خانه » همه » مذهبی » هشدار به کاتولیسیسم

هشدار به کاتولیسیسم

هشدار به کاتولیسیسم

شاید خیلى‏ها تصور کنند که بزرگ دترین چالش کلیسا در قرن بیست و یکم، اسلام و اسلام‏گرایى رو به رشد در جهان غرب و به‏خصوص اروپا باشد، جایى که قرن‏هاى طولانى پایگاه اصلى مسیحیت بوده‏است.

0004093 - هشدار به کاتولیسیسم
0004093 - هشدار به کاتولیسیسم

 

نویسنده : نیکو پرهیزگاری

 

شاید خیلى‏ها تصور کنند که بزرگ دترین چالش کلیسا در قرن بیست و یکم، اسلام و اسلام‏گرایى رو به رشد در جهان غرب و به‏خصوص اروپا باشد، جایى که قرن‏هاى طولانى پایگاه اصلى مسیحیت بوده‏است. رویدادهاى این سالیان اخیر نیز به این گمان دامن مى‏زند: تعارض گروه‏هاى مسلمان در اروپا و آمریکا با برخى گروه‏هاى بنیادگراى مسیحى، تصویب و اعمال قوانین محدودکننده علیه به کارگیرى نمادها و فعالیت‏هاى اسلامى در کشورهاى اروپایى، و در نهایت عدم جذب مسلمانان مهاجر در جوامع اروپایى که به آن پناه برده‏اند، مانند فرانسه.
رویدادهایى دیگر نیز به این چالش‏ها دامن مى‏زند، نظیر حادثه یازده سپتامبر، اقدامات تروریستى گروه القاعده که قرائت خشونت آمیز و متحجرانه‏اى از اسلام را ترویج مى‏کنند، جنگ آمریکا و متحدان غربى‏اش با طالبان و صدام و اشغال سرزمین‏هاى اسلامى افغانستان و عراق، و همین‏طور افراطگرایى گروهى از بنیادگرایان مسیحى که از توهین به ساحت قرآن کریم و مقدسات مسلمانان دم مى‏زنند.
اما کلیسا چگونه مى‏تواند این بحران تعارض را از سر بگذراند؟ و آیا این تنها چالشى است که کلیسا در این سال‏ها با آن مواجه بوده‏است. جان ال. آلن. جى آر، مخبر واتیکان در هفته‏نامه(( National Catholic Reporter ))پاسخ منفى به این سوال مى‏دهد. او که از آینده کلیسا و به‏خصوص کلیساى کاتولیک در هراس است، به جز مسئله مسلمانان، چندین مسئله بنیانى دیگر را نیز نام مى‏برد که کلیساى‏کاتولیک ناگزیر از مواجهه واقع‏گرایانه با آنها است، مسائلى که به تحول و دگرگونى در این کلیسا منجر خواهد شد.

این مسائل کدامند؟

ده گرایشى که کلیساى کاتولیک را متحول خواهد کرد
جان ال. آلن در کتابى با عنوان “کلیساى آینده” از ده گرایشى صحبت مى‏کند که به اعتقاد او در گذر از این قرن به قرن بیست و دوم، منشا تغییرات در کلیساى کاتولیک خواهد شد؛ از نفوذ کاتولیک‏ها بر سیاست‏هاى آفریقا، آسیا و آمریکاى لاتین گرفته تا تاثیر سازمان‏هاى چندملیتى بر معیارهاى اخلاقى و بومى و همین‏طور اسلام‏گرایى در جهان غرب.
آلن تاثیرات جهانى شدن بر کلیساى کاتولیک رم را شرح مى‏دهد و از ضرورت بازنگرى در مسائل بنیادین، سیاست‏ها و عملکرد کلیسا سخن مى‏گوید. او همچنین معتقد است که در طول قرن آینده کلیسا ناگزیر از مواجهه منطقى با تغییراتى مى‏شود که نهاد کلیسا و جهان را به مثابه یک کلیت در بر خواهد گرفت و مى‏باید پاسخى درخور به آن بدهد، خواه این تغییرات مربوط به مسائل جنجالى همچون پیشرفت‏هاى‏بیوتکنولوژیک و افزایش لقاح‏هاى مصنوعى و.. باشد یا گسترش نقش لائیسیسم.
“کلیساى آینده” یک چارچوب جدید بنا مى‏کند براى مواجهه با چالش‏هاى ناشى از تغییرات جهانى، همان طور که توماس فریدمن در کتاب “جهان مسطح است” چنین مى‏کند. اتفاقا کتاب فریدمن منشا مقایسه‏اى نیز براى آلن فراهم کرده‏است. او در مقدمه کتاب “کلیساى آینده” مى‏نویسد:
“توماس فریدمن با کتاب فوق‏العاده محبوب خود که درباره جهانى‏سازى است، پیام مهمى را در سه کلمه مخابره مى‏کند: “جهان مسطح است”. جهانى سازى موانع را کنار مى‏زند، یکى پس از دیگرى، و دنیایى‏خلق مى کند که در آن افراد تیزبین و تیزهوش در کشورهایى چون هندوستان، چین یا برزیل مى‏توانند بر سر به دست آوردن مشاغل رقابت کنند، آن هم نه مشاغل سطح پایین و کم درآمدى که آمریکایى‏ها آن را پس مى‏زنند، بلکه مشاغل پردرآمدى که نیازمند سطح بالایى از تسلط بر تکنولوژى است، یعنى درست همان چیزى که آمریکایى‏ها خواستارش هستند. از این رو کتاب فریدمن هشدارى را در خود نهفته دارد: آمریکایى‏ها مى‏باید در این قرن به خود بیایند و شتاب کنند که در غیر این صورت خود را مقهور پدیده جهانى سازى خواهند دید.
“کتاب “کلیساى آینده” هم درباره جهانى سازى است، از آنجا که به قدیمى‏ترین نهاد جهانى روى زمین، یعنى کلیساى کاتولیک رم مى‏پردازد. جان کلام کتاب را در چند واژه مى‏توان بیان کرد: کلیسا دچار تحولى‏اساسى شده‏است. البته این تحول به معناى درهم‏ریختگى ساختارها و از دست دادن کارکردهایش نیست. مى‏خواهم بگویم، مبانى، بنیان‏هاى نظرى و افعالى که از چهل و چند سال قبل، یعنى دوران شوراى دوم واتیکان1، مظهر کاتولیسیسم بوده و سرآغازى براى زیست کاتولیک امروزى محسوب مى‏شده است، از اساس دارد تغییر مى‏کند، آن هم توسط افرادى که به تازگى در رأس کلیساهاى جهان قرار گرفته‏اند. این کتاب نیز هشدار مى‏دهد که کاتولیک‏ها در قرن بیست و یک نه تنها مى‏باید به خود بیایند، بلکه بیش از آن به ابتکار نیاز دارند. آنها باید تجدیدنظرى در تفکرات خود درباره کلیسا داشته باشند و همچنین درباره ایمان خود و آنچه این ایمان برایشان به ارمغان مى‏آورد دوباره بیندیشند، چرا که در غیر این صورت، کاتولیسیسم نمى‏تواند در مواجهه با چالش‏هاى جدید راهى به جلو باز کند. آنها باید جاده صاف‏کن کاتولیسیسم باشند.”
اما ده مسیرى که کلیساى کاتولیک در گذر از آن و در طول قرن بیست و یک دچار تحول اساسى مى‏شود، به شرح زیر است:
1- مظهر کلیسا در سراسر قرن بیست سرزمین‏هاى شمال بود، یعنى کشورهاى اروپا و آمریکاى شمالى، اما امروز دو سوم اعضاى کلیسا در آفریقا، آسیا و آمریکاى لاتین زندگى مى‏کنند. پس رهبر کاتولیک‏ها در قرن 21 اهل هر کجاى جهان مى‏تواند باشد که این امر تاکنون سابقه نداشته است.
2- کلیسایى که پس از شوراى واتیکان دوم به تعامل با جهان مدرن مى‏پرداخت، امروز به طور رسمى در مسیر عکس حرکت مى‏کند و بر طبل جدایى کاتولیسیسم از مدرنیته مى‏کوبد. این سیاست تاحدى‏واکنشى است در برابر سکولاریزاسیون لجام گسیخته.
3- کلیسایى که در چهل سال گذشته با یهودیت در گفت‏وگو بوده‏است، اکنون خود را در تقابل با یک اسلام مدعى مى‏بیند، اسلامى که نه فقط به خاورمیانه، آفریقا و آسیا محدود نمى‏شود، بلکه در اروپا نیز ریشه دوانده‏است.
4- کلیسایى که در طول تاریخ، بیشتر انرژى خود را روى نیازهاى مذهبى جوانان سرمایه‏گذارى کرده بود، حالا مجبور است پاسخگوى نیازهاى مذهبى مردمى باشد که هیچ جامعه‏اى در کل تاریخ بشرى به سرعت آنها پیر نمى‏شده است.
5- کلیسایى که همیشه براى تبلیغات و رهبرى مذهبى‏اش روى روحانیون خود تکیه داشته است، حالا باید از غیر روحانیون براى هر دوى این فعالیت‏ها استفاده کند.
6- کلیسایى که همیشه مباحثى را در حوزه زیست اخلاقى مطرح مى‏کرد که از مباحث مربوط به هزاره تا موضوع سقط جنین، کنترل زاد و ولد و بسیارى مباحث دیگر را در بر مى‏گرفت، حالا خودش را در دنیاى جسور لقاح‏هاى مصنوعى و دستاوردهاى مهندسى ژنتیک تنها مى‏بیند. کلیسا هم‏اکنون نومیدانه سعى دارد آموزه‏هاى اخلاقى خود را گام به گام پیشرفت‏هاى علمى بشر پیش ببرد.
7- کلیسایى که آموزه‏هاى اجتماعى‏اش را در نخستین مراحل انقلاب صنعتى آغاز کرده بود، حالا با دنیاى “جهانى‏سازى شده” قرن بیست و یکم رو به روست؛ دنیایى که مملو از نهادهاى عجیب و غریبى نظیر شرکت‏هاى چندملیتى و سازمان‏هاى بین‏المللى است که آن زمان که کلیسا دیدگاه‏هایى را فقط با توجه به اجتماع مطرح کرده بود، اصلاً وجود نداشتند.
8- کلیسایى که دغدغه‏هاى اجتماعى‏اش تقریباً فقط به انسان‏ها خلاصه شده است، هم‏اکنون خود را با دنیایى مواجه مى‏بیند که براى حل مسائل زیست محیطى نیازمند نگرش‏هاى تازه‏اى در حوزه الهیات و اخلاقیات است.
9- کلیسایى که سیاست‏هاى خود را همیشه با تکیه بر قدرت بزرگ کاتولیک در هر زمان پیش برده بود، حالا خود را در جهانى چندقطبى مى‏بیند که در آن اغلب قطب‏هاى مهم کاتولیک نیستند و برخى از آنها حتى مسیحى نیز نیستند.
10- کلیسایى که عادت داشت به دیگر مسیحیان به عنوان ارتدوکس‏ها، آنگلیکن‏ها و پروتستان‏ها نگاه کند، حالا شاهد رژه پنتیکاستال‏ها2 در سراسر سیاره زمین است. آمار آنها در کمتر از ربع قرن از پنج درصد به بیست درصد کل مسیحیان جهان افزایش یافته و تعداد کاتولیک‏هاى جهان را به شکل قابل توجهى کاهش داده است. حتى خود کلیساى کاتولیک هم به خاطر کاریزماى این فرقه دارد پنتیکاستال مى‏شود.
کتاب “کلیساى آینده” از زمان انتشار خود تا به امروز، میان الهى‏دان‏ها، محافل آکادمیک، نظریه‏پردازان کاتولیسیسم و حتى کشیش‏ها مخاطبان و منتقدان بسیارى پیدا کرده است که از آن جمله مى‏توان به کشیش جان مک‏کلاسکى اشاره کرد که درباره این کتاب در وبسایت Catholicity مى‏نویسد:
“هیچ فردى که ذره‏اى هم به موضوعات مرتبط با کلیساى کاتولیک یا خود مذهب کاتولیک در بُعد جهانى‏اش علاقه‏مند باشد، نمى‏تواند از خواندن کتاب جان آلن چشم‏پوشى کند. باید اضافه کنم که “کلیساى‏آینده”، کتاب نسبتاً قطورى است که نمى‏توان آن را به یک باره خواند و در عین حال، در پایان کتاب با بخشى عالى مواجه مى‏شویم که منابع مطالعاتى دیگرى را نیز درباره ده گرایشى که آلن آنها را بررسى کرده است، معرفى مى‏کند.”
مک‏کلاسکى مى‏افزاید: “آنچه این کتاب را بیشتر جالب توجه مى‏کند، ارتباط بى‏نهایت زیاد کلیساى کاتولیک با رویدادهاى جهان سکولار در زمانه ماست. مسلماً عوامل متعددى در فروپاشى کمونیسم در اروپا که فقط دو دهه پیش اتفاق افتاد، نقش داشته‏اند. با این حال، بسیارى از کارشناسان در این رابطه از انتخاب ژان پل دوم و نخستین بارى که او به عنوان پاپ به زادگاهش لهستان سفر مى‏کند و همچنین به راه افتادن جنبش همبستگى لهستان به عنوان نخستین عوامل این فروپاشى یاد مى‏کنند. ژان پل دوم در طول دوران مهمى که در جایگاه پاپ قرار گرفت، فقط تأثیرى مذهبى بر جهان نگذاشت، بلکه تأثیرش به خاطر اتهاماتى که به رژیم‏هاى فاسد، دیکتاتور و مستبد وارد مى‏کرد، بیشتر سیاسى بود. در عین حال، اوج گرفتن تدریجى جهادهاى اسلامى در طول دهه 1970 که به تسخیر سفارت آمریکا در تهران منجر شد، عامل مهمى براى انتخاب رونالد ریگان محسوب مى‏شد که او هم در عوض به مسببان فروپاشى نهایى کمونیسم کمک زیادى کرد.”
این کشیش با اشاره به آنچه آلن در کتاب خود آورده است، دو دین مسلط دنیا را در حال حاضر، کاتولیسیسم و اسلام مى‏داند که هر دو رشد شگفت‏انگیزى هم دارند.
مک‏کلاسکى مقاله خود را این گونه به پایان مى‏برد: “به هر حال، به نظر مى‏رسد که دیدگاه‏هاى شخصى آلن ما را به خوبى به پذیرش صحیح آموزه‏هاى کلیسا رهنمون مى‏شود. او به خوبى توانسته در کتابش بى‏طرف باقى بماند؛ کتابى که نه تنها عکسى فورى از کلیساى کاتولیک امروزى ارائه مى‏دهد، بلکه سعى دارد جایگاه این کلیسا را در پایان قرن بیست و یکم نیز – که هنوز در ابتداى آن قرار داریم – پیش‏بینى‏کند. خودش مى گوید: من روزنامه‏نگارم، کشیش، الهى‏دان یا استاد دانشگاه نیستم. وظیفه من توصیف اتفاقى است که دارد براى کاتولیسیسم مى‏افتد و صد البته باید زمینه‏هاى آن را نیز تشریح کنم. بنابراین کتاب مرا مشقى براى این توصیف محسوب کنید نه یک دستورالعمل. نوشتن دستورالعمل براى این موضوع را مى‏سپارم به افرادى که ذهن آموخته‏ترى نسبت به من دارند.”
اما دایانا کالبرتسون، نویسنده مقالات و کتاب‏هاى مذهبى، در وبسایت FutureChurch عملکرد پیشگویانه آلن در کتابش را کاملاً علمى و بر پایه تغییرات آمارى، جنبش‏هاى مذهبى، توسعه تکنولوژى و درک صریح تاریخ معاصر کاتولیسیسم توصیف مى‏کند. او مى‏نویسد: “نخستین انگیزه‏اى که آدم را وادار به خواندن این کتاب مى‏کند، امید به این است که نویسنده همان چیزى را به ما بگوید که دلمان مى‏خواهد بشنویم. خب، باید در برابر این وسوسه مقاومت کنیم. جان آلن یک روزنامه‏نگار است و من مى‏توانم ثابت کنم که جامعه‏شناسى هم بلد است و به همین دلیل، پیشگویى‏اش کاملاً بر پایه آمار علمى است. او در عین حال، به شیوه‏هاى گوناگون امیدهاى ما را نقش بر آب مى‏کند، چرا که این بحث را به میان مى‏کشد که رُم، با وجودى که همه چیزهایى که آن را احاطه کرده‏اند در حال تغییرند، نمى‏خواهد چندان تغییر کند. مسلماً رم دیپلماسى‏اش را تعدیل خواهد کرد اما تغییرى در بنیادهاى خودشناسى‏اش به وجود نخواهد آورد. این در عمل به چه معناست؟ این یعنى که رم در آینده نزدیک مجبور خواهد بود که مثلاً با جماعت کاتولیکى سر و کار داشته باشد که دیگر چندان اروپایى و آمریکایى به شمار نمى‏آیند. با تداخلات فرهنگى که نتیجه اجتناب‏ناپذیر افزایش جمعیت در کشورهاى جهان سوم و آمریکاى لاتین است، با اصرار بر یکسان شدن آیین‏هاى مذهبى و حتى زبان مقابله خواهد شد. کاهش چشمگیر بارورى در کشورهاى کاتولیک سنتى، اذهان عمومى را متوجه سالخوردگان خواهد کرد و این مسئله نیاز به مراقبت‏هاى پزشکى را شدت خواهد بخشید. کمبود کشیش به مسئله‏اى حاد تبدیل مى‏شود و به این ترتیب، نقش افراد غیرروحانى در این میان پررنگ‏تر خواهد شد. در نتیجه، فرهنگ داخلى واتیکان به تدریج تغییر خواهد کرد، اما این تغییر، چندان چشمگیر نخواهد بود.”
کالبرتسون مقاله خود را این‏چنین ادامه مى‏دهد: “اما آلن در عین حال معتقد است که دیگر عواملى که بیشتر به فرآیند جهانى‏سازى مربوط مى‏شود، به طرز قابل توجهى بر کلیسا اثر خواهد گذاشت. مهاجرت مسلمانان به اروپا، نیاز به تبادلات آکادمیک و مطالعه عمیق‏تر اندیشه اسلامى را شدت خواهد بخشید.”
کالبرتسون در خاتمه مى‏نویسد که معتقد است آلن ادعاى پیشگویى ندارد و کتابش هم در این راستا نوشته نشده است: “او با این کتاب مى‏خواهد به ما بگوید که چه چیزى پیش رو داریم، کلیسا کجا ایستاده است و شاید این را هم بخواهد بگوید که تلاش‏هاى ما در چه راستایى باید باشد.”

درباره جان الن

جان ال. آلن. جى آر، مخبر واتیکان در هفته‏نامه National Catholic Reporter و تحلیل‏گر واتیکان در شبکه CNBN و رادیو نشنال پابلیک است.
او نویسنده کتاب‏هایى چون “انجمن سرى”، “همه مردان پاپ” و “اپوس دئى”3 است. همچنین ستونى هفتگى به نام “کلامى از رم” در یک نشریه اینترنتى دارد. جان ال. آلن در نیویورک و رم زندگى مى‏کند.

پی‌نوشت‌ها:

1- شوراى دوم واتیکان بین سال‏هاى (1965 1962 میلادى) تشکیل شد. این مجمع را پاپ یوحناى بیست و سوم افتتاح کرد و در زمان ریاست پاپ پولس ششم پایان یافت. هدف از تشکیل این مجمع که علمایى از کلیساهاى ارتدوکس و پروتستان به صورت ناظر در آن حضور داشتند، نوسازى کلیساى کاتولیک به مقتضاى نیازهاى عصر جدید، به ویژه با توجه به نفوذ و گسترش مادى گرایى و مارکسیسم بود.
2- Pentecostal ؛ وابسته به گروهى از کلیساها که به نیروى روح پاک در انجام معجزات چون شفا دادن، اعتقاد دارند.
3- فرقه‏اى در مسیحیت که در سالیان اخیر گسترش یافته است.

منابع:
وبسایت آمازون
وبسایت انتشارات Doubleday Religion
وبسایت Catholicity
وبسایت FutureChurch
ماهنامه پگاه حوزه شماره 287

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد