خانه » همه » مذهبی » موسیقی شیطانی

موسیقی شیطانی

موسیقی شیطانی

این مقاله که درباره ی تأثیر شیطان پرست ها بر موسیقی غرب است به بررسی رسوخ افکار شیطان پرستی در موسیقی و به خصوص در کشور امریکا می پردازد و هدف آگاه دادن به شنوندگان موسیقی های غربی از برخی ناپاکی ها و

00285931 - موسیقی شیطانی
0028593 - موسیقی شیطانی
نویسنده: حمید کریمی

 

چرا موسیقی های متال و مانند آن را مروج شیطان پرستی می دانند؟

این مقاله که درباره ی تأثیر شیطان پرست ها بر موسیقی غرب است به بررسی رسوخ افکار شیطان پرستی در موسیقی و به خصوص در کشور امریکا می پردازد و هدف آگاه دادن به شنوندگان موسیقی های غربی از برخی ناپاکی ها و نیات پلیدی است که سازندگان این موسیقی شیطانی با اهداف از قبل تعیین شده خود در معرض گوش و مغز شنوندگان موسیقی غربی وابسته به گروه های شیطان پرستی قرار می دهند. در آهنگ های فوق، اعمالی شیطانی برای اغفال بینندگان و شنوندگان کنسرت ها و نوارها طرح ریزی شده است. این پیام های شیطانی هم در حین خواندن اثر در متن شعر و هم به صورت پنهانی در پشت نوارکار گذاشته شده و قابل درک است. منظور از پشت آهنگ این است که همان نوار وقتی از انتها به ابتدا و با دور کند پخش شود مطلبی یا عبارتی دیگر با مضمونی کاملاً منحط و شیطانی به گوش می رسد. این چرخش چپ به راست نوار کاست همه مسائل را روشن خواهد کرد؛ به عنوان مثال در چرخش طبیعی یک نوار کاست چنین خوانده می شود: «… بوی عطر تو چه دلپذیر است…» ولی دقیقاً پشت همین قسمت در حال برعکس چنین می شود: «… شیطان خداوند ماست…» که این مسئله از دید شنونده ی عادی کاملاً غیر منطقی است ولی در حقیقت وجود خارجی دارد. این مسئله فقط وقتی قابل درک است که بتوان فهمید چگونه چند کلمه مبهم و اغلب بدون معنا در برابر عکس شدن حروفشان می توانند تحریک کننده یا شیطانی باشند؟
برجسته ترین نسخه این نوع کارها را می توان در آهنگ «لایس لابونیتا» از «مدونا» خواننده زن آمریکایی دید که قسمت هایی از این آهنگ به زبان اسپانیولی خوانده می شود. وقتی خواننده به زبان اسپانیولی کلمه «گوموبرگن» را تکرار می کند، در همان قسمت پشت نوار عبارت: «… به من شیطان گوش بده…» تکرار می شود. خوانندگان پاپ و راک مدام در آهنگ های خود این واژه ها را به کار می برند: به جهنم خوش آمدید / سرودی از جهنم / محکوم به جهنم / تو جهنم بسوز / شاهزادگان جهنم / نگهبان جهنم / می خواهم به جهنم بروم / زنگ های جهنم و….
افلاطون در کتاب مشهور خود می نویسد: وقتی ریتم موسیقی تغییر می کند احساس قوانین جامعه نیز با آن متحول می شود.
ارسطو نیز می گوید: موسیقی قدرتی است که شخصیت را می سازد. در تأثیر مخرب موسیقی بر اعصاب و ذهن هیچ شکی نیست. هم چنین تأثیر مخرب موسیقی های شیطانی بر شخصیت مردم غیر قابل انکار است. یکی از بنیان گذاران مکتب کمونیست می گوید: یکی از سریع ترین راه های نابود کردن جامعه، موسیقی است. در یک آزمایش هنگام پخش موسیقی راک، یک تخم مرغ خام پخته شد!. موسیقی راک تأثیر بسیار منفی بر توانایی فکر کردن و یادگیری دارد. به قول یکی از ستارگان پاپ: موسیقی یک کدیین دار پر قدرت است و موسیقی پر قدرت ترین محرک در مغز انسان است. یکی از خوانندگان موسیقی پاپ می گوید: موسیقی زبان زبان هاست. هیچ چیز دیگری مثل موسیقی وجدان را با این قدرت متأثر نمی کند. یک پژوهشگر موسیقی می گوید: به وسیله ی موسیقی معیارهای شنوندگان تغییر داده می شود و آن ها را با تربیت خانواده بیگانه می کند. پژوهش های ژرف نشان می دهد با موسیقی می توان هر چیزی را به ضمیر ناخودآگاه انتقال داد. موسیقی از مواد مخدر خطرناک تر است.
به نوشته ی کتاب مقدس: شیطان قبل از هبوط در مقام مسئول امور موسیقی آسمان بوده. در موسیقی ها جملاتی هم چون عیسی علیه السلام بچه ی حزام زاده مریم یا من عیسای مسیح فریب دهنده را انکار می کنم و از او متنفرم و… آمده است. در این شوها مسیح با مواد مخدر مطابقت داده شده و برهنه بودن عیسی را با شهوت جنسی یکی دانسته اند. همه ی اعمال مسیح علیه السلام امور بی فایده ذکر شده است. در آهنگ سوگند خوانده راک می گوید: ما با تمام ارواح شریر تسخیر شده ایم. ای خدا! ما مرگ تو را می خواهیم. ما بر روی برگزیده ات تف می کنیم و در دست راست شیطان می نشینیم. در کتاب شیطان پرست ها نوشته شده است: ( زندگی یعنی شهوت. از زندگی لذت ببر. شیطان خدای توست. ما حیوانات هم جنس خوار هستیم. من نجات دهنده ی خودم هستم. مفهوم زندگی در لذت می باشد. شیطان پرستی رابطه جنسی را تأیید می کند. به نظر ما آزادی جنسی موضوعی مهم و از ارکان مذهب شیطانی ماست). گروه های شیطان پرست موسیقی راک rolling Stones – kiss – WASP 0 Pink Floyd – Black Sabbath طبق نوشته هایشان نفس و زندگی خود را به شیطان سپرده اند و شیطان را چون خدای خود می پرستند. این ها در بیانیه های خود اعلام کرده اند که شیطان به آنان قدرتی داده است تا به وسیله ی آن معجزاتی انجام دهند که باعث حتی خودکشی اشخاصی می شود که برای شنیدن کنسرت این گروه ها در محل حاضر می شوند.
شایان ذکر است که این گروه ها بارها و بارها برای اعمال غیر اخلاقی و جنایات پی در پی تحت تعقیب قرار گرفته اند. روزنامه های دولتی و ایالتی امریکا و هفته نامه های مربوط به این مسایل همیشه پر از جنایات این گروه ها و پیروان آن ها بعد از مصرف بی رویه مشروبات الکی است. این گروه های شیطانی با چنان قدرتی کار خود را انجام می دهند که قادرند با اعمالی خارق العاده و جادوگری از بالای صحنه مردم را به صدمه زدن به خود و حتی خودکشی ترغیب کنند. در بررسی روزنامه ها و رسانه های دیگر همگانی می توان نمونه جنایات و خودکشی فزاینده ی شنوندگان و بینندگان این کنسرت ها را به صورت نمودار غیر عادی کشتار، تجاوز به عنف، استفاده ی مرگ آور از مواد مخدر و خودکشی مشاهده کرد. میانگین این خودکشی یا صدمه رساندن شدید به خود، برای مثال برای گروه پینک فلوید به پانزده تا بیست نفر بعد از هر کنسرت می رسد. مرگ های زود هنگام، خودکشی، قتل، مواد مخدر، زنا و… فرجام موسیقی پاپ، راک و هوی متال است. در موسیقی راک زخمی کردن تبدیل به امری رایج شده است. هرج و مرج، حمایت از فلسفه اگزیستانسیالیزم، اعمال دیوانه وار و خشونت آمیز، خودزنی از اعمال عادی هواداران و مروجان این نوع موسیقی های شیطانی است. پس از شنیدن صدای گوش خراش هوی متال جوانی مادر خود را می کشد، سپس به خودزنی می پردازد و خودکشی می کند. بر پایه آمار منتشره در غرب، از هر هفت نفر جوانی که به موسیقی راک گوش می دادند، یکی از آن ها خودکشی کرده است. تشویق به مواد مخدر، الکل و کارهای ناباب دیگر، یک امر عادی است. بیشتر کسانی که خودکشی می کنند، تحت تأثیر موسیقی راک هستند. هواداران این موسیقی می گویند: ما هر کاری می کنیم، هر چند زشت و بد باشد. یکی از ستارگان موسیقی راک می گوید: « راک خود، مواد مخدر را می آفریند». یکی از هواداران راک می گوید: « راک به خاطر زن است و من در مدت یکسال با بیش از دو هزار زن رابطه جنسی داشته ام». علامت کتاب شیطان پرست ها، نشانه های شیطان پرست ها، علامت هم جنس بازان، بُز دجال یا ضد مسیح، نشانه پست ترین شهوات جنسی است. هواداران شیطان اعتقاد دارند: اخلاقیات بی اهمیت هستند. دویست نوع بیماری مقاربتی در میان مردم آمریکا به خاطر ارتباط جنسی ناشی از تأثیر موسیقی شیطانی رواج دارد. ترکیب شدن سکس با خشونت طلبی در موسیقی راک یک امر عادی است. محققین و روان شناسان می گویند: سه بار راک را گوش کنید، خود تبدیل به یک خشونت طلب می شوید. یکی از ستارگان موسیقی شیطانی می گوید: « من سیستم و حکمت دنیا را به مبارزه دعوت می کنم و قوانین انسان و خدا را به زیر سؤال می برم. هرکه به من باید و نباید بگوید، دشمن مرگبار فانی من است. در حقیقت سرکشی، روح و قلب راک است». گالت از ستارگان موسیقی شیطانی، مراسم سکسی خود را در شو مشهورش، با این مطلب به پایان می رساند: « جلال و ستایش تا ابد از آن توست ای شیطان! لذا روح من روزی در زیر درخت نیک و بد آرام می گیرد». چندین جوان پس از شو مذکور خودکشی کردند! در تمام گروه های راک، گروه بوسه به اسم گروه لژیونر شیطان، ملقب است و این لقب، به واسطه وحشی گری و شیطان پرستی این گروه از طرف گروه های شیطان پرست دیگر به آن ها داده شده است.
این گروه ها علایم زیادی را برای نیرو گرفتن استفاده می کنند، علایمی مثل: صلیب وارونه، بز، ستاره، ستاره های شش گوش و…. سومین نمونه گروه وسپ است. این گروه اسم خود را براساس حروف اول جمله ی « ما پیروان سکس هستیم» انتخاب کرده اند. تاریخچه راک اندرول بدین گونه است: روزی در یکی از نمازخانه های محلی، واعظ متوجه دختر جوانی شد که در حین موعظه از خود بیخود شده و به زمین افتاد. واعظ به سرعت نزد او رفته و برایش دعا می کند و به روح ناپاک امر می کند که بیرون آید، اما عملش بی نتیجه می ماند و دختر کلماتی را ناخواسته به زبان می آورد که آن را به نطفه راک نسبت می دهند. او در حالی که مانند مار روی زمین می پیچید، گفت: من یکی از بزرگ ترین ارواح ناپاک هستم. من به این دنیا آمده ام تا مژده دهم که ما به زودی زود به زمین خواهیم آمد تا نسل در حال شکل گرفتن زمین – نسل جوان – را اسیر کنیم و بر آن ها حکومت کنیم. این واقعه در سال 1950 در تاریخ ثبت شده است. به همین جهت این سال را سال نزول رسمی شیطان به قرن بیستم نامیده اند. درست در همین سال بود که گروه بیتل ها و الویس پریسلی این شیوه موسیقی را باب کردند و مروج این مکتب شدند. بعد از آن گروه های دیگر راک اندرول شروع به کار کردند. این سال، سال تولد و نزول رسمی شیطان به وسیله موسیقی است. موضوع پیام های این آهنگ ها اساساً کفر به خداوند و انبیای الهی و نفی عدالت و محبت خداست. این پیام ها موضوعات دیگری هم دارند، از قبیل: دعوت به زنا، خشونت، سکس، مواد مخدر، خودکشی، قتل و… در آهنگ شبان از موسیقی پینک فلوید، در ابتدای امر، موسیقی مذهبی منطبق بر بخشی از عهد عتیق تلقی می شود ولی بعد به آهستگی کلمات عوض می شوند و آهنگ کفر آمیز می گردد: او مرا در مکان های بلند آویزان می کند. او مرا مانند نان خشک خرد می کند و می خورد. و یک روز همگی علیه خدا قیام خواهیم کرد… ای خدا! تو ناعادل، دروغگو و کلک باز هستی و فقط ما را رنج می دهی.
در آهنگ های آلبوم آخر الدورادو آمده است:
عبارت اول: To See The enternal life is mect to be
عبارت دوم: He is the nasty one christ you, re enternal.
عبارت دوم کلماتی است که دقیقاً بعد از عبارت اول خوانده می شود «… او بد و ننگ آور است. مسیح تو حرام هستی».
این پیام بسیار واضح و آشکار (در پشت آهنگ) شنیده می شود. شاید الآن به این سؤال برسید که چرا شیطان این پیام ها را در پشت آهنگ ها و یا با صدای بسیار ضعیف و کوتاه قرار می دهد و یا بگویید اگر من در حالت عادی این آهنگ را بشنوم، چیزی از پیام نمی فهمم و این پیام ها هم به من کاری نخواهد داشت، من فقط به متن ساده ی نوار گوش خواهم داد و قدرت شیطانی خفته در پشت نوار مرا آزار نمی دهند، در این جا مناسب است نظر یک دکتر مغز را در ایالت واشنگتن ایالات متحده مستقیماً نقل کنم. ویلیام دورل در بخشی از نتیجه گیری تحقیق خود می نویسد:
در مغز انسان دستگاهی مانند کامپیوتر وجود دارد که اطلاعات غیر منطقی و مستقیم را از مغز دور می کند و این گونه اطلاعات را رد می کند. سیستم ارزشیابی این دستگاه براساس منطق انسان است اگر چنین اطلاعاتی خارج از منطق انسان وارد این سیستم شود، دستگاه این اطلاعات را از مغز دو خواهد کرد و انسان را وا می دارد تا این اطلاعات را فراموش کند…، ولی اگر هرگونه اطلاعاتی به بخش خاصی از مغز برسد، مغز بدون چون و چرا پذیرفته و آن را جزء قواعد آماده خود قرار می دهد. با این روش می توان به سادگی اطلاعات خاصی را وارد سیستم اطلاعاتی خود کرد، بدون این که شخص در موقع شنیدن متوجه پیام آن شود. این سیستم اطلاعاتی و گیرنده پیام ها را در اصطلاح Subilminal progremme می گویند، به معنای « پیام هایی که گوش نمی شنود ولی مغز آن ها را دریافت می کند».
برای درک بهتر این موضوع از چند مثال کمک می گیریم تا تأثیر سریع و غیر قابل انکار این گونه پیام ها را بر مغز نشان دهیم: اگر صدایی بین ده تا پانزده دسی بل قدرت داشته باشد به راحتی قابل شنیدن است و اگر سه دسی بل یا کمتر باشد، گوش آن را نخواهد شنید و فقط مغز پیام آن را درک می کند. در یکی از سوپر مارکت های بزرگ شهر لندن نواری از ساعت اول کار، شروع می کند و تا آخرین لحظه ی حضور مشتریان تکرار می شود و در این مدت زمان استفاده از نوار، میزان سرقت از این فروشگاه خاص پیش از 95% کاهش نشان داد. دلیل این کار به این صورت است که در طی پخش نوار صدایی ضعیف با این مضمون که تو آدم خوبی هستی و دزدی نمی کنی، در حال پخش بود و به مشتریان القا می کرد که دست به دزدی نزنند. اشخاصی که وارد فروشگاه می شدند، تحت تأثیر این پیام در حال تکرار، دست به دزدی نمی زدند! در یکی از مجله های شیطان پرستی مقاله ای با این موضوع نوشته شده بود که برعکس فکر کن، برعکس راه برو، برعکس حرف بزن، برعکس بنویس و برعکس بنشین. در آلبوم ready control میگ جاگر این عبارت را دوباره در حالت عادی تکرار می کند: Anothen by Dust Quenc که هیچ گونه ارتباطی با بقیه آهنگ پیدا نمی کند ولی اگر این بخش با دور آهسته و از سر به ته بررسی کنیم به عبارت شگفت انگیزی بر می خوریم: It’s fun to Smoke mari-juana (کشیدن ماری جوانا لذت بخش است). این آهنگ به گفته ی ناظران عینی در دیسکوتک ها حداقل پنج بار درخواست می شود که سه تا چهار برابر درخواست برای یک آهنگ معمولی در یک شب برآورد شده است. ضمناً در حین اجرای این آهنگ کسی دعوت برای دود کردن ماری جوانا را رد نمی کرد، شیطان را فرا بخوانید. شیطان در کنار شماست، با شیطان حرکت کنید، با شیطان ببینید و با شیطان بمیرید. در حقیقت ما وقتی به موسیقی در حال نرمال گوش می کنیم، ضمیر ناخودآگاه ما قادر است پیام های معکوس را با بهترین وجهی درک کند. این پیام های موسیقی مستند در موسیقی هستند. پیام های شیطانی، عناصر تفکر ضد دینی و اخلاقی، از امور عادی موسیقی شیطانی در غرب هستند.
منبع: کریمی، حمید، (1388)، جهان تاریک، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مؤسسه بوستان کتاب ، اول.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد