طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیا از نظر شیعه جبرئیل در ابلاغ رسالت خیانت کرد؟!

آیا از نظر شیعه جبرئیل در ابلاغ رسالت خیانت کرد؟!

آیا از نظر شیعه جبرئیل در ابلاغ رسالت خیانت کرد؟!

پیش از آن که بی پایگی این اتّهام ناروا را که برخی از افراد ناآگاه و یا مغرض به شیعه نسبت داده اند، به اثبات برسانیم، سزاوار است به ریشه یابی آن بپردازیم:

0023531 - آیا از نظر شیعه جبرئیل در ابلاغ رسالت خیانت کرد؟!
0023531 - آیا از نظر شیعه جبرئیل در ابلاغ رسالت خیانت کرد؟!
نویسنده: حسین تهرانی

 


پیش از آن که بی پایگی این اتّهام ناروا را که برخی از افراد ناآگاه و یا مغرض به شیعه نسبت داده اند، به اثبات برسانیم، سزاوار است به ریشه یابی آن بپردازیم:

ریشه این اتهام:

از آیات شریف قرآن و احادیثی که پیرامون آنها رسیده است، روشن می شود یهودیان بر آن بودند که جبرئیل در ابلاغ رسالت خیانت نمود؛ زیرا خداوند به وی دستور داده بود نبوّت را در دودمان اسرائیل قرار دهد، لیکن او برخلاف فرمان خدا، آن را در سلسله فرزندان اسماعیل قرار داد!
بر این اساس، گروه یهود جبرئیل را دشمن دانسته(1) و جمله «خانَ الأمین» (جبرئیل خیانت نمود!) را شعار خود قرار دادند ولذا قرآن در مقام انتقاد از آنان و اثبات بی پایگی سخنانشان، جبرئیل را در آیه ذیل به عنوان فرشته «امین» و درستکار معرفی کرد:
«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ‌ عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ‌ ».(2)
«روح امین (جبرئیل) قرآن را بر قلب تو نازل کرد، تا از بیم دهندگان باشی.»
و در آیه دیگری می فرماید:
«قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوّاً لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ »(3).
«بگو: هر کس با جبرئیل دشمنی ورزد، آن فرشته گرامی به اذن خدا قرآن را بر قلب تو نازل نمود».
از آیات یادشده و تفسیر آن ها، به روشنی معلوم می گردد که گروه یهود، جبرئیل را به عللی. دشمن داشته و او را فرشته عذاب نامیدند و به خیانت در ابلاغ رسالت متّهم می نمودند.
بنابراین، ریشه شعار «خان الامین» از خرافات قوم یهود سرچشمه گرفته است و برخی از نویسندگان جاهل که با شیعه خصومت دیرینه دارند، به نشخوار سخن یهودیان پرداخته و ناجوانمردانه این اتّهام را به شیعه نسبت می دهند.

نبوّت از دیدگاه شیعه

شیعه به پیروی از کتاب و سنّت و در پرتو روایات روشن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، نه تنها محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم را پیامبر برحق می داند که به فرمان خدا به رسالتی جهانی برانگیخته شده است، بلکه آن حضرت را، خاتم پیامبران و بلندترین سفیر الهی، قلمداد می کند.
پیشوای بزرگ شیعه، علی بن ابی طالب علیه السلام در سخنان شیوای خویش، بدین حقیقت چنین گواهی می دهد:
«و اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد انّ محمدّاً عبده و رسوله، خاتم النبیین و حجه الله علی العالمین».(4)
«گواهی می دهم که خدایی جز پروردگار یگانه و بی همتا نیست. و گواهی می دهم که محمد صلی الله علیه و آله و سلم بنده و پیامبر خدا و خاتم پیامبران و حجّت خدا برای جهانیان است».
امام صادق علیه السلام نیز می فرماید:
«لم یبعث الله عزوجلّ من العرب الّا خمسه انبیاء: هوداً و صالحاً و اسماعیل و شعیباً و محمداً خاتم النبیین صلی الله علیه وآله و سلم»(5).
«خدا از میان قوم عرب، تنها پنج پیامبر برانگیخت: هود، صالح، اسماعیل، شعیب و محمّد صلی الله علیه و آله و سلم که خاتم پیامبران است».
این حدیث شریف، به روشنی بی پایگی اتّهام ناروایی را که به شیعه نسبت داده اند، اثبات نموده و حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم را آخرین پیامبر خدا معرفی می کند.
بر این اساس، شیعیان جهان، جبرئیل را در ابلاغ رسالت، امین و درستکار دانسته و محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم را پیامبر بر حق و آخرین رسول خدا قلمداد می نماید و علی بن ابی طالب علیه السلام را وصی و جانشین وی می دانند.
در اینجا شایسته است روایت زیر را که هر دو گروه شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر داشته و آن را در کتاب های معتبر خود بیان نموده اند، از نظر شما بگذرانیم، در این روایت که به «حدیث منزلت» معروف است، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم پس از بیان خاتمیّت رسالت خویش، علی علیه السلام را به عنوان وصی و جانشین خود معرّفی کرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
«اما ترضی نیکون منّی بمنزله هارون من موسی الا انّه لا نبی بعدی»(6).
«آیا خشنود نمی شوی از این که تو نسبت به من، به منزله هارون نسبت به موسی باشی(یعنی همانطور که هارون وصیّ و جانشین موسی بود، تو نیز خلیفه و جانشین من باشی) جز این که پیامبری پس از من وجود نخواهد داشت».
این روایت که از نظر سند، مورد اعتماد محدّثان بزرگ اسلامی، اعم از شیعه و سنّی است، گواه روشنی است بر درستی گفتار شیعه در دو زمینه زیر:
1) محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و اله و سلم گرامی ترین پیامبر خدا و خاتم رسولان الهی است که به امر خدای بزرگ به رسالت جاودان و جهانی برانگیخته شده و پس از وی پیامبری خواهد بود.
2) علی بن ابی طالب علیه السلام وصیّ و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خلیفه پس از وی می باشد.

سه سؤال از اهل سنّت:

سؤال 1

اگر به قول بعضی از مغرضین اهل سنت، شیعیان با جبرئیل دشمنند و او را لعنت می کنند، چرا این مطلب در هیچ یک از کتب شیعه نیامده است؟ و اگر جبرئیل چنین خیانتی کرده باشد پس چطور علمای شیعه در کتب خود جبرئیل را امین وحی معرفی کرده اند و در مدح و منقبت او سخن گفته اند؟

سؤال 2

اگر واقعاً شیعیان دارای چنین عقیده ای می باشند و جبرئیل را در ابلاغ وحی خائن می دانند، پس چرا هنوز به نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عقیده مند می باشند و در اذان و اقامه نماز، شهادت به رسالت و نبوت آن حضرت می دهند؟ و چرا به قرآنی که توسط جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده اعتماد دارند و چرا علما و بزرگان شیعه بر قرآن این همه تفسیر نوشته اند و چرا در مساجد و منازل و … شیعه، قرآن وجود دارد؟

سؤال 3

اگر شیعیان جبرئیل را بعد از نماز لعنت می کنند، چرا به عنوان نمونه یک مسجد از مساجد شیعه را به ما نشان نمی دهند که شیعیان بعد از نماز چنین کاری را انجام داده باشند؟

پی نوشت ها :

1. تفسیر کبیر، فخر رازی، ج1 ص 436 و 437، ط مصر، سنه 1308 ه.
2. سوره شعرا، آیه 194.
3. سوره بقره، آیه 97.
4. نهج السعاده، ج1 ص 188، ط بیروت؛ کافی، ج8، ص 67، ط2، سنه 1389 ه. تهران.
5. بحارالانوار، ج11، ص 42، ط بیروت، سنه 1403.
6. حدیث فوق، مدارک بی شماری دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1) صحیح بخاری، ج6، ص 3، ط مصر، باب غزوه تبوک.
2) صحیح مسلم، ج7، ص 120، ط مصر، باب فضائل علی علیه السلام.
3) سنن ابن ماجه، ج1، ص 55، ط 1، مصر، باب فضائل اصحاب النبی صلی الله علیه و آله و سلم.
4) مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج3، ص 109، ط بیروت.
5) مسند، احمد بن حنبل، ج1، ص 170 و 177 و 179 و 182 و 184 و 185 و ج3، ص 32.
6) صحیح ترمذی، ج5، ص 21، ط بیروت، باب مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام.
7) مناقب، ابن مغازلی، ص 27، ط بیروت، سنه 1403 ه.
8) تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ترجمه الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، ج1 و ح 150.
9) تاریخ طبری، ج3 ص 140.
10) الاصابه، ابن حجر، ج2 ص 507 و ص 509.
11) حلیه الاولیاء، ج7 ص 195-196.
12) ذخائر العقبی، ص 63 و 64.
13) اسدالغابه، ج4 ص 26 و 27.
14) کنزالعمال، ج11 ص 599 ح 32880 و ج 13 ص 150 ح 36470.
15) تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص 168؛ و …

منبع : تهرانی، حسین؛ (1427 ه.ق)، سؤالات ما شامل 313 سؤال پیرامون مسائل اعتقادی، کلامی، فقهی، تفسیری و تاریخی، قم: نشر حاذق، چاپ دوم(1427ه.ق).

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد