بررسی پیش فرض های شرق شناسان در ترجمه ی قرآن (5)
پیش فرض های مستشرقان درباره ی مصدر قرآن
مستشرقان و دانشمندان غربی درباره ی تعیین مصدر و منشا آیات قرآن کریم ارائه داده اند که به شرح ذیل می باشند:
1. وحیانی بودن قرآن
برخی از دانشمندان غربی، مانند: دکتر «موریس بوکای» فرانسوی، «جان دیون پورت» انگلیسی، منشا قرآن را وحی صریح الهی دانسته اند که توسط پیک وحی، جبرئیل امین بر حضرت محمد (ص) نازل شده است.
این گروه از دانشمندان پژوهش گر پس از بررسی های علمی فراوان وقتی به این حقیقت دست یافتند، از آیین سابق مسیحیت یا یهودیت یا مانند آن دست برداشته و دین مبین اسلام را رسماً پذیرفتند و اغلب آنان کتب و مقالاتی را در این زمینه تالیف و به جامعه ی بشری عرضه کردند. اسامی حدود دویست نفر آنان درکتاب مستقلی جمع آوری و منتشر شده است.
2. الهی بودن غیر وحیانی
جمعی از دانشمندان قرآن پژوه غیر مسلمان، مانند: پروفسور «هانری کربن» فرانسوی (شایگان، 106)، «ایزوتسوی» ژاپنی، «توماس کالایل» اسکاتلندی (کارلایل، 83) و برخی «جرجی زیدان» مسیحی ( شایگان، 106) به این نتیجه رسیدند که معارف قرآن آن قدر عالی و منطبق با آموزه های الهی است که قطعاً نوعی پیوند با خدا دارد و احیاناً به نحوی مورد عنایت و لطف خدا بوده است. لذا موجب نجات مردم جزیره العرب و عامل سعادت میلیاردها انسان مسلمان در طول تاریخ شده است. آنان تصریحی به نزول وحی خداوند بر حضرت محمد (ه ی) و منشا مستقیم وحیانی آیات قرآن نکرده اند، لذا قرآن را یک کتاب آسمانی وحیانی و اسلام را به عنوان آخرین دین الهی ندانسته و به آن نگرویده و هم چنان بر آیین مسیحی یا یهودی خویش باقی مانده اند، اما در جای جای نوشته های خود به تجلیل از کمالات، آموزه های سعادت بخش، رئالیستی واقع بینانه، توصیه های حکیمانه و اخلاقی قرآن، کمالات و فضائل اخلاقی قرآن، کمالات و فضائل اخلاقی حضرت محمد (ص) و یاران ایشان، خدمات اسلام و مسلمانان به بشریت در طول تاریخ، نقش الهام بخش تمدن مسلمانان به غربیان و سهم مسلمانان در پایه گذاری تمدن جدید غرب پرداخته اند.
3. نظریه ی نبوغ
گروهی از مستشرقان غربی که نتوانسته اند- یا نخواسته اند- وحیانی بودن معارف قرآن و الهی بودن منشا و مصدر آن را درک کنند، در مواجهه با انبوه معارف قرآن و جامعیت آن در همه ی ابعاد فلسفی، عقیدتی، عرفانی، اخلاقی، اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی، تربیتی، سیاسی و برتر بودن فهم آن ها از سطح دانش و عقل بشر عادی- آن هم در جزیره العرب عقب مانده توسط یک انسان امی و درس ناخوانده- به ناچار نظریه ی «نبوغ» را برگزیده و حضرت محمد (ع) را یک نابغه ی بزرگ، بلکه بزرگ ترین نابغه ی تاریخ بشر دانسته اند که توانسته است بدون استمداد از وحی آسمانی، دومین دین بزرگ جهان را طراحی و تاسیس کند و همه ی نیازمندی های امت و گروندگانش را در عقیده و قانون تامین نماید. جمعی از این مستشرقان به صورت طبیعی در پژوهش ها و مطالعات خویش واقعاً به این نتیجه رسیده اند؛ زیرا دسترسی به منابع بیشتر و شخصیت های علمی مسلمان نداشته اند و لذا آثار و قلم و بیان آن ها لحن جانب دارانه و احیاناً محترمانه بر نظریه ی وحیانی بودن قرآن دارد. اما قطعاً همه ی مدعیان نبوغ، دارای این بساطت و صداقت کم آگاهانه نیستند و جمعی از آنان حتی پس از مشاهده ی یقینی برتری قرآن بر همه ی کتاب های آسمانی موجود و معجزه بودن پدیده ی قرآن در آن عصر توسط یک انسان امی و مشاهده ی بطلان و خرافه بودن تورات و انجیل کنونی و عدم مشروعیت آن ها باز هم بر حقانیت عهدین موجود و غیرالهی بودن قرآن اصرار ورزیده و در هر جا به هر بهانه برای اثبات نبوغ پیامبر اکرم و بشری بودن مصدر قرآن به استدلال واحیاناً مطالعات و گاه ایراد تهمت ها پرداخته اند. (زمانی، 129-128)
نیرنگ تبدیل نام دین «اسلام» به «محمدیسم»
به رغم این که دین مبین اسلام در همه ی زبان ها و نوشته های مسلمان و غیرمسلمانان در سراسر دنیا به نام «اسلام» مطرح شده بود و هیچ یک از مولفان مسلمان نام «محمد یسم یا محمد گرایی» را برای این دین به کار نبرده بود و بالطبع غربیان و مستشرقان از این امر آگاه بودند، اما عمداً نام «محمدیسم» را ابداع کرده و در بسیاری از نوشته و تبلیغات خود جایگزین نام اسلام کردند، تا بدین وسیله القا کنند که مجموعه ی تعالیم دین اسلام چیزی جز «آموزش های شخصی و تراوشات ذهنی حضرت محمد (ص) نبوده است و بدین وسیله ارتباط این دین را با خدا و وحی آسمانی قطع نمایند.
براساس این تحلیل و تلقی و القا بود که می توانستند نسبت های ناروا به حضرت (ص) بدهند. «ادوارد سعید»، دانشمند مسیحی می نویسد:
«اسلام را به نام « دین محمدی» و یا« محمد گراییMohammadianism» خوانده و به طور اتوماتیک لقب «شیاد» به آن حضرت داده اند». (ادوارد سعید، 114)(2)
«گیپ» تعهد داشت که به جای کلمه ی اسلام واژه ی «Mohammadianism» را به کار برد و این واژه را ترجیح می داد، چون وی می گوید:
«اسلام واقعاً مبتنی بر ایده ای از جانشینی و وراثت وابسته به حواریون یا پاپ است که در [حضرت] محمد گسترش یافته و به اوج خود رسیده است». (ادوارد سعید، 499)(3)
معرفی برخی کتاب های مستشرقان در رد نبوت پیامبر اسلام و وحیانی بودن قرآن
1.The Originality of the Arabian Prophet. By : Fueck
2.Mohammad, the Man and his Faith. By: Tor Andrea
3.The Influence of Islam On Medieval Europe. By: Watt
#158
4. Westem Views of Islam in the Middle. By: Sothern
5. The problem of Mohammed. By:Blachere
6. Mohammad. By: M.Cook
7. Mohammadism. By: H.A. Gipp
8. Muslim Studies. By: Ignaz Goldziher
9. New Light on the life of the Mohammad. By: Guillume
10. Mohammad. By: Maxime Rodison
11. The Origins of Islam in the Christain Environnment. By: Bell
12. The Jewish Foundation of islam. By: Torre. N. Y. M.
13. Die biblischen Erazblungen in Qoran. By: Speyer
4. اقتباس قرآن از تورات و کتاب های آسمانی پیشین
جمع زیادی از مستشرقان که مجموعاً معارف قرآن را برتر از اندیشه ی بشری دیدند و مشاهده کردند که اندیشه های بلند، جامع و حکیمانه ی موجود در آیات قرآن جز از مبداء عالم از راه دیگر قابل وصول نیست، برای فرار از اعتراف به نزول وحی بر پیامبر اسلام (ص) احتمال اقتباس این معارف از تورات و انجیل و دیگر کتاب های آسمانی پیشین را مطرح کردند و بر این احتمال آن قدر اصرار ورزیده و به جستجوی قرائن، شواهد و تشابه های بین معارف قرآن و تورات و مانند آن برآمدند تا قطعی بودن این احتمال را اثبات کنند. آنان صدها کتاب و مقاله در این موضوع نوشتند و در هزاران نوشته ی دیگر نیز بدان پرداختند. بعضی از آنان، مانند «استاد یوسف دره حداد»، نویسنده و محقق مسیحی لبنانی بیش از عمر خویش را وقف جستجوی شواهدی از متن قرآن برای اثبات این نظریه نمود و هشت کتاب تدوین و منتشر کرد. (زمانی، 143-142)
5. فرهنگ زمانه
جمعی از مستشرقان تلاش کرده اند که مصدر منبع آیات قرآن را فرهنگ ها، باورها، عقاید، اداب، سنت ها، ادیان، دانش ها و آگاهی های زمانه و مردم جزیره العرب معاصر پیامبر اسلام معرفی کنند. آنان مدعی اند که پیامبر اسلام، همان عقاید بازمانده از ادیان مختلف توحیدی و شرک آمیز و آگاهی های کشیش های مسیحی و احبار یهود و اندیشه های توحیدی دین حنیف و سنت های آیین بت پرستان، مانند: حج، طواف، نذر، توسل و قوانین معاملاتی عرب ها، مانند: بیع، مضاربه، مساقات و قوانین حقوق خانواده، مانند: ظهار، ارث، عقد و طلاق را در طول مدت زندگی فرا گرفته و سپس با هوش سرشار خویش آن ها را تنظیم و تدوین نموده و با اندک اصلاحاتی به صورت «دین اسلام» به مردم ارائه کرده است. انتشار کتاب ها و مقاله های غربیان درباره ی این موضوع توانست در کشورهای اسلامی، برخی از نواندیشان مسلمان سطحی نگر را تحت تاثیر قرار دهد، لذا در دهه های اخیر شاهد عرضه ی همین نظریه با اندک تلطیفی از قلم نویسندگان مسلمانی هستیم که یا در دوران حضورشان در غرب رنگ پذیرفتند و یا با مطالعه ی کتاب های غربیان به خاطر نداشتن مبانی علمی قوی دینی، شتاب زده آن را پسندیدند و به عنوان یک بازنگری و نواندیشی اسلامی به تبلیغ آن پرداختند. این نوپردازان مسلمان احیاناً برای اثبات این نظریه به آیاتی از خود قرآن کریم استدلال جستند، غافل از آن که بر شاخ نشسته و از بیخ می برند. (همو، 166- 165)
نتیجه گیری:
این پژوهش نتایج زیر را به دنبال خواهد داشت:
1- دو نوع ترجمه ی انگلیسی از قرآن صورت گرفته است:
1) ترجمه ی معناگرایانه؛ که زبان یا نثر کهن و نیز آرایش واژگانی یا عبارت پردازی دقیق را در پیش می گیرد.
2) ترجمه ی اطلاع یا ارتباط گر؛ که امکان می دهد قرآن به زبان انگلیسی امروزین و اطلاع بخشی برگردانده شود.
2- از جمله پیش فرض های منفی شرق شناسان در ترجمه ی قرآن را می توان مورد ذیل برشمرد:
3- از جمله پیش فرض های مثبت مستشرقان در ترجمه ی قرآن می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
غنای معرفتی و نورانیت آیات قرآن؛ قرآن، نمونه ی اعلای زبان عربی و جامع معارف الهی و اخلاقی و قوانین زندگی بشری؛ صداقت محمد در ادعای نزول وحیانی قرآن.
4- پاره ایی از پیش فرض های مستشرقان درباره ی مصدر قرآن عبارتند از:
5- وحیانی بودن قرآن؛ الهی بودن غیر وحیانی؛ نظریه ی نبوغ؛ اقتباس قرآن از تورات و کتاب های آسمانی پیشین؛ فرهنگ زمانه.
منابع و مآخذ:
الف) کتاب ها
قرآن مجید، ترجمه ی محمد مهدی فولادوند
1. آربری، آرتورجان، خدمت و خیانت مترجمان قرآن (نقدی بر عملکرد مترجمان اروپایی)، ترجمه و تحقیق محمد رسول دریایی، تهران، 1383 ش
2. تاریخ اسلام، ترجمه ی احمد آرام، تهران، 1378 ش
3. سلماسی زاده، جواد، تاریخ ترجمه ی قرآن در جهان، تهران، 1369 ش
4. زمانی، حسن، مستشرقان و قرآن، قم، 1385ش
5. پورت، جان دیون، عذر تقصیر به پیشگاه محمد (ص) و قرآن، ترجمه ی غلامرضا سعیدی، قم، 1374ق
6. وات، ویلیام منتگمری، محمد فی المدینه، تعریب شعبان برکات، بیروت، [بی تا]
7. شایگان، داریوش و پرهام، باقر، هانری کربن، تهران، 1371ش
8. سعید، ادوارد، شرق شناسی، ترجمه ی عبدالرحیم گواهی، تهران، 1371ش
ب) مجلات
1- عبدالرووف، حسین، ترجمه پژوهی قرآن، ترجمه ی بهاءالدین خرم شاهی، ترجمان وحی، ش 1، سال نهم
2- بل، ریچارد، مقدمه بر ترجمه ی قرآن بازنگری ویلیام مونتگمری وات، ترجمه ی بهاءالدین خرم شاهی، ترجمان وحی، ش 2،سال اول
3- مقدمه بر ترجمه ی قرآن، بازنگری ویلیام مونتگمری وات، ترجمه ی بهاء الدین خرم شاهی، ترجمان وحی، ش 2، سال پنجم
4- ا. ر. قدوانی، کتاب شناسی، گزیده ی ترجمه های انگلیسی قرآن کریم ترجمه ی علی حقی، مترجم، ش 10، سال سوم
5- حدیدی، جواد، نقدی بر ترجمه ی «بلاشر»، ترجمان وحی، ش 2، سال اول
6- منصوری، مسعود، تاملی در برخی از نقاط قوت و ضعف ترجمه ی رودی پارت»، ترجمان وحی، ش 2، سال چهارم
7- منافی اناری، سالار، نگاهی به ترجمه های انگلیسی قرآن کریم، ترجمه، ش 3 و 4، سال دوم
پی نوشت ها :
1- دانشجوی دکتری علوم قرآن وعضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (دانشکده ی علوم قرانی مشهد)
نشانی الکترونیکی: m.mmogaddam@yahoo.com
*تاریخ دریافت مقاله: 88/8/1
*تاریخ پذیرش مقاله: 88/8/21
2- به نقل از: نورمن دانیل (Norman Daniel)، «اسلام و غرب، شکل گرفتن یک تصویر»، انتشارات ادینبورگ؛ و جیمز کرتیزی، «پیتر مقدس و اسلام».
3- به نقل از: گیپ، محمد گرایی (Mohammadianism)، ص 2، 9 و 84.
منبع: علوم و معارف قرآن کریم شماره 4