خانه » همه » مذهبی » جوامع نكوهيده در نهج البلاغه (1)

جوامع نكوهيده در نهج البلاغه (1)

جوامع نكوهيده در نهج البلاغه (1)

مؤلفه هاي اجتماعي، ساختار اجتماعي را مي سازند كه در هر حالت، ساختاري متفاوت بوده و ممكن است مثبت يا منفي باشند. يكي از مباحث جامعه شناسانه، شناخت اين مؤلفه ها بوده است. نهج البلاغه ما را با اين مؤلفه ها آشنا مي سازد و لذا جمع آوري آنها در خور تأمل است.

b3e5ccb4 e60e 4524 a9d4 47e6250ac2b5 - جوامع نكوهيده در نهج البلاغه (1)

SA3418 - جوامع نكوهيده در نهج البلاغه (1)
جوامع نكوهيده در نهج البلاغه (1)

 

نويسنده: دكتر غلامحسين اورعي

 

چكيده
 

مؤلفه هاي اجتماعي، ساختار اجتماعي را مي سازند كه در هر حالت، ساختاري متفاوت بوده و ممكن است مثبت يا منفي باشند. يكي از مباحث جامعه شناسانه، شناخت اين مؤلفه ها بوده است. نهج البلاغه ما را با اين مؤلفه ها آشنا مي سازد و لذا جمع آوري آنها در خور تأمل است.
به منظور دقت بيش تر در داده هاي پژوهش، جداولي تنظيم شده اند تا نكات، تفكيك شده و در مقوله هاي مناسب قرار بگيرند. بنابراين، عناويني كه در نظر گرفته مي شوند عبارت اند از: ويژگي هاي منفي جامعه هاي گذشته، كه از جملة آنها كينه، نفاق، جدايي، ياري نكردن به يكديگر، گوناگوني سخن ها و دل ها، فقدان الفت، تحزّب و بريدن پيوندهاي خويشاوندي مي باشند.
اين ويژگي ها داراي آثار اجتماعي و سياسي خاصي هستند كه باز هم از نهج البلاغه به دست داده مي شوند؛ آثاري همچون تحت سلطه بودن، فقر، گمراهي، تضاد و زنده به گور كردن دختران.
علاوه بر عوامل تيره روزي جامعه هاي گذشتة دورتر، نهج البلاغه به وضع نامناسب عرب قبل از بعثت نيز پرداخته است. در مجموع برخي از ويژگي هاي آن عبارت اند از: تفاوت خواست ها، تعدد كيش ها، بت پرستي، پيروزي جور و نزاع.
همچنين ويژگي هاي منفي جامعة معاصر علي عليه السلام مورد كنكاش قرار گرفته است و عناوين چندي به دست آمده كه برخي از آنها به قرار ذيل است: بدعت در دين، فراموشي سنت، بيگانگي با اسلام، فراموشي احكام دين، عدم دفاع از حق، گوشه نشيني مؤمنان، حكمفرمايي به ظاهر مؤمنان، فساد و گويندگان بي كردار.
نهج البلاغه خصايصي را نيز دربارة جامعه هاي آينده آورده است كه تعدادي از آنها چنين اند: بدعت، مغرور كردن مردم به نام اسلام، عدم تشخيص حلال از حرام، سخت شدن كسب درآمد حلال و بالعكس، آميخته شدن راي درست و نادرست، چيرگي ترديد بر دل، انفاق از درآمد حرام، سوگند نابجا، گمنامي مؤمنان واقعي، ارج نهادن سخن چينان، شيوع قتل و خونريزي، جدايي مردم از دين، فراموشي كتاب خدا، ناشناختگي معروف، رواج منكر و گمراهي مردم.
در مجموع، ويژگي جوامع نكوهيده در چند بُعد ذهني و فرهنگي، تعاملات اجتماعي، عاطفه جمعي و سرانجام تمايزات پايگاهي مورد توجه قرار گرفته است.
كليدواژه ها: ساختار، كاركرد، جامعة نكوهيده، جامعة گذشته، جامعة عرب جاهلي، جامعة معاصر علي عليه السلام، جامعة آينده، فتنه.

مقدمه
 

جامعه هاي بشري ابعاد و مولفه هاي گوناگوني دارند كه هر كدام مي تواند تنوع داشته باشد و از جامعه اي به جامعه ديگر يا در يك جامعه از زماني به زمان ديگر تغيير كند. اين ابعاد و مولفه ها با ويژگي هاي قابل تغييرشان شاكله و ساختار اجتماعي را مي سازند كه آثار آن در هر حالتِ ساختاري، متفاوت است: آثار مثبت و آثار منفي.
شناخت بعدهاي اصلي تر و تشخيص مؤلفه هاي مؤثرتر و درك ويژگي هاي كاركردي يا كژكاركردي حالات قابل تغيير اين مؤلفه ها و ابعاد و مشخص كردن آثار رتبه اول و رتبه هاي ديگر اين پديده ها موضوع مهم تفكر اجتماعي و جامعه شناسي بوده است و خواهد بود.
با مطالعه نهج البلاغه به حجم قابل توجهي از اين گونه مطالب بر مي خوريم كه جمع آوري و دسته بندي و تنظيم آن ثمره قابل ارجي براي انديشه اجتماعي دارد. اين مقاله بنا دارد نتايج يك تحقيق درباره ويژگي هاي كژكاركردي جوامع نكوهيده و برخي آثار منفي آن- در نهج البلاغه- را ارايه دهد.

جوامع نكوهيده در نهج البلاغه
 

جوامعي كه در نهج البلاغه مورد نكوهش قرار گرفته اند متفاوتند:
1- جامعه هاي گذشته كه اغلب در قرآن نكوهش شده اند يا از هلاك آنها خبري شده است، 2- جامعه هاي عرب جاهلي، 3- جامعه معاصر علي عليه السلام، 4- جامعه هايي در آينده كه علي عليه السلام درباره آنها پيش بيني يا پيش گويي كرده است.

روش تحقيق
 

در اين پژوهش با توجه به نكته اي كه در آغاز مقاله مطرح شد نكوهش ها درباره جوامع مورد توجه قرار گرفت و موارد آن جمع آوري شد. براي تفهيم و تفسير دقيق داده ها، براي هر متن مرتبط با موضوع پژوهش جدول خاصي تهيه شد تا همه نكات متن را تفكيك كرده و در مقوله مناسب قرار دهد. در اينجا نمونه اي از متن و قرار داده شدن آن در جدول مربوط ارايه مي گردد:
«گاه پيامبر پيشين نام پيامبر پس از خود را شنفته، و گاه وصف پيامبر پسين را به امت خويش گفته. زمان اينچنين گذري شد و روزگار سپري. پدران رفتند و پسران جاي آنان را گرفتند تا آنكه خداي سبحان محمد صلي الله عليه و آله را پيامبري داد تا دور رسالت را به پايان رساند و وعده حق را به وفا مقرون گرداند، طومار نبوت او به مهر پيامبران ممهور، و نشانه هاي او در كتاب آنان مذكور، و مقدم او بر همه مبارك و موجب سرور. حالي كه مردم زمين هر دسته به كيشي گردن نهاده بودند، و هرگروه پي خواهشي افتاده، و در خدمت آئيني ايستاده. يا خدا را همانند آفريدگان دانسته، يا صفتي كه سزاي او نيست بدو بسته، يا به بتي پيوسته و از خدا گسسته. پروردگار آنان را بدو از گمراهي به رستگاري كشاند و از تاريكي ناداني رهاند.» (1)

نتايج تحقيق
 

به نظر رسيد داده هاي جمع آوري شده را مي توان بر اساس انتساب به نوع جامعه مورد نكوهش دسته بندي كرد. انواع جوامع نكوهش شده همان بود كه با عنوان «جوامع نكوهيده در نهج البلاغه» ارايه شد. در اينجا ويژگي هاي مورد نكوهش جوامع به تفكيك ياد شده ارايه مي شود:

1- ويژگي هاي منفي جامعه هاي گذشته
 

علي عليه السلام عوامل تيره روزي اقوام گذشته را برشمرده است و آنرا مايه عبرت و درس آموزي دانسته است. براي رعايت اختصار گزيده اي از آن را نقل مي كنيم:
و بپرهيزيد از آنچه فرود آمد بر امتهاي پيشين، از كيفرهايي كه ديدند بر كردارهاي ناشايست و رفتارها كه كردند و نبايست. پس نيك و بد احوالشان را به ياد آريد و خود را از همانند شدن به آنان برحذر داريد… و چون به چشم خود ديديد- و در خوشبختي و بدبختي انديشيديد- آن را عهده دار شويد كه عزيزشان گرداند و دشمنان را از سرشان راند، و زمان بي گزنديشان را به درازا كشاند و با عافيت از نعمت برخوردار و پيوند رشتة بزرگواري با آنان استوار. و آن از پراكندگي دوري نمودن بود و به سازواري روي آوردن و يكديگر را بدان برانگيختن و سفارش كردن، و بپرهيزيد از هر كار كه پشت آنان را شكست و نيروشان را گسست، چون، كينه هم در دل داشتن و تخم نفاق در سينه كاشتن و از هم بريدن، و دست از ياري يكديگر كشيدن… و در احوال گذشتگان پيش از خود بنگريد، مردمي كه با ايمان بودند چسان بسر بردند؟ و چگونه آنان را آزمودند؟» «پس بنگريد… آيا مهتران سراسر زمين نبودند، و بر جهان پادشاهي نمي نمودند؟ پس بنگريد كه پايان كارشان به كجا كشيد، چون ميانشان جدايي افتاد، و الفت به پراكندگي انجاميد و سخنها و دلهاشان گونه گون گرديد. از هم جدا شدند، و به حزبها گرائيدند، و خدا لباس كرامت خود را از تنشان برون آورد، و نعمت فراخ خويش را از دستشان به در كرد، و داستان آنان ميان شما ماند، و آن را براي پند گيرنده عبرت گرداند… در كار آنان بينديشيد، و روزگاري كه پراكنده بودند، و از هم جدا، و كسراها و قيصرها بر آنان پادشا… آنان را واگذاشتند مستمند درويش، چراننده اشتران پشت ريش. پست ترين جايهاشان خانه، و خشكترين بيابانشان جاي قرار و كاشانه. نه-به سوي حق- دعوتي، تا بدان روي آرند، و خود را- از گمراهي- بازدارند، دستها به خلاف هم در كار، جمعيت پراكنده، در بلاي سخت و تيه ناداني دست و پا زننده، از زنده به گور كردن دختران، و پرستيدن بتان و بريدن پيوند خويشان و يكديگر را غارت كنان.» (2)
و در جاي ديگري فرمود: «آنان كه پيش از شما بودند تباه گرديدند، چون حق مردم را ندادند تا آن را به رشوت خريدند و به راه باطلشان بردند، و آنان پيرو آن گرديدند.» (3)
با دقت در مطالب ياد شده، ويژگي هاي مورد نكوهش و عوامل انحطاط مشخص مي شود كه عبارتند از: 1- كينة هم در دل داشتن، 2- تخم نفاق در سينه كاشتن، 3- از هم بريدن و ميانشان جدايي افتادن، 4- دست از ياري يكديگر كشيدن، 5- گونه گون شدن سخنها و دلهاشان، 6- تبديل الفت به پراكندگي، 7- گراييدن به حزبها، 8- بريدن پيوندهاي خويشاوندي، 9- يكديگر را غارت كردن، 10- حق مردم را ندادن.
در ادامه، علي عليه السلام آثار اجتماعي و سياسي اين ويژگي ها را متذكر مي شود كه اين آثار نيز ويژگي هاي نكوهيده اي است:
روزگاري كه پراكنده بودند، و از هم جدا، و كسراها و قيصرها بر آنان پادشا… آنان را واگذاشتند مستمند درويش، چراننده اشتران پشت ريش. پست ترين جايهاشان خانه، و خشكترين بيابانشان جاي قرار و كاشانه. نه -به سوي حق- دعوتي، تا بدان روي آرند، و خود را- از گمراهي- بازدارند، دستها به خلاف هم در كار، جمعيت پراكنده، در بلاي سخت و تيه ناداني دست و پا زننده، از زنده به گور كردن دختران، و پرستيدن بتان و بريدن پيوند خويشان و يكديگر را غارت كنان.»
اين آثار- به اختصار-عبارتند از: تحت سلطه بودن، فقر، گمراهي، ناداني، بت پرستي، به خلاف هم كار كردن، بريدن پيوندهاي خويشاوندي، غارت يكديگر و زنده به گور كردن دختران.

2- ويژگي هاي منفي جامعه عرب جاهلي
 

علي عليه السلام علاوه بر توجه به عوامل تيره روزي اقوام گذشتة دورتر، به وضع نامناسب عرب قبل از بعثت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نيز پرداخته است كه- بطور مختصر- گزيده اي از آن نقل مي كنيم:
«گاه پيامبر پيشين نام پيامبر پس از خود را شنفته، و گاه وصف پيامبر پسين را به امت خويش گفته. زمان اينچنين گذري شد، و روزگار سپري. پدران رفتند و پسران جاي آنان را گرفتند تا آنكه خداي سبحان محمد صلي الله عليه و آله را پيامبري داد تا دور رسالت را به پايان رساند و وعده حق را به وفا مقرون گرداند، طومار نبوت او به مهر پيامبران ممهور، و نشانه هاي او در كتاب آنان مذكور، و مقدم او بر همه مبارك و موجب سرور. حالي كه مردم زمين هر دسته به كيشي گردن نهاده بودند، و هرگروه پي خواهشي افتاده، و در خدمت آييني ايستاده. يا خدا را همانند آفريدگان دانسته، يا صفتي كه سزاي او نيست بدو بسته، يا به بتي پيوسته و از خدا گسسته. پروردگار آنان را بدو از گمراهي به رستگاري كشاند و از تاريكي ناداني رهاند.» (4)
«با نور- اسلام- به پيامبري اش گماشت، و در گزينش، او را مقدم داشت. رخنه ها را بدو بست و به نيروي او پيروزي جور را درهم شكست. سختيها را بدو خوار ساخت و ناهمواريها را بدو هموار ساخت، تا گواهي ها را از چپ و راست پراكند و بپرداخت.» (5)
«آنچه را بدو فرمودند آشكار گرداند، و پيامهاي پروردگارش را رساند. پس خدا بدو شكستها را بست، و گشاديها را به هم پيوست. و خويشاوندان را كه دشمن بودند بدو، با هم مهربان ساخت از آن پس كه دشمني سينه هايشان را پر كرده بود، و كينه هاي افروخته دلهاشان را مي گداخت.» (6)
«دلهاي نيكوكاران به سوي او گرديده. ديده ها در پي او دويده. كينه ها را بدو نهفت و خونها به بركت او بخفت. مؤمنان را بدو برادران هم كيش ساخت، و جمع كافران را پريش، خواران را بدو ارجمند ساخت و سالار و عزيزان را بدو خوار. گفتار او ترجمان هر مشكل است و خاموشي او زباني گويا براي اهل دل.» (7)
با دقت در مطلب ياد شده، ويژگي هاي مورد نكوهش در جامعه عرب جاهلي عبارتند از: 1- تفاوت خواسته ها، 2- تعدد كيش ها، 3- بت پرستي، 4- گمراهي، 5- ناداني، 6- پيروزي جور، 7- سختي ها و ناهمواريها، 8- كينه و دشمني بين خويشاوندان، 9- نزاع و خونريزي.
مي توان از مجموع ويژگي هاي نكوهيده جوامع پيشين، در كلام علي عليه السلام فهرستي ارايه داد: 1- تفاوت خواسته ها، 2- گونه گون شدن سخنها و دلها، 3- تعدد كيشها، 4- بت پرستي، 5- گمراهي، 6- ناداني، 7- بي عدالتي و ستمكاري، 8-نفاق و دورويي، 9- جدايي و پراكندگي، 10- گراييدن به حزبها، 11- نبودن دوستي و مودت در بين مردم، 12- ياري نكردن مردم با يكديگر، 13- بريدن پيوندهاي خويشاوندي، 14- كينه و دشمني بين خويشاوندان، 15- فقر، 16- حق مردم را ندادن، 17- غارت كردن يكديگر، 18-نزاغ و خونريزي، 19- زنده به گور كردن دختران، 20- تحت سلطه بودن، 21- نداشتن حكومتي قوي براي دفع ستم و سلطه ديگران.

پي نوشت ها :
 

1- خطبه1، ص6.
2- خطبه 192، ص 219.
3- كلام 79، ص 359.
4- خطبه1؛ ص 6.
5- خطبه 213؛ ص 246.
6- خطبه 231؛ ص 264.
7- خطبه 96، ص 88.
 

منبع: نشريه النهج شماره 15-16

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد