طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ویژگی های جسمانی انسان در عالم ذر

ویژگی های جسمانی انسان در عالم ذر

ویژگی های جسمانی انسان در عالم ذر

یکی از وجوه مشترک جسم انسان در عالم ذر و نشأت فعلی خاکی بودن آن است. روایاتی وارد شده است که خداوند بنی آدم را در عالم ذر از خاک آفرید و روایات بیشتری از معصومین (علیه السلام) به ما رسیده است که بنی آدم از صلب آدم (علیه

0033557 - ویژگی های جسمانی انسان در عالم ذر
0033557 - ویژگی های جسمانی انسان در عالم ذر
نویسنده: محمدرضا اکبری

 

همان گونه که جسم ما در این مقطع از دنیا ویژگی هایی دارد در عالم ذر نیز ویژگی هایی داشته است و ما برخی از موارد آن را مورد بحث قرار می دهیم.

1-خاکی بودن

یکی از وجوه مشترک جسم انسان در عالم ذر و نشأت فعلی خاکی بودن آن است. روایاتی وارد شده است که خداوند بنی آدم را در عالم ذر از خاک آفرید و روایات بیشتری از معصومین (علیه السلام) به ما رسیده است که بنی آدم از صلب آدم (علیه السلام) بوده اند و در این صورت هم چون آدم از خاک بوده است فرزندان او نیز از خاک بوده اند.
زراره گوید: مردی از امام باقر(علیه السلام)درباره این سخن خدا سوال کرد که فرمود: «و به یاد آور هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنها را برگرفت و ایشان را بر خود گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتم: آری…»
حضرت در حالی که پدرش سخن او را می شنید فرمود: پدرم برای من حدیث کرد که خدای عزوجل یک مشت از زمینی که آدم (علیه السلام)را از آن آفرید برگرفت و آب گوارایی بر آن ریخت و چهل صباح آن را واگذارد و سپس آب شور و تلخی بر آن ریخت و چهل صباح دیگر آن را به حال خود گذارد. وقتی آن گل خمیر شد آن را برگرفت و به شدت مالش داد آن گاه انسان ها مانند مور از راست و چپش خارج شدند.(1)

بررسی نظریه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی عالم ذر را با ویژگی های مادی و جسمانی انسان محال دانسته و در نتیجه آن را عالم ملکوت معرفی کرده است و ما در بحث های گذشته همین فصل آن را مورد نقد قرار دادیم و اشکال های آن را بیان کردیم. او در بیان محال دانستن جسمانی بودن عالم ذر می نویسد:
زیرا این نظر مستلزم آن است که انسان با شخصیت دنیایی اش دوبار موجود شود یکی بار اول و سپس بار دوم و چنین چیزی مستلزم آن است که یک چیز به خاطر تعدد شخصیت، غیر خودش گردد و ریشه همه اشکالات گذشته هم تنها همین است.(2)
همه مخالفت ها که با تعبیرهای محال بودن، غیر قابل اثبات بودن و امثال آن در تفسیر المیزان مطرح شده است این بوده که انسان دارای تعدد شخصیت شده و غیر از خودش می گردد. اما این سخن مبهمی است که بر آن دلیلی اقامه نشده و مفهوم تعدد هم تبیین نگردیده است. تنها در پاورقی آمده است که مراد از شخصیت، شخصیت تربیتی و اخلاقی نیست اما بیان نکرده است که اگر مراد شخصیت تربیتی نیست چه نوع شخصیتی را مورد نظر داشته است.
آنچه مسلم است تعدد شخصیت به معنای تعدد جسم و یا روح انسان نیست بلکه به اموری بر می گردد که بر روح عارض می شود و این هر چه باشد امتناع عقلی ندارد.
تعدد شخصیت اگر به نظر علامه به تعدد در تعین اخلاق و ملکات روحی مربوط نشود به تعین در افکار و عقاید باز می گردد و این امتناعی ندارد که محال باشد چه بسا انسانی در طول عمر خود تشخص های فکری متعددی از کفر و ایمان و نفاق داشته باشد. البته ممکن است مراد علامه از تعدد شخصیت چیز دیگری باشد که بیان نکرده است اما آنچه مهم است این است که ادعای محال بودن دلیل موجهی ندارد و نه تنها تعدد شخصیت اشکالی ندارد که اساساً تعددی وجود ندارد. آنچه از تعدد وجود دارد تعدد حضور در دو عالم ذر و نشأت فعلی است زیرا روح یک بار آفریده می شود و به جسم انسان در عالم ذر تعلق می گیرد و این تعلق در نشأت فعلی تکرار می شود و جسم هم بار اول آفریده می شود و بار دوم با قدری تفاوت در عالم دنیا ظهور می کند چه اینکه در رجعت که مورد قبول علامه است هم دوباره به دنیا خواهد آمد و در قیامت هم ظهور خواهد کرد و تعدد آن به هر مقدار که باشد کمترین امتناعی ندارد و تعدد شخصیت را هم به همراه ندارد چرا که شخصیت به روح ارتباط دارد.
2-برخورداری از عقل و حواس جسمانی
همان گونه که به اثبات رسید بدن انسان در عالم ذر از خاک بود همان گونه که در این عالم از خاک است. بنابراین، خاکی که کمال یافته است و مستعد تعلق روح گشته و به حیات دست می یابد چیزی نظیر موجودات زنده این نشأت و به ویژه بدن فعلی انسان می گردد و بدنی می تواند در نشأت ذر «آری» بگوید که «الست بربکم» را استماع کند و این دو نیازمند حس شنوایی و گویایی است. اما از آنجایی که آزمایش آن عالم به گرفتن پیمان ختم نشده بلکه آزمایش ورود در آتش و احساس حرارت آن مطرح بود از حس لامسه نیز برخوردار بود اما آیا از حواس دیگری نظیر حس بویایی که با وجود بدن فعلی از آن برخوردار است هم بهره مند بودند؟ بحثی از آن به میان نیامده است. البته پیمان ها و آزمایش هایی که با آزادی و اختیار انسان همراه باشد مستلزم برخورداری از ابزار تشخیص و انتخاب «عقل»است.
3-ریز بودن
ویژگی دیگر انسان ها در عالم ذر ریز بودن آن هاست. تعبیر«ذر» در روایات فراوانی به چشم می خورد و ذر به معنای موجودات بسیار کوچک مثل ذرات غبار و مورچه های بسیار ریز می باشد. امام باقر (علیه السلام)در روایتی می فرماید:
«…ثم اخذ طیناً من ادیم الارض فعر که عرکا شدیداً فاذا هم کالذر یدبون».(3)
…آن گاه خداوند گلی را از صفحه زمین برگرفت و آن را به شدت مالید، پس مانند مورچه به جنبش آمدند.
علامه طباطبایی در تفسیر خود آورده است:
گویا تشبیه ذریه به ذر که در برخی روایات آمده است به منظور فهماندن زیادی ذریه است نه ریز بودن آنها و اینکه از جهت کوچکی به اندازه ذره بودند و چون این تعبیر در روایات زیادی وارد شده است، این نشأت را عالم ذر نامیدند.(4)
آن گاه روایتی را در صفحه (326)نقل می کند که این برداشت را رد می کند و آن روایت این است که
ابوبصیرگوید: به امام صادق (علیه السلام)عرض کردم مردم چگونه در عالم ذر پاسخ دادند در حالی که موجودات ریزی بودند؟ حضرت فرمود: خداوند در همان ذرات، چیزی قرار داده بود که اگر از آنها سوال شود بتوانند جواب دهند.(5)
این روایت صراحت دارد که ذریه آدم جثه ریزی داشتند اما خداوند همین جثه های ریز را به گونه ای آفرید که بتوانند پاسخگوی او باشند. روایات فراوان دیگری نیز به این مضمون وارد شده است.
یکی از محققان معاصر در دروس تفسیری خود در ذیل آیه (172)سوره اعراف به وجود ریز بنی آدم به گونه ای که ازروایات استفاده شده است اشکال کرده و می گوید:
زیرا این قول با اشکالات فراوانی از آیه روبروست چون می گوید: خداوند از خود آدم ، ذراتی را بیرون آورد ولی آیه می گوید: ظهور بنی آدم نه آدم و ذریه بنی آدم را اخراج کرد نه ذریه آدم را.
در اینجا باید به این نکته اشاره شود که تفاوت های آیه و روایات دلیل آن نخواهد بود که نظریه برخاسته از روایات که ناظر به ریزبودن بنی آدم در عالم ذر می باشد اشکال داشته باشد. زیرا همان گونه که بیان شد روایات، تفسیر آیه نیستند و از طرفی تعدد عالم میثاق هم مطرح بوده است ضمن اینکه ریز بودن جثه های انسان ها در عالم ذر کمترین مخالفتی با آیه ندارد بلکه موافق آن بوده و روایات فراوانی هم آن را تایید می کند که در مباحث مختلف این کتاب نقل شده و خواهد شد.

پی نوشت ها :

1-کافی، ج2، ص7.
2-تفسیرالمیزان، ج8، ص319، ذیل آیه 172 سوره اعراف.
3-کافی، ج2، ص6.
4-تفسیرالمیزان، ج8، ص324، ذیل آیه 172سوره اعراف.
5-بحارالانوار، ج5، ص257.

منبع: اکبری، محمد رضا، (1388)، عالم ذر: آغاز شگفت انگیز زندگی انسان، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد