی «علی مع الحق و الحق مع علی… » نهج البلاغه را «اخ القرآن» گفته

0039126 - تفاسیر آیات و سور قرآنی در نهج البلاغه
0039126 - تفاسیر آیات و سور قرآنی در نهج البلاغه
نویسنده: دکتر سید جواد مصطفوی

 

نهج البلاغه بعد از قرآن کریم در بین کتاب های اسلامی در عالی ترین درجه ی بلاغت و جزالت و اتقان و صحت قرار دارد و شاید علمای اسلامی به اتکای حدیث نبوی «علی مع الحق و الحق مع علی… » نهج البلاغه را «اخ القرآن» گفته اند. در این مقاله آنچه در کلام امیرالمؤمنین در تفسیر آیات کریمه قرآن، در نهج البلاغه آمده است را برای ساده سازی پژوهش محققین، بیان می کنیم.
1- در جمله: «لم یوجس موسی – علیه السلام- خیفه علی نفسه اشفق من غلبه الجهال و دول الضلال(1).» امیر المؤمنین علیه السلام آیه ی شریفه «فاوجس فی نفسه خیفه موسی(2)» را تفسیر نموده است.
2- جمله «لم یلد فیکون مولوداً و لم یولد فیصیر محدوداً(3)». آیه شریفه «لم یلد و لم یولد(4).» را توضیح می دهد.
3- راجع به آیه امانت چنین می فرماید: «انها عرضت علی السماوات المبنیه و الارضین المدحوه و الجبال ذات الطول المنصوبه فلا اطول و لا اعرض و لا اعلی و لا اعظم منها و لو امتنع شیء بطول او عرض او قوه او عز لا متنعن و لکن اشفقن من العقوبه و عقلن ما جهل من هو اضعف منهن و هو الانسان(5).»
4- آیه شریفه «لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم(6).» در دو مورد از نهج البلاغه تفسیر شده است.
الف: «اما بعد فان المرء قد یسره درک ما لم یکن لیفوته و یسوءه فوت ما لم یکن لیدرکه فلیکن سرورک بما نلت من اخرتک و لیکن اسفک علی ما فاتک منها(7).»
ب: «الزهد کله بین کلمتین من القران: قال الله سبحانه: «لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم.» و من لم یاس علی الماضی و لم یفرح بالاتی فقد اخذ الزهد بطرفیه(8).»
5- «فان الله سبحانه یقول (سواء العاکف فیه و الباد) فالعاکف المقیم به و البادی الذی یحج الیه من غیر اهله(9).»
6- «و سئل علیه السلام عن قوله تعالی (فلنحیینه حیاه طیبه) فقال هی القناعه(10).»
7- «و قال علیه السلام فی قوله تعالی (ان الله یامر بالعدل و الاحسان)، العدل: الانصاف و الاحسان: التفضل(11).»
8- «و قد سمع- علیه السلام- رجلاً یقول (انا لله و انا الیه راجعون) فقال ان قولنا (انا لله) اقرار علی انفسنا بالملک، و قولنا (و انا الیه راجعون) اقرار علی انفسنا بالهلک(12).»
9- «قاله بعد تلاوته (الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر) یا له مراماً ما ابعده و زوراً ما اغفله(13)…»
10- «قاله عند تلاوته (رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله) ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقره و تبصر به بعد العشوه (14)…»
11- «قاله عند تلاوته (یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم) ادحض مسوول حجه و اقطع مغتر معذره، لقد ابرح جهاله بنفسه(15).»

مواردی که نهج البلاغه قرآن را وصف نموده و مردم را به تبعیت از آن دستور داده است:

نهج البلاغه 96 بار کلمه «قرآن، کتاب الله، کتاب ربکم» و امثال آن را تکرار کرده است. به عنوان نمونه بعضی از اوصاف قرآن که در نهج البلاغه آمده است، در اینجا ذکر می شود:
خطبه 175- و اعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لا یغش و الهادی الذی لا یضل و المحدث الذی لا یکذب و ما جالس القرآن احد الا عنه بزیاده او نقصان: زیاده فی هدی و نقصان من عمی و اعلموا انه لیس علی احد بعد القران من فاقه و لا لاحد قبل القران من غنی فاستشفعوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغی و الضلال.
بدانید که این قرآن خیرخواهی، امین و راهنمایی بدون گمراهی و سخنگویی بدون دروغ است. هر کس با قرآن مصاحبت کند، هدایتش فزونی می یابد و از کوری دلش کاسته می شود. پس از هدایت گرفتن از قرآن، برای کسی نیازی باقی نمی ماند و غیر از قرآن برای هیچ کس بی نیازی یی نباشد. از قرآن دوای دردهای خود را بخواهید و در گرفتاریها، از آن کمک بجویید که شفای بزرگترین دردها که کفر و نفاق و کوردلی و گمراهی است در قرآن است.
خطبه 155- و علیکم بکتاب الله فانه الحبل المتین و النور المبین و الشفاء النافع و الری الناقع و العصمه للمتمسک و النجاه للمتعلق لایعوج فیقام و لا یزیغ فیستعتب و لا تخلقه کثره الرد و لوج السمع من قال به صدق و من عمل سبق.
به کتاب خدا چنگ بزنید که ریسمانی محکم و نوری آشکار و شفا دهنده یی سودمند و سیراب کننده یی کامل است؛ سنگر است برای پناهنده و نجات است برای چنگ زننده؛ از راه حق منحرف نشود تا نیاز به راست کردن داشته باشد، هر چند تکرار شود، گوشها را بنوازد و کهنه نگردد، هر کس سخن قرآنی بگوید صادق است و هر که به قرآن عمل کند از همه کس پیشی می گیرد.
حکمت 305- فی القران نبا ما قبلکم و خبر ما بعدکم و حکم ما بینکم.
قرآن از حال پیش از شما حکایت می کند و از آینده شما، خبر می دهد و در حال حاضر، حاکم و داور میان شماست.
نامه 47- و الله الله فی القران لا یسبقکم بالعمل به غیرکم.
شما را به خدا سوگند می دهم درباره ی قرآن؛ مبادا که دیگران در عمل کردن به قرآن از شما پیشی گیرند.

پی نوشت ها :

1- خطبه 4.
2- طه/67.
3- خطبه 228.
4- سوره اخلاص(توحید)/3.
5- خطبه 190.
6- حدید/23.
7- نامه 22.
8- حکمت 431.
9- نامه 67.
10- حکمت 221.
11- حکمت 223.
12- حکمت 95.
13- خطبه 212.
14- خطبه 213.
15- خطبه 214.

منبع: مصطفوی،‌ سید جواد،‌ (1301)، رابطه نهج البلاغه با قرآن،‌ تهران: انتشارات بنیاد نهج البلاغه ، 1386، چاپ چهارم.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد