غدیر ( 1 )
غدیر ( 1 )
منبع:اختصاصی راسخون
چکیده:
یکی از وقایع مهم تأثیر گذار در تاریخ اسلام واقعه غدیر خم میباشد. که در آن علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) به عنوان خلیفه بعد از پیامبر (صلوات الله علیه واله) معرفی شدند. جزوه حاضر سعی دارد یکی دیگر از شبهات محمد بن عبدالوهاب مجدد افکار ابن تیمیه در قرن دوازدهم را که در مورد غدیر خم مطرح کرده است پاسخ دهد. باشد که مقبول خداوند و اولیایش قرار گیرد.
کلید واژه:
غدیر، خطبه.
مقدمه:
یکی از ویژگیهای دشمنان اسلام این است که برای پیشبرد اهدافشان از دروغ استفاده میکنند. حضرت علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) به خاطر اینکه در اسلام جایگاه ویژهای داشته است، این دشمنان فضایل بی حد و حصر حضرتش را بر نتافتند، وسعی کردن با استفاده از همین حربه- دروغ گفتن- فضایلش را انکار کنند. یکی از فضایل حضرتش جریان غدیر است، یکی از دشمنانش به نام محمد بن عبدالوهاب با دروغهای زیاد خواسته است این جریان مهم تأثیر گذار را تحریف کند.
بر آن شدیم به حسب وظیفه به سخنان دروغ و پوچش پاسخ دهیم، امید است که مورد قبول خداوند و اولیایش قرار گیرد.
احیا گر اعتقادات ابن تیمیه مدعی است: غیر از عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» بقیه حدیث دروغ است، و صحیح نیست.
جواب نقضی:
باید به این شیخ وهابی و پیروانش متذکر شد حضرت «رسول» در عید غدیر خطبه خواندند که عبارت «من کنت مولاه» جزئی از آن است؛ و به این مطلب خود علمای بزرگ عامه معترف هستند:
ا:مسلم نيشابوري در صحيحش:
… قال قام رسول الله صلی الله علیه و آله يوما فينا خطيبا بماء يدعى خما بين مكة و المدينة (1)
و همچنین احمد حنبل (2)، طبرانی (3) عبد الله الخ طیب تبریزی (4)، مثل عبارت مسلم را آوردهاند.
ب: حاکم نیشابوری: قام خطیبا (5)
ج: ابوبکر هیتمی:
و عن زيد بن أرقم قال امر رسول الله صلی الله علیه و آله بالشجرات فقم ما تحتها ورش ثم خطبنا فوالله ما من شيء يكون إلى يوم الساعة إلا قد أخبرنا به يومئذ (6)
«پيامبر» (صلوات الله علیه واله) خطبهای خواندند، كه آنچه تا روز قيامت نياز بود، در آن خطبه بيان شده بود.
حال این خطبهای که «پیامبر» اکرم (صلوات الله علیه واله) فرمودند کجا است خطبهای که، طبق اعتراف خود این علماء، اتفاقاتی که تا صبح قیامت رخ میدهد در آن منعکس شده.
جواب حلی:
بررسی حدیث غدیر از حیث سند:
حال در ضمن چند امر، به اصل پاسخ میپردازیم تا مشخص شود، حدیث «غدیر» از صحیحترین احادیث است.
1- تعداد کسانی که خطبه غدیر را شنیدهاند:
1/1 :ابو المظفر سبط بن جوزی متوفی 654:
اتفق علماء السير أن قصة الغدير كانت بعد رجوع رسول (صلى اللّه عليه وآله) من حجّة الوداع في الثامن عشر من ذى الحجة، وكان معه من الصحابة والاعراب وممن يسكن حول مكّة والمدينة مائة وعشرون ألفاً، وهم الذين شهدوا معه حجة الوداع، وسمعوا منه (من كنت مولاه فعلى مولاه) (7)
علماء اتفاق دارند، که بعد از رجوع «رسول الله» (سلام الله علیه واله) از حجة الوداع، در هجدهم ذیحجه، با جمعیتی بودند از اطراف مکه، و مدینه، که تعدادشان صد و بیست هزار نفر بودند، و این تعداد کسانی بودند که شاهد بودند، و شنیدند که پیامبر فرمودند: من کنت مولاه فعلی مولاه.
1/2:علی بن برهان الدین حلبی:
وعند خروجه صلی الله علیه و آله للحج أصاب الناس بالمدينة جدري بضم الجيم وفتح الدال وبفتحهما أو حصبة منعت كثيرا من الناس من الحج معه صلی الله علیه و آله ومع ذلك كان معه جموع لا يعلمها إلا الله تعالى قيل كانوا أربيعن ألفا وقيل كانوا سبعين ألفا وقيل كانوا تسعين ألفا وقيل كانوا مائة ألف وأربعة عشرة ألفا وقيل وعشرين ألفا وقيل كانوا أكثر من ذلك (8)
وقتی «پیامبر» (صلوات الله علیه واله) برای «حجة الوداع» خارج شدند: در مدینه بیماری جدری (آبله) آمده بود؛ و جمعیت زیادی بودند، که تعدادشان را «خداوند» میداند، و گفته شده چهل هزار، و بعضی گفتهاند: هفتاد هزار نفر، و گفته شده: نود هزار نفر، و یا صد و چهار هزار نفر و یا صد و بیست هزار نفر و بعضی هم بیشتر از این گفتهاند.
2-تعداد کسانی که راوی حدیث غدیر هستند:
2/1:کلام علامه امینی (نور الله مرقده الشریف) :
روایت کرده است:أحمد بن حنبل از ن (40) طريقاً، و ابن جرير طبري از (72) طريقاً، و ابن عقده از (105) طرق، و أبو سعيد سجستانی از (120) طريقاً، وأبو بكر جُعابي از (125) طريقاً، (9)
2/2:سیوطی می نویسد:
من كنت مولاه فعلى مولاه (أحمد، والحاكم عن ابن عباس. ابن أبى شيبة، وأحمد عن ابن عباس عن بريدة. أحمد، وابن ماجه، والضياء عن البراء. الطبرانى عن جرير. أبو نعيم عن جندب الأنصارى. ابن قانع عن حبشى بن جنادة. الترمذى – حسن غريب – والنسائى، والطبرانى عن أبى الطفيل عن زيد بن أرقم أو حذيفة بن أسيد الغفارى. ابن أبى شيبة، والطبرانى عن أبى أيوب. ابن أبى شيبة، وابن أبى عاصم، والضياء عن سعد بن أبى وقاص. الشيرازى فى الألقاب عن عمر. الطبرانى عن مالك بن الحويرث. أبو نعيم فى فضائل الصحابة عن يحيى بن جعدة عن يزيد بن أرقم. ابن عقدة فى كتاب الموالات عن حبيب بن بديل بن ورقاء وقيس بن ثابت وزيد بن شرحبيل الأنصارى. أحمد عن على وثلاثة عشر رجلا. ابن أبى شيبة عن جابر) (10)
2/3:ابن عقده متوفی (332) حدیث غدیر را از 98 نفر نقل کرده است (11)
2/4: البانی از وهابیون معاصر:
حدیث غدیر از این طرق نقل شده است:
زيد بن أرقم و سعد بن أبي وقاص و بريدة بن الحصيب و علي بن أبيطالب و أبي أيوب الأنصاري و البراء بن عازب و عبد الله بن عباس و أنس بن مالك و أبي سعيد و أبي هريرة.
زيد و له عنه طرق خمس (5) /سعد بن أبي وقاص، و له عنه ثلاث طرق (3) /حديث بريدة، و له عنه ثلاث طرق (3) /علي بن أبي طالب، و له عنه تسع طرق (9) / أبو أيوب الأنصاري. يرويه رياح بن الحارث / البراء بن عازب. يرويه عدي بن ثابت عنه / ابن عباس. يرويه عنه عمرو بن ميمون مرفوعا دون الزيادة / أنس بن مالك و أبو سعيد و أبو هريرة. يرويه عنهم عميرة بن سعد (12)
3-شهادت برخی از علمای عامه بر صحت حدیث غدیر:
3/1: أبو عيسى الترمذي صاحب الصحيح (المتوفى سنة 279).
بعد از ذکر حدیث غدیر می گوید حدیث صحیح است. (13)
3/2: أبو جعفر الطحاوي المتوفى سنة 279
قال ابوجعفر فهذا الحديث صحيح الإسناد ولا طعن لأحد في رواته (14)
این حدیث صحیح است و راویان این حدیث طعنی ندارند.
3/3:ابن عبد البر القرطبي المتوفى سنة 364
فإنّه قال بعد أحاديث منها حديث الغدير: هذه كلها آثار ثابتة. (15)
3/4:الحاكم النيسابوري المتوفى سنة 405
حيث أخرجه بعدّة طرق وصحّحها (16)
به چند طریق حدیث «غدیر» را آورده، و آنها را صحیح دانسته.
3/5: ابی نعیم اصفهانی متوفی 430
قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: من كنت مولاه فعلي مولاه. قيل له: مقبول منك ونحن نقول، وهذه فضيلة بينة لعلي بن أبي طالب (17)
3/6:عبد الحق الاشبيلي معروف به ابن خراط متوفي 581
…قال أبو عيسى : هذا حديث حسن (18)
3/7:الذهبي شمس الدين المتوفّى سنة 748؛
فإنّه وافق الحاكم على تصحيحه في تلخيصه كما نقل عنه ابن كثير ذلك و اعتمده (19)
در جای دیگر تصریح به صحت حدیث غدیر دارد:
….فخرج علينا رسول الله صلی الله علیه و آله نم خباء أو فسطاط فأشار بيده ثلاثا فأخذ بيد علي رضي الله عنه فقال من كنت مولاه فعلي مولاه هذا حديث حسن عال جدا متمنه فمتواتر(20)
همچنين معترف است:
…واما حديث من كنت مولاه فله طرق جيدة (21)
3/8: ابن كثير المتوفّى سنة 774.
بعد از ذكر حديث مي گويد شيخ ما ذهبي اين حديث را صحيح مي داند.
ثمّ قال: قال شيخنا أبو عبد اللّه الذهبي: هذا حديث صحيح (22)
در کتاب دیگرش ایگونه معترف به صحت است:
…..من كنت مولاه فعلى مولاه «وكذا رواه النسائي عن أبى داود الحرانى، عن أبى نعيم الفضل بن دكين، عن عبدالملك بن أبى غنية بإسناده نحوه. وهذا إسناد جيد قوى رجاله كلهم ثقات (23)
3/9: ابن حجر العسقلاني المتوفى سنة 852
حيث قال: وأما حديث من كنت مولاه فعلي مولاه، فقد أخرجه الترمذي والنسائي، وهو كثير الطرق جدّاً، وقد استوعبها ابن عقدة في كتاب مفرد، وكثير من أسانيدها صحاح وحسان. (24)
بسیاری این حدیث را نقل کرده اند و بسیاری از اسناد آن صحیح است.
3/10: ابن حجر المكي المتوفى سنة 974:
إنه حديث صحيح لا مرية فيه، وقد أخرجه جماعة كالترمذي والنسائي وأحمد، فطرقه كثيرة جداً، ومن ثمّ رواه ستة عشر صحابيا. وفي رواية لأحمد: إنه سمعه من النبي ثلاثون صحابيّاً وشهدوا به لعلي لما نوزع أيام خلافته كما مر وسيأتي، وكثير من أسانيدها صحاح وحسان ولاالتفات لمن قدح في صحته، ولا لمن ردّه بأنّ عليّاً كان باليمن، لثبوت رجوعه منها. (25)
بیش از شانزده صحابی آنرا نقل کرده اند وبسیاری از اسناد آن صحیح است.
نتیجه:
همانطور که ملاحظه نمودید طبق کلمات علمای بزرگ اهل سنت:
اولاً:پیامبر در روز هیجدهم ذیالحجه در منطقه خم خطبهای خواندند، که به خاطر اغراض شیطانی و تبلیغات بنیامیه چنین خطبهای از کتابهای اهل سنت حذف شده.
ثانیاً: بزرگان اهل سنت معترف به صحت حدیث غدیر بودند.
پينوشتها:
1- مسلم، صحیح مسلم، ج 4، ص 1873، ش 2408، باب فضائل علی بن ابی طالب (سلام الله علیه)؛ ثعلبی، تفسیر ثعالبی، ج 1، ص 435؛ آلوسی، روح المعانی، ج 22،ص16،سوره احزاب؛
2- احمد بن حنبل، المسند، ج 4، ص366
3- طبراني، المعجم الکبیر، ج 5، ص 183، ش5028
4- عبد الخطیب تیریزی، مشکات المصابیح،3، ص 1732، الفصل الاول.
5- حاکم نیشابوری، المستدرک علی صحیحین، ج 3، ص 118، ش4577
6- هیتمی، مجمع الزوائد، ج 9، ص105
7- سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص 37
8- حلبي، السیرة الحلبیة، ج 3، ص308
9- علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص323
10- سیوطی، الجامع الکبیر، حرف المیم، ص 24395(طیق برنامه الشامله).
11- ابن عقده، کتاب الولایة.
12- البانی، السلسلة الصحیحة، ج 4، ص 330، ش 1750(طبق برنامه الشاملة).
13- ترمذي، سنن ترمذی، ج 5، ص633
14- طحاوی، شرح مشکل الاثار، ج 5، ص19
15- ابن عبد البر، الاستیعاب، ج 3، ص 1100
16- حاکم نیشابوری، المستدرک علی صحیحین، ج 3، ص118
17- ابی نعیم اصفهانی، تثبیت الامامة وترتیب الخلافة، ص 6(طبق برنامه الشامله).
18- اشبيلي، الاحکام الشرعیة الکبری، ج 4، ص379
19- ذهبی، رسالةطرق حدیث من کنت مولاه، ص 16(طبق برنامه الشاملة).
20- ذهبي، سیر اعلام النبلاء، ج 8، ص335
21- همان، تذکرة الحفاظ، ج 3، ص 1043؛ همان:تاریخ الاسلام، ج3،ص629
22- ابن كثير، البدایة والنهایة، ج 5، ص209
23- همان، السیرة النبویة، ج 4، ص416
24- ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 7، ص74
25- ابن حجر مکی، الصواعق المحرقة، ج 1، ص106
/ج