خانه » همه » مذهبی » راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

مقاله¬ای که پیش رو دارید پیرامون احیای قرض¬الحسنه می¬باشد که به شاخص‌های فرهنگ قرض‌الحسنه مطلوب، شاخص‌های قرض دهنده مطلوب و شاخص‌های قرض گیرنده مطلوب پرداخته شده است. و برای دستیابی به آثار فرهنگ قرض‌الحسنه که در کتاب و سنت مطرح شده است، شرایط و شاخص‌هایی ذکر شده که چنانچه در مرحله

01b1b1c9 d145 4ede addf d340fcdf66b1 - راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

0023222 - راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی
راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

 

نویسنده : مهدی آقابابایی
منبع : اختصاصي راسخون

 

00232221 - راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

چکیده
مقاله¬ای که پیش رو دارید پیرامون احیای قرض¬الحسنه می¬باشد که به شاخص‌های فرهنگ قرض‌الحسنه مطلوب، شاخص‌های قرض دهنده مطلوب و شاخص‌های قرض گیرنده مطلوب پرداخته شده است. و برای دستیابی به آثار فرهنگ قرض‌الحسنه که در کتاب و سنت مطرح شده است، شرایط و شاخص‌هایی ذکر شده که چنانچه در مرحله اجرا و عمل رعایت شوند، کارکرد مطلوب این فرهنگ در عرصه‌های گوناگونش به روشنی تحقق خواهد یافت و جامعه از آن‌ها بهره‌مند خواهد شد.
واژگان کلیدی:
قرض الحسنه، احیاء، فرهنگ، قرض و قرض الحسنه.
مقدمه:
در دوره¬ی جاهلیت، در جزیره العرب، قرض در میان مردم معمول بوده است، اما فردی که به دیگری قرض می¬داد، معمولاً از مقروض طلب بیشتری می¬کرد و یا اینکه بر او منت می¬نهاد و یا از او هدیه می گرفت و یا افراد مقروض را برده و بنده¬ی خود می¬دانست، اما قرآن کریم با آوردن صفت «حسنه» آن سیستم قرضی را رد کرد و کیفیت آن را به گونه¬ای دیگر بیان داشت.
شاخص‌های فرهنگ قرض‌الحسنه مطلوب
قرض‌الحسنه به عنوان رفتاری برخاسته از تعالیم دینی، رفتاری ارزشی است که با توجه به فلسفه‌هایی که برای آن برشمرده شده، کارکردهای موثر و متعددی برای فرد و جامعه دارد؛ و اساساً این سنت به لحاظ همین کارکردها و آثار توصیه و تاکید شده است که در واقع از یک سو نیز نشانگر دیدگاه‌ها و نکته سنجی‌های دقیق اسلام می‌باشد.
نقش تربیتی این فرهنگ در خودسازی، شکوفایی فضیلت‌ها و نیکی‌ها بسیار حائز اهمیت است؛ از این رو بخش عمده‌ای از این جریان پویا را مسائل انسانی و تربیتی تشکیل می‌دهد.
برای دستیابی به آثار فرهنگ قرض‌الحسنه که در کتاب و سنت مطرح شده است، شرایط و شاخص‌هایی ذکر شده که چنانچه در مرحله اجرا و عمل رعایت شوند، کارکرد مطلوب این فرهنگ در عرصه‌های گوناگونش به روشنی تحقق خواهد یافت و جامعه از آن‌ها بهره‌امند خواهد شد.
اکنون این پرسش مطرح می‌شود که: شاخص‌های فرهنگ قرض‌الحسنه مطلوب چیست؟
ماهیت هر فرهنگی متشکل از اجزایی است که فرا آمدن این اجزا، منجر به ایجاد یک فرهنگ می‌شود.
اجزای اصلی فرهنگ قرض‌الحسنه بر دو عنصر استوار است:
1- قرض دهنده؛ 2- قرض گیرنده.
بدون این دو عنصر هیچ گاه قرض تحقق نمی‌یابد. اکنون باید دید در منابع فرهنگ دینی ما چه شاخص‌هایی برای عناصر فرهنگ قرض‌الحسنه مطلوب ذکر شده است و در نتیجه با تطبیق وضع موجود با شاخص‌های مطلوب در یابیم در کجای راه هستیم و باید چه کارهایی انجام بدهیم؟ نواقص و کمبودها در کجاست؟ بنابراین هر اندازه به شاخص‌های مطلوب این فرهنگ نزدیک باشیم، به همان میزان توفیق یافته‌ایم تا به معنی واقعی فرهنگ قرض‌الحسنه را به اجرا بگذاریم، و قطعاً اجرای صحیح و دقیق این فرهنگ، پیامدها و آثار سازنده‌ای دارد که انکار ناپذیر است.
شاخص‌های قرض دهنده مطلوب
در بررسی منابع دینی شاخص‌های ذیل را می‌توان یافت:
1- قرض دهنده می‌باید بدون منت و اذیت قرض دهد؛ (1)
2- خوش‌رویی را سرلوحه کارش قرار دهد؛ (خوشرویی در تمام کارها پسندیده است ولی در اعطای قرض الحسنه پسنیده تر است؛ زیرا قرض یک رفتار اخلاقی و تربیتی است که با گشاده رویی تاثیرش بیشتر می شود.)
3- هیچ گونه پیش شرطی در اعطای قرض مطرح نکند؛ (2)
4- فقط برای خشنودی خداوند قرض دهد و از ریا، خودنمایی و کسب مقاصد مادی پرهیز کند؛ (3)
5- هیچ گونه کارمزد و زیادتر از آنچه قرض داده، دریافت نکند؛ (4)
6- نیازمندان را نعمت‌های خداوند بداند که به طرف او حواله شده‌اند؛ (امام علی علیه السلام می فرماید: «نیازمندیهای مردم به شما ، نعمتی از جانب خداوند بر شماست.» (5)
7- از مال حلال و پاکیزه، قرض بدهد؛ (6)
8- از بهترین و محبوب‌ترین اموالش قرض‌الحسنه بدهد، زیرا طرف معامله در قرض‌الحسنه، خداوند کریم است. بنابراین شایسته است بهترین دارایی را در معامله با او به کار برد؛
9- به کسی که نیازمند و محتاج‌تر است، قرض بدهد؛ (7)
10- از تجارت با سپرده‌های مردم برای اعطای قرض‌الحسنه، امتناع کند؛
کار خود را بزرگ نشمارد تا مبادا دچار آفت و غرور و عجب گردد. (امام صادق علیه السلام می فرماید: «احسان و عمل نیک وقتی شایسته است که دارای سه خصوصیت باشد: کوچک شمرده شود؛ پنهانی انجام گیرد؛ فوری و با سرعت انجام شود که در غیر این صورت احسان تباه خواهد شد » (8)
این موارد، مهم‌ترین شاخص‌های قرض‌الحسنه مطلوب از جهت قرض دهنده است که چنانچه رعایت شود، باعث رشد فضیلت‌ها و شخصیت‌های فردی و اجتماعی و تأثیر گذاری مطلوب فرهنگ قرض در جامعه خواهد شد و همگان از آن بهره خواهند برد، پایبندی قرض دهندگان به این شرایط، زمینه تأثیر پذیری و تأثیرگذاری تربیتی و الهی را فراهم می آورد و بر ایجاد روحیه های بالنده در دلها و ثبات و استقامت ایمان بر قلبها مساعدت خواهد کرد و طبعاً رضامندی از خویش و لذت بردن از زندگی را در پی خواهد داشت.

شاخص‌های قرض گیرنده مطلوب
 

درباره گیرنده قرض احادیث متعددی وارده شده است که در حقیقت شاخص‌های قرض گیرنده مطلوب را برای ما به تصویر می‌کشد؛ این بدان معنی است که چنانچه قرض گیرنده طبق این شاخص‌ها رفتار کند، برای سلامت بردی و اجتماعی او کارساز و موثر است و به بالندگی و شکوفایی او کمک خواهد کرد؛ زیرا راه و روشی که دین به ما می‌آموزد راه تکامل واقعی و رشد حقیقی است.
ما در ان جا به مهم‌ترین شاخص‌های قرض گیرنده مطلوب اشاره می‌کنیم:
برای نیازهای ضروری زندگی، قرض بگیرد؛ (9)
نیت ادای قرض را داشته باشد؛ (10)
در وقت تعیین شده، دین خود را بپردازد و کوتاهی و سستی نکند؛ (11)
رفتار پسندیده و اخلاق نیک را همواره به هنگام پرداخت قرض در نظر داشته باشد؛
اطمینان به توانایی بازپرداخت قرض را داشته باشد. (12)

مفهوم و عناصر احیای فرهنگ قرض‌الحسنه
 

مفهوم احیای فرهنگ قرض‌الحسنه
اصولاً احیای یک فرهنگ به معنای بیداری واقعی و احراز شاخص‌های مطلوب آن است که قطعاً نتایج احیای فرهنگ، در کارکرد بایسته موثر آن، پدیدار خواهد شد؛ بنابراین، احیای فرهنگ قرض‌الحسنه به معنای اجرای دقیق شاخص‌هایی است که دین برای عناصر قرض‌الحسنه برشمرده است.
پس چنانچه روند، قرض‌الحسنه، هماهنگ و همسو با دیدگاه‌ها و نگرش‌ها و موازین دینی باشد، می‌توان بر مطلوبیت آن روند، صحه گذارد و به هر میزان این هماهنگی و انطباق، نزدیکتر و دقیق‌تر باشد، مطلوبیت آن نیز افزایش خواهد یافت.

عناصر اصلی احیای فرهنگ
 

احیای فرهنگ، وابسته به سه عنصر اساسی است:
قابلیت‌های آن فرهنگ؛
بستر و جامعه مورد نظر، که بحث زمان و مکان نیز در آن مطرح است؛
احیاگران، که متصدیان اجرای آن فرهنگ هستند.
این‌ها عناصر اصلی در احیای بیداری واقعی یک فرهنگ به شمار می‌روند. این عناصر می‌باید در یک وضعیت مطلوب و یا نسبتاً مطلوب باشند تا یک فرهنگ، سرزنده شود یا تأثیر گذار بماند.
هماهنگی و همگامی این عناصر در روند احیاء امر ضروری است؛ یعنی، چنانچه یک فرهنگ قرض‌الحسنه، دارای توانایی‌ها و قابلیت‌های شایسته‌ای باشد، ولی بستر و جامعه‌ای که این فرهنگ در آن می‌خواهد اجرا شود، آمادگی لازم را نداشته باشد و یا اینکه مجریان و متصدیان فرهنگی آن، شرایط مطلوب را دارا نباشند، روند تکاملی که مقصود است تحقق نخواهد یافت و این فرهنگ پویا در چنان بستر و جامعه‌ای با آن مجریان هرگز آن تأثیرگذاری مطلوب را- که خاصیت یک فرهنگ زنده و بیدار است- نخواهد داشت و یا چنانچه عناصر سه‌گانه در دوره‌ای از شرایط مطلوب خود بیگانه شوند و یا به ضعف گرایند، بیداری آن فرهنگ نیز دچار اختلال خواهد شد. آن وقت است که مرگ یک فرهنگ یا سستی و خمودی آن فرا می‌رسد و تبدیل به یک فرهنگ بی خاصیت می‌شود که از آن تنها نامی برجا نخواهد ماند. بنابراین همگامی و پویای مستمر این عناصر فرهنگی در روند فعالانه و تاثیرگذارانه فرهنگ، نقش با اهمیتی دارند.
اکنون می‌خواهیم بدانیم آیا فرهنگ قرض‌الحسنه، توانایی‌ها و قابلیت‌های لازم را دارد که در اینجا به آن می‌پردازیم.

قابلیت‌های فرهنگ قرض‌الحسنه
 

برای دست‌یابی به توانایی‌های این فرهنگ می‌باید به منابع دینی و تجربیات خویش مراجعه کنیم:
با رجوع به آیات و روایت مسئله که منابع متقن دینی ما به شمار می‌روند، توانایی‌ها و کارکردهای متعددی برای قرض‌الحسنه بر شمرده شده است که ما به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
قرض‌الحسنه میثاق و پیمانی میان انسان و خداوند است که پایبندی به این میثاق در حقیقت ارج نهادن به گوهر انسانیت و شخصیت واقعی انسان است، و آیه 12 از سوره مائده اشاره به این میثاق دارد.
اجرای این میثاق، نیازمند دلدادگی انسان به آفریدگار هستی و وعده‌های اوست و به بیان دیگر لازمه‌اش ایمان و باوری است که در دل ریشه دوانیده باشد و طبعاً نتایج چنین باور و ایمانی، شکوفایی فضیلت‌ها و گسترش نورانیت و معنویت در دل‌هاست که از ارزنده‌ترین ارزش‌ها و گواراترین میوه‌های الهی شدن انسان است. اساساً سنت‌های دینی اسلام برای همین مقصد و هدف تشریع شده است تا جامعه با عمل به آن‌ها به رستگاری و زندگی پاکیزه در جهان مادی و ابدی دست یابد و گویی در هم به هر سنتی از سنن اسلام، دل گامی جلوتر پیش می‌گذارد و مرتبه‌ای از مراتب کمال را طی می‌کند و با هر قدمی که بر می‌دارد به نیکی‌ها و زیبایی‌ها، مایل‌تر و از زشتی‌ها و رذیلت‌ها بیزارتر می‌شود.
قرض‌الحسنه، یک آزمون الهی است. همان‌طور که نماز، زکات و جهاد آزمون‌های الهی هستند و همه در این آزمون، سنجیده می‌شوند و در این عرصه درج خلوص، مروت و انسانیت مشخص می‌گردد. از این رو در آیه 12 سوره مائده، قرض‌الحسنه را در کنار آزمون‌های دیگر آمده است تا مؤمنان را متوجه ارزش و اعتبار آنند. موفقیت در این آزمایش‌ها، به معنای نزدیکتر شدن به گوهر بی همتایی است که رسیدن به آن، دست یافتن به سعادت، خوشبختی و سرور دائم است و این، جوهره هر کار نیکی است که انسان خالصانه به آن همت گمارد.
آری! کسب خشنودی آفریدگار هستی، به معنای سیراب شدن از سرچشمه هستی است و نتیجه قطعی این فیض، اطمینان و آرامش بی نظیری است که بر تمام وجود انسان گسترده می‌شود و این آرامش و ایمنی از بزرگ‌ترین آرزوها و خواسته‌های انسان‌های بلند همت بوده و هست.
قرض‌الحسنه و انفاق، علی رغم تفاوت‌هایی که دارند در برخی آثار و نتایج همراهند. مثلاً قرض‌الحسنه همانند انفاق، نشانه مهرورزی، همدلی و بیداری وجدان اجتماعی است که از ارکان مهم زندگی سعادتمندانه یک جامعه به شمار می‌رود (تفسیر المیزان/ج2/ص 537.) که همواره از بزرگ‌ترین آرزوها و خواسته‌ای انسان‌های بلند همت بوده و هست.
اسلام برای طرد عملی ربا، سیستم قرض‌الحسنه را مطرح کرده است. همان‌طور که می‌دانیم طرد یک روش زیان‌بار در جامعه و جایگزین کردن روش کارآمد و سودمند، فرایندی مهم، ولی دشوار است که نیازمند آگاهی دادن و بردباری و تداوم است. منطقاً می‌باید فرهنگ و روش جدید، دارای قابلیت‌ها و توانایی‌های اداره یک جریان اجتماعی و تربیتی- فرهنگی باشد و اسلام توانسته توأم با طرح عالمانه فرهنگ قرض‌الحسنه در اجرا – که در سیره زندگی سلسله جنبان انبیاء و صلحاء علیهم السلام به وضوح روشن است – نیز آن را عینیت بخشد و به صورت عملی به عنوان یک فرهنگ موثر و کارآمد در جامعه دینی تعبیه کند و عملاً ربا را از جامعه طرد سازد.
درست به همین جهت هرگونه شرط منفعتی در قرض‌الحسنه، حرام معرفی شده است؛ خواه این شرط به طور صریح بیان شود و یا در ضمیر باطن مورد قصد و نیت قرار گرفته باشد. چنین قرضی همان ربای قرضی است که بر حرمت آن تاکید شده است.(13)
اسلام در جهت نابودی کامل ربا از جامعه، سیستمای اقتصادی موثر دیگری را پیشنهاد کرده است، مانند تجارت، مضاربه و … که مجموعه اجرای این روش‌های اقتصادی، به طرح کامل و تمام عیار ربا خواهد انجامید، بنابراین سیستم‌های دیگر اقتصادی اسلام، هماهنگی و همسویی موثری با فرهنگ قرض‌الحسنه در نابودی ربا دارند.
نوع‌دوستی و دستگیری از نیازمند، یکی زا مسائل اساسی است که ادیان آسمانی بر انجام آن ارشاد کرده‌اند و وجدان و عقل بیدار نیز بر این مهم صحه گذارده‌اند.
اسلام بیش از دیگر ادیان آسمانی نسبت به برآوردن نیاز نیازمندان توصیه کرده است و یکی از راه‌های تحقق این ارزش، قرض‌الحسنه است. با این توضیح، منزلت آن نیز بیشتر از راه‌های دیگر مانند انفاق و صدقه است، زیرا قرض‌الحسنه به دست نیازمند واقعی می‌رسد و موجب تلاش و کار بیشتر قرض گیرنده می‌شود. اما در انفاق و صدقه، این جنبه سازندگی و تربیت نفوس انسانی بسیار کم‌رنگ است، زیرا گیرنده صدقه و انفاق، هیچ گونه الزامی به باز پس دادن موضوع مورد انفاق و صدقه ندارند، ولی قرض‌الحسنه چنین نیست.
آنچه قرض‌الحسنه را ارزشمند و سازنده می‌کند، مقدار زیاد قرض و زمان طولانی باز پس دادن آن نیست، بلکه شکل برخورد با نیازمندان است و شاید بتوان گفت حتی مهم‌تر و بالاتر از قرض دادن، نوع رفتار با مراجعان است.
از دیدگاه اسلام، دستگیری از نیازمند شعار مسلمانان و نشانه مسلمانی است. در این باره رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: هر کس شب را سحر کند و در اندیشه کار سازی و رفع مشکلات مسلمانان نباشد، مسلمان واقعی نیست.» (14)
امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: «هر کس حاجت و نیازش را نزد من آورد فوراً آن را بر آورده می‌سازم ا مبادا موقعیت از دست برود و من توفیق انجام خدمت مجدد درباره او به دست نیاورم و در نتیجه از چنین ثواب و پاداش عظیمی محروم گردد».(15)
امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «خلایق به منزله‌ی عائله‌ی خداوند هستند و محبوب‌ترین مردم نزد خدا، مهربان‌ترین آنان برای عائله‌ی الهی هستند و دوست داشتنی‌ترین آنان، کسانی هستند که در رفع نیازمندی‌های بندگان خدا کوشا هستند.»(16)
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام خطاب به کمیل فرمود: «به خانواده‌ات دستور بده در تحصیل مکارم اخلاق بکوشند و حتی در تاریکی‌های شب به برآوردن نیازهای مردم بپردازند. سوگند به خدایی که عمل جانم در دست اوست هیچ کسی بر دل انسان مؤمنی، سرور و شادمانی وارد نمی‌کند مگر آنکه خداوند از این عمل نیک او، مایه لطفی می‌آفریند که در هنگام گرفتاری و نزول بلا سریع‌تر از سرعت سیلاب در سراشیبی به کمک او می‌رسد و او را نجات می‌دهد.» (17)
در بسیاری از کشورهای به اصطلاح پیشرفته و نیمه پیشرفته، سازمان‌های و مؤسسات تأمین اجتماعی به حمایت از نیازمندان که از اعضای خود هستند می‌پردازند، لکن در فرهنگ اسلام، این حمایت از نیازمند یک مسئله عمومی و فراگیر است که همه مسلمانان را به آن فراخوانده و عملاً همه مردم را به مشارکت دعوت کرده است و این امر آثار متعددی دارد که می‌باید در بحث از مزایای سیستم‌های تأمین اجتماعی اسلام مورد ارزیابی قرار داد.
اسلام به منظور رشد فضیلت‌ها و صفات ارزشمند، روش‌های عملی را مطرح کرده است. یکی از این روش‌ها، قرض‌الحسنه است که موجب رشد فضیلت سخاوت در انسان می‌گردد و علاوه بر آن به طرد صفت رذیله بخل می¬انجامد، زیرا کسی که مقداری از دارایی‌اش را به مؤمنان نیازمند، قرض می‌دهد، توانسته است بهره مندی از آن دارایی را در اختیار مؤمنان نیازمند قرار دهد و به آنان ببخشد؛ از این رو این بخشش، بیانگر زنده بودن روح انسانی در شخص است در حالی که انسان بخیل فاقد چنین توان و روحیه‌ای است. از این رو بخیل، انسان حقیر و کوچکی است که ظرفیت وجودی و روحیه او آمادگی چنین رفتار و منشی را ندارد.
در حدیثی رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «شخص سخاوتمند به خدا و مردم و بهشت نزدیک است و شخص بخیل از خدا و مردم دور و به دوزخ نزدیک است.» (18) این تقرب به خداوند و محبوبیت میان مردم، سعادت ابدی و تنعم در لذات و خوشی، محصول فضیلت بخشندگی است و متقابلاً آن دوری از سرچشمه هستی و مردم و غرق شدن در بدبختی نتیجه بخیل بودن است. این حدیث، تصویر روشنی از سرانجام سخاوتمندان و بخیلان را ارائه می‌کند. از دیدگاه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، بخل راهبر انسان به تمام بدی‌ها و پلیدی‌هاست: «بخل، جامعه تمام عیوب و نواقص است و همچون افساری است که شخص را به هر کار بدی می‌کشاند.» (19 )
کارکرد مهم دیگر قرض‌الحسنه این است که انسان را از دایره خودیت، خودبینی و خودخواهی که حصار بزرگی در برابر کمال طلبی انسان است، خارج می‌سازد و او را به مرکز تمام کمالات و زیبایی‌ها سوق می‌دهد.
انسانی که فقط در اندیشه تأمین نیازهای جسمانی و تمایلات حیوانی خویش است، در حقیقت در زندان خودخواهی و خودپرستی گرفتار است و همین مسأله مانع پیوند او با مراتب عالی کمال است. از این رو، از دیدگاه امام صادق علیه‌السلام خودپرستی، دورترین حالات انسان نسبت به آفریدگار هستی است و در این باره آن حضرت می‌فرماید: «دورترین حالات بنده از خدای بزرگ وقتی است که کوشش او فقط خوردن، نوشیدن و لذت‌های حیوانی باشد.» (20)
قرض‌الحسنه این خاصیت را دارد که روحیه مهرورزی، همدلی و مواسات را در انسان زنده می‌کند و قرض‌الحسنه در حقیقت ترجمان شخصیت متعادل انسان و راه تقرب و نزدیک شدن به خداوند بزرگ است. (21)
نتیجه:
وجود توانایی‌ها و قابلیت‌های تأثیر گذار و سازنده در قرض‌الحسنه، این فرهنگ دینی را، فرهنگی فعال، زاینده و در پرتو آن ساخته است و این امکان را به مجریان و عموم علاقه مندان می‌دهد تا به صورت عملی، فراگیر و عمیق در گسترش و ترویج آن بکوشند و جامعه را به سوی شناخت اجرای دقیق آن فرا خوانند.

پي نوشت ها :
 

1- بقره/ 262. البته این آیه درباره نفاق است، لکن از آن جهت که انفاق و قرض هر دو از مصادیق احسان هستند، از این رو منت نگذاردن از آداب و شرایط هر دو محسوب می شود.
2- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، قم، 1364 ه.ش/ج6/ص 203 ح 457.
3- بقره/ 264. اخلاص ، رمز سلامت عمل است و مسلمان برای آنکه قرض و احسانش را از گزند مخاطره ها، سالم و پاک نگه دارد، می باید اخلاص پیشه کند تا اعطای قرض الحسنه تاثیر تربیتی و سازندگی خود را بر دهنده و گیرنده بگذارد. اصولاً اخلاص در تمام فعالیتها موجب ارزشمند شدن فعالیت انسان می شود، اخلاص به معنای دلدادگی به خداوند و بریدن امیدو چشمداشت از غیر اوست که بالاترین فضیلت برای انسان به شمار می رود. از طرف دیگر، اعطای قرض الحسنه به نیازمند، در حقیقت قرض دادن به خداونداست از این رو در آیه 11 سوره حدید می فرماید: «من ذا الذی یقرض الله قرضاً حسناً » بنابراین به خاطر خداوند قرض دادن می باید همواره حفظ شود و اساساً گوهر و مغز عمل ، اخلاص و به خاطر خدا انجام دادن آن است. آیه 265 سوره بقره و آیه 38 سوره نساء درباره اخلاص در زمینه انفاق آمده است.
4- فصلنامه وام، ش1، پاییز75، مقاله «بررسی حکم فقهی کارمزد»، ص 13-18.
5- وسائل الشیعه/ج2/ص 573.
6- بقره/267. « یاایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم».
7- سفینه البحار، شیخ عباس قمی، دارالاسوه للطباعه و النشر، 1414ه.ق ، ج7، باب القاف بعده الراء ، ص 285.
8- خصال صدوق/ ص 133.
9- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، درااحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ه.ق / ج 96، ص 146/ح4؛ وسائل الشیعه/ج13/ ص 81. حدیثی از امام موسی کاظم علیه السلام.
10- بحارالانوار/ج96، ص 146، ح 1 و 8 ؛ مستدرک الوسائل/ج13، ص 393، باب 4.
11- بحارالانوار/ج96/ ص 146، ح3؛ وسائل الشیعه/ج13/ ص 84، باب4.
12- الکافی، شیخ کلینی، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ه.ق، ج3، ص 501/ ح 5758.
13- تحریر الوسیله، امام خمینی(ره)، کتاب القرض / مسئله 10.
14- اصول کافی/ ج2/ص 163.
15- بحارالانوار/ ج 74/ ص 286.
16- اصول کافی/ج2/ ص 199.
17- بحارالانوار/ ج 74/ ص 314.
18- بحارالانوار/ ج73/ ص 308.
19- نهج البلاغه/ حکمت 378.
20- بحارالانوار/ ج 73/ ص 19.
21- شرایط احیای فرهنگ و قرض‌الحسنه/ ص 19.

منابع و مآخذ
قرآن کریم
1- ‌عاملى، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشيعه إلى تحصيل مسائل الشريعه، 30 جلدی وزیری، محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسه آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، 1409 ه‍ ق، قم.
2- طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم،1407 ه‍ ق، تهران.
3- فصلنامه وام، ش1، پاییز75، مقاله «بررسی حکم فقهی کارمزد»
4- قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، دارالاسوه للطباعه و النشر، 1414ه.ق
5- نورى، محدث، ميرزاحسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 18 جلدی، محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه آل البيت عليهم السلام، ناشر: مؤسسه آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، 1408 ه‍ ق، بيروت- لبنان.
6- اصفهانى، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار عليهم السلام، ناشر: مؤسسه الطبع و النشر، چاپ اول، 1410 ه‍ ق، بيروت- لبنان.
7- شيخ صدوق، الخصال، ناشر: جامعه مدرسين‏، چاپ اول، 1362 ش‏، قم‏.
8- شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ه.ق. قم.
9- دشتی، محمد، نهج البلاغه، ناشر: مشهور، اول، 1379ش، قم.
10- نظری، مرتضی، شرایط احیای فرهنگ و قرض‌الحسنه، نشر اسپید، چاپ اول، زمستان ، 1379ش. قم.
11- موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ناشر: مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، قم.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد