صبر و شکیبایی از نگاه حضرت علی علیه السلام
آن حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرماید:
وَ عَلَیکم بالصَّبر، فَانَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ کَالراسِ مِنَ الجَسَدِ، وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَاسَ مَعَهُ، و لا فی ایمانٍ لا صَبرَ مَعَهُ.(1)
« شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر برای آنها شتران را با شتاب برانید و رنج سفر را به خاطر آنها متحمل شوید سزاوار است یکی از آن پنج چیز»: و بر شما باد به شکیبایی، که شکیبایی، ایمان را چون سر است بر بدن، و همانطوری که بدن بدون سر ارزشی ندارد همینطور هم ایمان بدون صبر خیری در آن نیست. و نیز فرمود:
مَن لَم یُنجِهِ الصَّبرُ اهلَکَهُ الجَزَعُ.(2) کسی را که صبر و شکیبایی نجات ندهد، بی تابی و بی صبری موجب هلاکت او خواهد شد.
و همچنین فرمود:«لا یَعدَمُ الصَّبُورُ الظَفَر وَ اِن طالَ بِهِ الزَّمانُ.(3)
هیچگاه انسان صبور، پیروزی را از دست نمی دهد هرچند که زمان آن طولانی شود.
و نیز در نهج البلاغه آمده که از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: ایمان چیست؟ آن حضرت پاسخ داد: الایمانُ عَلی اَربَع دعائِمِ: عَلی الصَّبرِ، و الیقین، و العَدلِ و الجهاد. وَ الصَبرُ مِنها عَلی اربع شُعَبٍ: علی الشّوق، وَ الشّفقِ، و الزُّهدِ، و التَرقّب، فمَنِ اِشتاقَ اِلی الجنّهِ سَلا عنِ الشَّهواتِ: و مَن اَشفَقَ مِن النّارِ اجتَنَبَ المُحرَّماتٍ: وَمَن زَهِدَ فی الدّنیا اِستهان بالمُصیبات؛ و مَن ارتَقَبَ المَوتَ سارعَ اِلَی الخَیراتِ.(4)
ایمان بر چهار پایه استوار است
علی علیه السلام در پاسخ کسی که پرسید: ایمان چیست؟ فرمود: ایمان بر چهار پایه استوار است: صبر، یقین، عدل، جهاد، صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد: شوق، ترس، زهد. انتظار. آن کسی که شوق بهشت دارد شهوت هایش را کم کند (شهواتش را کوتاه کند) و آن کس که از آتش دوزخ می ترسد از حرام دوری گزیند. و آن کس که در دنیا زهد می ورزد (یعنی نه تنها از حرام دوری می کند بلکه در مصرف حلال نیز اهل اسراف نیست) چنین کسی مصیب های دنیا را ساده پندارد و آن کس که در انتظار مرگ بسر می برد (و می داند که روزی خواهد مرد چنین کسی) در نیکی ها شتاب کند…
پیام حضرت امام صادق علیه السلام در مورد صبر
البته ما اگر بخواهیم در مورد صبر، مطالبی را تقدیم کنیم خود یک کتاب مستقلّی می طلبد. در اینجا فقط به عنوان نمونه از سخنان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پیامی را نقل می کنیم که بیش تر مورد توجّه قرار بگیرد. آن حضرت فرمود: اصبِروا علی الدّنیا فانَّما هِیَ ساعهٌ فَما مَضی مِنهُ فلا تَجِدُ لَهُ الما و لا سُروراً، فَما لَم یجیء فَما تَدری ما هُو؟ فَانّما ساعَتُک الّتی انتَ فیها فَاصبِر فیها علی طاعَهِ الله، و اصبِر علَی معصیهِ الله.(5)
بر سختی های دنیا صبور باشید زیرا عمر دنیا بیش از یک ساعت نیست، پس آنچه از آن گذشته فعلاً از درد و رنج و خوشی و سرورش چیزی را نمی یابی؟ و آنچه که نیامده است نمی دانی چه خواهد شد و چگونه خواهد آمد. پس در واقع اصل عمر تو همین ساعتی است که تو در آن قرار داری. پس بر دو چیز در این اصل عمرت شکیبایی نما.
یکی در اطاعت و بندگی خدا
و یکی هم بر معصیت و نافرمانی خدا
و بزرگان ما بر اساس فرمایشات پیشوایان ما برای صبر اقسامی ذکر فرموده اند که عمده ترین آنها عبارتند از:
1- صبر بر وارد نشدن به حرام.
2- صبر در هنگام طغیان غریزه جنسی.
3- صبر در مصیبت های عزیزان.
4- صبر در وفور ثروت که ضد آن اسراف و تبذیر و بدنبال آن شکمبارگی و هرزگی و فساد اخلاق است مگر اینکه ثروتمند اهل ایمان باشد، که خود ایمان نگهبان او از گناهان است و به علاوه نیز تکلیف خود را در دارایی و ثروت می داند، و هیچگاه تنها نمی خورد که علی علیه السلام فرمود: کم مِن اَکلَهٍ مَنَعت اَکلات.(6) چه بسا خوردنی که مانع خوردنی های دیگر می شود.
5- صبر در هنگام خشم و غضب،
6- صبر در حوادث غیرمترقّبه،
7- صبر در میدان های جنگ،
8- صبر در حفظ اسرار مردم،
9- صبر در مشکلات زندگی،
10- صبر در فقر و ناداری،
به راستی اگر انسان ها در برابر این موضوعات ذکر شده صبر و تحمّل نورزند کارشان به کجا خواهد کشید، آیا ضایع نخواهند شد؟ آیا بی صبری آدمی را وادار به گناه و اعمال ناشایست نمی کند؟ مخصوصاً به جوانها توصیه می کنم که سفارش بزرگان دین ما را بپذیرند، و مسلّح به سلاح صبر و شکیبایی باشند و در مواقع ضروری که مقاومت در برابر خواسته های نفسانی از عهده آنها خارج است پناه به خداوند توانا ببرند و از او استمداد کنند که او بهترین یاور و کمک دهندگان است.
آینده نگری همراه با صبر
از جمله سفارش های حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به افراد جامعه مخصوصاً به نسل جوان این است که اولاً همواره صبور و شکیبا باشند و در عین شکیبایی آینده نگری را در سرلوحه برنامه های خود قرار دهند چه اگر صبر نکنند، و استقامت و پایداری را در راه رسیدن به اهداف خود از دست دهند هرگز به جایی نمی رسند به بییند چقدر زیبا مولای متقیان علیه السلام عمل و آینده نگری و استقامت و صبر را با هم قرین هم قرار داده و می فرماید:
العمل العمل، ثمّ النهایه النهایه و الاستقامه الاستقامه، ثمّ الصبر الصبر، و الورع الورع انَّ لکم نهایهٌ فانتهوا الی نهایتکم.(7)
عمل صالح، عمل صالح، سپس آینده نگری آینده نگری! و استقامت، استقامت، آنگاه بردباری، بردباری، و پرهیزکاری، پرهیزکاری! برای هر کدام از شما عاقبت و پایان مهلتی تعیین شده، پس (سعی کنید که) با نیکوکاری بدانجا برسید.
جرعه نوش جام تلخ
چه کسی در قدرت ماورایی پس از خاتم الانبیا علیه السلام از حضرت علیه علیه السلام قوی تر و تیغش تیزتر بود امّا با وجود آن همه عظمت، و قدرت جسمانی و تأییدات ربّانی عملاً آنگونه تحمّل می کند که گویی که خار در چشم دارد و استخوان در گلو در چنین شرایطی ناگزیر به نوشیدن جام تلخ صبر می شود و به ما و همه پیروان خود درس صبر و استقامت را می آموزد، و به ما تعلیم می دهد که چگونه بر نفس خویش مسلّط باشیم تا مسلمانی خویش را حفظ کنیم.
… واجمعوا منازعتی حقّاً کنت اولی به من غیری و قالوا:
و همگی برای مبارزه با من در حقی که از همه آنان سزاوارتر بودم متحد گردیدند و گفتند: حق را اگر توانی بگیر.
الا انّ فی الحق ان تاخذه و فی الحق ان تمنعه، فاصبر مغموماً اَومُت متاسفاً.
و یا اگر تو را از حق محروم دارند با غم و اندوه صبر کن و یا با حسرت بمیر!
تا آنجا که فرمود: فاغضیت علی القذی، و جرعت ریقی علی الشجی، و صبرت من کظم الغیظ علی امرّ من العلقم و آلم للقب من و خز الشفار.(8)
پس خار در چشم فرورفته، دیده بر هم نهادم، و با گلوی استخوان در آن گیر کرده جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم.
و در فرو خوردن خشم، در امری که تلخ تر از گیاه حنظل، و دردناک تر از فرو رفتن تیزی شمشیر در دل بود شکیبایی کردم.
همه ما می دانیم که ظرفیت افراد در تحمل و شکیبایی با هم یکسان نیست همچنان که فشار درد و رنج برای افراد نیز همسان نیست کسی که قدرتی ندارد و نمی تواند مثلاً با دشمن بجنگد، چاره ای جز صبر در مقابل خصم ندارد، ولی کسی که دارای همه گونه قدرت های ماورایی و معنوی است و هرچه از خداوند متعال بخواهد، خدا برای او دریغ نمی کند. آیا صبر چنین انسانی عجیب نیست؟ واقعاً عجیب است. پس عمل مولای متقیان علیه السلام برای پیروانش و شیعیان او، درس بزرگی است تا برای هر چیزی دل از دست نداده و بی صبری نکنند بلکه با صبر و بردباری بر دشواری های طاقت نیاوردنی دنیا، تحمل نموده تا بهره بردباری خود را از درگاه ایزد متعال دریافت کنند.
و در خطبه دیگر برای تهییج مردم جامعه به صبر و تحمل در برابر شدائد و سختی می فرماید:
… و لا یخننَّ احدکم خنین الامه علی ما ذوی عنهُ منها.
و همچون کنیزکان برای آنچه را که از دنیا از دست می دهید گریه نکنید.
و استتموا نعمه الله علیکم بالصبر علی طاعه الله، و با صبر و استقامت بر طاعت پروردگان نعمت های خدا را نسبت به خویش کامل کنید.
و المحافظه علی ما استحفظکم من کتابه، و حفظ آنچه که از شما خواسته اند از کتاب خدا (یعنی قرآن کریم) شکیبایی کنید.
الا و انّه لا یضرُّکم تضییع شیء من دنیاکم بعد حفظکم قائمه دینکم آگاه باشید آنچه برای حفظ دین از دست می دهید زیانی به شما نخواهد رساند!
الا و انّه لا ینفعکم بعد تضییع دینکم شیءٌ حافظتم علیه من امر دنیاکم.
آگاه باشید، آنچه را با تباه ساختن دین بدست می آورید سودی به حالتان نخواهد داشت!
اخذ الله بقلوبنا و قلوبکم الی الحقّ، و الهمنا و ایّاکم الصبر.(9)
خداوند، دلهای ما و شما را به سوی حق متوجه سازد و صبر و استقامت عطا فرماید.
در مصائب چگونه باشیم؟
مولای پرهیزگاران و امام متقیان علی علیه السلام در تمام زمینه های زندگانی و بخش های حیات فردی و اجتماعی ما همچون پدری دلسوز و مهربان به فرزندانش (یعنی امّت اسلامی به تعبیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: انا و علیٌّ ابوا هذه الامّهِ. من و علی دو پدر این امت هستیم) رهنمودهای لازم را داده تا هیچکدام از مسیر حقیقی حیات دینی خود منحرف نشویم. در بحث فوق که در رابطه با صبر و استقامت و تحمل شداید مطالبی را از لسان آن حضرت نقل نموده ایم در دنباله بحث، به یک سؤال هم پرداخته و پاسخ آن را از آن حضرت جویا می شویم.
آن حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرماید:
الصّّبر علی قدر المصیبه، و من ضرب یده علی فخذه عنه مصیبهٍ حبط عمله.(1)
صبر، به اندازه مصیبت فرود آید (یعنی آن خدایی که مصیبتی به انسان وارد کند به میزان آن، صبر و استقامت را نیز به او عطا فرماید وگرنه انسان، موجودی است ضعیف، ای بسا با یک حادثه و مصیبت دل از دست داده و خود را از پای درآورد).
به همین دلیل در دنبال کلام خود می فرماید: و هر کس در مصیبت بی تابی کند و به نشانه افسوس و اندوه بر ران خود بزند اجر و پاداشش ضایع شود.
در حقیقت شاگرد مکتب صبر و استقامت سخنش با پروردگار این است که:
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است
به ارادت بکشم درد، که درمان هم از اوست
زخم خونینم اگر به، نشود به، باشد
خنک آن زخم، که هر لحظه مرا مرهم از اوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است
که در این در، همه را پشت عبادت خم از اوست
پی نوشت ها :
1. نهج البلاغه، حکمت 82.
2. نهج البلاغه، حکمت 189.
3. نهج البلاغه، حکمت 153.
4. نهج البلاغه، حکمت 31.
5. میزان الحکمه، ماده (ص).
6. غررالحکم، ج 86/1.
7. نهج البلاغه، خطبه 176.
8. نهج البلاغه، خطبه 217.
9. نهج البلاغه، خطبه 173.
10. حکمت 144.
منبع: صدیق عربانی گیلانی، یوسف ، (1390)، تربیت از نگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام، قم، انتشارات جام جوان، دوم.