ابعاد فقهى، سیاسى و اجتماعى نماز جمعه (2)
در گفت وگو باآیةالله هاشمى رفسنجانی
حکومت اسلامى: استحضار دارید که در زمان جنگ نمازهاى جمعه چقدر در تقویت روحیه مقاومت مردم مؤثر بود، در هر مقطعى ممکن است چنین خطرات وبحرانهایى براى نظام پیش بیاید، لذا واقعاً حفظ وتقویت پایگاه هاى نمازجمعه اهمیت دارد، در این زمینه توضیح بیشترى بفرمایید.
حقیقتاً بعد سیاسى نمازجمعه در بین عبادات بسیار بالاست . نمازهاى دیگر مثل نمازهاى جماعت نیز داراى بعد سیاسى هستند، اصولاً نماز درسکوت و خلوت مى تواند با حضور قلب بیشترى اقامه شود، ولى این همه تأکید بر حضور در مسجد و جماعت نشانگر جهات سیاسى واجتماعى نماز جماعت است . شرایطى که در نمازجمعه وجود دارد، نشان مى دهد که در این نماز بعد سیاسى و اجتماعى خیلى قویتر است. اینکه مردم در شعاع دو فرسخى در یک محل اجتماع کنند، امام جمعه داراى شرایط خاصى باشد، اینکه دو خطبه در آن تعبیه شده خطبه هم با ذکرگفتن تفاوت دارد، قید هم شده که ضمن طرح مسائل عقیدتى و عبادى،مسائل روز در آن مطرح شود، تأکید فراوان بر تقو، همگى نشانهء این حقیقت است که بُعد اجتماعى و سیاسى نماز جمعه خیلى قوى است .البته ممکن است بر لفظ تقوا تکیه کنیم، ولى من از همان ابتدا که نمازجمعه را شروع کردم، بررسى کردم و معتقد شدم که باید محتواى خطبه ها مردم را به تقوا برساند. حتى یک روز در این زمینه با حضرت امام بحث کردم . ایشان فرمودند: «ما تابع ادله هستیم». ما و مردم هم که مقلدایشان بودیم، به نظر ایشان عمل مى کردیم .
به هر حال این یک بحث دیگر است . آنچه که ادلهء نمازجمعه نشان مى دهد که در اسلام بخصوص مکتب تشیع براى نمازجمعه یک حساب سیاسى خاصى باز شده است . پایگاهى که در آن همراه با حالات دینى،تعبد و اخلاص توجه به خداوند، باید مسائل سیاسى روز در جمع نمازگزاران مطرح شود، از سازنده ترین کارها براى جامعه است، هم ازبعدانسان سازى، که باعث رشد و تعالى مردم مى شود، و هم به لحاظسیاسى که باعث ایجاد اتحاد در میان مردم، و به نمایش در آمدن شکوه نماز و جامعه اسلامى در برابر دیدگان افراد مى شود. مثلاً آیاتى از قرآن که مى فرماید: «خذوا زینتکم عند کل مسجد»
[*] احتمالاً ناظر به شکوه اجتماع اسلامى باشد. نظر محکم تفسیرى این است، از نظر ظاهرى هم کلمهء«زینت» لباس فاخر و امثال آن نیست، بلکه چیزى است که انسان بامشاهدهء آن لذت ببرد و در منظر انسان زیور باشد. البته ممکن است مصادیقش در زمانهاى مختلف و در شرایط گوناگون مصادیقش مختلف باشد ولى باید منظرهء دلپذیرى در اجتماعات و مساجد باشد. از معارف اسلام مى فهمیم که این مکتب، مى خواهد، دین و حکومت متکى به مردم باشد و واقعاً با دل مردم سر و کار داشته باشد، نه اینکه با ترس و وحشت وتحمیل خفقان بخواهد در میان مردم حضور داشته باشد. نمازهاى جمعه نشاط مردم را تأمین مى کنند، غیر از نمازهاى جماعت روزانه،نمازجمعه هفتگى است و در شهرهاى بزرگ چند ساعت وقت فراغت مردم را به صورت سازنده در روز جمعه پر مى کند.
فلسفه اى که در نماز جمعه هست ارزش آن را دارد که بهاى بیشترى براى آن قائل شویم . اما اینکه چگونه بها دهیم ؟ نوعى کار عرفى، فنى وهنرى است . باید صحنه نماز جمعه را به گونه اى طراحى و تنظیم کنیم که بخشهاى مختلف آن، بخصوص براى جوانان، جاذبه داشته باشد و باعلاقه در آن حضور پیدا کنند. مى توان علاوه بر موارد یاد شده، پیش ازنماز، بعد از نماز و در کنار نماز ـ براى آنها که حضور پیدا مى کنند ـبرنامه هاى جنبى و فرهنگى تدارک دید. در گرم، سرم، باران و آفتاب اذیت نشوند. تمیز و پاکیزه باشد، از نظر فیزیکى فضاى نماز جمعه براى مردم فضاى بسیار مطبوعى باشد.
در طراحى مصلاّى تهران چنین چیزهایى در نظر ما بوده است، اگرهمهء اهدافمان از نظر فیزیکى درست شود، مى توان اینگونه برنامه راتدارک دید. از نظر محتوا خطبه ها با مطالعه و آمادگى باشد خطیب جمعه اطلاعات کافى داشته باشد، بر امور دنی، منطقه و کشور مسلط باشد،نیازهاى مردم و مشکلات آنان را بداند. با تقدسى که ا مام جمعه دارد،وقتى از طریق تریبون نماز جمعه مسائل دنیاى اسلام را با نمازگزاران درمیان مى گذارد و مردم احساس کنند که دردهایشان و راه حل آنها در این اجتماع بزرگ مطرح مى شود، خیلى تشویق مى شوند که حضور پیدا کنند.اگر خودشان هم مشکلى نداشته باشند، براى اصلاح مشکلات دیگران وجامعه حاضر مى شوند. من فکر مى کنم اگر هنرمندانه برنامه ریزى شود تانمازهاى جمعه جاذبه داشته باشد، مى توان حضور بیشتر مردم را انتظارداشت . الآن نماز جمعه از بهترین تریبونهاى رو در رو و مشافهه اى است که خیلى اهمیت دارد.
مى توانیم در رادیو ـ تلویزیون هم حرفهایمان را بزنیم، ولى ارتباطمستقیم با مردم، در فضاى معنوى و عبادى نماز جمعه، تفاوت زیادى دارد. حال و روحیه اى که این فضا به نمازگزار مى دهد و زینتى که براى محیط مهیا مى کنیم، بیان مطلب صریح از زبان کسى که مردم به او اقتدامى کنند و قاعدتاً او را قبول دارند، تأثیر دیگرى دارد.
به خاطر دارم اوایل انقلاب که آیت اللّه طالقانى نماز جمعه را اقامه مى کردند گروه هایى مثل جبهه ملى، نهضت آزادى، متجدّدین و منافقین که در آن مقطع جبهه واحدى را تشکیل مى دادند و بیشتر اطراف آیت اللّه طالقانى جمع شده بودند ـ گرچه آیت اللّه طالقانى متعلق به انقلاب بودندو داراى افکار و اندیشه انقلابى بودند و به همین دلیل حضرت امام، ایشان را به امامت جمعه نصب کرده بودند ـ ارتباط این طیف با ایشان بهتر از مابود، در آن مقطع با کارهایى که انجام دادند، تا حدودى به نماز جمعه جاذبه و شکوه دادند.
در روزنامه ها هنرمندانه مى نوشتند، اگر در حاشیه نماز جمعه اتفاقى مى افتاد، مى نوشتند، کسانى که مطلع مى شدند، هفته بعد شرکت مى کردندتا خودشان مشاهده کنند. صفوف اول نماز جمعه شکل خاصى بود.
در مرحلهء بعد که مسائل انقلاب یک طرفه و روشن شد، این طیف درنماز جمعه شرکت نکردند و نیروهاى خوب و مخلص انقلاب باقى ماندند. به هر حال من فکر مى کنم مى توان در تهران و شهرستانها درستادهاى نماز جمعه، افراد هنرمند و کسانى که گرایش تبلیغى جامعه شناسى را خوانده باشند و اطلاع رسانى علمى را به خوبى بدانند، حضور یابند و با شیوه هاى روز دنیا مخاطبان بیشترى را جذب کنند. بایددر آینده در این زمنیه کار و تلاش شود.
حکومت اسلامى: رضایت مردم از حکومت و کارگزاران حکومت چه میزان دراستقبال مردم از نمازهاى جمعه تأثیر دارد؟
قطعاً تأثیر دارد، چون خطیب و امام جمعه از نظر مردم یکى ازپیشانى هاى نظام است . طبعاً کسانى که از نظام ناراضى باشند، مى فهمند که نماز جمعه ترویج نظام است و حاضر نیستند سیاهى لشکر این نظام باشندو شرکت نمى کنند. البته الآن افراد زیادى هم که علاقمند و مخلص نظام هستند، شرکت نمى کنند، حداقل براى کسانى که با نظام هماهنگ هستند،باید شرایطى را فراهم کنیم تا با اشتیاق شرکت کنند. اگر تنوعى ایجاد کنیم حتى ممکن است افرادى که خیلى هم با نظام خوب نیستند، به خاطرحضور در نماز جمعه شرکت کنند. مطمئناً نیازمند یک کار هنرمندانه است . البته ممکن است یکى از عوامل عدم حضور هم پخش خطبه ها ازصداوسیما باشد که افرادى به شنیدن و دیدن نماز جمعه از این طریق اکتفاکنند، ولى با توجه به اینکه افراد زیادى هم هستند که نمى توانند در نمازجمعه شرکت کنند و از طریق صداوسیما استفاده مى کنند، نمى توان گفت پخش نکنند، چون فایده پخش کردن خطبه ها بیشتر است .
حکومت اسلامى: علاوه بر این جهات عرفى، از سیرهء پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع)نیز مى توان نکاتى را استخراج کرد. آنها خطبه هاى نماز را خیلى کوتاه ایرادمى کردند. یا در بعضى از روایات آمده که وقتى امام، قاضى، مدعى، مدعى علیه،وضارب الحدود بین یدى القاضى که آمدند، باید نماز جمعه برگزار شود.احساس مى شود که حضور فعال کارگزاران نظام تأثیر فراوانى در ترغیب مردم به حضور در نماز جمعه دارد و ارتباط نزدیکى بین مردم و مدیران کشوربرقرار مى شود و تأثیر عمیقى بجا مى گذارد، مردم مى توانند در همین مراسم پاره اى از مشکلاتشان را با آنها مطرح کنند.
من در صدد نبودم همه عواملى را که در حضور بیشتر مردم مؤثر است بیان کنم، اگر کسى بشمارد، خیلى بیشتر از اینهاست، ممکن است انسان بتواند یکصد عامل را بشمارد. هر دو نکته اى که شما مطرح کردید،از عوامل تأثیر گذارند. در گذشته مسؤولان بیشتر حضور پیدا مى کردند،البته همه در صفوف جلو نمى نشستند که معلوم باشد و بسیارى در لابلاى صفوف نماز مى نشستند و مردم آنها را مى دیدند.
اما مسئلهء کوتاه بودن خطبه هاى نماز همیشه بین ما و ستاد مطرح مى شود. البته در شهرهایى مثل تهران که مردم از راههاى دور و نزدیک به نماز جمعه مى آیند و چندین ساعت براى آن وقت صرف مى کنند،نمى توان به همان حد خطبه پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع) اکتفا کرد، بایدیک بحث جدى در نماز جمعه مطرح شود و تحلیلى از مسائل جارى داخلى، خارجى صورت گیرد تا مردم را قانع کند. یک ساعت براى مردم غیرقابل تحمل نیست . ستادهاى نماز جمعه معتقد به دو خطبهء بیست دقیقه اى هستند، البته براى من روشن نیست که واقعاً مردم براى بیش ازچهل دقیقه تحمل نداشته باشند.
حکومت اسلامى: به نظر مى رسد که نمى توان براى همه شهرها و همهء خطباى جمعه یک نسخه پیچید، تهران در مقایسه با شهرستانها خصوصیتى بارزدارد، چنانکه بعضى از خطبه ها آنقدر شیواست که اگر بیش از یکساعت هم طول بکشد، مردم خسته نمى شوند.
البته همیشه باید همین طور باشد که خطیب جمعه شیوا و مستدل صحبت کند. حال بنابراین فرض که خطیب جمعه داراى این خصوصیات باشد، باید یک بحث جدى مطرح شود. در طول یک هفته مسائل مهم داخلى و خارجى پیش مى آید که اشاره به آنها وقت بیشترى لازم دارد.
حکومت اسلامى: نکته دیگرى که قابل توجه است این است که در شهرهایى که علاوه بر امام جمعه، امام جمعه موقت هم وجود دارد، چرا هر امام جمعه اى که نوبت ایراد خطبهء او نیست، در نماز جمعه شرکت نمى کند. ظاهراً این خصوصیت فقط در شهر قم است که امامان جمعه هنگام ایراد خطبه توسط امام دیگر در نماز حاضر مى شوند. البته شاید در بعضى از شهرستانها هم چنین باشد که ما از آن بى اطلاع هستیم . به هر حال مراعات این نکته هم مى تواند ازعوامل تأثیرگذار حضور مردم در نماز جمعه باشد؟
نکته خوبى است ولى امام جمعه یک نفر بیشتر نیست و بقیه نایب هستند. در تهران، رهبرى، امام جمعه هستند. ایشان که نمى توانند هرهفته حضور پیدا کنند، اگر واجب بود مى آمدند، ولى چون مستحب است، نمى توانند هر هفته بیایند. ما مى توانیم هر وقت نوبتمان نیست،بیاییم، که بهتر است و مؤثر مى باشد.
حکومت اسلامى: واقعاً اگر مسؤولان نظام و دولتمردان مقید باشند که در نمازجمعه حضور پیدا کنند، هیئت دولت، مدیران و مسؤولان به معناى عام آن، درتقویت روحیه مردم مؤثر است . مردم اگر مسؤولان را در جمع خود ببینند،تشویق مى شوند. از ظرفیت نماز جمعه باید براى پیشبرد اهداف نظام بیش ازاین استفاده کنیم .
این حرف از قدیم مطرح بوده که کسى که در نماز جمعه شرکت نمى کند، مسلمانها به او اعتراض مى کردند که چرا در اجتماع مسلمانان شرکت نمى کند. واقعاً اگر بیایند، مؤثر است . نمى توانیم مردم را به نمازجمعه دعوت کنیم، ولى خودمان نیاییم، نشانهء جدى نبودن است .
حکومت اسلامى: فقهاى ما در طول تاریخ آرزوى حاکمیت حکومتى شرعى راداشتند، تصور اینکه فقیهى عادل بسط ید داشته و در رأس حکومت قرار گیرد،دور از دسترس و انتظار بود. اکنون که خداوند نعمت نظام جمهورى اسلامى رابه ما عطا کرده، به نظر مى رسد شکر این نعمت اقتضادارد که بیش از پیش نسبت به دستاوردهاى این نظام، از آن جمله نماز جمعه اهتمام ورزیم . بررسى بحث علمى و فقهى نماز جمعه درحوزه هاى علمیه مى تواند یکى از همین اقدامات باشد. براى آنکه اززبان حضرتعالى نیز این مطلب مورد تأکید قرارگیرد، توضیحاتى ارائه فرمائید.
من مرجع نیستم که در این زمینه صحبت کنم و وظیفهء خودم نمى دانم که در این مسائل به این کیفیت وارد شوم، ولى فکر مى کنم وظیفه مراجع هست که با این دید و با تأثیرى که نماز جمعه در انقلاب و استحکام نظام وحفاظت از کشور و تربیت مردم دارد، به سراغ قرآن و روایات بروند که شاید از نظر فقهى نماز جمعه تقویت شود، ممکن است بعضى از آنان به نظریه وجوب تعیینى نماز جمعه برسند. تحقیقاً نماز جمعه یکى ازبهترین محورهاى استحکام نظام است و اگر با شرایطش برگزار شود،مى تواند در تقویت دنیاى اسلام بسیار مؤثر باشد.
حکومت اسلامى: با توجه به اینکه نماز جمعه یک منصب حکومتى است و ائمه جمعه از جانب حکومت نصب مى شوند و سخنگوى نظام بشمار مى روند، اگرائمه جمعه در این جهت نیز اهتمام بورزند که سخن مردم را هم بیش از این براى حکومت بازگو کنند، تأثیر متقابلى خواهد داشت . آیا ائمه جمعه با توجه به اینکه در متن مردم هستند، مى توانند این نقش دو جانبه را ایفاء کنند؟
البته مى توانند:
اولاً: مى توان در مراسم نماز جمعه ـ قبل از نماز یا بعد از نماز، درفضاى باز یا در یک سالن ـ تریبونهایى گذاشت که مردم مستقیماً حرفشان را بزنند یا میزگردهایى در اطراف مصلّى باشد که از ابزار جذب مردم به نمازهاى جمعه است و مى توان خلاصه آن مباحث را در اختیار امام جمعه گذاشت .
ثانیاً: گرچه ائمه جمعه سخنگوى نظام هستند، ولى باید درد دل مردم را مطرح کنند، در یک نظرسنجى نظرات مردم را جمع آورى کنند وبگویند. به امام جمعه گفته نشده تو فقط سخنگوى نظام باش و از نظام دفاع کن . وظیفه امام جمعه بیان معارف اسلامى است و اتفاقاً مطرح کردن مسائل و نیازها و حرفهاى مردم یکى از خواسته هاى نظام است،بخصوص در اجتماعى که مردم با حسن نیت و براى عبادت آمده اند.
منبع فصلنامه حکومت اسلامی شماره 32