خانه » همه » مذهبی » روش سیّد رضی رحمه الله در مواجهه با مجازات روایی در «المجازات النبویه» «4»

روش سیّد رضی رحمه الله در مواجهه با مجازات روایی در «المجازات النبویه» «4»

روش سیّد رضی رحمه الله در مواجهه با مجازات روایی در «المجازات النبویه» «4»

چنان که گفتیم، سید رضی رحمه الله در المجازات النبویه بنا را بر ایجاز و خلاصه گویی نهاده و از این رو، در نقل روایات به ذکر موضع مجاز اکتفا کرده و در موارد بسیاری متن کامل

0028201 - روش سیّد رضی رحمه الله در مواجهه با مجازات روایی در «المجازات النبویه» «4»
0028201 - روش سیّد رضی رحمه الله در مواجهه با مجازات روایی در «المجازات النبویه» «4»
نویسندگان: عبدالهادی فقهی زاده (1) و نرجس توکلی محمدی (2)

 

توجه به کلّ روایت

چنان که گفتیم، سید رضی رحمه الله در المجازات النبویه بنا را بر ایجاز و خلاصه گویی نهاده و از این رو، در نقل روایات به ذکر موضع مجاز اکتفا کرده و در موارد بسیاری متن کامل روایات طولانی را بیان نکرده است؛ با این همه، در مواردی که آغاز یا انجام روایت را در فهم معنای مجاز اثرگذار دانسته، توجه به متن کامل آن را راهی برای فهم معنای درست معرفی کرده است:

نمونه اول:

روایت شماره 29: «الخیل معقود بنواصیها الخیر»؛ (3) خیر [همواره] به موی پیشانی اسب گره خورده است!
سیّد رضی رحمه الله این روایت را بر معنای مجاز، حمل و مراد از آن را عاملیّت اسب در کسب خیر معرفی می کند؛ زیرا اسب سبب توان گری و غلبه بر دشمن و رسیدن به بزرگی و شکوه است. مؤید این برداشت، ادامه روایت مذکور است که در ضمن آن آمده است: «الخیل معقود بنواصیها الخیر، الأجر و الغنیمه إلی یوم القیامه» (4) سیّد رضی رحمه الله مقصود این روایت را تشویق به نگهداری از اسب به سبب فواید آن ذکر می کند؛ زیرا اسب وسیله پیروزی بر دشمنان اسلام است که موجب دستیابی به غنیمت و کسب اجر اخروی است. (5)

نمونه دوم:

روایت شماره 279: «و الذی نفسی بیده لایسلم عبد حتی یسلم قلبه و لسانه…»؛ (6)
سوگند به آن که جانم در دست اوست! هیچ بنده ای مسلمان نیست، مگر آن که قلب و زبان او مسلمان باشد!
در این روایت، مسلمان شدن قلب و زبان مجاز است و مراد از آن سلامت قلب از عقاید ناپسند و حفظ زبان از گفتارهای نکوهیده. مؤید این برداشت. ادامه روایت است که در مورد ایمان فرد افزوده است: «ولا یؤمنُ حتی یأمن جاره بوائِقَه»؛ و ایمان نمی آورد، مگر آن که همسایه اش از
آزار او در امان باشد. (7)

شناخت اسباب صدور

شناخت سبب صدور روایت، یکی از روش ها و ابزارهای فهم مجاز در روایات است.
سید رضی رحمه الله در بیان یکی از وجوه معنایی روایت شماره 265 از این روش استفاده کرده است. وی ذیل روایت «الإیمان یمانی و الحکمه یمانیه»؛ ایمان مرد یمنی و حکمت زن یمنی است! (8)، پس از تبیین معنای مجاز، در تأیید آن، به سبب صدور روایت اشاره می کند و کاربرد «یمنی بودن» برای «ایمان» و «حکمت» را مجاز و مراد از «ایمان» و «حکمت» را اهل ایمان و اهل حکمت بر می شمارد. وی پس از اشاره به مجاز روایت، می گوید:
اهل مکه و مدینه نیز داخل در این وصف به شمار می روند؛ زیرا مکه در جانب یمن قرار دارد و اکثر اهل مدینه از انصارند که اصالتاً اهل یمن هستند. سید رضی رحمه الله در ادامه، برای تأیید الحاق اهل مکه و مدینه به اهل یمن، به قول برخی اشاره می کند که گفته اند: این روایت در غزوه تبوک و در سرزمین شام صادر شده است و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با اشاره به جانب یمن این سخن را فرموده است. بر اساس این قول، از آن جا مکه و مدینه میان شام و یمن قرار دارند، حضرت با اشاره به سمت یمن، مکه و مدینه را قصد کرده اند. (9)

استشهاد به تاریخ

یکی دیگر از راه های فهم مجاز و تأیید صحّت آن، توجه به تاریخ است. سید رضی رحمه الله در المجازات النبویه در یک مورد، ذیل روایت شماره 92 از این روش استفاده کرده است. در این روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «الحجاز قطیفه الإیمان»؛ حجاز روانداز ایمان است. (10)
سیدرضی رحمه الله درباره ی معنای روایت می گوید: یعنی همان گونه که روانداز، بدن انسان را می پوشاند، حجاز ایمان را احاطه کرده است. مقصود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره به ثبات عرب حجاز بر اسلام، پس از پذیرش آن است؛ چنان که هیچ کس از آنان مرتد نشد و از حوزه ایمان خارج نگردید. (11) سیّد رضی رحمه الله در تأیید این برداشت، به نقل علمای تاریخ اشاره می کند که گفته اند: هیچ قبیله ای از قبایل عرب پس از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نبود، مگر آن که ارتداد در آن ظهور کرد، به جز قریش و ثقیف که کسی از آنان مرتد نشد. (12) بدین ترتیب، سیّد رضی رحمه الله با استشهاد به سخن علمای تاریخ، معنای مجازی مذکور را قوت بخشیده است.

برداشت های ذوقی

چنان که گفتیم یکی از شروط مجاز، پذیرش ذوق و طبع سلیم است. سید رضی رحمه الله به مثابه عالمی برجسته در ادبیات، کلام، فقه و… و برخوردار از فضایل اخلاقی، گاه بدون استشهاد به مبانی و مؤیدهای پیش گفته و تنها با تکیه بر تحلیل عقلانی و ذوق سلیم، به بیان مجاز در روایات پرداخته است:

نمونه اول:

روایت شماره 144: «لا تُغالوا بمهور النساء، فإنما هی سُقیا الله سبحانه»؛ (13) درباره ی مَهر زنان زیاده روی نکنید، زیرا مَهر زنان باران خداوند سبحان است!
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این روایت، از افراط در مهریه زنان و قراردادن قیمت زیاد برای آن نهی و از آن به باران تعبیر کرده اند. سید رضی رحمه الله وجه شبه این استعاره را این گونه تبیین می کند:
توافق بر نکاح زنان به این معنا نیست که مهریه آنان زیاد در نظر گرفته شود؛ این توافق همانند رزق و روزی است که خداوند آن را عطا می کند. چه بسا زنی با مهر اندک، از محبوبیت فراوان برخوردار باشد و دیگری با مهریه ای فزون تر، از آن درجه محبوبیت بهره مند نباشد، از این رو، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مهریه زنان را به باران تشبیه کرده است که خداوند آن را روزی فردی قرار داده و بر دیگری حرام می کند؛ همان گونه که باران بر سرزمینی می بارد و سرزمین دیگری از آن محروم می گردد. (14)

نمونه دوم:

روایت شماره 275، در وصف: «یقرؤون القرآن یحسبون أنه لهم و هو علیهم، لا یجاوز حَناجِرهم»؛ (15) قرآن را قرائت می کنند و گمان می برند که به سود آنان سخن می گوید، حال آن که علیه آنان است و از حنجره آنان فراتر نمی رود!
از نظر سید رضی رحمه الله مراد از عبارت «لا یجاوز حَناجِرهم» در این روایت،آن است که خوارج به احکام و اوامر قرآن پای بند نیستند و از محرمات آن دوری نمی کنند و از این رو، بهره آنان از قرآن تنها به قدر صوتی است که از گلویشان خارج می شود؛ یعنی، شناخت آنان از قرآن، به قدر همین تلاوت ظاهری آیات، بدون عمل به احکام و واجبات آنها است. (16)

نمونه سوم:

روایت شماره 293: «المؤمن یأکل فی مِعاء واحد، و الکافر یأکل فی سبعه أمعاء»؛ (17) مؤمن بر یک معده و کافر بر هفت معده غذا می خورد!
از نظر سید رضی رحمه الله مقصود روایت، این است که مؤمن به سبب اکتفا به حداقل نیازها و پرهیز از تنوع خوراکی ها و خوردن به قصد لذت، تنها بر یک معده غذا می خورد؛ اما کافر به خاطر خوردن طعام های گوناگون از سر لذت جویی و تبعیت از هوای نفس، گویی چندین معده دارد؛ زیرا قصد او از خوردن لذت و خواهش نفس است نه اکتفا و بسندگی. (18)

نمونه چهارم:

روایت شماره 303: «سیأتی علی الناس زمان یثَقِّفون القرآن کما یثَقَّفُ القِدح»؛ (19) زود است روزگاری فرا رسد که مردم قرآن را همانند چوبه تیر اصلاح کنند.
از نظر سید رضی رحمه الله مقصود روایت آن است که در آینده ای نزدیک مردم به صرف اصلاح الفاظ قرآن توجه نشان خواهند داد تا آنها را به شیوه ای درست تلفظ کنند؛ بدون آن که در آن بیندیشند و در احکام و حقوق آن تدبّر کنند. (20) (21)

