خانه » همه » مذهبی » پيام آور حقايق دين

پيام آور حقايق دين

پيام آور حقايق دين

بيست و چند سال است که رهبر به صورت مداوم با مداحان ديدار دارند؛ رسم و عادتي که نشان از اهميت مساله در نگاه ايشان دارد: نگاهي که شيبه نگاه امام است و برگرفته از سيره معصومين که در آن براي ماحين و شاعراني امثال دعبل و کيمت و سيد حميري جايگاهي خاص وجود داشت. محور حرف ها در اين ديدارها مسائلي مثل اهميت مداحي، محتواي شايسته و بايد و نبايدهايي پيرامونخود مساله مداحي است. مداحي در نگاه رهبر چهار رکن دارد: صورت خوب و آهنگ

720662c5 951e 4d1a ab74 f216d1d9c441 - پيام آور حقايق دين

16218 - پيام آور حقايق دين
پيام آور حقايق دين

 

تنظيم: احسان ترابي گودرزي

 

مداحي در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامي
بيست و چند سال است که رهبر به صورت مداوم با مداحان ديدار دارند؛ رسم و عادتي که نشان از اهميت مساله در نگاه ايشان دارد: نگاهي که شيبه نگاه امام است و برگرفته از سيره معصومين که در آن براي ماحين و شاعراني امثال دعبل و کيمت و سيد حميري جايگاهي خاص وجود داشت. محور حرف ها در اين ديدارها مسائلي مثل اهميت مداحي، محتواي شايسته و بايد و نبايدهايي پيرامونخود مساله مداحي است. مداحي در نگاه رهبر چهار رکن دارد: صورت خوب و آهنگ خوب که مربوط به خود مداح است. ساختار شعر که بايد از سطح بالاي هنري برخوردار باشدو به وسيله شاعر تأمين مي شود. رکن چهارم که محتواي مداح است و بايد تبيين کننده حقايق باشد و مثل خورشيد بر جان مخاطب بتابد. در کنار توصيه هايي در هر يک از اين چهار محور، رهبر انقلاب براي خود مداح هم وظايفي قائلند تا پالايش دروني اتفاق بيفتد و خاصيت طراوت بخشي از دست نرود. آنچه در ادامه مي خوانيد، گزيده اي ازبيانات رهبر انقلاب در سلسله ديدارهاي مداحان است.

مداحي، استخدام هنر براي انتقال مفاهيم والا
 

ما مسلمان ها و به خصوص ما شيعيان امتيازي داريم که ديگر مليت ها و اديان اين امتياز را را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعاتي ديني که به شکل رو به رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکيل مي شود که اين را در جاهاي ديگر دنيا و دراديان ديگرکمتر مي شود پيدا کرد. هست؛ نه به اين قوت، نه به اين وسعت، نه به اين تأثير گذاري و محتواهاي راقي. فرض بفرماييد براي کساني که با زبان قران آشنا هستند، آيات کريمه قران با صوت خوشي رو به رو تلاوت شود؛ اين تأثيرش تأثير بسيار بالايي است. ماجراي مدح خواني و ستايشگري مداحان ما از اين باب است؛ استخدام هنر براي انتقال مفاهيم والا و با ارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند.(1)

محبت، اصل سحرآميز
 

مردم محبتي دارند که بايد بر اثر خواندن و گفتن شما، عميق و ريشه دار و تند و آتشين و برافروخته بشود. تشيع، آيين محبت است. خصوصيت محبت تشيع است. کمتر مکتب و مسلک و دين و آيين و طريقه اي مثل تشيع با محبت کار داشته است. علت اين هم که چنين فکري تا امروز مانده- در حالي که اين همه با آن مخالفت کرده اند- اين است که ريشه در زلال محبت داشته و دين تولي و تبري و آيين دوست داشتن و دشمن داشتن است و عاطفه در آن، با فکر هماهنگ و همدوش است. چيزهاي خيلي مهمي است. اصل خيلي سحرآميز و عجيبي است. (2)

پيام آوران حقايق دين بايد بود
 

وقتي آنجا مي ايستيد براي خواندن، احساس کنيد که به عنوان يک مبلغ دين، به عنوان يك پيام آور حقايق ديني، در اثر گذارترين شکل، آنجا ايستاده ايد. اگر اين احساس وجود داشت، آن وقت انتخاب شعر محدوديت پيدا مي کند، کيفيت ادامه حدوديت پيدا مي کند، انسان هايي که مي خواهند اين مسؤوليت را انجام بدهند، محدوديت پيدا مي کنند، چاره اي هم نيست. اين کار را خود شما بايد بکنيد، کار خود مداح هاست. (3)

سرمايه محبت و معرفت مداح بايد زياد شود
 

شما مداحان و گويندگان فضايل اهل بيت بهترين کساني هستند که مي توانيد حلقه عمل را به حلقه محبت وصل کنيد و يک سلسله و زنجيرهاي واقعي به وجود بياوريد. تا کسي اهل محبت نباشد، قاعدتا وارد اين وادي اي که شما هستيد، نمي شود. آن کسي که قدم در اين وادي مي گذارد، لابد مايه محبت و استعداد و قابليتي دراو هست. آنچه وظيفه هر انساني است، اين است که سرمايه ها را زياد کند. سعي کنيد اين سرمايه محبت و معرفت زياد بشود. هر کس در هر سطحي که سرمايه هاي معنوي هم مثل سرمايه هاي مادي است که گاهي تمام مي شود. اگر به آن اضافه نکرديد، تمام خواهد شد. (4)

خطاي مداح، خطاي سخت تر و سنگين تر است
 

اگر ما خطايي انجام دهيم، خطاي ما مثل خطاي مردم عادي نيست؛ سنگين تر و سخت تر است. اگر ما خدايي نکرده کسي را به وادي ضلالت و گمراهي انداختيم، با عمل مشابهي ديگري تفاوت دارد. مداح ها بدانند چه مي خوانند و چه مي گويند. صداي خوش، آهنگ قشنگ، موقعيت ممتاز، تريبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوان ها بحمدالله جامعه و کشور ما را با صفاي دل خودشان مصفا کرده اند- اين همه جوان در اين کشور وجود دارد- همه متوجه شماست. شما چه مي خواهيد به مردم بدهيد. (5)

چهار پايه اصلي مداحي
 

اگر چهار پايه اصلي مداحي- يعني صداي خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقيقي متناسب با نياز- کامل باشد؛ بهترين وسيله تبيين است و تأثيرش از منبر و درس فقهي اي که ما مي گوييم بيشتراست. صوت و آهنگ به وسيله خود آقايان مداحان تأمين مي شود، اما لفظ و معنا بايد به وسيله شاعر تأمين شود. کسي که مداحي مي کند، بايد خودش را روي منبر ببيند و مستمعنا را کساني مشاهده کند که مي خواهند از او چيزي بياموزند. با اين نيت و انگيزه پشت تريبون يا منبر مداحي قرار گيرد. (6)

مجلستان را تقسيم کنيد: معارف و مدايح
 

منبرتان را، مجلستان را تقسيم کنيد به دو قسم: قسم اول، معارف و اخلاقيات. ما امروز به اخلاقيات احتياج داريم، به معارف احتياج داريم. امروز احتياج داريم که نسل موجود ما، نسل جوان ما، با اميد، با نشاط، با خوش بيني به آينده، با ايمان به خدا، با پيوستگي قلبي به اهل بيت بار بيايد. ما احتياج داريم که جوان ما امروز افتخار کند به اينکه متعلق به ايران اسلامي است؛ افتخار کند به وجود امام، افتخار کند به جمهوري اسلامي؛ افتخار کند به دين خود و به مذهب خود و به پيروي اهل بيت. ما امروز به جواني احتياج داريم که بداند سر نوشت خود او و سرنوشت خانواده بزرگ او وابسته به کار و تلاش اوست. يک قسم منبر هم مربوط به مدايح و مراثي اهل بيت است. (7)

بايستي به صدق واقعه پايبند بود
 

در مرثيه خواني بايستي به صدق واقعه پايبند بود. درست است که شما مي خواهيد مستمع خودتان را بگريانيد، اما اين گرياندن را به وسيله هنرنمايي در کيفيت بيان واقعه تأمين کنيد، نه در ذکر واقعه اي که اصل ندارد. ما در گذشته ها سراغ داشتيم- ان شاءالله حالا آن جور نيست- که بعضي ها في المجلس يک چيزي را جعل مي کردند؛ نکته اي همان جا به ذهنش مي آمد، مي ديد خوب است، موقعيت خوب است، همان جا مي گفت و از مردم اشک مي گرفت! اين درست نيست. اشک گرفتن از مردم که هدف نيست؛ هدف، آميختن اين دل اشک آلود- که اشک را به چشم مي رساند و چشم را اشکبار مي کند- به معارف زلال است؛ البته با هنرنمايي. (8)

نوآوري در امتداد شيوه گذشتگان
 

به جوان ها توصيه مي کنم شيوه هاي پيشکسوت ها را به کلي کنار نگذارند، دست نکشيد. من با نوآوري موافقم؛ نوآوري هيچ اشکالي ندارد اما اگر بخواهيد در اين نوآوري کمال پيدا کنيد، بايستي اين نوآوري در امتداد شيوه گذشتگان باشد. «لعلي محظوره الا علي من بني فوق بناء السلفي» يک طبقه ساخته اند، شما روي آن طبقه يک طبقه بسازيد؛ ديگري بيايد روي آن طبقه شما يک طبقه بسازد؛ آن وقت بنا مي شود مرتفع. محسنات استادان، پيشکسوت ها و کساني را که در اين کار از شما يک پيراهن بيشتر پاره کرده اند، ياد بگيريد و چيزي بر آن اضافه کنيد. شيوه هاي جديد اين جوري درست بشود، خوب است. (9)

چيزي را بخوانيد که معقول باشد
 

توجه کنيد، چيزي را بخوانيد که معقول باشد. البته نه اينکه انسان هر چه معقول است، ازخودش بسازد و بخواند! نه آن را به اصول و واقعيت هايي متکي کنيد. البته گزاره هر حديثي، وقتي که هنري باشد با پيرايه هايي همراه خواهد بود. آن پيرايه ها ايرادي ندارد؛ منتها به شرط اينکه آن پيرايه ها همه چيز نشود. اصل را بايد از واقعيت هايي که هست گرفت؛ منتها آن را با بيان هنري پيرايه لازم بخشيد و گفت. (10)

عصبيت هاي بين المذاهبي نبايد تحريک شود
 

يکي از چيزهاي که من به خصوص مي خواهم تکيه کنم، مساله «انسجام اسلامي» است که ما گفتيم . انسجام اسلامي يعني عصبيت هاي بين المذهبي مسلمان ها نبايد تحريک شود. شما نبايد کاري کنيد که عصبيت آن مسلمان غير شيعه عليه شما تحريک شود؛ او هم متقابلا نبايد کاري کند که غيرت و عصمت شما را عليه خودش تحريک کند. (11)

مدح بي معنا: تعريف از چشم و ابرو
 

چيز ديگري که بنده در بعضي خوانندگان جلسات مداحي اطلاع پيدا کردم، استفاده از مدح ها و تمجيدهاي بي معناست که گاهي هم مضر است. فرض کنيد راجع به حضرت ابوالفضل صحبت مي شود؛ بنا کنند از چشم و ابروي آن بزرگوار تعريف کردن؛ مثلا قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنيا کم است؟ مگر ارزش ابوالفضل به چشم هاي قشنگش بوده؟! اصلا شما مگر ابوالفضل را ديده ايد و مي دانيد چشمش چگونه بوده؟! اينها سطح معارف ديني ما را پايين مي آورد. معارف شيعه در اوج (12) اعتلاست.

مفاهيم بلند اسلامي بايد در شعر باشد
 

يکي از چيزهايي که بايد در اين اشعار باشد، عبارت از مفاهيم بلند اسلامي – مثلا در باب توحيد يا نبوت – است بهترين اشعار قدما درباب توحيد و نبوت، همين مدايحي است که شعراي بزرگ ما در مقدمه ديوان ها و مثنوي هايشان ذکر کرده و گفته اند. اين اشعار شعراي بر جسته، مضاميني قوي و حقيقتا روشنگر دارد که انسان مي تواند پيامبر يا امام يا فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را با مضمون اين اشعار بشناسد. (13)

آهنگ بايد متين باشد
 

آهنگ بايد سنگين، متين و متناسب با محتوايي باشد که شما داريد عرضه مي کنيد؛ خداي نکرده به سمت آهنگ هاي حرام و آهنگ هايي که گناه است، سوق پيدا نکند. اين هم خيلي نکته اساسي و مهمي است. هر شعري، هر تصنيفي، هر ترانه و آهنگي که خوانده شد، قابل تقليد نيست. چيزهايي هست که خودش في نفسه حرام است؛ اگر وارد عرصه مداحي و بيان حقيقت و بيان خدا و پيغمبر شد، آن وقت حرمتش دو برابر خواهد شد بنابراين آهنگ هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صداي خوش و شايد از همه بالاتر دل پاک و مطهر و بااخلاص مداح محترم، لازم و مهم است.(14)

تقليد از موسيقي مبتذل غرب، بازي با مداحي است
 

بازي کردن با مساله مداحي سزاوار نيست. مداحي را به صورت يک کار صرفا سطحي، شکلي، ظاهري درآوردن، آن را عبارة اخراي تقليد از يک کار مبتذل غربي قرار دادن، هيچ جايز نيست. اين را توجه بکنيد، به خصوص جوان ها که توي اين صراط وارد مي شوند. هيچ اشکالي ندارد که از شعري با زبان مردم استفاده شود، ليکن با مضمون درست و صحيح. چنانچه مداح و خواننده ما و ستايشگر اهل بيت از کساني که خودشان غذق در حيرت و بدبختي اند- وادي هنري غرب، به خصوص هنر موسيقي شان که به ابتذال کشانده شده- و در وادي حيرت و سردرگمي شيطاني و نه حيرت رحماني هستند، اين کار شريف و پاکيزه و مقدس را الگوگيري کرد، اين کار ناسزاوار است: کار ناشايستي است. (15)

بايد بر ذهن ها تابيد
 

امروز مثل خيلي از دوران هاي ديگر تاريخ، ما جريان ولايت و دوستداران ائمه (ع) به تبيين احتياج داريم؛ گفتن، بيان کردن، روشن کردن وحقايق را در معرض بينايي و دانايي انسان ها قرار دادن.
اگراهميت تبيين نبود، امام صادق (ع) شاعري مثل «کميت» را آن گونه مورد عنايت قرا رنمي داد ؛ يا امام هشتم (ع) «دعبل» را؛ يا امام چهارم (ع) «فرزدق» را. شعراي معروفي که شما اسم هايشان را شنيده ايد
– مثل فرزدق، کميت و ديگران، اينها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اينها در مقايسه با اصحاب عالي مقام ائمه(ع) خيل متوسط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمد بن مسلم» و امثال اينها بود؛ نه فعاليتشان در محيط اهل بيت (ع) از اينها تجليلي مي کند که از خيلي از اصحاب بزرگوار خودش نمي کند؛ چرا؟
به خاطر تبيين. چون اينها در يک جا حرفي زدند و نکته اي را روشن کردند که مثل خورشيدي بر ذهن ها و دل ها تبايده و حقيقتي را براي مردم روشن کرده است.(16)

پي نوشت ها :
 

1. بيانات در ديدار مداحان 4 /4/ 1387
2. بيانات در ديدار مداحان17/ 10/ 1369
3. بيانات در ديدار مداحان 13/ 3/ 1389
4. بيانات در ديدار مداحان 17/ 10/ 1369
5. بيانات در ديدار مداحان 5/ 5/ 1384
6. بيانات در ديدار مداحان 18/ 6/ 1380
7. بيانات در ديدار مداحان 13/ 3/ 1389
8. بيانات در ديدار مداحان 13/ 3/ 1389
9. بيانات در ديدار مداحان 14/ 4/ 1386
10. بيانات در ديدار مداحان 17/ 10/ 1369
11. بيانات در ديدار مداحان 14/ 4/ 1386
12. بيانات در ديدار مداحان 5/ 5/ 1384
13. بيانات در ديدار مداحان 28/ 10/ 1368
14. بيانات در ديدار مداحان 13/ 3/ 1389
15. بيانات در ديدار مداحان 4/ 4/ 1387
16. بيانات در ديدار مداحان 18/ 6/ 1380
 

منبع: آيه شماره دي ماه 89

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد