نظام اداری در اندیشه ی سیاسی امام علی (ع) – نظارت، بازرسی، پیگیری
«ثُم تَفقَد اعمالهُم، و ابَعثِ العُیونَ من اهلِ الصدقِ و الوفاءِ علَیهِم، فان تعَاهُدکَ فی السرِ الاموُرهم حدوهُ لهُم علَی استعمالِ الامانهِ و الرفقِ بالرعیهِ.»(1)
پس در کارهای کارگزارانت وارسی کن، و ارباب راستی و وفا را بر آنان مراقب ساز، که بازرسی نهانی در کارشان، آنان را به امانت داری و نرمی با مردمان وادار می سازد.
امیر مؤمنان علی (ع) امر نظارت، بازرسی و پیگیری را به عنوان امری لازم و ضروری در اداره ی امور مطرح نموده و آن را ضامن امانت داری و خوش رفتاری و درست کرداری کارگزاران عنوان کرده است؛ و نیز نظارت بر خدمتگزاری و امانت داری آنان و این که خادمان و امانتداران بدانند که خدمات و زحمات ایشان شناخته می شود و مناسب با میزان زحمات و فداکاریهایشان با آنان رفتار می شود، بهترین پشتوانه برای کارگزاران و مایه ی دل گرمی ایشان در خدمتگزاری و امانت داری است. امیر مؤمنان علی (ع) بنابر نقل «ابن شعبه ی حرانی» در عهدنامه ی خود به مالک اشتر درباره ی نظامیان چنین فرمان داده است:
«ثُم لا تَدع ان یَکوُن لکَ علیِهم عیُون من اهلِ الامانهِ و القَول بالحقِ عندَ الناسِ، فَیُثبتُونَ بلَاء کُل ذِی بلاءٍ منهُم لیثقَ اولئکَ بعلمکَ ببلائهِم، ثُم اعرِف لکلِ امریِ منهُم ما ابلَی.»(2)
پس فراموش نکن که باید بر آنان مأموران مخفی از مردمان امین و حقگوی را که در میان مردم بدین صفات شناخته شده باشند، بگماری تا زحمات و فداکاری های آنان را برای تو بنویسند و آنان مطمئن باشند که تو زحمات و فداکاری های آنان را می دانی و باید مناسب با میزان زحمات و فداکاری هایشان با آنان برخورد نمایی.
بنابراین نظارت، بازرسی و پی گیری هم برای مشخص کردن قوتها، زحمات و فداکاری هاست و هم برای مشخص شدن ضعف ها، انحرافات و خیانت هاست؛ و البته مشخص است که بازرسان امین و حق گو در امر نظارت و بازرسی باید به گونه ای عمل کنند که فضایی سراسر اعتماد ایجاد شود و کارگزاران و کارکنان دریابند که بازرسی و نظارت امری است برای حفظ امانت داری و خدمت گزاری و مردم داری آنان، و نیز برای توجه به زحمات و حسن خدمت ایشان، چنان که حضرت تأکید کرده است که در گماشتن بازرسانی امین و حق گو بدین صفات شناخته شده باشند نباید فروگذاری شود تا رنج و زحمت و حسن خدمت هر زحمت کش و خدمت گزاری ثبت شود و آنان اعتماد یابند که حسن خدمتشان مورد توجه قرار می گیرد.
راه و رسم امیرمؤمنان علی (ع)
امیر مؤمنان علی (ع) خود در تمام دوران زمام داری خویش مراقبت و نظارتی دقیق و پی گیرانه بر اعمال و رفتار و مناسبات و نوع زندگی کارگزاران خود داشت و چشم هایی مخفی (عیون) بر آنان می گماشت و کلیه ی اعمال و رفتار و نوع مدیریت ایشان به آن حضرت گزارش می شد و به تناسب عمل کردشان با آنان برخورد می شد. عبارت «بلغنی» (به من رسیده است) که در تعدادی از نامه های امیرمؤمنان علی (ع) به کارگزارانش آمده است، بیانگر نظارت و بازرسی و پیگیری جدی آن حضرت در اداره ی امور است.(3)
نظارت و مراقبت امیر مؤمنان علی (ع) بر عملکرد و رفتار کارگزارانش تا آن جا بود که حتی شرکت آنان در یک مهمانی اشرافی از نظر آن حضرت مخفی نمی ماند، چنان که وقتی عثمان بن حنیف فرمان دار بصره، در مجلس مهمانی (جشن عروسی) یکی از ثروتمندان بصره شرکت کرد، گزارش آن بلافاصله به علی (ع) رسید و آن حضرت او را توبیخ کرد و بدو نوشت:
«امَا بَعدُ، یابنَ حنیفٍ: فَقد بلغَنی ان رجُلاً من فتیهِ اهلِ البصرهِ دعاکَ الی مادبهٍ فاسرعتَ الیها، تستطابُ لکَ الالوانُ و تنُقلُ الیکَ الجفانُ. و ما ظَننتُ انکَ تُجیبُ الی طعامِ قومٍ عائلهُم مجفُو، و غنیهُم مَدعُو.»(4)
اما بعد، ای پسر حنیف! به من گزارش رسیده است که یکی از جوانان اهل بصره تو را به خوان مهمانی اش دعوت کرده است و تو نیز بدان جا شتافته ای. خوردنی های نیکو برایت آورده اند و پی در پی کاسه ها پیشت نهاده اند. گمان نمی کردم تو مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندشان به جفا رانده است و بی نیازشان دعوت شده است.
این نامه بیانگر میزان دقت و حساسیت امیر مؤمنان علی (ع) در نظارت و مراقبت بر کار و رفتار کارگزارانش است و این که در این امر هیچ گونه مسامحه ای روا نمی داشت و خویش و بیگانه، و نزدیک و دور نمی شناخت. آن حضرت در نامه ای دیگر که به یکی از کارگزارانش نوشته، او را متوجه نظارت امام (ع) بر همه ی امور کرده و سخت هشدارش داده است:
«امَا بَعدُ، فَقد بَلغنَی عنکَ امرُ، ان کُنتَ فعلتُه فقَد اسخطتَ ربکَ، و عصیتَ امامکش، و اخزیتَ امانتکَ…»(5)
اما بعد، درباره ی تو به من گزارشی رسیده است که اگر چنان کرده باشی، پروردگار خود را به خشم آورده باشی، و امام خویش را نافرمانی کرده، و امانت [مسئولیت و کارگزاری] خود را به رسوایی کشانده.
هم چنین امام (ع) در نامه ای که به مصقله بن هبیره شیبانی فرماندار «اردشیر خره» یکی از شهرهای فارس، نوشته چنین فرموه است:
«بَلغنَی عنکَ امرُ ان کنُتَ فعلتُه فَقد اسخَطتَ الهک،َ و عَصیتَ امامَکَ …»(6)
به من درباره ی تو گزارشی رسیده است که اگر چنان کرده باشی خدای خود را به خشم آورده باشی و امام خویش را نافرمانی کرده باشی.
این نمونه ها و نمونه هایی دیگر از نامه های امیر مؤمنان علی (ع)(7)، حاکی از این است که آن حضرت کارگزاران خود را سخت مراقبت می کرده و بر کارهای ایشان نظارت می نموده است و به طور آشکار و پنهان عمل کرد و رفتار کارگزارانش را بازرسی می کرده است و این امر را امری ضروری در اداره ی درست امور می دانسته است؛ و هم چنین از آنان مسئولیت می خواسته و حسابرسی شان می کرده است.
ضرورت نظارت، بازرسی و پیگیری
هیچ سازمانی بدون نظارت، بازرسی و پیگیری نمی تواند به سوی اهداف سازمانی خود سیر کند و بدان ها نائل شود. سلامت و صلابت هر سازمانی در گرو نظارت، بازرسی و پی گیری درست و پیوسته است؛ و در صورتی که این امر رعایت نشود، نمی توان انتظار داشت که کارها طبق برنامه، به سوی اهداف تعیین شده، به دور از خلل و تباهی پیش رود. نظارت و مراقبت بر اعمال و رفتار و شیوه ی مدیریت کارگزاران و عملکرد کارکنان جدی ترین مسأله در یک نظام اداری است؛ و البته این امر به معنای بی اعتمادی به آنان و ایجاد یک فضای عدم اطمینان نیست، بلکه بدین معناست که نوع آدمی نیازمند مراقبت و نظارت است، و انسان باید احساس کند که گذشته از ناظر و مراقب درونی، ناظر و مراقب، یا ناظران و مراقبانی بیرونی بر اعمال و رفتار و راه و رسم او نظارت و مراقبت می کنند و کارهایش مورد پی گیری قرار می گیرد، و این گونه نیست که انسان هر طور اراده کرد بتواند عمل کند و به هر راه و رسمی میل کند و نسبت به عملکرد و راه و رسم خود پاسخ گو نباشد. لازمه ی مسئولیت در هر مرتبه ای که فرض شود، پذیرش نظارت و مراقبت و پاسخ گویی است. آدمی پیوسته در معرض اشتباه و تباهی است و هر کس در معرض وسوسه های نفس و امیال پست است.
«انَّ النَفسَ لامارهُ بالسوءِ الا ما رَحِمَ رَبی.»(8)
نفس [آدمی] بسی به بدی و گناه فرمان می دهد مگر آن که پروردگارم رحمت آرد.
گذشته از این حقیقت کلی و فراگیر، قدرت و اختیار تصرف در امور، آدمی را در معرض وسوسه هایی سخت و شدید قرار می دهد، چنان که نبوده اند مردمانی نیک که چون در مصدر امور قرار گرفته اند، از راه و رسم نیک پیشین خود دور شده اند و به خودکامگی میل کرده اند، و با مردم ستم گرانه رفتار نموده اند. امیر مؤمنان علی (ع) در نامه های خود به کارگزاران و مسئولان، این امر را گوشزد می کرد تا از آن غفلت نورزند. در نامه ای به اشعث بن قیس نوشت:
«و انتَ مسترعیً لمَن فَوقکَ. لیسَ لکَ ان تَفتاتَ فی رعَیهٍ، و لا تخُاطرَ الا بوثیقهٍ؛ و فی یَدیکَ مالُ من مالِ اللِه عز و جل و انتَ من خُزانهِ حتَی تسُلمهُ الیَّ.»(9)
باید به فرمان آن کس که فرا دست توست، حق امانت [زمامداری] پاس داری و نگاهبان آن باشی؛ و تو را نرسد که به استبداد و دل خواه خود در میان مردمان رفتار کنی، یا به کاری دست زنی که به آن فرمان نیافته ای. و در دست تو مالی از مال های خدای عزوجل است و تو خزانه دار آنی تا آن را به من بسپاری.
راه و رسم امیرمؤمنان علی (ع) در اداره ی امور چنین بود که کارگزاران و مسئولان خود را زیر نظر می گرفت و بر اعمال و رفتار و شیوه ی کار آنان نظارت می کرد و وظایفشان را پی گیری می کرد و به همین راه و رسم سفارش می فرمود:
شیوه ی نظارت و بازرسی
شیوه ی نظارت و بازرسی ای که امیر مؤمنان علی (ع) بیشتر بدان فرمان می دهد، شیوه ای غیر مستقیم و غیر علنی و مخفی است:
«و ابَعثِ العُیونَ…»(10)
چشم هایی [مخفی] بر کارگزاران و کارکنانت بگمار.
البته این شیوه به معنای نفی شیوه های دیگر از جمله شیوه ی نظارت و بازرسی مستقیم و علنی و آشکار نیست که در مواردی به ویژه مشخص شدن وجود خلاف، و رفتار و مدیریت های خودکامانه و چپاول گرانه بدین شیوه عمل می شود. بلکه شیوه ی غیر علنی و مخفی از مزیت های چند نسبت به دیگر شیوه ها برخوردار است، از جمله:
1. شیوه غیر علنی و مخفی، نقشی پیش گیری کننده از خلاف و رفتار نادرست و روش های خودکامانه دارد.
2. در این روش گزارش کنندگان در محذورهایی که در شیوه ی مستقیم و علنی نظارت و بازرسی وجود دارد، قرار نمی گیرند.
3. در این روش امکان مخفی کردن امور و تصنع و ظاهر سازی وجود ندارد.
4. در این روش به سرعت می توان جلوی کجی و انحراف و مناسبات نادرست را گرفت، چنان که در برخوردهای امیر مؤمنان علی (ع) با کارگزارانش از جمله عثمان بن حنیف می توان مشاهده کرد.(11)
امیر مؤمنان علی (ع) در نامه ای به یکی از کارگزاران خود به نام کعب بن مالک به وی فرمان می دهد که منطقه ای خاص را به شیوه ی مستقیم و علنی و آشکار بازرسی نماید و از اعمال و رفتار و راه و رسم کارگزاران در آن منطقه جویا شود:
«امَا بَعدُ، فَاستخِلف علَی عَملَک و اخُرج فی طائفهٍ من اصحابک َحتی تَمُرَّ بارض السوادِ کورهً کورهً، فتَسالهُم عَن عُمالِهم و تَنظُر فی سِیرتهِم.»(12)
اما بعد، شخصی را به جای خود به عنوان جانشین قرار ده و خود را به همراه گروهی از یارانت [برای بازرسی و نظارت بر عملکرد و رفتار کارگزاران و مسئولان به همه ی مناطق روانه شوید و] تمام سرزمین سواد (عراق) را منطقه به منطقه بگردید و از چگونگی رفتار و اعمال کارگزاران جویا شوید و سیره ی آنان را مورد بررسی و پی گیری قرار دهید.
نقش و جایگاه نظارت و بازرسی
امیر مؤمنان علی (ع) نقشی ویژه و جایگاهی بس مهم برای نظارت و بازرسی بر شمرده است، بدین صورت که با نظارت و بازرسی است که امانت اداره ی امور حفظ می شود و حرمت ها و مرزها پاسداری می گردد و حق ها به درستی ادا می شود و کارگزاران و کارکنان به خوبی با مردمان رفتار می کنند، چنان که آن حضرت فرموده است:
«فانَّ تعَاهُدکَ فی السرِ لاموُرهِم حدوهُ لهُم علَی استعمالِ الامانهِ و الرفقِ بالرعیهِ.»(13)
پس بازرسی نهانی در کارشان، آنان را به امانت داری و نرمی با مردمان وادار می سازد.
چنان که در بحث های گذشته مطرح گردید، در اندیشه و سیره ی سیاسی امیرمؤمنان علی (ع) زمامداری و مدیریت، به مفهوم تسلط و خودکامگی نیست، بلکه به مفهوم امانتداری و خدمتگزاری است و زمانی این امر به طور همه جانبه و در تمام مراتب تحقق می یابد که بازرسی و نظارتی دقیق وجود داشته باشد. چنین بازرسی و نظارتی مانعی جدی در تعرض به اموال و دارایی ها و امکانات و عاملی مهم در حفظ مناسبات درست انسانی، و رفتاری از سر رفق و مدارا با مردمان و خدمتگزاری به ایشان است. کارگزاران و کارکنان دستگاه اداری نباید فراموش کنند که فلسفه ی وجودی نظام اداری، خدمتگزاری به مردمان و پاسداری از حقوق ایشان است و هدف دولت اسلامی اقامه ی حق و دفع باطل است و آنان وسیله ی تحقق این هدف اند. هرگاه کارگزاران و کارکنان فلسفه ی وجودی دستگاه اداری و جایگاه خود را در خدمتگزاری به مردمان و امانتداری ایشان فراموش کنند، خود را حاکم بر مردمان و مسلط بر نوامیس و اموال و حیثیت ایشان می بینند و امکان هر گونه فساد و تباهی، و ستم و بیدادگری هست؛ و آن چه صلاح و سامان اداره ی امور را تضمین می کند، بازرسی و نظارتی پیوسته و همه جانبه دقیق است.
ویژگی های بازرسان
علاوه بر ویژگی های کلی که برای تمام کارکنان دولت مطرح شد، امیر مؤمنان علی (ع) درباره ی ویژگی های بازرسان به مالک اشتر چنین می نویسد:
«و ابَعثِ العُیونَ من اهلِ الصدقِ و الوفاءِ علَیهِم.»(14)
و از ارباب راستی و وفا را بر کارگزارانت مراقب ساز.
نظارت و بازرسی کسانی ارزش دارد که آنان اهل صداقت و راستی و وفاداری باشند؛ و نیز آنان که امین و مورد اعتمادند و جز حق نمی گویند، چنان که پیشوای حق طلبان علی (ع) بر آن تأکید کرده و فرموده است:
«ثُم لا تَدع ان یَکوُن لکَ علیِهم عیُون من اهلِ الامانهِ و القَول ِبالحقِ عندَ الناسَ.»(15)
پس فراموش نکن که باید بر آنان مأموران مخفی از مردمان امین و حقگوی را که در میان مردم بدین صفات شناخته شده باشند، بگماری.
پی نوشت ها :
1. همان.
2. تحف العقول، ص 89.
3. ر. ک: دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، ج2، ص 552.
4. نهج البلاغه، نامه ی 45.
5. همان، نامه ی 40.
6. همان، نامه ی 43.
7. ن. ک: همان، نامه های 20، 34، 44، 63، 70، 71.
8. قرآن، یوسف /53.
9. نهج البلاغه، نامه ی 5.
10. همان، نامه ی 45.
11. ن. ک: همان، نامه ی 45.
12. کتاب الخرج لایی یوسف القاضی، ص 118.
13. نهج البلاغه، نامه ی 53.
14. همان.
15. تحف العقول، ص 249.
منبع مقاله: دلشاد تهرانی، مصطفی، (1379)، دولت آفتاب: اندیشه سیاسی و سیره حکومتی علی (ع)، چاپ چهارم: 1387.