آیا اسلام دین فقیر پروری است ؟
آیا اسلام دین فقیر پروری است ؟
این روایات اگر هم صحیح باشند، مرادشان مالی است که تکالیف مالی آن؛ مانند خمس و زکات و… ادا نشده است و مردم را به پرداخت آنها دعوت میکند. برای تحقیق هر چه بیشتر معنای حدیث لازم است مباحث زیر مطرح شود:
1- مال و ثروت در اسلام
در منابع اسلامی درباره مال و ثروت به دو دسته از روایات برخورد میکنیم: در دسته اول از این روایات در ظاهر از جنبه منفی به مال نگاه شده است، حضرت علی میفرماید:
من رهبر مؤمنان هستم و مال رهبر و رئیس گناهکاران است؛[3] یعنی مؤمنان از من پیروی میکنند، ولی گناهکاران مطیع مال و ثروت هستند.
همچنین میفرماید: مال ریشه شهوتها است. [4]
هر کس درهم و دینار را دوست داشته باشد او بنده دنیا است. [5]
اصل مال و ثروت در اسلام مذموم نیست، بلکه از آن جهت که وسیله و ابزاری است برای رسیدن به آخرت ممدوح و پسندیده است. از این رو است که هنگامی که حضرت علی ( ع) مردی را مشاهده کرد که دنیا را مذمت میکرد، فرمود: «آیا تو در دنیا جرمی مرتکب شدهای یا دنیا به تو جرم کرده است …»
رسول خدا میفرماید: کسی که بنده درهم و دینار باشد ملعون و از رحمت خدا به دور است. [6]
در مقابل در بعضی دیگر از متون اسلامی مال، ثروت و دنیا مدح شده است. در قرآن میخوانیم: مال و فرزندان زینت زندگانی دنیوی هستند.[7] همچنین ثروت در چند جای قرآن کریم «خیر» نامیده شده است، مانند آیه زیر:
«کتب علیکم اذا حضر احدکم الموتان ترک خیرا…».[8]
و هم چنین بسیاری از مفسران خیر را در آیه مبارکه زیر به معنای مال گرفتهاند. «انه لحب الخیر لشدید».[9]
رسول خدا (ص) میفرماید: چقدر مال صالح برای مرد صالح خوب است[10]. امام باقر (ع) میفرماید: چقدر کمک دنیا برای تحصیل آخرت خوب است. [11]
با دقت و تأمل در این دو دسته از روایات روشن میشود که اصل مال و ثروت در اسلام مذموم نیست، بلکه از آن جهت که وسیله و ابزاری است برای رسیدن به آخرت ممدوح و پسندیده است. از این رو است که هنگامی که حضرت علی ( ع) مردی را مشاهده کرد که دنیا را مذمت میکرد، فرمود: «آیا تو در دنیا جرمی مرتکب شدهای یا دنیا به تو جرم کرده است …».[12]
در اسلام مال و کسب مال، پسندیده و در مواردی واجب است، ولی مال پرستی در برابر خدا پرستی سرزنش شده است. در دین اسلام مال وسیلهای برای رسیدن به سعادت اخروی و تقرب به خدا است، نه هدف.[13]
در قرآن کریم میخوانیم : ای کسانی که ایمان آوردید اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نسازد.[14]
شهید مطهری میفرماید: «در اسلام مال و ثروت هیچ وقت تحقیر نشده است، نه تولیدش نه مبادلهاش، نه مصرف کردنش، بلکه همه اینها تاکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست، بلکه دور افکندنش اسراف، تبذیر تضییع مال و حرام قطعی است».[15]
دفاع از مال در حکم جهاد دانسته شده است و کشته شدن در این راه اجر شهادت دارد.[16]
2 تولید ثروت در اسلام
اسلام به طرق مختلف مسلمانان را هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی به تولید ثروت دعوت کرده است. رسول خدا (ص) میفرماید: به دنبال روزی حلال رفتن بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است.[17] از این حدیث تساوی زن و مرد در تولید ثروت فهمیده میشود. تولید ثروت اختصاص به مردها ندارد. همچنین طلب روزی حلال از افضل عبادات شمرده شده است.[18]
پویایی و حیات جامعه در پرتو استقلال اقتصادی و ثروتمند بودن آن است. نیازمندی مساوی با اسارت و بردگی است. از این رو حضرت علی (ع) میفرماید: فقر و تنگدستی مرگ بزرگتر است [19] اسلام اجازه نمیدهد که غیر مسلمان بر مسلمان تسلط داشته باشد.[20]
این هدف زمانی تأمین میگردد که مسلمانان دست به سوی بی گانگان دراز نکنند و از استقلال اقتصادی برخوردار باشند. تولید ثروت سبب ساز این مقصود است. به سخن شهید مطهری: «هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست».[21]
در اسلام اقسام گوناگون تولید ثروت، مانند کشاورزی، دام داری، صنعت و غیره توصیه شده است. این که پیامبر اسلام بر دستان پینه بسته کشاورز بوسه میزد، نشانگر اهمیت تولید در جامعه اسلامی است.
با مراجعه به سیره معصومین (ع) در مییابیم که آنان نیز برای تولید ثروت میکوشیدند. روایت شده است که در آمد امیرالمؤمنین (ع) از محصولات کشاورزی چهل هزار دینار بود.[22] در روایتی دیگر نقل شده است که در آمد فدک در یک سال بیست و چهار هزار دینار بود و در روایت دیگری هفتاد هزار دینار نقل کردهاند.[23]
3 توزیع ثروت در اسلام
بعد از این که تولید ثروت شد، این ثروت باید به صورت عادلانه و موزون در جامعه توزیع گردد. در مکتب اقتصادی اسلام دو امر به عنوان هدف اصلی ارائه شده است: 1- عدالت اقتصادی نسبت به درون جامعه. 2- قدرت اقتصادی نسبت به بیرون جامعه.[24] امام صادق (ع) میفرماید: اگر عدالت در میان مردم برقرار میشد بینیاز میشدند. [25]
قرآن کریم میفرماید: ثروت نباید تنها در میان ثروت مندان گردش داشته باشد[26]، بلکه باید به دست مستمندان نیز برسد. از این رو در اسلام تکالیف مختلف مالی؛ مانند زکات و خمس و صدقه وضع شده است، تا ثروت جامعه به فقرا نیز برسد و افراد جامعه در یک سطح و طبقه رشد اقتصادی داشته باشند و شکاف و اختلاف طبقاتی بین آحاد جامعه کمتر شود و در نهایت از بین برود.
اگر عالمی ثروتمند شد، هیچ اشکالی ندارد. آن چه مذموم است، دل بستن عالم به دنیا است. اگر دنیاپرستی و مال پرستی برای مردم عادی روا نباشد_ که روا هم نیست – برای عالمان دینی به طریق اولی شایسته نیست، از این رو از حضرت عیسی (ع) نقل شده است که فرمود: دینار بیماری دین است و عالم طبیب دین است، پس زمانی که دیدید طبیب مرض را به خودش چسبانده است، نسبت به او بدبین باشید و بدانید که خیر خواه دیگران نیست
4 ثروت اندوزی در اسلام
ثروتمند شدن اگر از راههای مشروع بوده باشد، از نظر اسلام هیچ اشکالی ندارد. شیوهای که اسلام برای تعدیل ثروت میپذیرد جلوگیری افراد مستعد از رسیدن به ثروتهای بالا نیست، بلکه برای آنها وظایف و تکالیف مالی مقرر میسازد. [27] قرآن ثروت مندانی چون حضرت سلیمان و حضرت داوود و ذو القرنین را نام میبرد که اهل ایمان بودند و در مقابل از ثروت مندان کافری چون قارون نیز یاد میکند. در قرآن میخوانیم: افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته و از خدا غافل نموده است، تا آن جا که برای شمردن مردگان به زیارت قبور رفتید. [28]
ثروت اندوزی اگر انسان را از یاد خدا غافل کند، مذموم است و در اسلام از آن نهی شده است. دل بستن به ثروت و ایثار دنیا بر آخرت صحیح نیست.
ولی اگر این ثروت فراوان در راه خدا مصرف شود، بسیار پسندیده و قابل ستایش میباشد که حضرت خدیجه (س) از این گونه ثروت مندان بود که ثروت خود را برای پیشرفت اسلام و گسترش آن مصرف کرد.
قرآن نیز کسانی را که ثروت اندوزی میکنند و آن را در راه خدا مصرف نمینمایند به عذاب دردناک بشارت میدهد .[29]
در ذیل همین آیه رسول خدا (ص) میفرماید: هر مالی که زکات آن پرداخت شود، مشمول این آیه نیست. [30] اگر انباشت ثروت از طرق شرعی باشد و عنوان احتکار پیدا نکند و تکالیف مالی آن مانند زکات و خمس مراعات شود، هیچ اشکالی ندارد.
5 ثروت و علما
با توجه به مطالب یاد شده روشن میشود که اگر عالمی ثروتمند شد، هیچ اشکالی ندارد. آن چه مذموم است، دل بستن عالم به دنیا است. اگر دنیاپرستی و مال پرستی برای مردم عادی روا نباشد_ که روا هم نیست – برای عالمان دینی به طریق اولی شایسته نیست، از این رو از حضرت عیسی (ع) نقل شده است که فرمود: دینار بیماری دین است و عالم طبیب دین است، پس زمانی که دیدید طبیب مرض را به خودش چسبانده است، نسبت به او بدبین باشید و بدانید که خیر خواه دیگران نیست. [31] مشاهده میشود که در این حدیث زیبا حب دنیا و دنیا پرستی عالمان دینی مذمت شده است.
پينوشتها:
[1]- شمس الدین، محمد مهدی، دراسات فی نهج البلاغه، ص 40، بیروت، دار الزهراء، چاپ دوم، 1392ه. ق؛
جورداق، جورج؛ روائع نهج البلاغه، بی جا، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، چاپ دوم، 1375، ص 233«ما رآیت نعمة موفورة الاّ و به جانبه حق مضیع».
[2] – سید رضی، نهج البلاغه ، کلمات قصار ، ح 32«ان الله سبحانه فرض فی اموال الاغنیاء أقوات الفقراء فما جاع فقیر الاّ به ما متع به غنی و الله تعالی جده سائلهم عن ذلک».
[3] – نهج البلاغه، کلمات قصار، ح 308«انا یعسوب المؤمنین و المال یعسوب الفجار».
[4] – مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 69، ص 67«المال مادة الشهوات».
[5] – همان، ج 2، ص 107«من احب الدینار و الدرهم فهو عبد الدنیا».
[6] – کافی، ج 2، ص 270«ملعون ملعون من عبد الدینار و الدرهم ».
[7] کهف، 46،المال و البنون زینة الحیاة الدنیا.
[8] بقره،180
[9] العادیات، 8
[10] – بحار الانوار، ج 69، ص 59«نعم المال الصالح للرجل الصالح».
[11] – کافی، ج 5، ص 72 «نعم العون الدنیا علی طلب الاخرة».
[12] – نهج البلاغه ، صبحی صالح، خ 131
[13] ر. ک: مکتب و نظام اقتصادی اسلام مهدی هادوی تهرانی، ص 108
[14] منافقین، 9،یاییها الذین امنوا لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله.
[15] – مطهری، مرتضی، نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص 17، تهران، صدرا، بهار 68، چاپ اول.
[16] – بحار الانوار، ج 10، ص 100«المقتول دون ماله شهید»
[17] – جامع الاخبار، ص 139 «طلب الحلال فریضة علی کل مسلم و مسلمة».
[18] – کافی، ج 5، ص 78
[19] – نهج البلاغه، کلمات قصار، خ 154«الفقر الموت الاکبر».
[20] – نساء، 141،و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا.
[21] – مطهری، مرتضی، نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص 26، تهران، صدرا، بهار 68، چاپ اول.
[22] – قمی ، شیخ عباس، سفینة البحار، ج 8، ص 137
[23] – همان، ص 138
[24] – ر. ک: هادوی تهرانی مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص 56، قم، خانهی خرد، چاپ دوم.
[25] – کافی، ج 1، ص 541 «لو عدل فی الناس لاستغنوا».
[26] حشر، 7 ،کی لایکون دولة بین الاغنیاء منکم.
[27] – ر. ک: هادوی تهرانی، همان، ص 74
[28] تکاثر، 1و2 ،الهاکم التکاثر حتی زرتم المقابر.
[29] توبه، 34،و الذین یکنزون الذهب و الفضة و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم به عذاب الیم.
[30] – وسائل الشیعة، ج 9 ص 30«کل مال یؤدی زکاته فلیس بکنز».
[31] – بحار الانوار، ج 2، ص 107« الدینار داء الدین و العالم طبیب الدین فاذا رأیتم الطبیب یجر الداء الی نفسه فاتهموه و اعلموا انه غیر ناصح لغیره».
منبع:اسلام پدیا
ارسال توسط کاربر محترم سایت :alirezamazrooei
/ج