نتیجه

سید رضی رحمه الله، در المجازات النبویه، نخستین افق ها را در تبیین معانی مجاز در روایات گشوده است. این اثر، هر چند در فرصتی کوتاه و بدون باب بندی موضوعی تدوین شده، به خوبی قدرت علمی و ادبی مؤلّف آن را نشان می دهد؛ چنان که نثر روان و ایجاز در شرح و توضیح روایات، خواننده را در کوتاه زمانی، به مقصود نایل می کند.
سید رضی رحمه الله در این اثر، با تکیه بر کاربردهای لغوی- ادبی و عرفی کلام عرب، شواهد قرآنی، روایی، استشهاد به مبانی کلامی، نقل های تاریخی و با توجّه دادن به اسباب و زمینه های صدور و در نظر گرفتن صدر و ذیل روایات و گاه با اتکا به دانش شخصی و ذوق ادبی خود، در مواضع گوناگون به تبیین وجوه مجاز در روایات پرداخته است.
کتابنامه:
– الإتقان فی علوم القرآن، جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، تحقیق: فوّاز أحمد زمرلی، بیروت: دارالکتب العربی، سوم، 1421ق.
– اصول الفقه فی مباحث الألفاظ و الملازمات العقلیه و مباحث الحجه و الأصول العملیه، محمدرضا مظفر، تحقیق: عباس علی الزارعی السبزواری، قم: بوستان کتاب، سوم،1424ق.
– الأمالی، ابوالقاسم علی بن حسین مرتضى (سید مرتضی)، تصحیح وتعلیق: سید محمد بدرالدین النعسانی الحلبی، قم: منشورات مکتبه آیه الله العظمى المرعشی النجفی، اول، 1325ق.
– الإیضاح فی علوم البلاغه، المعانی و البیان و البدیع، جلال الدین محمد بن عبدالرحمن عمر ابوالمعالی خطیب قزوینی، تحقیق: عمار بسیونی زغلول، بیروت: شرکه دارالأرقم بن ابی الأرقم، 1426ق.
– بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار أئمه الأطهار، محمدباقر مجلسى، بیروت: مؤسسه الوفاء، 1404ق.
– تأویل مختلف الحدیث، ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه، بیروت: دارالکتب العلمیه، بی تا.
– تصحیح الإعتقادات الإمامیه، محمد بن محمد بن نعمان مفید، تحقیق: حسین درگاهی، بیروت: دارالمفید للطباعه و النشر و التوزیع، دوم، 1414ق.
– تیسیر مصطلح الحدیث، محمود طحّان، کویت: مکتبه دارالتراث، ششم، 1404ق.
– الجامع، محمد بن اسماعیل بخاری، بیروت:دارالفکر، 1401 ق.
– جواهر البلاغه فی المعانی و البیان و البدیع، أحمد هاشمی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، بی تا.
– دروس فی علم الأصول، محمدباقر صدر، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1410ق.
– رجال ابن داود، تقی الدین حسن بن علی ابن داود حلی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران ،1383ق.
– رجال العلامه الحلی، ابومنصور حسن بن یوسف حلى، قم: دار الذخائر، 1411ق.
– رجال النجاشی، ابوالعباس احمد بن علی نجاشی، تحقیق: سید موسى شبیرى زنجانى، قم: مؤسسه انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1407ق.
– الرعایه فی علم الدرایه، زین الدین علی بن أحمد جبعی عاملی (شهید ثانی)، تحقیق: عبدالحسین محمد علی البقال، قم: مکتبه آیهالله العظمی المرعشی النجفی، سوم، 1413ق.
– سید رضی، محمدمهدی جعفری، تهران: طرح نو، دوم، 1378ش.
– سید رضی مؤلف نهج البلاغه، علی دوانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، سوم، 1364ش.
– صحیح المسلم، مسلم ابن حجاج نیشابوری، بیروت: دارالفکر، بی تا.
– علوم البلاغه؛ البیان و المعانی و البدیع، أحمد مصطفی مراغی، بیروت: دارالقلم، بی تا.
– الفهرست، ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، نجف اشرف: مکتبه المرتضویه، بی تا.
– کتاب اسرار البلاغه، ابوبکر عبدالقاهر بن عبدالرحمن بن محمد جرجانی نحوی، تعلیق: أبوفهر محمود محمد شاکر، قاهره: المطبعه المدنی، اول، 1412ق.
– کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، قم: هجرت، سوم، 1410ق.
– کتاب الوافی، ملا محمد محسن فیض کاشانی، تحقیق، تصحیح، تعلیق و مقابله با اصل: ضیاءالدین حسینی اصفهانی، اصفهان: مکتبه الامام امیرالمومنین علی (علیه السلام)، اول، 1406ق / 1365ش.
– کیف نتعامل مع السنه النبویه، یوسف قرضاوی، قاهره: دارالشروق، 1421ق.
– لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور، بیروت: دارصادر، سوم، 1412ق.
– مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، ابوالحسن محمدی، تهران: موسسه انتشارات و دانشگاه تهران، بیست و نهم، 1386ش.
– المجازات النبویه، محمد بن حسین رضی، تصحیح: مهدی هوشمند: قم، دارالحدیث، 1422ق/1380ش.
– مجاز القرآن، أبوعبیده معمر بن مثنی، تحقیق: محمد فؤاد سزگین، قاهره، مکتبه الخانجی، بی تا.
– مختصر المعانی، سعد الدین تفتازانی، قم: دارالفکر، اول، 1411ق.
– معانی الأخبار، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین صدوق، قم: انتشارات جامعه مدرسین، 1361ش.
– المعجم المفصل فی علوم البلاغه، إنعام فوّال عکّاوی، مراجعه: أحمد شمس الدین، بیروت: دارالکتب العلمیه، سوم، 1417ق.
– مفتاح العلوم، یوسف بن ابی بکر سکاکی، تصحیح: نعیم زرزور، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1303ق.

پی نوشت ها :

1) استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران.
2) کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث.
3) همان 56.
4) خیر، پاداش و غنیمت تا روز قیامت به پیشانی اسب گره خورده است.
5) ر.ک : همان، ص 65- 66.
6) همان، ص327.
7) ر.ک : همان جا.
8) همان، ص308.
9) ر.ک : همان، ص309.
10) همان، ص127.
11) ر.ک : همان، ص127- 128.
12) ر.ک : همان، ص128.
13) همان، ص177.
14) ر.ک : همان، ص 177- 178.
15) همان، ص323.
16) ر.ک : همان، ص324.
17) همان، ص341.
18) ر.ک : همان جا.
19) همان، ص 348- 349.
20) ر.ک : همان، ص349.
21) برای سایر نمونه ها ر.ک : روایات شماره 13، 15، 47، 99، 101، 115، 118، 150، 159، 164، 169، 170، 172، 173، 181، 190، 204، 224، 264، 283، 289، 298، 299، 305، 319، 322، 330 و 340.

منبع: فصلنامه علمی-پژوهشی علوم حدیث 55

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد