فرشتگان رحمت (4)
فرشتگان رحمت (4)
(اِنَّ الَّذِينَ سبَقَت لَهُم مِنَّا الْحُسنى أُولَئك عَنهَا مُبْعَدُونَ * لا يَسمَعُونَ حَسِيسَهَا وَ هُمْ فى مَا اشتَهَت أَنفُسَهُمْ خالِدُونَ * لا يحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الأكبرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائكةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِى كنتُمْ تُوعَدُونَ)(2)
قيام قيامت و فرشتگان رحمت
فرشتگان رحمت، وسايط فيض الهي اند و رحمت واسعه ي خداوند متعال را در تمامي شئون، مراحل و عوالم به اهلش مي رسانند! اين رحمت صرف لفظ و مفهوم نيست؛ بلكه هر خير و خوبي و نعمتي در همه ي عوالم هستي، ظهور و مظاهر رحمت حق است. چنان كه گذشت گروهي از فرشتگان رحمت، مأمورند تا رحمت الهي را از زمان مرگ به بعد به انسان هاي شايسته و سزاوار برسانند. در گفتارهاي پيشين در حد اجمال و اختصار، در خصوص نزول فرشتگان رحمت در هنگام مرگ و برزخ، مطالبي بر اساس آيات و روايات بيان شد. در اين گفتار پاياني، به توضيخ فشرده ي مددرساني فرشتگان رحمت از هنگام برپايي قيامت و مواقف و مراحل عالم حشر تا ورود به بهشت و بهشت ها مي پردازيم.
يكي از سخت ترين، دلهره آورترين و ترسناك ترين مراحل براي انسان، آغاز حشر يا قيام قيامت است؛ همان موقفي كه با نفخ صور اوّل آغاز مي شود. چنانكه خداوند متعال در قرآن اين گونه بدان اشاره كرده است:
1.(وَ يَوْمَ يُنفَخُ فى الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فى السَّمَاوَاتِ وَ مَن فى الأرْضِ إِلاّ مَن شاءَ اللَّهُ …)(3)
و روزى كه در صور دميده شود، پس هر كه در آسمان ها و هر كه در زمين است، به هراس افتد؛ مگر آن كس كه خدا بخواهد».
2.(وَ نُفِخَ فى الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فى السَّمَاوَاتِ وَ مَن فى الأرْضِ إِلاّ مَن شاءَ اللَّهُ …)(4)
«و در صور دميده مىشود، پس هر كه در آسمان ها و هر كه در زمين است، بيهوش درمىافتد؛ مگر كسى كه خدا بخواهد».
اين آيات سختي و سهمگين بودن قيام قيامت و نفخ صور اوّل را بيان مي كند و به اين حقيقت نيز اشاره دارد كه تنها عده اي از اين هراس و وحشت و دهشت ايمن اند. اين گروه بنابر آيات و روايات، پيامبران و پيشوايان معصوم (عليهم السلام) هستند؛(5) هر چند در خصوص همه ي پيامبران يا برخي از آنان، اختلاف نظر وجود دارد. در روايتي حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) شيعيان علي (عليه السلام) را در قلمرو استثنا شدگان از نفخ صور اوّل تلقي فرموده است؛ ولي نبايد فكر كنيم كه شيعه ي علي (عليه السلام) هستيم و از اين رو، وحشت قيام قيامت براي ما وجود ندارد!! شيعه كسي است كه قدم جاي قدم اميرمؤمنان (عليه السلام) بگذارد؛ ما دوستدار اوييم، نه شيعه ي او. اگر به كتاب هاي روايي (مانند اصول كافي، فروع كافي، بحارالانوار و خصال صدوق) مراجعه و خصايص شيعه را مطالعه كنيم، اذعان خواهيم كرد كه ما تنها دوستدار حضرت هستيم، نه شيعه ي او. به هر روي اوّل حشر و هنگام ورود به قيامت و مواقف پس از آن، مراحل بسيار ترسناكي است؛ چنان كه اميرمؤمنان از آن، به روز «خوف اكبر»(بيم بزرگ) ياد كرده است.(6)
شاهد قرآني
در اين مرحله و مراحل پس از آن (مواقف حشر) فرشتگان رحمت، به امر خداوند متعال نازل شده و ترس، و اندوه، و اضطراب، نگراني و تهديدها را از ميان برده و آرامش و ابتهاج را جايگزين آن مي سازند و نعمت هاي الهي را كه در تصور ما نمي گنجد، به اهلش مي رسانند در اين خصوص آيات متعددي وجود دارد كه به دليل اختصار تنها به يك نمونه اشاره مي شود:
(إِنَّ الَّذِينَ سبَقَت لَهُم مِنَّا الْحُسنى أُولَئك عَنهَا مُبْعَدُونَ * لا يَسمَعُونَ حَسِيسهَا وَ هُمْ فى مَا اشتَهَت أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ * لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الأكبرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائكةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِى كنتُمْ تُوعَدُونَ)(7)
«بى گمان كسانى كه قبلاً از جانب ما به آنان [به دليل ايمان و عمل صالحشان] وعده ي نيكو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد. صداى آن را نمىشنوند، و آنان در ميان آنچه دل هايشان بخواهد، جاودانه اند. دلهره ي بزرگ، آنان را غمگين نمى كند و فرشتگان از آنها استقبال مى كنند [و به آنان مىگويند:] اين همان روزى است كه به شما وعده مى دادند».
اين آيات بيانگر نزول ملائكه رحمت، براي مؤمنان در قيام قيامت است كه با رسيدن حقيقت رحمت الهي، دلهره و اندوه از آنان رخت بر مي بندد و نعمت هاي الهي، جايگزين آن مي شود؛ نعمت هايي كه فطرت انسان به آن عشق دارد و آنها را مي خواهد. اين نزول رحمت الهي، از آغاز قيامت تا ورود به بهشت ها علي الاتصال وجود دارد و در آنجا نيز باز گروه ديگري از فرشتگان رحمت نعمت هاي الهي را به بهشتيان مي رسانند و اين رحمت ها انقطاعي نخواهد داشت.
نزول فرشتگان رحمت در بهشت و بهشت ها
در خصوص نزول ملائكه رحمت در بهشت و بهشت ها آيات ذيل قابل تأمل و تدبر است:
(أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَبِّك الحَْقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الألْبَابِ* الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنقُضونَ الْمِيثَاقَ* وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يخَافُونَ سُوءَ الحِْسابِ* وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَ أَنفَقُوا مِمَّا رَزَقناهُمْ سِرًّاً وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَءُونَ بِالحَْسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئك لهَُمْ عُقْبى الدَّارِ* جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونهَا وَ مَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيهِم مِن كُلِّ بَابٍ* سلامٌ عَلَيْكم بِمَا صَبرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبى الدَّارِ)(8)
«پس، آيا كسى كه مى داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده، حقيقت دارد، مانند كسى است كه كوردل است؟ تنها صاحبان دل اند كه عبرت مى گيرند؛ همانان كه به پيمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمى شكنند، و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده، مى پيوندند و از پروردگارشان مى ترسند و از سختى حساب بيم دارند. و كسانى كه براى طلب خشنودى پروردگارشان، شكيبايى كردند و نماز برپا داشتند و آنچه روزيشان داديم، نهان و آشكارا انفاق كردند، و بدى را با نيكى مى زدايند، ايشان راست فرجامي خوش [در] سراى باقى است.[همان] بهشت هاى عدن كه آنان با پدران و همسران و فرزندان شان كه درست كارند در آن داخل مى شوند، و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى آيند.[و به آنان مى گويند:] «درود بر شما بر [پاداش] آنچه [در دنيا] صبر كرديد به راستى چه نيكوست فرجام آن سراى!».
خداوند در اين آيات، صاحبان دل را؛ به بهشت و بهشت ها وعده داده است؛ بهشتي كه فرشتگان رحمت از هر دري علي الاتصال به اينها وارد مي شوند و مظاهر گوناگون رحمت حق را به آنان مي رسانند. و در واقع آنها را مشمول افاضات، ابتهاج ها، بهجت ها و نعمت هاي خداوند متعال مي گردانند. اين تفضلات و رحمت ها، تكراري نبوده و همه اش جديد و تازه است. ملائكه با القاي سلام بر صاحبان دل، آثار تكويني، حقيقي و عيني الهي را شامل حالشان كرده و عنايات خاص او را در بهشت و بهشت ها به آنان مي رسانند.
گروهي از ملائكه رحمت، وسايطي اند كه از سوي خداوند متعال، از مهمانان او در بهشت و بهشت ها پذيرايي كرده و مأمور خدمت گذاري به مشمولان ضيافت الهي اند. البته كساني كه مقامشان از اصحاب دل بالاتر و برتر است (حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه معصومين (عليهم السلام))؛ از آنجايي كه مرتبت وجودي شان از ملائكه بالاتر است، در بهشت و بهشت ها خداوند متعال، ميزبان آنان خواهد بود و در اين ميان واسطه اي وجود ندارد.
ويژگي هاي اصحاب دل
امّا اصحاب دل چه كساني اند و چه ويژگي هايي دارند كه در بهشت و بهشت ها، فرشتگان رحمت بر آنان وارد شده و با القاي سلام و تحيّت، عنايات خاص الهي را به آنان مي رسانند؟ آيات ياد شده خصايص در خور توجهي براي اين گروه ذكر كرده اند:
1.وفادار به عهد خداوند متعال؛ همان عهدي كه در عالم ذر و ميثاق از ما گرفته اند! (الست بربكم)(9) گفته اند و ما «بلي» گفته ايم؛ اعتراف براي ربوبيّت گرفته اند و ما اعتراف كرده ايم؛ اعتراف براي نبوت و ولايت گرفته اند و ما اعتراف كرده ايم و بر حقايق توحيد، نبوت و ولايت اقرار گرفته اند و ما اقرار كرده ايم. اين عالم اكنون نيز هست و بعداً هم خواهد بود. آن عالم قبل از آمدن ما به اين جا بوده و با بودن ما در اين جا نيز هست و خواهد بود. اگر درست شويم و اصلاح گرديم، در عالم «ذر» قرار مي گيريم و مقام خود را آن جا «بلي گوي» خواهيم ديد. صاحبان دل، كساني اند كه بر عهد و پيماني كه در آن عالم با خداوند متعال بسته اند، پايدار بوده و هم اكنون اعتراف قلبي و عملي نسبت به آن عهدها دارند و آن را نقض نمي كنند؛ بلكه مدام در مقام طاعت و عبوديت «بلي» مي گويند.
2.پيوند دهنده ي آنچه خدا به پيوندش دستور داده است؛ صاحبان دل به هر چه كه خداوند به وصل و پيوندش دستور داده، عمل مي كنند. اگر به پيوند با ولايت امر فرموده، خود را به آن متصل مي كنند؛ اگر به پيوند با اقوام و بستگان سفارش كرده، صله رحم را به جا مي آورند؛ اگر به پيوند با والدين توصيه نموده، احترام و منزلت پدر و مادر را پاس مي دارند و …به هر آنچه كه خدا دستور به پيوند داده، مي پيوندند و از آنچه كه خداوند متعال دستور به انقطاع فرموده، منقطع مي گردند.
گفتني است اين خصيصه و خصايص بعدي صاحبان دل، از باب ذكر عام بعد از خاص است؛ زيرا نسبت به همه ي اين خصايص در عالم ذر، از صاحبان دل پيمان گرفته شده و آنان بر آن پيمان استوارند و آن را نقض نمي كنند.
3.خشيت از خدا؛ يكي ديگر از ويژگي هاي صاحبان دل، وجود خشيت از خداوند متعال است. بايد دانست كه «خوف» و «خشيت»ــ در عين قرابت و نزديي مفهومشان ــ با هم فرق دارند. حالت ترسي كه در دل و بر آن حاكم مي شود و انسان را وادار مي كند كه از منهيات بپرهيزد، خشيت است و اينكه وادار كرد، خوف است. از اين رو ممكن است كسي خائف باشد؛ ولي در دل خشيت نداشته باشد. براي مثال ممكن است شخصي به جهت ترس از جهنم، گناه نكند، در اينجا عامل دوري از گناه، ترس از جهنم است؛ نه ترسي كه بر دل و در دل او حاكم باشد. از اين رو اين شخص خوف دارد؛ ولي خشيت ندارد. امّا اگر اين فرد از معرفت بالايي برخوردار باشد و عامل دوري او از گناه، ترسي باشد كه بر دل و در دل هست ــ نه صرف ترس از جهنم ــ ، در اين هنگام خشيت هم دارد. صاحبان دل، در عين حال كه از امور ناشايست مي پرهيزند و از اين جهت خوف دارند؛ ولي يك خشيت نيز دارند كه از معرفت بر دقايق و اسرار بر مي آيد. بر همين اساس قرآن خشيت را به اهل علم نسبت داده است: (إِنَّمَا يخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ)(10) اينان از فهم بالاتر و برتر برخوردارند مانند اميرمؤمنان (عليه السلام) كه بسياري از ناله هايش از سر خشيت بود.
4.بيمناك از سختي حسابرسي در قيامت؛ صاحبان دل در عين مجاهدت، از سوء حساب و حسابرسي خداوند متعال در موقف حساب (يكي از مواقف حشر) مي ترسند. در اينجا خداوند متعال تعبير «خوف» كرده است ــ نه خشيت ــ ولي با توجه به ويژگي هاي اصحاب دل، ترس از سوء حساب، ناشي از خشيت آنان است كه از معرفت بالا و والايشان مي باشد. بر اساس روايات نقل شده از امام صادق (عليه السلام)(11) اينان از دو جهت بيمناك اند: از يك سو از حسابرسي گناهان، خطاها و تقصيرات خويش مي ترسند؛ از سوي ديگر از حسابرسي دقيق خداوند متعال نسبت به اعمال خير و صالح خويش مي هراسند؛ زيرا هنگامي كه علوّ جانب حضرت حق را نسبت به حقايق مسائل عبودي حساب مي كنند، هيچ كدام از اعمال خير و صالح خويش را بدون خلل و نقص نمي بينند. يك نماز بدون ايراد، يك روزه بدون اشكال، يك عمل صالح بدون نقصان و مبرّا از هر عيب پيدا نمي كنند؛ و از اين رو در مقام محاسبه، از اين حقيقت مي ترسند كه اگر خداوند متعال خواست دقت در حساب كند، اين اعمال ردّ شود! اهل دل از اين گونه حسابرسي نگران اند و به همين جهت، همواره به دامن فضل خداوند چنگ مي زنند تا كوتاهي و قصورات را ببخشايد.
5.شكيبا براي طلب خشنودي پروردگار؛ اهل دل چون وجه الله را مي خواهند، بر مصايب، سختي طاعات و ترك معصيت صبر مي كنند. البته صبر بر ترك معصيت، از دو صبر ديگر سخت تر و اجرش بيشتر است.(12)
6.اقامه كننده ي نماز؛
7.انفاق كننده در نهان و آشكار؛
8.دفع كننده بدي به نيكي؛ اين ويژگي امكان دارد به دو معنا باشد:
1.اهل دل در برابر هر عمل بد، يك عمل خوب انجام مي دهند؛
2.صاحبان دل در مسائل شخصي خود، هر برخورد بدي را با برخورد خوب پاسخ مي دهند و به هر كسي كه به آنان در مسائل فردي آزار و اذيت رساند، خوبي مي كنند.
والحمدلله اوّلاً و آخراً و ظاهراً و باطناً
پينوشتها:
1. 73/3/5 (مصادف با ولادت امام هادي (عليه السلام)).
2.انبياء (21)، آيات 101ــ 103.
3.نمل (27)، آيه 87.
4.زمر (39)، آيه 68.
5.در اين خصوص نگا: قيام قيامت، از همين قلم، صص 32ــ37.[ك]
6.«…و انما هي نفسي اروضها بالتقوي لتأتي آمنة يوم الخوف الاكبر …»: نهج البلاغه، نامه ي 45.[ك].
7.انبياء(21)، آيات 101ــ 103.
8.رعد (13)، آيات 19ــ 24.
9.اشاره به : اعراف (7)، آيه ي 172.[ك]
10.فاطر (35)، آيه ي 28.
11.نگا: الميزان، ج11، ص 350، ح1ــ4.[ك]
12.نگا: همان، ح5.[ك]
منبع : کتاب ملائکه(سلسله دروس معارف اسلامی 1)گفتارهای آیت الله محمد شجاعی،تنظیم و نگارش کاشفی،انتشارات وثوق- 1385
/ج